من دختری 27 ساله هستم ازیک خانواده متوسط باپسری ازدواج کردم که ازخانواده تقریبا مرفه بودن ولی به من که میرسند ندارند ومیگن زندگی مادرحد کارمندی هست درصورتی که ازمحل زندگی کردنشون کاملا مشخص هست که کاملا تواناهستند خانواده همسرمن 1دختر که بزرگتر هست و1پسر که همسر من هست کوچکترهست من وخانواده شوهرم اختلافمون سرتفاوتهای هست که خاواده شوهرم بین دختروپسرشون میذارند .
اینم بگم که مادر شوهرم بااین ازدواج مخالف بود ولی الان به گفته شوهرم قبول کردند این ازدواج رو شوهر من کارمند معمولی با درآمد متوسط رو به پایین هست ولی خانواده شوهر من هیچ کمکی به ما نمیکنند در صورتی که به دخترشون کمک می کنند هم از نظر مالی بسیار زیادی تفاوت میذارند هم ازنظر عاطفی وهم از نظر احترامی که اصلا برای ما ارزش واحترام قائل نیستند
البته این هم بگم خانواده شوهر خواهر شوهرم وضع مالی تقریبا خوبی دارندولی خواهر شوهر من هم با شوهر خودش مشکلاتی دارد که مادر شوهر من اجازه نمیده که مامتوجه بشیم تفاوتهای که میذارند توزندگی ماخیلی رنگ میده ومن چون دخترحساسی هستم اذیت میشم ومدام باشوهرم دعوامیکننم ومیگم اونها چرا وقتی به من وتو میخوان کمک کنند میگنن نداریم ولی برای خواهرت کاملا فرق میکنه درصورتی که یه پسر مسئول خونه اس بایدخرج خونه روبده
اینم بگم که پدر شوهر من عقیدش به این هست که شما هردوتون بایدکارکنیدوزندگیتون وبچرخونید درصورتی که نه مادر شوهر من شاغل بود نه خواهرشوهرمن به من که رسیدنظرکاملا برگشت وآنها اعتقاددارندکه ارث باید بین دختر وپسرشون کاملا مساوی تقسیم بشه ولی اینم بگم که اونها همش میگن ما برای پسرمون چون بچه بوده خیلی خرج کردیم پس الان بایدبرای دخترمون بیشتر وقت بذاریم درصورتی که الان تواین شرایط سخت زندگی یه پسرهم ازنظر مالی هم ازنظر عاطفی نیاز به حمایت خانواده داره
اینم بگم خواهرشوهرمن خیلی تواین وسط موش میدونه چون پدرومادرش پشتش هستنداینم بگم که چون شوهرمن تووبچه گی یه مریضی سخت داشت مادرش الان میگه ماتوبچه گی خیلی براش خرج کردیم وقتی تومهمونی هستیم الان به ما نه توجه میکنن نه احترامی به خصوص درزمانی که خواهرشوهرمن هم تواون مهمونی که باشه که اصلا توجهی به ما نمیشه منم خسته شدم همش احساس میکن حق شوهرمن داره زیرپاله میشه خانواده شوهرمن یه پسربیشترندارن چراباید این طوری برخوردکنند درصورتی که خودشوهرمن هم میدونه که پدر ومادرش توانایی این ودارن که به ما کمک کنن ولی توهمه چی اول دخترو داماد ونوه دختری شون وقتی هم ما چیزی میگیم میگن که اون بزرگتره یاشمااشتباه میکنید
خانواده شوهرمن بسیارزیادبه خانواده دامادشون بهامیدن درصورتی که باخانواده من که تازه عروس هستم به هیچ وجه ارتباط ندارنداصلا.توهمه چی فقط فرق حتی توعکسای که توخونشون استفاه میشه عکس خواهر شوهر من وبجه اش همه جاهست ولی عکسهای ما پشت قاب عکسهای دیگه اس یعنی ساده ترازاین فرق شوهرمن خیلی باپدر ومادرش حرف زده مسائل وگفته اول قبول میکنن وبعداز یه مدت باز به روال قبل برمیگرده
این موضوع جمع بندی شد: http://www.btid.org/fa/news/87699
سلام
نظرات دوستان خیلی خوب بود.
