سلام
من پسری هستم ۲۸ ساله و پزشک عمومی که دوسال قبل به دلیل سربازی از شهرستان به تهران اومدم چون محل سربازیم تهران بود یک منزل اطراف تهران اجاره کردم و سکونت پیدا کردم. من همیشه از بازی با احساسات دختران مردم میترسیدم و خیلی بد میدونستم و اگه کسی اینکارو میکرد شماتتش میکردم.
من کنار منزلم یک کلینیک خصوصی بود که مواقعی شیفت سربازی نداشتم اونجا به عنوان پزشک کار میکردم تا اینکه یکی از دخترهایی که اونجا به عنوان کار آموز تزریقات کار میکرد و اهل افغانستان هست عاشق من شد. اون سعی میکرد با من ارتباط برقرار کنه ولی من با توجه به اعتقاداتم گارد میگرفتم. تا چندین ماه به من اصرار میکرد ولی من بی توجه بودم تا اینکه از اون کلینیک اومدم بیرون. ولی چون اون شهر کوچیک بود اون خونه من رو یاد گرفت و مدام میومد دم خونه من و اشک میریخت. بعد از چند بار من دلم براش سوخت و به داخل خونه راهش دادم فقط منو بقل کرد و گفت به آرزوش رسید. ولی من تا مدتها احساس گناه میکردم هنوزم احساس گناه میکنم. اینقدر این روابط ادامه پیدا کرد تا اون علیرغم باکره بودن حامله شد و من از استرس و احساس گناه همینطور میلرزیدم ولی اون بچشو سقط کرد. اون ۱۹ سالشه. همینطور اشک میریزه میگه بیا با هم ازدواج کنیم. ولی من از همون اول مدام بهش میگفتم ماها نمیتونیم ازدواج کنیم بیا با هم قطع رابطه کنیم ولی اون قبول نمیکنه از روز اول میگفت تو حتی اگه منم کتک بزنی منو از خودت طرد کنی من بازم میام دنبالت. اون از لحاظ زیبایی و اخلاق و پرستیژ جایگاه خوبی داره و آدمای خوب و محترمی هستن. من خودمو مقصر میدونم که با احساسات اون بازی کردم من باید همون اول محکمتر گارد میگرفتم و پرخاشگرانه تر عمل میکردم ولی من شل شدم و با احساسات دختر مردم بازی کردم و اون حتی حامله شد و من مرتکب گناه شدم. از به طرفم میترسم باهاش ازدواج کنم چون میترسم به دلیل تفاوت فرهنگی بعدا به مشکل بخوریم. ضمنا من خانوادم منفعل هستن و انتخابو به عهده خودم گذاشتن ولی اون میگه باباش مخالفه ولی راضیش میکنه. من علاوه بر اینکه از لحاظ احساسی دوستش دارم ولی از بازی با احساساتش و حتی حامله شدنش و گناهی که کردم میترسم و به خاطر همین نمیتونم تنها بذارمش. نمیدونم چیکار کنم زندگی برام جهنم شده.
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
چه رابطه کثیف و مزخرف و گناه آلودی حالم بهم خورد...
بعد از 2 سال من در عذاب وجدان خودم غرق بودم(البته مطمین نیستم که توسط من باردار شده بود یا نه چون من رابطه کامل با او نداشتم). او هر روز با من تماس میگرفت و مدام به من میگفت که عاشق من هست و اگر به من نرسه تا آخر عمر مجرد میماند. من هم از روی دلسوزی دلم را به دریا زدم و قول خواستگاری دادم منتها بعد از مراسمات مادرم(مادرم از دنیا رفت). او هر روز با من تماس میگرفت و قربون صدقه من میرفت. ماهها این روند ادامه داشت تا اینکه شبی یک مرد عصبانی با من تماس گرفت و گفت اون دختر نامزدش هست و دست از سرش بردار. گویا اون آقا 5 روز قبل به خواستگاری رفته بود و اونها هم قبول کردن. اون آقا به من میگفت اون دختر بهش گفته که من مزاحمش میشم و از من متنفره. من به نامزدش گفتم من هیچ مزاحمتی نداشتم و اون دختر خودش هر شب بهم پیام میده. شب دوباره اون دختر به من پیام داد و گفت نامزد جدیدم یک آشغاله و ازش متنفرم. بگذریم... بعد از چند روز من و نامزدش با هم قرار گذاشتیم و صحبت کردیم. و پیامهایی که به ما داده بود رو بررسی کردیم و متوجه شدیم دو رو هست و به هرکدوممون پیام ضد اونیکی میده و حتی توهین هم میکنه. نامزدش میگفت از 5 ماه قبل اون دختر به خونه اون مرد میرفته و هر روز باهاش رابطه جنسی کامل داشته. لازم به ذکره اون مرد بسیار متمول بود و در طول این مدت 50 ملیون به اون دختر داده بود و حتی گوشی آیفون هم برایش خریده بود. وقتی ما دو نفر با هم خاطراتش را مرور میکردیم متوجه شدیم یک پسر دیگر طی این مدت به صورت مشکوکی در اطراف اون دختر بوده. اون پسر رو بعد از چند روز پیدا کردیم و قضیه رو بهش توضیح دادیم. اون هم گفت که این دختر قربون صدقه اش میرفته و با ایجاد حس گناه حاملگی در اون پسر ازش میخواسته که ازدواج کنن. فردای چند روز بعد اون پسر و اون آقا که جفتشون هم متمول بودن و ماشین گرون قیمت داشتن با من قرار گذاشتن و گفتن این دختر هنوزهم باهاشون ارتباط داره و ازش فیلم گرفته بودن.
