ادله تشکیل حکومت دینی

با سلام
از اینکه اهل بیت علیهم السلام به دنبال تشکیل حکومت اسلامی بوده اند شکی نیست، و بهترین دلیل آن تشکیل حکومت توسط امیرالمومنین و امام حسن علیهما السلام است. اما دلیل تشکیل حکومت اسلام این می باشد که برای تحقق تمام تعایم اسلام، نیاز است که حکومتی باشد تا تمام دستورات اسلام را پیاده کند و ظلم را از بین برده و عدالت را بگستراند. با اندک پژوهشی در کشورهایی که دارای حکومت اسلامی نیستند پی خواهید برد که، حکومت های دنیا برای حفظ منافع خود مانع از ترویج اسلام و پیاده کردن تعالیم اسلام می شوند. از طرفی برای اجرای بعضی از احکام اسلام مثل حدود، نیاز به حکومت است. تاریخ نشان داده است که در زمان امام معصوم، حکومت ها مانع از ایشان برای ترویج اسلام حقیقی می شده اند. ان شاالله با ظهور امام زمان و تشکیل حکومت مهدوی، ایت تفاوت ها به وضوح روشن خواهد شد.
موفق باشید
برای مطالعه بیشتر به آدرس های ذیل مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/3039
https://btid.org/fa/news/58455

سلام بر شما کاربر محترم و آرزوی قبولی عبادات

جمله معروفی از حضرت امیر در نهج البلاغه هست ، فکر کنم همین یک جمله کافی هست که می فرماید :  لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ _ مردم نیازمند امیر و فرمانروایی هستند خواه نیکوکار باشد خواه فاجر و بدکار! 

خطبه 40 نهج البلاغه : و من كلام له ( عليه‏السلام) في الخوارج لما سمع قولهم «لا حكم إلا لله». قَالَ ( عليه‏السلام  )كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ ، نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ ، وَ لَكِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ ، وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ ، وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْ‏ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ ،وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى أَنَّهُ ( عليه‏السلام  )لَمَّا سَمِعَ   تَحْكِيمَهُمْ قَالَ حُكْمَ اللَّهِ أَنْتَظِرُ فِيكُمْ وَ قَالَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْبَرَّةُ فَيَعْمَلُ فِيهَا التَّقِيُّ وَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْفَاجِرَةُ فَيَتَمَتَّعُ فِيهَا الشَّقِيُّ إِلَى أَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُهُ وَ تُدْرِكَهُ مَنِيَّتُه‏ (صبحی صالح ـ ج 1 ـ صص 82 و 83)

وقتى شنيد كه خوارج مى‏ گويند، «لا حكم الا للّه» ، فرمود: سخن حقّى است كه به آن باطلى خواسته شده ،  آرى، حكم جز از آن خدا نيست، ولى اينان مى‏ گويند كه امارت و حكومت ويژه، خداوند است و بس، و حال آنكه، مردم را امير و فرمانروايى بايد، خواه نيكوكار و خواه بدكار، كه مؤمن در سايه حكومت او به كار خود پردازد و كافر از زندگى خود تمتّع گيرد تا زمان هر يك به سر آيد ، حق بيت المال مسلمانان گرد آورده شود و با دشمن پيكار كنند ، و راهها امن گردد ، و حق ضعيف را از قوى بستانند ، و نيكوكار بياسايد ، و از شر بدكار آسوده ماند. 

(در روايت ديگر آمده است، كه چون سخن ايشان در باب حكميت شنيد فرمود: حكم خدا را در باره شما انتظار می ‏كشم ، در حكومتى كه نيكان بر سر كار باشند، پرهيزگار به طاعت حق مشغول است ، و در حكومت امير ظالم، بدكردار از زندگى تمتع مى‏ جويد ، تا زمان هر يك به پايان آيد ، و مرگش فرا رسد). (ترجمه‏ نهج‏ البلاغه(آيتى)، صفحه‏ ى 107 ).

 موفق و مؤید باشید. آمین

یاعلی