ازدواج اجباري . دیگه نمیخوام ببینمش

14:19 - 1398/09/14

سلام من دوسال پيش به اجبار خانوادم با پسر داييم عقد کردم اوايل خوب بود ولي بعدها با رفتاراي نامناسبش منو از خودش روند تا حدي که الان هيچ حسي بهش ندارم حتي وقتي کنارشم اذيت ميشم دوست ندارم ببينمش وضعيتم خيلي بده لطفا راهنماييم کنيد

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/148523

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 5 =
*****
تصویر یکتا
نویسنده یکتا در

منم عاشق پسردایم هستم 5 سال منو اون عاشق هم بودیم تا اینکه اون با یکی دیگه نامزد کرد کارم فقط گریه کردن لطفا کمکم کنید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اگر اون به شما علاقه مند بود پس چرا با یه نفر دیگه نامزد کرد؟ مطمئن هستید که اون به شما علاقه داشت؟ ناراحتی شما رو درک می‌کنم ولی متاسفانه بسیاری از دختران وقتی به کسی دل می‌بندند به جوانب و عاقبتش فکر نمی‌کنند. از طرفی شما باید در همون سال اول تکلیفتون رو با این شخص روشن می‌کردید و نباید 5 سال این علاقه رو با خودتون همراه می‌کردید بدون اینکه تکلیفتون رو روشن کنید. به هرحال این یه تجربه‌ای است برای آینده خودتون تا بیخودی به کسی دل نبندید و اگر دل بستید، تکلیفش رو زودتر مشخص کنید!

امیدوارم هرچه زودتر بتونید با این وضعیت کنار بیایید و اون فرد رو هم فراموش کنید.

موفق باشید.

تصویر آرامش123

سلام. روزتون به خیر. بنظرم خیلی از مشکلاتی که ما داریم بخاطر اینه که هنوز نمیدونیم چجور باید حرفمون رو بزنیم در زندگی و چجور مشکلات رو مدیریت کنیم. طلاق همیشه راه مناسب نیست و ما میتونیم به خودمون و شریک زندگیمون شانس دوباره بدیم. من و همسرم با هم همیشه در بحث و دعوا بودیم و ازدواج ما هم به اصرار خانواده ها بود. بعد از یک مدت دیگ کشش ادامه دادن این زندگی رو نداشتم اما به اصرار همسرم در کلاس های اموزشی مربوط به ارتقا زندگی شخصی و مدیریت روابط  شرکت کردیم و از اونجا به بعد تونستیم ارتباط خیلی بهتری با هم برقرار کنیم. من نمیدونم این کلاس مناسب شما باشه اما گفتم شاید به رددتون بخوره

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه میگید اوایل ازدواج، همسرتون خوب بوده، ولی بعدها رفتارش باعث شد که شما ازش دور بشید، خب چرا رفتارش تغییر کرد؟ باید بررسی کرد که علت تغییر رفتارش چی بوده؟ آیا رفتارهای شما باعث تغییر رفتار او شده یا دلایل دیگری وجود داشته است؟ اگر رفتارهای شما منجر به تغییر رفتار همسرتون شده، خب باید اولا اشتباهات خودتون رو بپذیرید و ثانیا درصدد اصلاح رفتار خودتون برایید. 

آیا برای این وضعیت بوجود اومده تا به حال به مشاوری مراجعه کرده‌اید یانه؟ آیا فرزندی هم دارید؟ قطعا ادامه این روند، نتیجه خوبی برای زندگی شما نخواهد داشت. اینکه بخواهید همین رویه رو ادامه بدید و هرچه پیش آمد، خوش آمد، شک نکنید آسیب زیادی رو متحمل می‌شید و تا دیر نشده وضعیت خودتون رو تغییر بدید! از این رو لازمه که شما به اتفاق همسرتون به یک مشاور مراجعه کنید. اگر امکان اصلاح وجود داشته باشه که چه بهتر ولی اگر هم امکان اصلاح نباشد، بالاخره وضعیت شما تعیین تکلیف میشه و تا دیر نشده تکلیف شما مشخص می شود.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

برای حفظ زندگیتون تلاش کنید ٬ باهاش صحبت کنید بگید از کودوم رفتاراش ناراحت شدید ٬ مشاوره هم میتونه کمک کننده باشه ...