07:25 - 1400/09/04
سلامببخشید
سوالاتیداشتم
-
۱.چراقرانبهتنهاییراهنمابخشماست!؟
۲.چراخداگذشتمیکنه!؟
۳.چرادرخواستدیدنخداوندظلماست!؟
---------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
انجمنها:
http://btid.org/node/191288
اما سوال سوم حضرتعالی
نسبت به مسئله رویت خداوند باید توجه کنیم خداوند جسم ندارد بنابراین مرئي و دارای مکان نخواهد بود.
تنها آنچه که مادی بوده و دارای بعد جسمانی است با چشم سر قابل رویت است؛ در حالی که ذات خداوند ورای ماده و مادیات است و نسبت دادن ویژگیهای اشیاء عالم ماده به خداوند غلط و اشتباه است.
این موضوع از آموزههای تمام پیامبران الهی و رسولان است که با ادله و بیانات قطعی متعالی بودن خداوند از جسم و ماده را برای پیروانشان ثابت کردهاند.
قوم یهود که بهانهجویی و لجاجتشان بارها در قرآن مطرح شده است؛ با آنکه معجزات حضرت موسی(علیهالسلام) را دیده بودند و حجت بر ایشان تمام شده بود، اما به حضرت موسی(علیهالسلام) گفتند ما خداوندی میخواهیم که بتوان او را با چشم سر آشکارا و واضح رویت کرد!
در قرآن به این مسئله اشاره شده است:
« فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً؛[۱] و گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان ده.»
این درخواست یهود از روی جهالت و عدم آگاهی نبود چرا که پیش از این قوم بنیاسرائیل با آموزههای حضرت موسی(علیهالسلام) آشنایی داشته و میدانستند خداوند از جنس عالم ماده نیست.
به همین خاطر این درخواست آنها در واقع از سر لجاجت و ظلم به خداوند و حضرت موسی بود.
و خداوند آنها را به خاطر ظلمشان عقاب کرد:
« فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِم؛[۲] پس به کیفر ظلمشان آنها را صاعقهی(آسمانی) فراگرفت.»
با این وجود باز هم قوم بنیاسرائيل به سراغ خدای جسمانی رفته و گوساله پرست شدند.
شاهد بر آگاهی و علم بنیاسرائیل از ویژگیها و صفات خداوند ادامه آیات بالاست که بعد از بیان گوساله پرستی بنیاسرائيل خداوند میفرماید: آنها بعد از آمدن بینات و دلایل آشکار به سراغ پرستش گوساله رفتند:
« ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنات؛[۳] سپس گوساله (سامرى) را، پس از آن همه دلايل روشن كه براى آنها آمد، (به خدايى) انتخاب كردند.»
بنابراین اگر کسی از روی جهل و ناآگاهی چنین درخواستی بکند اشکالی ندارد و مرتکب ظلم نشده است اما کسانی که دلایل روشن بر عدم جسمانیت خداوند داشته چنین درخواستی را جز از سر لجاجت و گمراهی بر زبان جاری نمیکنند و بدون شک ظالم هستند.
پینوشت
[۱] سوره نساء، آیه۱۵۳.
[۲] همان.
[۳] همان.
برای اطلاع بیشتر میتوانید به لینکهای زیر مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/news/119936
https://btid.org/fa/news/184644
https://btid.org/fa/news/121270
https://btid.org/fa/news/166142
در پاسخ به سوال دوم شما باید عرض کنم
یکی از صفات خداوند «غفور» میباشد. غفور به معنای آمرزنده است. لطف و مهربانی خداوند فراتر از تصور انسان است و هیچ مهربانی با لطف خداوند قابل مقایسه نیست.
خداوند دوست دارد تمام انسانها را بیامرزد. در قرآن میخوانیم که خداوند خطاب به بندگانش میفرماید:
«لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً، إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم؛[۱] از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.»
