دوسال بود با اقایی اشنا بودم.همه جوره بهم میخوردیم تا اینکه در ااثر یه اتفاق همه چیز به هم خورد متاسفانه من بکارتم رو از دست دادم و الان به شدت پشیمونم
احساس بدی تمام وجودم رو گرفته.حس میکنم تاوان سنگسنی دادم و لایق مرگم .بارها خواستم خودکشی کنم اما ترسیدم.منو راهنمایی کنید چه طور از این بدبختی در بیام.نیت من داشتم اون اقا و یه زندگی سالم بود ولی میکه وقتیکه اخترامی بین خانواده نیس ازدواج ما صحیح نیس و رفت.به همین راحتی.الان من موندم تنها.توبه کردم از استباهی که دوسال تکرار کردم و امیدم به رحمت خداست.ولی همیشه باید در حسرت مادر شدن همسر بودن بسوزم.ایا این انصافه؟
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
سلام من همه نظرات رو خوندم فرد ناشناس درست نیست اینجوری با این شدت انتقاد کنی چون این خانم توبه کردند خیلی ها هستند ک یکبار توبه میکنند و دیگه سمت گناه کشیده نمیشن و این افراد زیادن..میگن انسان جایزالخطاست..ایشون ی اشتباهی مرتکب شدن وقرار بر ازدواج بوده ولی حالا ک اینطور شده و شرایط تغییر کرده اصلا درست نیست با حرفاتون اذیتش کنید این کار شما خودش ی گناهه شما از دل بنده خدا خبر ندارید ک چ مشکلاتی رو پشت سر گذاشته و ب نظر من همونطور ک ی دختر باید حجب و حیا داشته باشه پسر هم باید داشته باشه قبول کنید پسر با ایمان هم خیلی کمه!!....عزیزم تو توبه کردی واگه توبه ات حقیقی باشه و از ته دل پشیمون باشی پس بسپارش ب خدا ...مگه ن اینکه خدا برا بندش کافیه؟
ممنونم از هم دلی شما
وقتیکه به گذشته فکر میکنم فقط خودمو سرزنش میکنم و استغفار میکنم صلوات میدم شاید اروم شم.به اعتماد من مردی خیانت کرد و رفت که دکترا داشت از دانشگاه شریف و اهل نماز و روزه و خانواده شهید.اشتباه و سادگی از خودم بود.من نوشتم قربانی سادگی نه قربانی.اگر تجاوزی بود قربانی بودم شما اقایون حتی تاپیک هم خوب نمیخونید.یه دختری که عفتش با سادگی خودش لکه دار شده رو مقصر میدونید ولی مردها رو طوری معرف میکنید که گویا فقط فکر مسایل جنسی هستند.من اولین دختر و اخرین دختر نیستم که این اتفاق براش افتاده.بهتره به پرده بکارت وجود ادما توجه کنید تا پرده بکارت جسم اونا.
چیزی که برای من موند فقط پشیمونی و خوردن قرص اعصاب و تنهایی و شنیدن سرزنش خانوادم که چرا با پسری رابطه داشتم.بماند اگر بفهمن چه بلایی سرم اومده شاید از خونه هم بیرونم کنن یا اتیشم بزنن
فقط به دخترا توصیه میکنم هیچ مردی رو محرم خودتونید ندونید و تمام اون حد و حدودایی که هست رو رعایت کنید.توی مملکت ما زن ها خیلی اسیب پذیرن.
با تیتر سوالتون صد درصد مخالفم. یعنی چی قربانی سادگی؟ حرام بودن زنا رو نمیدونستید؟؟ با رضایت وارد یک رابطه جنسی نا مشروع شدن و ارضای هوسرانی دوطرفه بدهکاری نمیذاره ( یه مدت شریک جنسی هم بودید الان نیستید) باید از اول شرم و حیا وجود داشته باشه تا کار به ناکجا آباد نره منتها دخترا با اینکه ذاتا حیای بیشتری براشون قرار گرفته اما درجامعه ما ازش دور شدند دچار مشکل میشن اما نباید اسم سادگی رو بذارند و بگن قربانی سادگی و اشتباه چون قربانی جایی معنی داره که تجاوزی صورت گرفته باشه رابطه با رضایت هیچ قربانی نداره هرچی هست جهت ارضای طرفینه بعد یه مدت هم تموم میشه.