دور از جوون
گه شمادوستش نداشتی ویک طرفه بوده بایدباکمک یک مشاوریاروانشناس طوری ازش جدا میشودی که اعتماد به نفس اون دختر هم اسیب نبینه ولی اگه شما هم کم کم عاشقش شدی ازدواج میکردی باهاش مشکلی نداشت چون ازطرفی شما پزشک بودی زیادتوی اطرافتان عجیب جلوه نمی‌کرد و حتی با این کاراعتقادات وافکارغلط ،لااقل اطرافیانتوباعث می‌شدی توش تجدیدنظری بکنن،وبایک تیردونشان میزدی هم رسیدن به عشقت وبه نوبه ی خودت یک کار فرهنگی،البته شایدبگی من مگه سلبریتی ام ولی خب جایگاه نسبتا خوبی داشتی،ودرکل تعصبات غلط اینطوری ازبین می‌ره دیگه
اگه شمادوستش نداشتی ویک طرفه بوده بایدباکمک یک مشاوریاروانشناس طوری ازش جدا میشودی که اعتماد به نفس اون دختر هم اسیب نبینه ولی اگه شما هم کم کم عاشقش شدی ازدواج میکردی باهاش مشکلی نداشت چون ازطرفی شما پزشک بودی زیادتوی اطرافتان عجیب جلوه نمی‌کرد و حتی با این کاراعتقادات وافکارغلط ،لااقل اطرافیانتوباعث می‌شدی توش تجدیدنظری بکنن،وبایک تیردونشان میزدی هم رسیدن به عشقت وبه نوبه ی خودت یک کار فرهنگی،البته شایدبگی من مگه سلبریتی ام ولی خب جایگاه نسبتا خوبی داشتی،ودرکل تعصبات غلط اینطوری ازبین می‌ره دیگه
ازدواج میکردی مشکلی نبود
ببین دوست عزیز اگه شما بعد اون ماجراها بهش علاقه مند شدی ازدواج کردن باهاش مشکلی نداشت ولی اگه همچنان دوستش نداشتی خب بایدباکمک یک مشاوریاروانشناس ازش طوری جدامیشدی که اعتمادبه نفس اون دخترهم کم نشه وبه زندگی عادیش برگرده که درصورت علاقه داشتن شمابه ایشون وازدواج چون شماپزشک هم بودی توی اجتماع همچین نگاهی که فکرمیکردید به شمانمیکردندویاخیلی کم این اتفاق می افتادوهم به نوبه ی خوددر ازبین بردن عقایداشتباه دربین حداقل اطرافیانتون سهمی ایفامیکردیدوباعث میشدیدحداقل چندنفرتوی افکاراشتباه خودتجدیدنظرکنندحالا درسته شماشایدبگیدرحدسلبریتی نیستم ولی خب جایگاه نسبتاخوبی داشتین ومیتونستین این کارفرهنگیروانجام بدین وبایک تیردونشان بزنیدوهم به عشقتون برسید
چه کار کردید؟ باهاش ازدواج کردید؟
خیلی چیزا توی این مسئله شک برانگیز و گنگ هست چه خوب میشد اگه اون دختر هم حرفهای خودشو اینجا میگفت تا با دونستن این مسئله از دیدگاه دو طرف قضیه میشد واقعیت رو فهمید و درک واقعی و درست از این ماجرا پیدا کرد و نظر و راهنمایی بر اساس گفته های هر دوی شما داد ؛ تا علاوه بر راهنمایی وجه و شخصیت هیچکس علی الخصوص فرد غائب در ذهن کسی خراب نشه و پیش داوری اشتباه و گمان بد گناه الود به هیچ قشر و ملیتی نسبت داده نشه ،تنها بر پایه آدمیت و وجود انسان بودن یک ماجرا تعریف و تحلیل و نتیجه گیری بشه چه بسا این ماجرا واقعیت داشته باشه و یا برالعکس اتفاق افتاده که در هر دو صورت موردهای زیادی وجود داره که نمیشه صرف صحبتهای یک طرفه ؛ هیچکسی حق زیر سوال بردن، توهین و اهانت کردن و به نتیجه رسیدن رو نداره؛ از همه جهات مخصوصا از نظر عقلانی و انسانی کار مضحک و کثیفی هست.