اونچه که من در کنار این نظرات لازم میدونم بگم اینه که شما باید با واقعیتی که الان با اون روبرو هستین کنار بیاین. یعنی شما عروس خونواده ای هستین که این رفتارها رو دارن و تغییر رفتار اونها با گله و شکایت و حرف و حدیث امکان پذیر نیست. بلکه حتی حساسیت بیش از حد شما رو این مسئله و بروز ناراحتی از طرف شما این رفتار ها رو تشدید میکنه و باعث میشه نسبت به شما سردتر بشن و اگه احترامی هم به شما بذارن از روی اجبار و ترس از اینکه ناراحت نشین خواهد بود در حالی که معمولا چنین احترامی آزاردهنده از رفتار نامناسبه.
بنابراین کاری که شما باید انجام بدی اینه اولا همونطور که دوستان گفتند، هیچ انتظاری برای کمک مالی از خانواده همسرت نداشته باشین. حتی همسرت رو هم تشویق کنی که سعی کنه مشکلات مالیش رو تا حد توان خودش حل کنه. اتفاقا لذت زندگی که خودتون با هم با عشق و محبت بسازین خیلی بیشتر از چیزیه که توسط یکی دیگه براتون ساخته شده باشه و شما نفهمین چطوری ساخته شده. البته در کنار این باید توقعتون رو کم کنین و قانع زندگی کنین.
ثانیا هر گله و شکایتی که تا الان داشتین رو بذارین کنار و از این به بعد رفتارتون رو نسبت به اونها تغییر بدین یعنی به جای اینکه همیشه ابراز نارضایتی از اونها داشته باشین سعی کنین چهره ای رضایت مند از خودتون نشون بدین. حتی اگه بزرگترین فرق رو هم بین شما و دختر و دامادشون گذاشتن به هیچ وجه به روی خودتون نیارین و حتی ابراز خوشحالی کنین.
ثالثا باید شدیدا مواظب رفتارتون با همسرتون باشین چون شما در شرایطی هستین که اگه بخواین نسبت به همسرتون رفتار مناسبی نداشته باشین، خیلی سریع همسرتون ازتون دور میشه و شاید به این نتیجه برسه که شما ارزش مخالفت های اون با خونوادش رو نداشتین لذا نباید بذاری چنین اتفاقی بیفته. خیلی از رفتارهایی که خونوادش نسبت به اون دارن شاید به خاطر اینه که برای رسیدن به شما جلوی خونوادش ایستاده. لذا شما باید قدر این کار همسرتون رو بدونین و در کنارش باشین نه در مقابلش.
این نوع رفتار کم کم باعث میشه حساسیت ها و کدورت هایی که شاید قبلا بوده از بین بره مثلا ممکنه خونواده همسرت چون با ازدواج شما مخالف بودن هنوز از شما و پسرشون ناراحت هستن و همین باعث میشه ناخودآگاه رفتار مناسبی با شما نداشته باشن. لذا اگه میخواید این مشکل حل بشه باید نگاه اونها رو به خودتون عوض کنین و به جای گله و شکایت، محبت و تشکر کنین.
