ازدواج اجباری. خانواده نامزدم فهمیدن با عشق قدیمیم صحبت میکنم

20:18 - 1399/04/13

باسلام من دختری هستم ۱۶ساله وبه اجبارخانواده ام ازدواج کردم درصورتی که هیج علاقه ای بهش نداشتموندارم وقتی میاد خونمون من فقط بالا میارم انقد ازش متنفرم ودلیل این ازدواج به خاطراین بودکه پسره وضع مالی خوبی داشت وماازخانواده ای متوسط بودیم ومن به یک نفر دیگه علاقه داشتم ودارم هنوزم که هنوزع ماباهم حرف میزنیم وواقعا نمیتونیم هموفراموش کنیم بهم اثبات شده که واقعا اگه طلاق بگیرم میاد واسم خاستگاری وخانواده ای من نمیدونستن که واقعا ماهاواسه خاستن همومیخایم نه واسه دوستی وموقعه ی فهمیدن که من ازدواج کرده بودم الان به نامزدم میگم من واقعا نمیتونم باهات کناربیام نه اخلاق داری نه من دوست دارم اونم میگه من طلاقت نمیدم خودمم میرم ازدواج میکنم راستی مثل اینکه خانواده نامزدم فهمیدن که من با اونی که دوسش دارم حرف میزنم ومیترسم که شکایت کنن من باید چیکارکنم من واقعا باهاش نمیتونم کناربیام واگه بخان به اجبارمنو ببرن من خودکشی میکنم خواهش میکنم کمکم کنین جداشم

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/153250

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 13 =
*****
تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از سوالی که در سایت رهروان ولایت مطرح نموده اید.
ما نیز شرایط شما را درک می کنیم و می دانیم که از این بابت تحت فشار هستید. برای حل این مشکل شما باید به یک مساله توجه داشته باشید که تنها رفتار عاقلانه است که می تواند گره از کار شما باز نماید و یکی از این رفتارهای عاقلانه همین دریافت مشورت است. برای حل مشکلتان مسیر زیر را پیشنهاد می کنیم.
1.برای یک تصمیم گیری درست باید رفتار معقولانه داشته باشید. اگر شما به دنبال رسیدن به فردی هستید که دوستش دارید، رابطه پنهانی با او شما را از او دورتر خواهد کرد پس این ابطه پنهانی را فعلا خاتمه دهید.
2.با حفظ آرامش و انجام رفتار محترمانه مشکلتان را به یک واسطه دارای نفوذ و البته مورد اعتماد مطرح نمایید این واسطه می تواند یک مشاور امین و کارآزموده باشد که از همسرتان و خانواده هایتان برای رفع مشکل کمک بگیرد.
3.اگر این کار را با یک مشاور دنبال نمایید این مشاور حتی میتواند به شما کمک نماید که به یک تصمیم درست برسید. ممکن است این تصمیم درست که بعدا شما بدان می رسید آن چیزی نباشد که الان شما بر آن اصرار دارید(مشاور معمولا مسیرهای جدیدی که شما تجربه نکرده اید را به شما می نمایاند)

به طور کل انی نکته را مد نظر داشته باشید که کسانی که حرفشان دارای چهارچوبه قوی و با استدلال است و آن را در فضایی آرام دنبال می کنند بهتر به نتیجه می رسند و ما پیشنهاداتمان در این راستاست که شما بتوانید قدری از فضای احساسی صرف فاصله بگیرید و در مسیری منطقی گام بردارید مسیری که همه واقعیتهای اطرافتان در آن لحاظ شده باشد.

برای مطالعه بیشتر مطالب زیر را نیز مطالعه نمایید:

ازدواج اجباری . بگید چه جوری از پسرعموم طلاق بگیرم

ازدواج اجباری

با تشکر از صبر و حوصله شما

تصویر مصطفی راهی

با سلام سوال شما در نوبت پاسخگویی قرار گرفت

تصویر ز . محسنی

به نظرم داری احساسی تصمیم میگیری و بعدا خیلی پشیمان میشی

تصویر مهدیسم

مثه این می مونه که یع مشت غذای گندیده وفاسدبزارن جلوت حالابگن بخور،این دختردلش بایکی دیگست بابا خودش میدونه داره چیکارمیکنه اون یع عمرمیخوادباهاش زندگی کنه نه مامان باباش که واسه اون تصمیم میگیرن به هرحال هرچی به صلاحش انجام بده بایدتصمیم درستی بگیره که بعدحسرت گذشته رونخوره که بعدهیچ راه بازگشتی نداشته باشه.

تصویر مهدیسم

والامنم میخواستن بدن به ادمی که دوسش نداشتم همه بهم فشارمیاوردن دایی هام خاله هام مامان بابام همشون ریخته بودن روسرم توبایدزن این بشی چون بچه خیلی خوبی بوداینا پافشاری میکردن هی میگفتم من اینونمیخوام وقتی نمی خوامش وقتی عاشقش نیستم به قول خودت این ازدواج اجباری که توهم ازاون طرف حالت بهم بخوره وای به حال اینکه  بهت دست بزنه اصلاآدم نابودمیشه  گفتم بیایدمنو تیکه پاره هم کنیدمن قبول نمیکنم برسرهمین قضیه چقدازدست بابام کتک خوردم منم تاییدش میکردم واقعا بچه خیلی خوبی بود  پاموکردم توی کفش نمیخوامش توروهمشونم وایسادم توهم همین کاروبکن بروبه خانوادت بگومن نامزدمونمیخوام عاشق یکی دیگم ببین بذارهراتفاقی میخادبیفته توکه میخوای خودتوبکشی بذاراوناتوروبکشن مگه عاشق شدن جرمه تودلت بایکی دیگست تاکی میخوای باآدمی که دوسش نداری یه عمرزندگی کنی زندگی واست میشه زهرماربروباهمه بجنگ برونامزدیتوبهم بزن ازهیچی هم نترس یه ذره جرعت داشته باش مگه میشه به زورتوروببرن پای سفره ی عقدهیچ وقتم امکان نداره تاخودت نخوای کسی جرعت نداره به زورببرتت 

موفق باشی

تصویر آشنـــــا
نویسنده آشنـــــا در

خب عزیزم خیلی زود ازدواج کردی

تا دختر نخواد که نمیتونه سرسفره عقد بشینه

لابد خودت هم بخاطر وضع مالیش و ... یه علاقه هایی داشتی

به نظر من صبر کن

اگه علاقه ای ایجاد نشد و جدا شدی یه مدت به خودت فرصت فکر کردن بده

والا بخدا فکر کردن و منطقی تصمیم گرفتن جای پشیمونی نداره

تصویر دانای نادان
نویسنده دانای نادان در

تا ازدواج رسمی نکردید از هم جدا شید

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

تینا همش چرت و پرته شما خودتون میتونید سر سفره عقد بگید خانواده که هیچی نیرو هوایی ام بیاد نمیتونه به زور شمارو به عقد هم در بیاره مثل یک شیر زن یا به قول گیلانی ها گیله زن برو بگو من اینو نمیخوام ازش متنفرم ازم خیلی بزرگ تره من کس دیگه تی رو دوست دارم وعشق هم جرم نیست.