خیلی چیزا توی این مسئله شک برانگیز و گنگ هست چه خوب میشد اگه اون دختر هم حرفهای خودشو اینجا میگفت تا با دونستن این مسئله از دیدگاه دو طرف قضیه میشد واقعیت رو فهمید و درک واقعی و درست از این ماجرا پیدا کرد و نظر و راهنمایی بر اساس گفته های هر دوی شما داد ؛ تا علاوه بر راهنمایی وجه و شخصیت هیچکس علی الخصوص فرد غائب در ذهن کسی خراب نشه و پیش داوری اشتباه و گمان بد گناه الود به هیچ قشر و ملیتی نسبت داده نشه ،تنها بر پایه آدمیت و وجود انسان بودن یک ماجرا تعریف و تحلیل و نتیجه گیری بشه چه بسا این ماجرا واقعیت داشته باشه و یا برالعکس اتفاق افتاده که در هر دو صورت موردهای زیادی وجود داره که نمیشه صرف صحبتهای یک طرفه ؛ هیچکسی حق زیر سوال بردن، توهین و اهانت کردن و به نتیجه رسیدن رو نداره؛ از همه جهات مخصوصا از نظر عقلانی و انسانی کار مضحک و کثیفی هست.
س بنظرم تو دختر رو گول زدی و باهاش رابطه برقراربرکردی الان که زندگیشو خراب کردی بهتره با اون دختر ازدواج کنی
بنظرم باهاش ازدواج کن تنهاش نذار گناه داره وقتی اینقدر دوست داره...
با سلام به شما کاربر محترم
اشتباه و خطایی که کردید جای هیچ توجیهی ندارد، ولی ابهام و سوالی که وجود داره اینه که درسته شما تخصص پزشکی دارید و بالطبع در زمینه فیزیولوژی بدن خانم‌ها اطلاعات لازم رو دارید، اما باز از باب اطمینان می‌پرسم که آیا شما از حاملگی ایشون توسط خودتون مطمئن هستید؟ گرچه احتمال بارداری باوجود بکارت همواره هست، اما حتما خودتون می‌دونید که این احتمال بسیار کم است! مضاف براینکه شما توضیح چندانی از نوع و میزان رابطه‌تون ندادید.
در هرصورت بنده چون تخصصی در این زمینه ندارم، نمیتونم نظر خاصی بدم. لذا گرچه برای بنده هنوز ابهام آور و شک برانگیز است اما با این حال نظر شما رو به عنوان یک فرد متخصص پزشکی مفروض می‌گیرم که این اتفاق واقعا افتاده و ایشون از طریق شما باردار شده است. لذا با این فرض نظرم رو به شما می‌گویم.