پیروز و سربلند
عزیزم گفتی که خانواده همسرت راضی به این ازدواج نبودن و الان هم تبعیض قایل میشن، به نظر من شما خودت رو کمی جای اونها بزار، پدر و مادر از بچه هاشون توقع احترام دارن وقتی میبینن در امر مهمی مثل ازدواج پسرشون به نظر پدر و مادر اهمیت نمیده مسلم بدون که ناراحت میشن و اینم بدون که اونا احتمال میدن شما به خاطر اینکه به رفاه بیشتری برسی با پسرشون ازدواج کردی، خودت زندگیتو بساز عزیزم، درسته که سخت هست اما شیرینه، خود من همسرم وقتی خواستگاری اومد شرایطشو خیلی بالاتر از اونی که بود بهم گفت و وقتی وارد زندگیم شدم این مسئله واسم واقعا ناراحت کننده بود الان به این نتیجه رسیدم غصه خوردن فایده ای نداره و خودم باید زندگیمو بسازم اگه هم هی بخوای هر روز زندگی به این مسایل فک کنی زندگیت زهرمارت میشه و اون زندگی دیگه زندگی نیس اعصاب خوردیه، پشت همسرت باش و اگه دوست ندارن کمکتون کنن خودتون روی پای خودتون وایسین باور کن برکت از خداست، توکلت به خدا باشه از خدا کمک بخواه که بی منت بهت بده و واقعا هم اگه از صمیم قلب بخوای میده بهت شک نکن، جای اینکه همسرت رو ناراحت کنی رابطتون رو گرم و صمیمی نگه دار باید پشتیبان همسرت باشی اون به خاطر تو با خانوادش در افتاده اگه واقعا دوستش داری براز مایه آرامش باشی براش بزار به این یقین برسه که تو تنها کسی هستی که توی هر شرایطی کنارشه، خودت هم اگه میتونی برو سر کار توی دور زمونه الان مردها به تنهایی نمیتونن زندگیو بچرخونن کمک کن توی اوضاع مالی به همسرت، خودت رو هم اصلآ با خواهر شوهرت مقایسه نکن توی زندگیت قناعت کن و چشم و هم چشمی نداشته باش سرمایه خودش جمع میشه، به خانواده همسرت هم احترام بزار اونا دلخورن که پسرشون به نظرشون اهمیت نداده تو لیاقتتو ثابت کن که بفهمن چه دسته گلی رو انتخاب کرده و انتخابش درست بوده، کار خانواده شوهرت رو در مورد تبعیض گذاشتن تأیید نمیکنم اما ما حرف اونها رو نشنیدیم که بدونیم علتش چیه نسبت به بی اهمیتیشون یکم تحمل و صبر کن با مهربونی نرمشون کن تولدشون میشه یک کیکی چیزی بخر برو جاشون ایشالا که کم کم نرم شن، امیدتم به وضعیت مالی اونها نباشه، حساس شدن الان کمکی نمیکنن خودت قناعت کن دعای رزق و روزی بخون حتما زندگیت رشد میکنه مشکل مالی مشکل اکثر جووناست ایشالا که درست میشه، بهشون نشون بده با همین شرایطی که دارین خوشین و از کنار هم بودن لذت میبرین، دیگاهشون نسبت بهت تغییر میکنه
وای چه جالب!!
تو مشکلت اینه که چرا خانواده شوهرت بهتون کمک مالی نمیکنند.
من یکی رو میشناسم که مشکلش اینه که چرا خانواده شوهرش بهشون کمک مالی می کنند!
دختره میگه من راضی ام که فقط نان و پنیر داشته باشم که بخورم اما همون نان و پنیر از دسترنج خودمون باشه و همسرم خودش بره مثل یک مرد واقعی کار کنه و مسئولیت زندگیشو بپذیره. نه اینکه باباش بهش خرجی بده
به نام حق
امان ازدست ادم های حسودکه همه جاهستند....
مردبایدروپای خودش وایسه....بایدنون بازوی خودشوبخوره......
به نام حق
میگن حقیقت تلخه...راست میگن ازمنفی دادنامشخصه....ادم های حسودفقط خودشون واون چیزی که به نفعشونه میبینن
خداهمه روهدایت کنه
آمین....
سلام با نظر همه دوستان موافقم .
اصلا تعجب كردم كه چرا شما همه توجهتون رو گذاشتيد روي بقيه و ... مدام با اين افكاري كه تبديل به گفتار و رفتار هم خواهد شد باعث آزار خودتون و همسرتون مي شيد .
خواهر خوب من كلا توجهي نكنيد و به زندگي خودتون بپردازيد . و با اين حرفها اوقات همسرتون رو هم تلخ نكنيد و مهر برادر رو هم نسبت به خواهرش به تدريج كم نكنيد . و احترام و محبتي هم كه همسرتون نسبت به خانواده در دل داره رو با اين كارها از بين نبريد .
اينا آفات رفتار شماست كه اگه ادامه بديد خداي نكرده همسر رو هم از خودتون سرد مي كنيد .
