سلام من یک مرد 36ساله هستم.مجرد،استاد دانشگاه و معلم دبیرستان هستم.بنده از زمان سن بلوغ نه نیاز جنسی در خودم احساس کردم نه نیاز عاطفی و برای همین هیچوقت احتیاجی به ازدواج نداشتم و نکردم.الان که این برای خانواده و آشنایان میگم،میگن که من بیمارم و مشکل دارم یا میگن که مگه میشه آدم به جنس مخالف هیچ گونه حسی نداشته باشه؟من الان اگر یک زن رو برهنه کنن هیچ حسی درونم بوجود نمیاد و عین خیالم نیست،اصلا زن و مرد برام فرق ندارن و هیچوقت از زمان جوانیم تاحالا احساسی به جنس مخاف نداشتم.رفتم پیش پزشک آقایان مخصوص و ایشون گفتن شما بدنتون سالمه و هیچ مشکلی ندارید.تست آزمایش تستسترون خون هم دادم و هیچ مشکلی نبود،فقط هیچ میلی من به ازدواج ندارم و قبلا هم نداشتم،گفتن برم با مشاور صحبت کنم که رفتم و اونم سر در نیاورد.حالا اومدم به شما بگم ببینم آیا راه حلی داره یا نه؟
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
احتمالا سرد مزاجید.
شما برو طب سنتی و معالجه کن بنظرم بهتر جواب میده.
چون اگه با این بی حسی و سردی وارد رابطه بشید تبعا رفتاری میکنید که باعث اختلاف و دلسردی طرفتون میشه و به مشکل برمیخورید.
مگه همه ازدواج میکنند برای رابطه جنسیش؟
هزارتا خاصیت دیگه داره مثلا هم صحبت داشتن و ...
شما بنظرم بخاطر بقیه جوانب غیرجنسی وارد ازدواج شو، بقیش خودش درست میشه.
البته باید طرف مقابل شما بنظرم میل جنسی کمی داشته باشه تا اذیت نشه. این مورد رو توی جلسات خواستگاری هم بنظرم باید اشاره کنید تا اگر طرف گرمه، الکی با شما زادواج نکنه.
مگه استاد دانشگاه، معلم دبیرستان هم میتونه بشه؟!
سلام.بله درسته میتونه بشه.من خودم معلم داشتم که استاد دانشگاه هم بود.چرا نشه وقتی طزف مدرک و تخصص داره میتونه ازش استفاده کنه.
ها بله
با عرض سلام؛
تمايل به جنس مخالف و ازدواج اين نيز مسأله اى غريزى است مگر اينكه مانعى روانى و يا جسمى در برابر آن قرار گيرد.مثلا افرادى كه دچار اختلالات هورمونى هستند دچار چنين حالاتى شده و حتى ممكن است تمايلات جنسى متضاد داشته باشند. گاهى بنابر عللى فرد از جنس مخالف بدش مى آيد و دليل آن برخوردى است كه با زن يا مردى داشته است و موجبات تنفر او را فراهم كرده و در واقع او در برابر زن يا مرد رفتارى شرطى پيدا كرده است.
همانطور که بیان شد نیاز به ازدواج و زندگی با جنس مخالف خود امری فطری و طبیعی است و از دوران بلوغ گرایش به جنس مخالف شروع می شود در واقع رشد و پیشرفت یک انسان در روی کره زمین با ازدواج امکان پذیر می شود و هر گونه تغییر در این تمایل یک برگشت محسوب می شود. با این توضیح باید علت این احساس را و توقف رشدی در مسیر زندگی را مشخص کرد؛ ممکن است علت های زیر در عدم تمایل به جنس مخالف باشد:
۱- افت احساس و افسردگی باعث بی انگیزه شدن و متوقف شدن تمایلات فیزیکی و روانی فرد می شود.
۲- سرکوب نیازها و تمایلات گذشته نسبت به جنس مخالف.
۳- نداشتن حق انتخاب و دفاع در برابر انتخاب خانواده و نوعی واکنش منفی.
۴- وجود تجربه های منفی مانند عدم امنیت اجتماعی برای خانم ها.
۵- مشکلاتی مانند مسایل اقتصادی.
۶- وجود افکار بدبینانه نسبت به دختر خانم ها و دیدن اختلاف های زناشویی حتی در روابط پدر و مادر.
۷- تردید نسبت به انتخاب صحیح باعث شده که برای مدتی اصلا این موضوع را در ذهن نیاورد و یک نوع سرکوب نسبت به تمایلات به جنس مخالف داشته باشد.
حدس ما آن است كه علت عدم تمايل شما به ازدواج و جنس مخالف بيشتر جنبه روانى داشته باشد. به نظر مى رسد زمينه هاى فكرى شما نيز به طور ناخودآگاه موجب گرديده است به خود اين چنين تلقين كنيد.
براى مبارزه با اين حالت سعى كنيد تلقينهاى مثبتى داشته باشيد. هنگام خوابيدن و به هنگام آرامش بدن در بستر به خود اين گونه تلقين كنيد كه نظام طبيعت زوجيت است و من فقط به جنس مخالف تمايل دارم.
موفق باشید.