احساس گناه شما نسبت به این قضیه قابل درکه، ولی حتما می‌دانید که سقط جنین هم گناه دیگری است که هم شما و هم ایشون مرتکب شدید و این اگاهی رو هم دارید که سقط جنین دارای کفاره است و کسی که مرتکب این سقط می‌شود، لازم است کفاره آن را بپردازد. جهت مطالعه بیشتر دراین زمینه شما رو به لینک ذیل ارجاع میدم.
https://w57.ir/4Qj
اما درباره رابطه گناه آلود و این سقطی که صورت گرفته، این احساس گناه شما کافی نیست و باید به درگاه خداوند توبه کنید و از تکرار این خطا در آینده به شدت پرهیز کنید. جهت مطالعه درباره شیوه توبه و استغفار به درگاه خداوند به لینک ذیل مراجعه کنید.
https://www.btid.org/fa/news/125750
اما می‌رسیم به سوال اصلی شما اینکه آیا تصمیم به ازدواج شما با ایشون درست یا نه؟ باید عرض کنم با فرض اینکه این خانم واقعا از طریق شما باردار شده است، طبیعتا شما نمی‌توانید نسبت به ایشون و آینده و سرنوشت ایشون بی تفاوت باشید؛ بالاخره گرچه این خانم در ایجاد این گناه با توجه به توضیحاتی که دادید نقش پررنگی داشته، ولی این دلیل نمیشود که پای خطایی که کردید نمانید. طبیعتا با توجه سقطی که انجام شده، این خانم بکارتی هم نخواهد داشت و بالطبع این مسئله حتی ازدواج آینده‌اش را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و چه بسا با این وضعیت هیچ گاه نتواند ازدواج کند و شما هم در این زمینه نمی توانید او را رها کنید. لذا در چنین شرایطی با توجه به اینکه خودتون هم اذعان کردید که دوستش دارید، میتونید با درنظر گرفتن شرایطی با ایشون ازدواج کنید.
بدین صورت که اولا با هم توافق میکنید که گرچه این ازدواج شما ریسک بردار است و با توجه به اختلاف فرهنگی محتمل ممکن است بعدا و حتی در زندگی مشترک دچار مشکل شوید، ولی لازمه با هم توافق داشته باشید که این زندگی رو با هم بسازید به گونه ای که واقعا تا آخر عمر با هم بمونید. ثانیا با هم توافق کنید مثلا تا دو سال بچه دار نشید تا به زندگی با هم در آینده مطمئن بشید. ثالثا اگر اختلاف نظر یا تفاوت و مشکلاتتون در زندگی مشترک بسیار زیاد بود، به گونه‌ای که نتونستید با هم کنار بیایید و تصمیم به جدایی گرفتید، نهایتا با توافق همدیگر از هم جدا می‌شوید. این راه کمترین آسیب رو برای هردوی شما دارد و حتی اگر هم بر فرض در آینده زندگی مشترک دچار مشکل شدید و از هم طلاق گرفتید، در اون صورت هردوی شما به عنوان یه فرد مطلقه امکان ازدواج با یه فرد دیگر رو خواهید داشت.
نکته مهم: اگر اطمینان ندارید که ایشون بواسطه شما باردار شده یا با بررسی بیشتر اصل بارداری ایشون توسط شما محرز نشد، در اون صورت شما از این جهت نسبت به ایشون هیچ تعهدی ندارید که با ایشون بخواهید ازدواج کنید! با این حال توصیه اکید میکنم در زمینه بارداری ایشون با یه متخصص و کارشناس، مشورت بگیرید!
موفق باشید.
باسلام.وعرض پوزش باید درپاسخ ب دوست عزیزم بگم بله بکارت هایی هم وجوددارند ک دخول درانها مشخص نمیشود و بارابطه ازبین نمیرود بلکه مانند کش درهنگام دخول ب عقب رفته وبعد بحالت اولیه بازمیگردد(بکارت ارتجاعی)
دراین نوع بکارت ها باوجودرابطه فردمیتواند باردارهم شود ولی دوشیزگی کاذب هم وجوددارد.این نوع بکارت ها چند نوع اند بعضیها باتیغ جراح و بعضی بازایمان ازبین میرود البته این دوسته عزیمون ک سقط داشتند اگرازراه طبیعی بوده باشد ب هیچ عنوان بکارت باقی نخواهد ماند ولی اگرازراهه سزارین باشدمسئله فرق میکند.بعضی ازاین نوع بکارتها هم با معاینه دکتران (مامایی)کم تجربه تشخیص داده نمیشوند و باید ب پزشک متخصص دراین زمینه مراجعه کنند.
