ازدواج در 20 سالگی اری یا نه ؟

12:17 - 1393/11/08

به نام خدا

خوشحال میشم نظرتون رو در مورد متنی که نوشتم بدید!!!!!

در مورد سن ازدواج و بلوغ ها حرفها و نظریه های زیادی داده شده که هر کدام نقص خودشون رو داشتند .. در این مطلب چند نکته را اشاره خواهم کرد که امیدوارم مفید واقع بشه ...

گفته میشه که پسران در سن 20 سالگی به بلوغ میرسند ؟ بلوغ اجتماعی و عقلی ؟ ایا رسیدن به بلوغ جسمی به تنهایی کفایت میکنه که یک پسر خاستار ازدواج باشد یا که خیر ؟کدوم بلوغ ها رو میشه بعد از ازدواج بهش رسید ؟ پس بلوغ مالی چی میشه ؟ اصلا یک پسر 20 ساله میتونه یک زندگی رو بچرخونه ؟ و از طرف دیگر یک دختر 16 ساله تحمل مشکلات زندگی رو داره ؟ بلوغ عاطفی چی میشه ؟؟ ایا پسر 20 ساله و دختر 16 ساله این موضوعات رو درک میکنند ؟؟
 

باید برای زندگی به چه حداقل هایی رسید ؟ چرا در این میان دین اسلام تاکید میکنه که هر وقت به بلوغ جسمی و جنسی رسیدید و احتمال به گناه افتادن بود ، حتما ازدواج کنید ؟؟ چرا این دو موضوع متضاد با یکدیگر هستند ؟ چرا به ظاهر عقل و دین با هم در تضادند ؟

و اما چند نکته و شرح موضوع :

ابتدا باید توجه کرد که یک پسر 20 ساله مجرد تا چه حد از پس مشکلات بر خواهد امد ؟ اگر این فرد ازدواج کند و چند سالی از زندگی مشترکش بگذرد و جوانی 25 ساله شود تا چه اندازه میتوان بهش اعتماد کرد و روش حساب کرد ؟ و از طرف دیگر دختر جوانی که در 16 سالگی ازدواج کرده و امروز 20 ساله است تا چه اندازه رشد کرده و چقدر بزرگ شده است ؟؟ و اگر این دونفر ازدواج نکرده بودند و به سن 25 و 20 سالگی میرسیدند چگونه بودند ؟؟

یک پسر 25 ساله متاهل که 5 سال اززندگی مشترکش میگذرد با یک پسر مجرد 25 ساله چه تفاوت هایی دارد ؟؟ هر دو هم سن،اما پسر متاهلی که 5 سال زندگی مشترک رو تجربه کرده به اندازه یک پسر 30 ساله مجرد مسئولیت پذیر و درک عاطفی و عقلی پیدا خواهد کرد ....و دختران هم به همین شکل خواهند بود ... به واقع باید پذیرفت ازدواج ، به رسیدن انسان به بلوغ ها سرعت بسیاری می بخشد ...اگر بخواهم ملموس تر بیان کنم ؛ اینطور است که هر سال زندگی مشترک معادل چند سال زندگی مجردی به پیشرفت در همه زمینه ها ارزشمند است ؛ و همچنین  رسیدن به بلوغ های فکری ، روحی ، اجتماعی و ... را تسریع می بخشد .

پس هرچه ازدواج زودتر اتفاق بیفتد در هر مرحله ای زندگی انسان جلوتر میفته ... شاید یک پسر 20 ساله به بسیاری از بلوغ ها نرسیده باشه اما با ازدواج سریع تر و بهتر به ان خواهد رسید ... بسیاری نیز جز با ازدواج به اون بلوغ نخواهند رسید ... هر چه که انسان در دوران مجردی به بلوغ ها برسد باز هم تجربه زندگی مشترک متفاوت از تصورات ذهنی ست و در عمل است همه چی مشخص خواهد شد ....