من نمی فهمم شما و شوهرتون چیکار دارین به اونا؟؟؟؟شما یه خانواده مستقل این !! درسته حامی شما توی همه مراحل هستن ولی حالا که خودشون نمیخوان شمام نخواین ببخشیدا چرا دارین گدایی می کنین محبت رو؟؟؟ اصلا مگه شما واسه پول و ارث زن ایشون شدین که الان واسه محروم موندنشون از این چیزا باهاش دعوا دارین؟؟؟؟؟ وقتی قبل ازدواج مخالفت مادرشو دیدین واسه چی پافشاری کردین؟واسه شوهرتون درسته؟واسه اینکه میخواستین به اون برسین درسته؟پس حالا که به دستش اوردین چرا دنبال حمایت اونا هستین؟؟؟ نمیدونم شایدم من تو موقعیت شما نیستم و درکتون نمیکنم ولی به نظر من شما زندگی تونو کنین خودتون میگین از خانواده متوسطی بودین پس باید قانع باشین با کم و زیاد زندگی تون بسازین و چشمتون دنبال کمکای مالی دیگران نباشه سعی کنید با همسرتون ایندتونو بسازین و مشکلات خانواده همسرتون باهاتون و بی تفاوتی شون بعد از گذشت زمان مطمئنا حل میشه و پی به اشتباهشون می برن چرا دارین حال رو خراب می کنین واسه ساختن اینده ای که شاید دیگه همه چی باشه ولی مهرو وفا و صمیمیت الان زندگیتون نباشه توش؟
راز یک زندگی زیبا این است: که امروز با خدا گام برداری و برای فردا به او اعتماد داشته باشی...
سلام
1-وقتی مشاورها میگن حتی الامکان با کسی ازدواج کنید که خانوادش مخالف نباشه یعنی همین .بعضی ها فک میکنن به زور با یکی ازدواج کنن بعد همه چی اوکی میشه !نه این چیزا رو هم داره
2-شما میدونستی مخالفن پس باید احتمال میدادی یه جاهایی برنجوننت چرا تلافیش رو سر شوهرت درمیاری؟ فقط یه لحظه خودت رو بدار جای اون : والدینت تحویلت نمیگیرن .بین بچه هاشون فرق میدارن بهت پول نمیدن چون با اونی که دوست داشتی ازدواج کردی حالا همون ادم به جای اینکه یه باری از رو دوشت برداره و غم خوارت بشه هی سرکوفتت بزنه ! خودت بودی نمیگفتی منو باش به خاطر کی خودمو به دردسر انداختم ؟ فقط جواب این سوالو بده: شوهر بیچارت دقیقا باید چی کار کنه؟بره دعوا خوبه؟از طرف پدر و مادرش بهت بگه غلط کردم خوبه؟چی کار کنه تا شما دلخوریت رفع بشه؟
3- میگی بهت گفتن برو سرکار در حالیکه خودشون این طوری نیستن سوال:شوهرت به شما گفته برو سر کار یا خانوادش؟ شاید خانوادش بخوان با این حرفا حالت رو بگیرن چون حرف از پول میزنی
4-تبعیض قائل میشن قبول مطمئن باش یه جا چوبش رو میخورن ولی شما چرا به کسی که مورد تبعیضه ظلم میکنی و سرکوفت میزنی؟شما به جای منت کشیدن از اونا سعی کنید خودتون مستقل بشید در عوض دیگه هیچ وقت منتی به سر شما ندارن به جای اینکه از بنده خدا بخوای از خدا بخواه 10برابرش رو بهت میده
5-کمک به دامادشون رو هم بذار به حساب باجی که به دامادشون میدن و خودشیرینی میکنن که دخترشون رو اذیت نکنه(خودت گفتی اختلاف دارن)
خدا خیرتون بده اگر دختری که اینقد پول براش مهمه میاد با علم به ایجاد اختلاف ازدواج می کنه نباید سر کوفت بزنه چون باید بدونه حمایت خانواده مرد در صورت اختلاف قطع میشه.به شخصه حاضرم بدنم قطعه قطعه بشه ولی از پدر مادر خودم و همسرم و نه هیچ کس دیگه ای حمایتی نداشته باشم . ترجیح میدم مجرد تو غربت زندگی کنم ولی منتی از کسی رو سرم نباشه منت نباشه
