ازدواج بدون اذن پدر

08:04 - 1401/05/27

سلام برشما بزرگوار و گرامی
ببخشید دختر خانمی هستم، حدود 35 سالمه وتا حالا اصلا ازدواج نکرده ام،چون هر خواستگاری پیدا میشده وپیدا میشه، خانواده ام و همینطور پدرم مخالفت میکنه وبه یه بهونه ای خواستگارهام رو رد میکرده و رد میکنه، بزرگان فامیل هم هرکسی به فکر کار و زندگی خودشون فقط،هستند، که بشه نصیحتش کنند

با اقای مجرد ازدواج دایم بخوام کنم ،یه بهونه ای درمیاره و یا با اقای مطلقه ازدواج دایم بخوام کنم کلا مخالفند ونمیذارند ازدواج دایم کنم،یعنی اگر بابا هم یه کمی راضی بشه،خواهرم زیر گوش بابا میخونه که سمیه ازدواج کنه فایده ای نداره وجدا میشه و بابا هم منصرف میشه ونمیذارند ازدواج کنم
به نظر شما باتوجه به این ها که گفتم،چکارها کنم تا ایندفعه خواستگار  بیاد،اجازه ی ازدواج دایم رو بدهند؟
و ایا اگر بدون اجازه ی پدر برم قم،دفتر قضایی،با خواستگارم برم،درخواست ازدواج دایم بدون اذن پدر بدم، این کار درسته یا نه؟ چکارکنم؟
باتشکر از محبت و  خوبیها و راهنماییهای شما

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/217736
تصویر توفیقی

سلام علیکم

از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم

تلاش شما جهت تشکیل خانواده تحسین میکنم و براتون آرزوی ازدواجی موفق و زیبا دارم.

اینکه به خاطر مخالفت خانواده بخواهید بدون اجازه آنها در شهر دیگری بروید و برای ازدواج اقدام کنید را ما به صلاح نمیدانیم چرا که مشکلات فراوانی را برای شما ایجاد خواهد کرد اولین نکته ای که لازمه خدمتتون عرض کنم در مورد اهمیت موافقت و همراهی خانواده ها در ازدواج فرزندان هست، اگر چه این اهمیت در افراد و خانواده های مختلف، متفاوت خواهد بود؛ اما به طور کلی موافقت خانواده ها در ازدواج در فرهنگ ما ایرانی ها خیلی مهمه و در رضایت و سازگاری در زندگی آینده نقش مهمی دارد. بنابراین راضی کردن و قانع نمودن آنها در امر ازدواج لازم خواهد بود.

اما اینکه پدر و خواهر شما با ازدواج کردن شما مخالف هستند باید دید دلیلشان چیست؟ اگردلایلشان منطقی است، تبعیت از تصمیم آنها در واقع به نفع خود شماست اما اگر دلیلی قانع کننده و درست برای مخالفت نداشته باشند، طبیعتا این مخالفت برخاسته از برخی دغدغه هایی است که در ذهن آنها وجود دارد، بنابراین سعی کنید دغدغه هایشان را شناسایی وبا گفتگو و در صورت نیاز با کمک دیگران یا مشاوره برطرف کنید.  

یکی از دلایل مخالف خانواده ها در چنین مواردی اضطراب و نگرانی از آینده شما به خاطر عدم آگاهی درست و صحیح آنها نسبت به مسایل و آیتمهای مربوط به ازدواج است، برای قانع کردن آنها در یک فضایی صمیمی و ارتباط سازنده و موثر در مورد آیتمهای یک ازدواج موفق برایشان توضیح بدهید و  بینش دهی کنید و ذکر کنید که برای ازدواج موفق چه آیتمهایی باید در نظر گرفته شود.

اینکه شما فرمودید خواهرتان گفته «اگر سمیه ازدواج کنه فایده ای نداره وجدا میشه» و پرتان هم قبول کرده حکایت از وجود یک مشکل و یا یک مساله و دغدغه میکند که احتمالا به خاطر همین مخالفت میکنند، و لازم است مورد بررسی قرار بگیرد که چرا و چه مشکلی وجود داره که معتقدند اگر شما ازدواج کنی جدا خواهی شد؟ آیا شما در روابطتون طوری رفتار میکنید که باعث دغدغه آنها شده؟ باید دید چرا این دغدغه را دارند، با شناسایی و رفع آن میتوانید نظر آنها را جلب کنید.

 شما میتوانید با پیش کشیدن اهمیت و ارزش مشاوره پیش از ازدواج و اینکه این مسایل توسط روانشناس مورد بررسی قرار خواهد گرفت، برخی نگرانی های آنها را رفع کنید .و از او بخواهید که با یک مشاور روان شناس مشورت بگیرد.

در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید در خدمت شما هستم.

موفق باشید.