گذشتِ خداوند ناشی از مهربانی و عطوفت حضرت حق به بندگانش هست. این لطف و محبت صفت کمال و برجسته خداوند است و ویژگی منفی و بدی نیست.
میدانیم خداوند دارای تمام کمالات بوده و هر کمالی را نیز در نهایت درجه آن دارا میباشد. گذشت نیز یکی از کمالات است بنابراین خداوند عالیترین و برترین درجه از گذشت را دارا میباشد.
اما باید توجه کنیم گذشت خداوند تنها نسبت به حق الله است؛ یعنی اگر انسانی برخی دستورات خداوند را اجرا کند ممکن است به عللی مورد رحمت و آمرزش خداوند قرار بگیرد.
اما موضوع حق الناس متفاوت است. خداوند هیچگاه حق انسانی را ضایع نمیکند. عدالت او اقتضاء دارد که اگر حق انسانی ضایع شده است آن ظالم و ضایع کننده حق را به سزای عمل خود برسد. و در واقع حق را به حقدار برساند.
برای اطلاع بیشتر به لینکهای زیر مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/news/109854
https://btid.org/fa/news/97380.
https://btid.org/fa/news/185593
پینوشت
[۱] سوره زمر، آیه۵۳
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
در سه متن جدا به سوالات شما پاسخ داده میشود.
اما نسبت به سوال اول و کافی بودن قرآن برای هدایت انسانها باید عرض کنم که قرآن معجزه پیامبر اسلام و آخرین کتاب الهی است که برای هدایت بشر از سوی خداوند فرستاده شده است.
اما قرآن به تنهایی نمیتواند راهنما و هدایتگر انسان باشد.
گرچه هر انسانی که آشنایی کامل به زبان عربی دارد میتواند از قرآن برداشتهای خوبی داشته باشد و راهبردها و راهکارهای مناسبی را برای زندگی خود از قرآن دریافت کند؛
اما فهم تمام و کمال قرآن و اطلاع از برنامه کامل اسلام برای هدایت انسان جز در پرتو کمک معصومین امکانپذیر نیست.
حدیث معروف «ثقلین» از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به همین مسئله اشاره دارد. حضرت در این حدیث تاکید میکنند که قرآن و ائمه(علیهمالسلام) دو شیء گرانبها هستند که هر دوی آنها برای هدایت انسان لازم و ضروری هستند.
پیامبر میفرمایند:
«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي؛[۱] من در میان شما دو چیز باقی میگذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم.»
این حدیث از پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به صراحت تاکید میکند که هر دوی قرآن و اهل بیت برای گمراه نشدن و هدایت انسان نیاز است.
همچنین در قرآن مجید آیات فراوانی بر عدم کفایت قرآن برای هدایتگری اشاره دارد؛ از جمله خداوند اطاعت از پیامبر و اهل بیت(علیهمالسلام) را واجب دانسته است و میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم؛[۲] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و از فرستاده او و صاحبان امرتان (كه جانشينان معصوم پيامبرند) اطاعت نماييد.»
این نشان میدهد که اطاعت از پیامبر و معصومان(علیهمالسلام) در کنار اطاعت از خداوند لازم و ضروری است. بنابراین هدایت و ضلالت انسان علاوه بر قرآن در گرو اطاعت از اهل بیت است.
همچنین روشن است که بسیاری از احکام خداوند مانند جزئیات نماز و روزه در قرآن بیان نشده و پیامبر و ائمه(علیهمالسلام) هستند که این مسائل را برای ما تبیین کردهاند.
برای اطلاع بیشتر و آشنایی با دلایل و احادیث بیشتر در این باره میتوانید به لینکها زیر مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/photogallery/135904.
https://btid.org/fa/news/178531.
https://btid.org/fa/news/147299.
پینوشت
[۱] کافی (چاپ اسلامیة)، ج۱، ص۲۹۴.
[۲] سوره نساء، آیه۵۹.