جمله آخر "منت نباشه "
خواهر عزیز سلام
شما یک دیدگاه از حمایت خانواده شوهر رو مطرح می کنید
آیا مسئله مالی برای شما مهمه یا شوهرتون ؟ شما نگران پایمال شدن حق شوهرتون هستید ؟ یا چیزی که تو ذهنتون بوده برای ازدواج از اول " حمایت خانوادش به قصد رسیدن به یک رفاه " متاسفم که میگم دیدتون اجساس می کنم این بوده و حالا دارید اذیت میشید
در ثانی بهتر که دخالتی از طرف خانواده ها نباشه .اصلا بهتر شما هم راحت تر عمل می کنید.در مورد کار کردنشما هم دوشب اینجا بحث کردم خانم ها کار کردن براشون سخته وقتی میبینن پول راحت بدست میاد خواهر من به جای دیدن زندگی خواهر شوهرتون به زندگی خودتون بپردازید باید کار کنید خوب بسم الله قبول مسئولیت کردید .شوهرتون یه نفره نمیتونه برسونه کسی رو هم نداره جز شما .از انتظارتون کم کنید. تا با حقوقش بتونید فعلا بسازید آخه بدبختی اینجاست خانما نمی گذرن از توقعات تا نگذرید همینه.
واقعا تعجب میکنم شما چرا اینکارارو میکنید ؟یه پسر باید مستقل باشه قضیه اش با دختر فرق داره مادرو پدر از دخترشون حمایت میکنن به شما برمیخوره!!همه چی بستگی به رفتاره یه نفر داره حتما خواهر شوهر و شوهرشون رفتارای خوبی از خودشون نشون دادن که عزیز شدن با توقع زیاد داشتن غر زدن و بداخلاقی کردن کسی عزیز نمیشه اونا هم که مادرو پدره خودت نیستن هیچ وظیفه ای و تعهدی ندارن که دوستت داشته باشنو ازتون حمایت کنن حق شوهره شما هم هر چی باشه شما قرار نیست شور بزنی اگر واقعا حقی بود خوده شوهرتون میفهمید و عکس العمل نشون میداد اونا یه عمر زحمت کشیدن الانم پسرشونو زن دادن واقعا زشته شما هنوز توقعه حمایته اونارو داری بهتره وجهه خودتو خراب نکنی دقیقا ما تو خونواده عروسی داریم که نظره تورو داشت الان پیش یه بچه 8 ساله اعتبار نداره این توقعات و افکار خیلی بده سعی کن عوضش کنی از مردم توقع نداشته باشی هر کس زندگی خودشو داره شما چکار داری که با دخترشون چجوری رفتار میکنن یا دخترشون چه مشکلاتی داره شما فک میکنی شوهرتو تحت فشار بذاری بره حرفی بزنه اونا نمیفهمن کاره تو هست یا فک میکنی اونا نمیفهمن تو چه افکاری داری بهتره تا هنوز احترامی تو اون خونواده داره اوضاعو بهتر کنی اصلا نباید اعتراض کنید یعنی چی من واقعا تعجب میکنم گیریم فرق بذارن چه ربطی داره به شما ...شما زندگیه خودتو بکن
با کلیت حرفتون موافقم آدم نباید از کسی توقع داشته باشه اما قبول کن دیگه بی احترامی ربظی به پول نداره میگه تحویلمون نمیگیرن!
""یه پسر باید مستقل باشه قضیه اش با دختر فرق داره" خب دخترشون هم با یه زن که ازدواج نکرده با یه مرد ازدواج کرده چرا نمیگن دامادمون وظیفه داره خودش مستقل باشه چرا به اون کمک میکنن؟ دختر کوچلوی ناز نازی که میگید با پسر فرق داره و باید بیشتر بهش توجه بشه مال قبل از ازدواجه مال دوران طفولیته نه وقتی که حالا خودش باید مادر بشه ربط چندانی هم به پول نداره خانومی .ارث پسر بیشتر از دختره یعنی پسر خانواده به پول بیشتر نیاز داره نه داماد خانواده!!