از نظر من پسری هم که میره صیغه میکنه باکره نیس.اصلا فلسفه وجود بکارت رو میدونید؟بهتر یه سرچ کنید.من گناهی کهکردم رو توجیح نمیکنم اشتباه کردم و باید تاوانشم بدم اکی.کلا قصد ازدواجم ندارم که بخوام استرس داشته باشم بهش بگم نگم گولش بزنم نزنم اگر بگم منو میخواد نمیخواد و هزار مشکل دیگه پس کلا صورت مسیله رو پاک میکنم
الان مسیله ازدواج و غیر ازدواج نیس.مسیل بکارت انسان به دور از زن و مرد بودنشه.بکارت و رابطه جنسی یه مرد معلوم نمیشه ولی برا ی زن میشه.با صیغه که فعل حلال کردید خودتون میگید مشکلی نداره در صورتیکه میتونید برید یه دختر از طبقه پایینتر خودتونو بگیرید که صیغه هم نکنید.
همیشه خواستید تفکیک قایل شید و زن رو در محدودیت تا مبادا مردهایی به گناه نیفتن.مرد اگر مرد باشه ده تا زنم دورش باشن پاش نمیلغزه این نظر منه.مردم نباشه پای غلطی که کرده واینمیسه
این مسیله جنبه های خیلی پیجچیده ای داره ولی کاش برای مردا هم معلوم میشد تا اینقدر پر مدعا جواب ندید
درسته واقعا منم موافقم
آقایونی که شرایط ازدواج دائم رو دارن درست نیست که ازدواج موقت کنن و با این توجیح که دختر پاکدامن نیست و... خودشون رو قانع کنن
همه چی با شناخت درست بدست میاد
بر فرض نمیدونم شما بگو فلسفه وجود بکارت چیه؟؟؟ صیغه عقد ("چه موقت چه دائم ) با اذن پدره درصورتیکه دختر باکره باشه به نظرتون داشتن رابطه زیر نظر خانواده سبب ازدواج دائم میشه یا چیز دیگه؟؟؟ اگر هم دختری طلاق گرفته باشه اختیار ازدواجش با خودشه پس بازهم حلال صیغه براش چه مشکلی داره؟ خیلی عجیبه به نظرم روی فلسفه احکام اسلام برای ازدواج و حلال و حرام ها کمی مطالعه کنید.
بعدم شما کمر پسری رو پیدا میکنید که هیچ رابطه ای نداشته باشه.شده میرن صیغه میکنن و میگن حلالشو انجام میدیم.مگر اینگه طرف توی سن 20 سالگی ازدواج کنه..
شما فعل حلال رو با حرام مقایسه میکنید؟ صیغه با زنان مطلقه بدون بکارت صورت میگیره ( هم اونها شرایط ازدواج ندارند پس نیازشون برطرف میشه هم حلالی صورت گرفته هم کمک مالی داره و هم جلوی ترویج فحشا و بی بندوباری گرفته میشه) اما زنا نه تعهدی داره حرامه دردسر بعدی اون و سواستفاده و باجگیری هم داره البته صیغه به افراد مجرد به هیچ وجه توصیه نمیشه اما اینطور که تصور کنین پسرهای مجرد یا صیغه میکنند یا رابطه نامشروع بسیار اشتباهه آنقدر استرس و دغدغه درس و شغل و پول درآوردن هست که بیشترشون به سمت این چیزها نمیرن اما کسانی که میبینید با ماشینهای مدل بالا دنبال دختر بازی هستند درصد مرفه بی درد هستند که هیچ دغدغه و قید وبندی ندارند. در ضمن وقتی دختران با آرایش شدید و بدن نمایی در خیابانها خودشونو ویترین قرار میدن تا مشتری پیدا کنند پسرها مقصرند؟؟؟؟؟ چرا دخترها احترام خودشونو نگه نمیدارن؟؟؟
سلام
در حدیث قدسی داریم« اگر آنهایی که به من پشت کرده اند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را میکشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان می دادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد»
خدا رو شکر که شما توبه کردین این عالیه :)
اما این گناه در این دنیا تبعاتی داره که باید بپذرین از جمله ترس از ازدواج و ...