(سوالات دراین زمینه راتاحدامکان پاسخ میدهم)
درپاسخ ب دوست عزیزم و به نوعی همکار بایدعرض کنم من مراجعان افغان زیادی حتی درسن های 14سال هم داشتم ک بااین نوع بکارت ب مطب من مراجعه کردندوباوجودچندین رابطه ب خصوص با مردان ایرانی هنوز دوشیزگی کاذب راداشتند ازانها بابت رابطه های مکررشان پرسیدم ک ایا ازروی اجبار و متوسل شدن ب زور ب انهاتجاوزشده ؟درپاسخ گفتند ن مابارضایت خود اینکارراانجام دادیم علت راجویا شدم اکثریت رابطه با مردان ایرانی را دربین دختران افغان نوعی امتیاز میدانستند و بعضی ازاین راه کسب درامد وبعضی لذت وسرگرمی ب دست می اوردند.واقعا ناراحت شدم و اصلا ازاینکارشان احضار ندامت نداشتند.
دوست عزیزم میدانم ازکاره خودناراحتی وپشیمان مطمئن باش خداوند با اغوش باز توبه کنندگان رامیپذیرد هشیارباش مبادا ب دامی بیوفتی که ...................زیراپشیمانی سودی نداردماایرانی هستیم سعی کن درراه رضای خداقدم برداری و وقتی کسی ازیک ایرانی نام میبرد با افتخار و عزت اینکاررا انجام دهد.ب اینها فکرکن کاری ک شما انجام داده ای گناهیست بزرگ و ادامه ان گناهی بزرگتر.موفق باشید.
فکر کنم داری احساسی تصمیم میگیری
سلام
از همون ابتدا باید منزل خودتونو عوض میکردین،ضمنن شما گارد گرفتنتونم شل بوده،کسی از نهاد باطن اون دختر و اهدافش خبر نداره،که آیا قصد تلکه کردن داره یا قصد ازدواج،به هر حال قضاوتم نمیشه کرد،توسل به ائمه مبهم بودن راه را برطرف میکنه البته با خلوص باشین نه فقط در ظاهر بلکه باطن هم باید از ارتکاب گناه دچار پشیمانی شده باشه و لذت گناه به تلخی و ندامت شدید تبدیل شده باشه بعدم توسل به ائمه و پیدا کردن راه درست و منطقی به دور از احساسات ساده لوحانه و افکار سطحی نگر.یا علی
سلام
ببینید شما به هر حال با این دختر رابطه داشتید
ودرقبالش مسئولید چه بسا که یه فرزندم ازش دارید درسته شما اول گارد گرفته بودین ولی وا دادین درحالی که میتونستین مقاومت کنین آدما خودشونو توی شرایط سخت نشون میدن اینجا س که میگن هرکی خربزه میخوره باید پای لرزشم بشینه شما. باید با این دختر ازدواج کنید واین سوال کردن نداره
از نظر مذهبیم اصلا نباید این رابطه شروع میشد چون گناه کبیرست ولی الان جدا از اصول دینی و مذهبی پای وجدان وسطه شما با ول کردن دختره اونم بچه بغل میتونید راحت زندگی کنید توی اینجور مواقع بهتره بایه مشاوره مذهبی صحبت کنین .
بعدشم بعضیا که میگن افغانیا رو روتین کتک خوردنن اصلا حرف منطقی نیست الان آمار طلاق و زندانی های ناشی از ندادن مهریه توی کشور ایران باسه چیه ینی اینا ازدواج موفقی داشتند که نتیجش این شده توی هر فرهنگ و مذهبی یه سری کارای غیر اخلاقی انجام میشه دلیل نمیشه اونو به ملیتش نسبت بدین چرا وقتی میدونین حرفتون اشتباهه تکرارش میکنین
توکه دوسش داری.باهاش ازدواج کن ثواب داره .تنهاش نزار .
برادره عزیزم
من وقتی این سوالارو میشنوم جیگرم میسوزه ک جونای ما این همه ساده لوحن و ب این راحتی گول میخورن .ببین داداشم من باکاری ک انجام دادی کاری ندارم.ولی شما اولین بارت بوده ک این همه عذاب وجدان داری و احساسی رفتارمیکنی ولی مطمئن باش دختری ک ب این راحتی تن ب هرزگی میده و اسمشو میزاره عشق کارشو خوب بلده(که چطور ازطریق احساسات طرف مخ بزنه) نگرانش نباش .توبه کن و ازراهی ک پایانش چیزی جز سیاهی نیست برگرد و راحتو تغییربده اینارو میگم چون خودمم داداش دارم و واقعا ب عنوان ی خواهر دلم میسوزه.