شما چرا دفاع میکنید صاحب پست خودش زبون داره عزیزم محبت به بچه ها دست پدرو مادره خودشون میدونن با بچه هاشون چجوری رفتار کنن در هر صورت عروس یه خونواده به هیچوج نباید توقع داشته باشه شاید یه چیزی میدونن که از دخترشون حمایت میکنن پسر مستقل میشه بله دختر ممکنه از خونوادش مستقل نشه اصلا ربطی نداره که ازدواج کرده باشه اصلا موردی نداره بازم ازش حمایت کنن عروس برا چی دخالت میکنه این مسائل خواهرو برادریه به زن برادر مربوطی نیست زشته کسی انقد متوقع باشه و نتونه ببینه مادرو پدری به دخترشون توجه میکنن شما فک میکنید بقیه بهشون برنمیخوره میبینن انقد کسی ازشون توقع داره ؟آخه مگه همسرش براش کم میذاره یا مشکلی دارن که توقع حمایت داره این خانم که حرفی از مشکلات نزده فقط گفته داره زندگیشو با ایراد گیری ها دخالت هاش خراب میکنه ...در ضمن ارث ربطی به نیازه پسر نداره اولا که نیاز داشتنو شرایطه زندگی تعیین میکنه یعنی اگر دختر نیازه مالی داشته باشه این قانون برعکس میشه؟چرا از خودت فتوا صادر میکنی؟ارثو برا این پسر میبره چون پوله بدست اومده تو خونواده خودش بمونه مثل فامیلی که برا پسر باقی میمونه اصلانم ربط نداره خونواده از کدوم حمایت میکردن آخرش که گیره پسر میاد پس تا زنده هستن از دخترشون حمایت کنن
به نام حق
کاملاباحرفاتون موافقم.....
اینکه میگن ادم بایدهم سطح باشه ازهمه لحاظ بخاطراینه.....
سلام هرچی بیشتر حساسیت به خرج بدید بدتر میشه شما اصلا نباید به این تفاوت ها دقت کنید بلکه بیشتر به اونها محبت کنید تا اونها هم خودشون خجالت بکشند با خواهرشوهرتون صمیمی بشین و زیاد احترام بذارین بهش و محبت کنید تا اونهم از کارش شرمنده بشه
کلا هرچی اونا بیشتر بخوان رفتارهای آزاردهنده نشون بدن شما بیشترمحبت واحترام بذارید مطمین باشید جواب میده
مهم محبت بین شما وهمسرتونه که مواظب باشید به این خاطر ازبین نره وباهم دیگه با رعایت احترام ومحبت این مشکل رو به تدریج حل کنید و اصلا ریزبین نباشید تواین مسایل
موفق باشید
التماس دعا
سلام
حرفات خیلی قشنگه ولی در این مورد من نظر دیگه ای دارم.
متاسفانه این دوست عزیزمون از بی احترامی رنج میبره و در این زمینه به نظر من محبت جواب نمی دهد. دلیلش هم این است که این خانواده در بی احترامی و بی توجهی گستاخ شده اند.این طرز رفتار برای اون ها عادت شده و ریشه در تبعیضی دارد که از گذشته بین پسر و دختر این خانواده بوده.
شما دوست عزیز باید با تمام وجود بچسبید به زندگیتون و ارتباط خودتون با شوهرتون را مستقل از تمامی این جریانها بدونید و سعی کنید ارتباطتتون را از هر آسیبی حفظ کنید.بزرگترین اشتباه شما اینه که سر این مسائل با شوهرت دعوا کنی.اصلا شکایت اون ها را به شوهرت نکن،ابدا. در مقابل هر چه بیشتر به هم محبت کنید
اما در مورد خانواده ی شوهرتون به اونها احترام بگذارین ولی
در مقابل بی احترامی های آنها منفعل نباشید و به طور غیر مستقیم واکنش نشان دهید.اگر قاب عکس شما در منزل اونها دیده نمیشه اصلا عکسی بهشون ندین.ارزش عکس های شما بیشتر از اونیه که پشت قاب ها قرار بگیره.