به نظر میرسه که اسلام بدون منطق سخن نمیگه ... اینجور صحبت ها که به بلوغ ها رسیده یا نه ، بیشتر صحبت روانشناسان غربی ست تا اسلامی ... که البته سخن اشتباهی نمیگن ... اما وقتی حرفهایشان را به روی کاغذ می اوریم می بینیم این کجا و آن کجا !یعنی فرضا پسری صبر کند و وقتی به 25 سالگی رسید به فکر ازدواج بیفتد ...چه پیشرفتی در بلوغ هاش اتفاق خواهد افتاد ؟؟ اما اگر همین پسر مجرد در 20 سالگی ازدواج میکرد الان از وضعیت فعلیش هم از نظر فکری هم روحی و بسیار بسیار موضوعات دیگر جلوتر بود ...

این یک حقیقته و قطعا تمام روانشناسان غربی به آن اذعان دارند . یک فرد جوان و مجرد هر چه بخواند و هر چه بخواهد به مراتب بالای فکری برسد باز هم دربسیاری زمینه ها جا خواهد ماند نسبت به جوان متاهل ! این که در احادیث اشاره شده جوان متاهل بر مجرد برای پیامبر برتری دارد ، یک سخن ساده نیست . این صحبت را بایستی واکاوی کرد و به تمام جنبه هاش پی برد تا عمق سخن این بزرگوار مشخص گردد .
 

مشاورین ازدواج و نظریه پردازان در این زمینه آن قدر ابتدای مسیر را سخت و پردردسر ترسیم میکنند که جوانان میخوان با کوله باری از تجربه شروع کنن که این موضوع باعث میشه به خودشون لتمه وارد کنند .... بد نیست که به همه بلوغ ها رسید و بعد از ازدواج کرد .... البته اگر خویشتن داری هم انجام بشه  ( که به واقع این راه مشکلات بسیاری از لحاظ جسمی و روحی وارد میکنه که نمیشه ازش بی تفاوت گذشت ) یعنی اگر خویشتن داری کنن بد نیست که پس از رسیدن به این بلوغ ها به فکر ازدواج افتاد ... اما منطقی نیست ...شاید ابتدای زندگی به دلیل سختی مشکلات ، انسان بخواهد از زیر مسئولیت ها فرار کند ...اما همین فشار های اولیه است که یک فرد جوان متاهل را از جوانان مجردی که سال ها از او بزرگتر هستند از لحاظ شخصیتی و غیره رشد میدهد.

این ها به واقع حقانیت دین اسلام رو بر افرادی که ادعای عقل و علم و منطق دارند ثابت میکنه ....

و اما چند نکته دیگه ؛ برخی افراد نیز میگویند اگر به دلیل ناتوانی در اداره زندگی جوان 20 ساله زندگیش به طلاق برسه ؛ باید چه کرد ؟؟ این مشکل ساز میشه و میگویند در سنین پایین ازدواج ها به دلیل نرسیدن به بلوغ ها به طلاق می انجامد !!

و اما اشتباهی که این عزیزان میکنند ؛ ما همگی در اطرافمون کم ندیدیم که افراد 25 و 30 ساله و حتی 40 ساله هم زندگی هاشون به طلاق رسیده!! اما وقتی این افراد به طلاق میرسند ما می گوییم حتما تفاهم نداشتن و خیلی ساده باهاشون برخورد میکنیم اما وقتی جوانان نوبتشون میشه میگوییم مشکل این بوده که در سنین پایین ازدواج کردن وقتی که به بلوغ ها نرسیده بودند ... در سنین بالا هم بسیار بسیار زندگی ها به طلاق میرسه ولی برامون دیگه عادی شده و باید بپذیریم دلیلش اینه که از سنت ها دور افتاده ایم ...