شاید دخترانی که اطراف شما هستند اینطور باشند ولی بعید میدانم این دختر اینطور باشه
سنش کنه
خواستگار هم زیاد داره
اما عاشق پاکی این پسر شده
سلام ممنونم از همه که راهنمایی کردن.
راستش من خودم میدونم مقصرم و گناه کردم و غیره...
ولی من هدفم از نوشتن این متن بیشتر مشاوره مذهبی بود.
من عرض کردم که اهل اینکارا نیستم و مذهب و اوندنیا برام خیلی خیلی مهمه. دوست ندارم مدیون کسی باشم.
منظورم از سوال این بود که اگه این دختر با توجه به اینکه با احساساتش بازی شده، باهاش سکس شده، حامله شده(ولی هنوز دختره) اگه من باهاش ازدواج نکنم آیا مدیون خودش و شوهر آیندش هستم؟ اگر آره و مشکلی داره پس من تا آخرش میمونم باهاش ازدواج میکنم و حتی اگه بشه باهاش افغانستان هم میرم زندگی میکنم فقط به خاطر گناه و مدیون نبودن. اگر از لحاظ دین باید باهاش ازدواج کنم خوب بگین اصلا کاری به تفاهم ندارم من منظورم چیز دیگست.
داداش میشه توضیح بدید که چطوری خانمه هنوز دختره ولی حامله شده؟؟؟؟
خیلی برام سواله خداییش.کسی اگر میدونن بگه خداییش تا الان نشنیدم
ازنظرمن باهاش ازدواج کنید....
شاید میخواد کارت اقامت ایران را بگیره!
بعضی از افرادی که اینجا نظر مینویسند انگار غیر از سرزنش کردن چیزی بلد نیستند
ثانیا اونهایی که میگند به نویسنده سوال که برو یک مشاوره مذهبی بگیر خب اون هم اومده اینجا مشاوره مذهبی بگیره دیگه!
حالا شما نمیدونید بدونید بعضی از افرادی که اینجا مشاوره مینویسند بابت مشاوره در فضای حقیقی ساعتی 50 هزار تومان میگیرند حالا اومدن بخاطر یکسری تعهدات اینجا جواب میدند به کاربرا برای اونهایی که عقلشون به چشمشونه ، دیده نمیشه
برادر عزیز باید شمارو واقعا سرزنش کرد که با این تحصیلات و این شغل مقدس، چرا چنین کارهایی میکنین که باعث گناه و عذاب وجدان و شرم خودتون و بقیه میشه...
نباید از اولش به این دختر رو میدادین برادر دلسوزی حدی داره شما تازه به این دختر ظلم کردین نه لطف...باید از اول قاطعانه ردش میکردین شاید ازدواج اون دختر با یه افغانی واقعا به نفع و صلاحش باشه...به هرحال حکم نمیدیم که اصلا و ابدا ازدواج با یه دختر افغانی خوب نیست بلکه باید به یک مشاور خداترس و متخصص مراجعه کرد تا در این باره بهتون مشاوره بده...
روایت داریم امیرالمومنین (ع) به زن های جوان حتی سلام نمیکردن، کاری هم نداشتن اون خانوهای جوان ناراحت میشن یا نه؛ بلکه میترسیدن که اونا طوری جواب سلام و احوالپرسی ایشونو بدن که باعث گناه بشه...چقدر خوب که سیره اولیای خدا رو مبنای زندگی قرار بدیم...
استغفار کنین و برای حل «تخصصی» این مشکلتون، به یک مشاور مذهبی و درست و متخصص مراجعه کنین تا مشکلتونو حل کنه...
خداوند از سر تقصیرات همه ما بگذره...
برادره من ماهرچی بگیم نکنین که.بازحرفه خودتو میزنی پس اگه میخوای باهاش ازدواج کنی بیخیاله سوال پرسیدن ازماشو.
ولی اگه نظرمارو میخوای بدون من اصلا نمیگم چون اون افغانه و شما ایرانی نمیتونی باهاش ازدواج کنی نه؟ب نظرمن همش هوسه .مطمئن باش بعدازازدواج این دودلی کاردستت میده چون اختلاف طبقاتی هرکسیم بگه مهم نیس مطمئن باش مهمه بعدها ک ازش سیرشدی چشاتو خوب بازکردی اون وقت ب خودت میای و میفهمی .میگی این ب اجبار خودشوانداخت ب من .من کجا اون کجا سعی کن از روی زیبایی و ظاهر ادماروب خوب و بدبودن قضاوت نکنی.چون دودلی فردااگه باهاش ازدواج کنی چندنفرک بهت بگن بیخیالش شو اون کجا تو کجا تو زندگیت دچارتردید میشی وپات میلغزه.