اگر پدر و مادر شما را دعوت نمی کنند و احترام نمیگذارند، در مقابل پدر و مادر شما هم خودشان را برای مهمانی دادن به آنها به زحمت نیندازند.
ازشون تقاضای کمک مالی نکنین ولی در مقابل در تصمیم گیری ها و کار های مهم تان با آنها مشورت نکنید.
به آنها بی احترامی نکنید اما به طور غیر مستقیم بفهمانید که متوجه بی احترا می هایشان هستید.
اینکه کسی بهت احترام بذاره یا بی احترامی کنه دست خوده آدمه پدرو مادر هر دورو دوست دارن ولی وقتی ببینن یکیشون ازشون توقع پول داره و هنوز مستقل نشده و بفهمن عروسشون پر توقعه و اذیته پسرشون میکنه احترامشو از دست میده
ببینید خانم عزیز، ما اینجا نیومدیم با هم دعوا کنیم، اینجا دادگاه نیست و کسی هم متهم نیست! حتی صاحب پست که بخواهد از خودش دفاع کند.قرار نیست نظری که من یا شما میدیم توسط همه تایید بشه.
این دوست عزیزمون مشکلش را مطرح کرده و از ما نظر خواسته،متوجه هستید:"نظر"
و نظر زاییده ی تفکر هر فردی است و منحصر به اون فرد.
ما در فضایی بر اساس احترام متقابل، نظراتمان را بیان میکنیم.اون دوست عزیز هم خودشون صاحب عقل هستند و در نهایت با تجزیه و تحلیل و جمع بندی به نتیجه خواهند رسید.
پدر ها و مادر هایی که رفتار سالم دارند عشق و احترامشان را بی هیچ چشم داشتی، آن هم به طور مساوی نثار همه ی فرزندانشون می کنند. تبعیض حساسیت آور است.این خانم برایش مهمه از سمت خانواده ی همسرش مورد محبت و توجه قرار بگیره ولی آنها این احترام را دریغ کردند و این یعنی ظلم.
در مورد حمایت مالی هم پسر خانواده در اولویت است.این چیزی است که مبانی حقوقی و شرعی هم اون را تایید کرده و قانون تقسیم ارث هم موید آن است.حالا اگر دختر یک خانواده درگیر مشکلات مالی باشد و پدر و مادر بخواهند از سر دلسوزی و محبت به او کمک کنند،بحث دیگری است.
وقتی پسر خانواده حقوق کارمندی دارد ولی حمایت مالی صرف دامادی که وضع مالی مناسبی دارد می شود،ناراحت کننده است.
خانواده ای که به عروسشان پیشنهاد کار کردن می دهندولی دخترشان را حمایت مالی می کنند، با کمال تاسف خودخواه هستند.
و بدتر از آن بی مهری و بی توجهی که رنج مضاعف را به همراه داره.حتی اگر کسی مخالف این ازدواج بوده الان این ازدواج انجام شده و قرار نیست این دختر و پسر تاوان این مخالفت را بدهند.
کافیه فقط این پدر و مادر لحظه ای دخترشان را جای عروسشان بگذارند!
نمیگم کار خانواده شوهرت درسته ولی بهتر نیست شما هم کمی مستقل فکرکنی و مستقل عمل کنی؟؟؟ هر چقدر کمتر به شما کمک کنن شاید براتون بهتر هم باشه چون کمترم تو زندگی تون دخالت میکنن، شما ازدواج کردین که مستقل بشین و مستقل عمل کنید ولی متاسفانه هنوزم دنبال حمایت خانواده هستین، سر این موضوعات لذت زندگی متاهلی رو کم نکنید، شما و شوهرتون می تونید با در کنار هم بودن و گذشت هم دیگه رو بی نیاز کنید، الان که شوهر دارین واقعا چه نیازی به توجه و محبت خانواده شوهرتون هست؟؟؟؟؟؟ درسته بی احترامی آدم رو اذیت میکنه ولی سخت نگیرید