به نظر من بهترین کار ازدواج با شخصیه که شما رو به این گناه کشونده، حتماحتما ایشون رو متقاعد کنید که باشما ازدواج کنه چون ۱۰۰٪ ایشون بیشتر از شما مقصر نباشن کمترهم نیستن حداقل از این ترس،دلهره، عذاب وجدان و احساس ناامیدی تاحد زیادی کم میشه
کاربر ناشناس اغلب خانم ها و دخترها رو مقصر میدونن و احساس شک بزرگی به این جنس دارن اما هستن پسرهایی ک به خاطر نداشتن محدودیت باکرگی نه با یک نفر بلکه با افراد زیادی درارتباطن و این یعنی ول انگاری ،تنوع طلبی و بی تعهدی
پس نبایداین قضیه رو به همه دختران و زنان شمولیت داد، هستند دختران پاک و معصومی که بخاطر عواملی چون فقر ،جایگاه اجتماعی و ... خواستگار مناسبی ندارن و دخترانی ک با عین رابطه داشتن اما باز هم خواستگاران متعددی دارن
به امید خوشبختی و موفقیت تمام جوانان سرزمینم
هستند پسران پاکدامن و درستکاری که بخاطر عواملی چون فقر ،جایگاه اجتماعی و ... بهشون جواب رد داده میشه در سنینی که نیاز به ازدواج دارند اما بخاطر توقعات عجیب دختران( حقوق 4 میلیونی ماشین خونه مستقل و...) خب این پسر در سن 20 تا 25 سالگی به اوج نیاز جنسی میرسه اما بخاطر درس و سربازی و نداشتن شغل با درآمد کافی توسط دختران پذیرفته نمیشه اما در اصل دخترای پرتوقع حاضر نیستند آینده رو با همسرشون بسازند بلکه میخواهند سیندرلا باشند ( مطالب علمی درمورد سندرم سیندرلا رو بخونید) و یه شاهزاده بیاد خواستگاریشون! اما وقتی سن دختر بالا میره باید افسوس خیلی چیزها رو بخوره در مقابل وقتی اینطور با پسرها برخورد میکنید به نظرتون حماقت نیست پسری که شرایط مطلوب داره دنبال اینکه دختری با شرایط مالی و خانوادگی بالا رو طلب نکنه؟؟؟ تمام تجمل گرایی توقعات بالا از جانب دخترهاست وقتی که دودش توی چشم خودشون میره شروع میکنند واعصفا پسرها بی عرضه هستند حال ازدواج ندارند و... اما حقشونه وقتی درسن ازدواج حاضر نیستید همسر یک پسر با شرایط مشابه و آماده برای ساختن زندگی بشید حق ندارید انتظار داشته باشید یک پسر که کلی سختی و فشار رو تحمل کرده و به وضع مناسبی رسیده بیاد هر دختری رو انتخاب کنه!!!( وقتی در فقر حاضر به دادن دختر بهش نبودید چرا بیاد با یه دختر فقیر ازدواج کنه؟ سن ازدواج دخترا میره بالا حتی حاضر میشن پول و خونه از خودشون باشه فقط شوهر کنن!!!! ) باید حسابی سخت بگیره شکاک باشه حسابی مو رو از ماست بکشه چون ارزش اعتماد و عشق و دوست داشتن از بین رفته دخترا دنبال زندگی آماده و همه چی تموم هستند پس پسرها هم حق دارند دنبال دختری باشند که فوق العاده زیبا با امکانات مالی بالا و پول دار باشند چیزی که عوض داره گله نداره
گفتید "کاربر ناشناس اغلب خانم ها و دخترها رو مقصر میدونن و احساس شک بزرگی به این جنس دارن اما هستن پسرهایی ک به خاطر نداشتن محدودیت باکرگی نه با یک نفر بلکه با افراد زیادی درارتباطن و این یعنی ول انگاری ،تنوع طلبی و بی تعهدی" طبق گفته خودتون یک پسر ول انگار، تنوع طلب و بی تعهد با افراد زیادی در ارتباطه! پس دخترها بیشتر درگیر هستند تا پسرها!! پس چرا دخترهای زیادی حاضرند رابطه جنسی با یک پسر تنوع طلب داشته باشند؟؟؟ نه اینکه خود دخترا راضی به این شکل ارتباط هستند؟ نه اینکه دیگه شرم و حیا که نشانه بارز یک دختر با شرف ایرانی بود دیگه رنگ باخته؟؟ دخترهای زیادی به وسیله پسرهای تنوع طلب دچار ازاله بکارت میشوند اما مگه خود دختر نباید اول از همه به شخصیت عاطفی و شرم و حیا احترام بذاره و نذاره ازش سو استفاده کنند؟؟؟ نه خیر من معتقدم پسرهای تنوع طلب از دخترهایی که رابطه نامشروع دارند و بهش راضی هستند کمتره پس حساسیت روی دخترا باید بیشتر باشه! البته اگر کمی وقایع جامعه و آمارها هم بررسی بشه وضع براتون روشن تر هم خواهد شد.