مواظب باش زندگی شوخی بردارنیست.خطتوعوض کن ازاونجادورشو وازته دلت توبه کن و برو پی زندگیت و خودتو بسپار ب خدا.داداشم چون اعتماد کردی و درده دلت و با ما درمیون گذاشتی بزار ی چیزو بهت بگم ب عنوان یه خواهر .بعضی دخترا( ن همه)تاکید میکنم بعضیا چنان بلدن مردی رو ب گناه بندازن ک شیطان نمیتونه مواظب باش.ببین دختری ک اگه واقعا یکیرو بخواد و خداروبشناسه وذاتش پاک باشه هیچ وقت تن ب هرزگی نمیزنه ک اسمشم بزاره چون دوست داشتم پیشت برهنه شدم ن واقعا اگه نجابت و حیا سرش بشه حتی برای طرف بمیره حیاشو ازدست نمیده همه چیرو میزاره برا وقتی ک محرمش شد .ن اینکی تن فروشی کنه و بگه چون دوستت دارم بر خلافه رضایته خداعمل کردم.خالصانه پناه ببربهش ببین چطوری جوابتو میده .
کامنت های دوستان مفید هست دقیق بخونشون
فقط من چند تا چیز بگم که بقیه نگفتن
یکی اینکه اون احتمالا سنی هست و شما شیعه که ازدواج باطل هست
دوم اینکه افغانی ها یه بلایی سر دختر میارن که دیگه از خداش هست که شما بزنیش اما زنت بشه اخه من با کارگرهای افغانی زیاد کار کردم زن رو پولی میگیرن مثلا یکی از کارگرها که 55 سالش بود زنش فوت شد و رفت افغانستان و 30 میلیون پول داده یه دختر 20 ساله مثه ماه رو گرفت اورد ایران الان دارن با هم زندگی می کنن
منظورم اینه که وقتی بهت میگه حتی منو کتک بزنی فک نکن دوستت داره اونا دیفالتشون رو کتک خوردن هست.
ازدواج شیعه و سنی صحیحه
من خودم میدونم که مقصرم من کوتاهی کردم من حتی میتونستم با رفتار پرخاشگرانه منصرفش کنم ولی بعد از مدتی سست شدم. من از عواقب کارم میترسم. اگر باهاش ازدواج نکنم چه اتفاقی میفته با حس عذاب وجدانم چیکار کنم تا آخر عمر یادم نمیره با دختر مردم چیکار کردم. البته اصرار از اون بود و میدونم اون دلش میخواست خودشو در اختیار من بذاره تا من راضی باشم ازش و دلمو به دست بیاره ولی من وسط راه دلم سوخت و سست شدم. از طرفی اگه باهاش ادواج کنم بعدا ممکنه سرخورده بشم. من دانشگاه‌رفتم ولی اون دیپلمم نداره نمیگم از اون سرترم اون از همه لحاظ از من سرتره ولی اختلاف شدید تحصیلات اختلاف شدید فرهنگی مشکل پیش میاره. این از همون اول که با هم کاری نداشتیم با گریه میگفت بیا با هم ازدواج کنیم الانم با گریه و التماس میگه بیا ازدواج کنیم. از همون اول میگفت تو اگه منو کتکم بزنی از خودت طرد کنی من بازم دنبالتم. توی این یکسال من هیچوقت زنگش نزدم ولی اون مدام زنگ میزنه وقتی جوابشو نمیدم بازم زنگ میزنه به قول خودش داره شدیدا تلاششو میکنه که دلمو به دست بیاره و بهم برسه. آخه من چیکار کنم با عذاب وجدان و دلسوزیم چیکار کنم. با گریه هاش چیکار کنم. این دخترخانم همون روزای اول یه خواستگار دست فروش جلوی کلینیک از همشهریای خودش داشت که به شدت دنبالش بود ولی اونو ردش کرد چسبید به من.
البته از حق نگذریم خیلی دختر جذابیه خیلیها حتی ایرانیها هم خواستگارشن.
به هر حال تو هم در وابسته کردن اون دختر مقصری
اون تو رو تور کرده
علیرغم باکره بودن حامله شد یعنی چی؟؟
یعنی از راه ارتباط جنسی با شما حامله شده یا ارتباط با فردی دیگر؟؟؟
اینحاشو نفهمیدم راستش!