ما همگی ازدواج میکنیم تا کامل بشیم نه اینکه کامل بشیم تا ازدواج کنیم!! اگه قرار باشد همه چیز بلد باشیم و ازدواج کنیم دیگر چه دردی را دوا خواهد کرد ؟؟ وقتی ازدواج کردیم قراره چیکار کنیم ؟؟ وقتی همه چیز بلد باشی دیگر اون انگیزه لازم برای به کمال رسیدن نیست ... پس از ازدواج دچار سردی و رخوت میشیم ... ولی اگر فرضا یک خانم 15 و 16 ساله که اشپزی و بسیاری از مهارت ها رو نمی دونه ازدواج کنه به سرعت اونها رو یاد خواهد گرفت و شخصیتش ساخته میشه .... اگر در دوران مجردی میخواست اشپزی یاد بگیره شاید سالها زمان میخواست اما در دوران عقد و نامزدی و زندگی مشترک این زمان به حداقل خواهد رسید . وقتی قرار باشه که یک مهارتی رو یاد بگیریم یکی چند ماهه و یکی چند ساله ... عقل کدوم رو میگه ؟؟؟ وقتی میتونیم مهارت های ازدواج رو پس از ازدواج در چند ماه یاد بگیریم ولی در دوران تجرد سالها زمان بخواد .... عقل میگه کدومو انتخاب کن ؟؟

و اما یک مثال ؛

فرضا میخواهیم یک ماشین گران قیمت شاسی بلند بخریم ، و پول لازم برای خرید این ماشین را داریم اما اگر بخواهیم به همراه تمامی اپشن ها و امکاناتش بخریم مجبوریم 5 سال صبر کنیم تا پولشو جمع کنیم ..... چه کاری منطقی ست ؟؟ صبر 5 ساله و یا خریدن امروز ؟؟؟

5 سال پیاده بریم و سختی بکشیم به  امید 5 سال دیگه ؟؟ بهتر نیست امروز همان ماشین شاسی بلند رو بخریم و در این مدت 5 سال تلاشمونو بیشتر کنیم تا بقیه پولشو جمع کنیم و امکانات دیگه اش رو خریداری کنیم به مرور تو این 5 سال ؟؟ اینطوری چه مشکلی پیش میاد ؟؟؟

مثل دیگر ؛

فرضا قصد اجاره خونه ای داریم ، اون منزلی که دوست داریم رو نمیتونیم اجاره کنیم ولی خونه معمولی تری رو تواناییشو داریم ، عقل میگه که کلا خونه نگیر و کلا برو تو کوچه بخواب تا اینده پولشو جمع کنی ؟؟؟

قضیه ازدواج نیز به همین شکل است ؛ وفتی امروز نیاز به ازدواج داریم باید ازدواج کنیم ، باید ازدواج کرد چون نیاز است و باید برطرف بشه !

شما حاضر میشی به خاطر اینکه پول خونه گرون رو نداری بری تو کوچه بخوابی ؟؟؟

حاضر میشی بخاطر اینکه پول ماشین گرون رو نداری 5 سال پیاده باشی به امید اینکه روزی سوار ماشین بشی ؟؟

شما حاضر میشی خونه ات یخچال نداشته باشه ولی 1 سال دیگه یخچال خوب داشته باشی ؟؟؟ نیاز به همسر هم دقیقا همونه هزاران برابر نیازش بیشتر !! هزاران برابر !!

پس 5 سال صبر کنی تا وضعیت بهتر بشه

صبر کنی تا اخلاقت بهتر بشه

صبر کنی تا مهارت شوهر داری یاد بگیری

صبر کنی تا مدرک بگیری

صبر کنی تا خونه بگیری

صبر کنی تا خونه داری یاد بگیری

صبر کنی تا شغل پیدا کنی

صبر کنی تا به بلوغ فکری برسی 

وهزاران صبر دیگر معنا نمیده !!!

موفق و سربلند باشید....

http://btid.org/node/54443
تصویر hosseinz
نویسنده hosseinz در

فقط میتونم بگم:

                       فوق العاده بود...