حقیقتش اینم انصاف نیست ک با ی پسر ک ی عمر سالم زندگی کرده ازدواج کنی یعنی هیچ کس چنین ریسکی نمیکنه...
ببخشیدا اینک میگید تو حسرت مادر شدن بسوزی هیچ توجیه منطقی نداره یعنی دلیل بر انصاف و بی انصافی بقیه نمیشه مگ اون خانم مومنی ک مطلقه میشه و هیچ کار خلاف شرعی نکرده چقد شانس مادرشدن داره؟ پس اون باید چی بگه؟؟ مم نمیخام ناامیدت کنم عزیزم یعنی تو این دنیا هیچ چیزی ارزش ناامیدی رو نداره، زندگی چ شما بخای چ نخای در جریانه ،،، گناه کردی اول بپذیر گناهتو توجیه نکن...مطمعنا اگر توبه شما مقبول درگاه حق واقع شه خدای مهربون خودش بهترین ها رو سر رات قرار میده ...
از نظر من توصیه جناب مصطفوی بسیار جالب بود...
گفتم بحث بالا میگیره میگید "مشکل فکرای عقب مونده اینه میگه اون پسر هر کاری هم کنه ایرادی نداره" کی اینو گفته؟؟؟؟ منتها دخترها نباید اجازه بدن اون پسر بیاد رابطه نامشروع باهاشون برقرار کنه چون دخترها مطلوب هستند و پسرها طالب یعنی درخواست از طرف پسره اما پذیرش از طرف دختر! چرا عواطف و شرم و حیا اولویت دخترها نیست؟؟؟؟؟
منم انتظاری ندارم با پسری که گناهی نکرده ازدواج کنم.بعدم این ما انسان ها هستیم که راحت همیدیگر رو قضاوت میکنیم و مهر گناهکاری رو به پیشونی کسانی میزنیم که ابروشون برای ه گناه رفته
پسری که سالم زندگی کرده قطعا دختر سالمی هم گیرش میاد.ولی این که اقای مشاور میگن در اثر رابطه های نامشروع خیلی منصفانه نیس.من فقط با اون اقا ارتباط داشتم ویه هفته مونده به رسمی شدن ماجرا همه چیز به هم ریخت.با یه اتفاق ساده.اینکه با خودش ازدواج کنم خواسته دوتای ماست اما خانواده ها مانع شدن و اگر اصراری کنم \درم رسما میره شکایت میکنه و زندان و ....چون تعهد گرفتن ازشون نیاد سمت من دیگه
بعدم توی کشور ما خیلی راحت دختترارو به پاک و ناپاک دسته بندی میکنن.یعنی پسری که همچین فکر ی داره خودش گناهان زیادی شاید کرده و میخواد اعتراف نکنه
مشکل من دقیقا همین نگاه جامعس و نگاه ادمای مذهبی که فکر میکنن به یه گناه یه ادم طرف پتانسیل این رو داره دوباره همون گناه رو مجدد تکرار کنه
من اگر اینجا مشکلمو مطرح کردم خواستم ببینم نظر دیگران چیه
من توبه کردم پای توبه خودمم هستم .ولی هممون گناه کبیره میکنیم اینکه چرا مرها نباید چنین تاوان سنگینی بدن برای من سوال
مشکل فکرای عقب مونده اینه میگه اون پسر هر کاری هم کنه ایرادی نداره .
با سلام به شما کاربر محترم
پاسخ اجمالی:
مسلما اشتباهات خودتان باعث بوجود امدن چنین وضعیتی شده است؛ از یک طرف درگیر عذاب وجدان و فشار روحی هستید و از طرفی دیگر؛ ازدواج آینده تان هم معلوم نیست. اما برای جبران نباید اولا نا امید شوید؛ چرا که ناامیدی اولین شکست است و اصلا قدم از قدم برنخواهید برداشت. ثانیاً در صورت امکان با همان فردی که با او رابطه داشتهاید، صحبت کنید و از او بخواهید که یکبار دیگر برای ازدواج و زندگی مشترک به توافق برسید و با همدیگر ازدواج کنید (سعی کنید تا جایی که امکان دارد با شرایطی که ممکن است برای شما قرار دهد، کنار بیایید.) و بعد از ازدواج، اگر ایشان همسر خوبی برای شما شد، همین زندگی را ادامه خواهید داد، ولی اگر دچار مشکل شدید و ایشان همسر مناسبی نبود، میتوانید با توافق از همدیگر جدا شوید و آنگاه به عنوان یک زن مطلقه، امکان ازدواج مجدد در آینده پیدا خواهید کرد.