منی بریزه روی لباس دختر هم میتونه دختر رو باردار کنه
شما مگ بچه یی ک نمیدونی رابطه یعنی چی؟اون مگ نخاست شمام خاستی .. از نظر من بازیشم دادی .. بهر حال گذشته لطفا الان عاقلانه فکر کنید ببینید میتونید باهام ازدواج کنید یانه !؟یا از ی مشاور کمک بگیرید ..
سلام
واقعا دلم سوخت. هم برای شما هم برای اون دختر. ای کاش همون شب اول تو گوشش زده بودید، ولی داخل خونه راه نمی دادید اون دختر رو. اگر واقعا اینطور که میگید اصرار از طرف ایشون بوده و شما زیاد راغب نبودید، بخشی از گناه گردن خودشونه. البته شما هم خب کوتاهی کردید، کاش قبل از این اتفاق اینجا سوالتون رو مطرح میکردید.
اگر ایرانی بودن حداقل میشد گفت باهاشون ازدواج کنید، اما غیر ایرانی نبودن، اختلاف فاحش شغلی دارید. شما قرار هست پزشک باشید و ایشون تزریقات...گفتید بچه سقط شده درسته؟ به نظر من یکبار از روی احساسات تصمیم گرفتید، این بلا سرتون اومد، دیگه ادامه ندید. درسته اونها غریب هستند ولی ازدواج دلسوزی بر نمیداره، ببینید برای این دختر ازدواج با یک ایرانی افتخاره، از یک طرف سنشون خیلی کمه و درگیر احساسات هستن. ولی برای شما چی؟ در آینده میتونید نگاههای دیگران رو تحمل کنید؟ حتی خودتون از اینکه پزشک بودید و با یک تزریقات افغان ازدواج کردید احساس شرم نمی کنید؟ به هر حال ایشون عروس خانواده میشن میتونید در محافل، مهمانی یا حتی در محل شانه به شانه ی ایشون راه برید؟
اگر این مسائل براتون حل شده هست و در آینده افغانی بودنشون رو چماغ نمی کنید روی سرشون برید جلو.
نکته دیگر هم اینکه اگر خواستید ازدواج کنید خیلی راجع بهشون تحقیق کنید، معلوم نیست براتون دامی پهن نکرده باشند.
واقعا برات متاسفم که اینقدر محدود فکر میکنی و به دیگران این قدر با دید بسته و به ظاهر روشنفکرانه نظر میدی. یعنی چی ازدواج با ایرانی افتخاره چقدر احمقانه که قضیه رو اینقدر ملیتی و نژاد پرستانه کردی. اون دختر فقط یه دختر جوان عاشقه که دلبسته این آقا شده .کار دختر رو تایید نمیکنیم که اینقدر خودشو کوچیک کرده و راحت و دست یافتنی ولی خب هرکسی یک شیوه ای تلاش کردن و رسیدن به هدفش داره که البته این بدترین شیوه بوده که به علت کمی سنش رخ داده. گفتی روت میشه که فردا به فامیل معرفیش کنی چون تزریقاتیه . عرچیزی راه حلی داره این آقا از صحبتهاش میشه متوجه شد که دختر رو دوست داره فقط میخواد عذاب وجدانشو کم کنه. اگر باهاش ازدواج کرد باید زن و شوهر برای پیشرفت هم تلاش کنند . این آقا هم میتونه شرایط ادامه تحصیل دختر رو فراهم کنه .ضمنا چنان میگید تفاوت فرهنگی که چه خبره. نزدیکترین فرهنگ رو ایران با کشور افغانستان داره. الان یه فردی از این قاره با اون کسی توی قاره دیگه ازدواج میکنه اما اینقدر نژاد پرستانه به قضیه نگاه نمیکنه. خوشبختی به نوع نگاه ادم و تلاشش برای به دست آوردنش بستگی داره.
به هرحال اگر قاطعانه تصمیم به ازدواج داری نه فقط برای کم کردن عذاب وجدانت و خدایی کار کردن که البته اگه اینقدر معتقد بودی مرتکب گناه نمیشدی اما خداوند توبه پذیر هست پس با این دختر ازدواج کن ولی اگر تردید داری به خودت و ساختن آینده روشن در کنار اون. پس بهتره اوضاع رو از این بدتر نکنی و بی خیال بشی.