پاسخ تفصیلی:
مسلما دختری كه در جریان رابطه نامشروع پرده بكارتش را از دست مي دهد، در آستانه ضربه روحي فوق العادهای است كه از ياد بردنش براي او کار بسیار دشواری است. از طرفی او نه تنها از اين جهت در اضطراب است، اضطراب ديگری نيز گريبانگير او است كه با این وضعیت پیش امده چگونه ازدواج كند، بالطبع اگر خواستگارانش از اين اتفاق بويي ببرند به سراغش نخواهند آمد. از اين رو چاره اي جز پنهان كاري ندارد. اما قبل از برقراری رابطه و از دست دادن بکارتتان باید به این چیزها بیشتر فکر میکردید و اینگونه خود را تحت عذاب وجدان و فشار روحی و سردرگمی قرار نمیدادید. ای کاش به تبعات و عواقب این رابطه فکر میکردید و بی پروا دست به رابطه جبران ناپذیر نمیزدید.
به هرحال امیدوارم در پناه خداوند اشتباهات گذشتهتان، سرنوشت آیندهتان را خراب نکند. اما در چنين شرایطی نبايد از زندگي مأيوس و نااميد شوید، زیرا ناامیدی بدترین چیزی است که خداوند از آن بیزار و از رحمتش به دور است. پس برای زندگی و فرصت دوباره جهت اصلاح خود نباید ناامید شوید.
امّا باتوجه به اینکه متاسفانه بکارتتان را در جریان آ رابطههای نامشروعی که داشتهاید از دست دادهاید، قطعا ازدواج آینده تان را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ زیرا همانطور که میدانید از یک طرف نمیتوانید این موضوع را از همسر آینده تان پنهان کنید و از طرفی دیگر، افشای آن هم میتواند به تنهایی و عدم ازدواج شما تا اخر عمر منجر شود؛ بنابراین در چنین شرایطی توصیه میکنم در صورت امکان با همان فردی که با او رابطه داشتهاید، صحبت کنید و از او بخواهید که یکبار دیگر برای ازدواج با همدیگر به توافق برسید و با همدیگر ازدواج کنید (سعی کنید تا جایی که امکان دارد با شرایطی که ممکن است برای شما قرار دهد، کنار بیایید.) و بعد از ازدواج، اگر ایشان همسر خوبی برای شما شد، همین زندگی را ادامه خواهید داد، ولی اگر دچار مشکل شدید و ایشان همسر مناسبی نبود، میتوانید با توافق از همدیگر جدا شوید و آنگاه به عنوان یک زن مطلقه، امکان ازدواج مجدد در آینده پیدا خواهید کرد.
درضمن اگر هم بنا شد با هم ازدواج کنید، نباید تا موقع ازدواج، رابطه نامشروع داشته باشید، بلکه او را وادار کنید که هرچه زودتر با شما ازدواج کند، اما اگر با هم قبل از ازدواج رابطه نامشروع داشته باشید، بالطبع دیگر وی انگیزهای برای ازدواج با شما نخواهد داشت.
موفق باشید.
اتفاقا برخلاف شما بنده تمام مطالبتان رو چند بار کامل میخونم تا دقیق چیزی که به نظرم میاد بگم فرضیات منم درنظر نگرفتید یا بکارت دارند و پاکدامن هستند یا زنا کار و با بکارت یا زناکار و بدون بکارت وقتی فرض بر پنهانکاری باشه وقتی نمیشه از طریق تحقیق به چیزی رسید(چون اگر متوجه بشی دیگه خواستگاری نمیری خب!!!!!) اونوقت چطور بین سه فرض میتونی به نتیجه برسی؟ اینهمه مثال نقض چرا یه جواب قاطع ندارید؟ پنهانکارند هر کاری خواستند کردند تازه درآینده چه انحرافی دارند بماند فوقش بکارت هم ترمیم میکنند شما اصلا در ایران زندگی میکنی؟ هیچ از خودت پرسیدی چرا اینقدر دوختن بکارت زیاد و زیادتر میشه چون میخوان هر کاری کنند آخرش هم یه بدبخت رو به دام بندازن خب چرا جوابی برای این مسائل ندارین؟ پنهانکاری با دروغ چه فرقی داره؟؟؟؟؟؟ زنا میکنند بکارت ندارند پنهانکاری هم(به قول شما مجبورند) دارند جناب مصطفوی میشه بفرمایید آخرش چی؟؟؟؟؟ یه کلام جایزه هم بدین خیال همه راحت بشه!(چون ممکنه زیاد باشه میتونید قرعه کشی کنین!!!)
شما واقعا پاسخ را درست مطالعه کردید؟! لطفا یکبار دیگر با دقت بیشتری مطالعه بکنید. همانطور که در متن ذکر شده دو تا فرض به زعم خانمهایی که در چنین شرایطی قرار میگیرند به ذهنشان میرسد: 1- یا این خانم درباره از دست رفتن بکارتش، راستش را به خواستگار میگوید که در آن صورت احتمال تنهایی و عدم ازدواجش در آینده بالاست. یا 2- پنهان کاری میکند و چیزی به خواستگارش نمیگوید و فکر میکند کار درستی را انجام داده است، اما بنده به عنوان مشاور این دو تا فرض را قبول ندارم. چرا که هردوی آنها از نظر بنده تالی فاسدهایی دارد که برای خانمها و خواستگارشان مناسب نیست. لذا این دو فرض از نظر بنده حذف میشوند و در چنین شرایطی توصیه اولی این است که خانمی که بکارتش را از دست داده است سعی کند با همان آقایی که رابطه داشته است ازدواج کند و ...
بنابراین جایی برای دروغ گویی وجود ندارد و بنده هم توصیه به دروغ گفتن نکردهام. امیدوارم با این توضیح بنده، شک و شبهه شما هم برطرف شده باشد.
میگید مجبورند پنهانکاری کنند یعنی خواستگار رو ساده و احمق فرض کنند دروغ بگن تا نداشتن بکارت شون رو پنهان کنند؟؟؟؟؟ پس یعنی نمیشه مطمئن بود دخترا باکره هستند چون در هر حالتی پنهانکاری و دروغ گویند یا زنا کردند اما بکارت دارند یا زنا کردند و بکارت ندارند یا پاکدامن هستند اما با وضع تشویق به دروغ و پنهانکاری چطور میخواید تفاوت این سه مساله رو متوجه بشین؟؟؟؟ فقط تناقض ایجاد میکنین شبهه بوجود میارین با رفتارهایی که دخترا در جامعه دارند و علنی دوست یابی میکنن و انواع رابطه رو نامشروع تجربه میکنن و توی فضلی مجازی هم که دیگه بماند چه خبره ... شماها هم با تشویق به دروغگویی شدید قوز بالا قوز اصلا نمیتونم متوجه بشم با این اوصاف چطور دختری پاکدامن و مومن رو شناسایی کرد؟؟؟ چون ظاهر همه گواه باطنشون نیست تا به سراغشون نری تحقیقات هم که دیگه الان چیزی دستگیرت نمیشه دیگه مثل روستا و شهرهای کوچیک نیست هرکی کار اشتباه کنه همه متوجه بشن الان همسایه حال و روز همسایه رو نمیدونه(اصلا نمیشناسه) چه برسه بخوای تحقیق هم کنی! شمام که میگی دروغ بگن ( البته اگه و تنها اگه یک درصد دروغگو نباشن!) توی این شرایط شما بودی چکار میکردی؟؟؟
چیزی نمیتونم بگم چون احتمالا بحث بالا بگیره.
درسته شما دنبال دیدگاه دیگران هستید اما به من اثبات شده نمیتونم نظرم رو صادقانه و اونطور که به ذهنم میاد مطرح کنم چون در گذشته بابت این مساله حسابی تهمت و فحش خوردم که چرا نظرم رو مطرح میکنم
خب چرا کامنت دادی پس من خواستم ببینم دیدگاه دیگران چیه یا باید سرمو بذارم بمیرم یا حداقل ارومتر باشم
باشه چیزی نگید ولی هممون اشتباه میکنیم.من توبه کردم ولی این خیلی ظالمانس توی کشور ما این جور دخترارو رو به چشم دیگه میبینن ولی یه پسر با همون مشکل رو کسی بد نمیدونه میگن پسر هر کاری کنه هم ایراد نداره