تصویر یه عاشق واقعی

سلام داداش 

ممنون که مطالعه کردی

تصویر یه عاشق واقعی

حاج اسماعیل دولابی:
در امور دنیوی همیشه با ضعیفتر از خودت بنشین، چون خوشحال بیرون
خواهی آمد . از خانواده ی فقیرتر از خودت زن بگیر، چون آن زن با این کار تو زنده می شود و تو را یک پارچه جمال و خوبی می بیند و تا آخر عمر از جان و دل نوکری ات رامی کند. چرا از خانواد ه ی داراتر زن می گیری که مجبور شوی تا آخر عمر با تلخی ومرارت نوکری اش را بکنی و تحقیر شوی؟
مصباح الهدی ص 389

تصویر یه عاشق واقعی

حاج اسماعیل دولابی:
وقتی دختر و پسر همدیگر را پسندیدند ، بله والسلام . نکند شرط و شروط
بگذارید و مهر یه ی سنگین و شیربها و گرفتن مجالس پرخرج عروسی و جهیزیه ی کلان و امثال آن را به هم دیگر تحمیل کنی د و از همان اول زندگی خانواده ها راخراب کنید. شرط، باطل کننده ی عقد است . همینجا عقد را خراب کردی . البته عقداسلامی خراب نمی شود، ولی عقد ایمانی خراب می شود. چون تا می گویی شرط
دارد، دختر و پسر دلشان می لرزد و در نتیجه عقد خراب می شود. وقتی دختر و پسردر شب زفافشان برای بدهی ها و مخارج ، یک دنیا غصه و نگرانی دارند، بچه ای هم که درست می شود، حاضر نیست به این دنیایی بیاید که پر از نگرانی و غصه است،لذا مجبور می شوند پهلوی مادر را بشکافند و به زور بچه را بیرون بیاورند . وقتی دوطرف هم دیگر را پسندیدند، بگذارید با اختیار و میل خودشان آنچه در وسعشان است، انجام دهند.
مصباح الهدی ص389

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از مشارکتتان در بحث

واقعا استفاده بردیم...

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از مطلب خوب و به جای شما در انجمن

ذکر چند نکته در تایید و گاهی تصحیح مطالب شما به نظر بنده اهمیت داره.

ضمن تایید کلی مطالب شما و نگاه درستی که به مسئله داشته اید باید این نکته را نیز بیان کنم که قرآن و اسلام نیز بر این مسئله صحه می‌گذراند که رسیدن به بلوغ تنها برای ازدواج کافی نیست و حداقل هایی برای شروع یک زندگی وجود دارد که خود فرد و در بسیاری از مواقع والدین باید تلاش کنند تا قبل از ازدواج این حداقلها برای فرد مهیا شود که بخشی از این شرایط به مسائل روانشناختی آمادگیهای قبل از ازدواج بازگشت دارد.

قرآن می‌فرماید:"وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ "(نور/آیه33) این آیه نشان دهنده این نکته است که عفت و خویشتن داری مخصوص کسانی است که شرط بلوغ را دارند و نیاز به ازدواج را در خود احساس میکنند ولی شرایط بعدی را ندارند. و این بدان معناست که بلوغ به تنهایی کافی نیست و شرایط دیگری نیز وجود دارد که فرد باید آن را دارا باشد تا اسلام مجوز ازدواج را به او بدهد. و با مراجعه به روایات ذیل همین آیه به راحتی به این نکته میتوان دست یافت.

البته اشکال اصلی  قرآن و اسلام بیشتر از همه جا متوجه نوع تربیت نادرستی است که سبب شده زمان بلوغ فکری و توانایی مسئولیت پذیری فرد از زمان بلوغ جسمی او فاصله بگیرید که ما موظفیم یک نگرش و بازبینی اساسی در نوع تربیت فرزندان خود داشته باشیم .

در کنار همه این حرفها البته ما قبول داریم که بخش قابل توجهی از پرورش روحی و معنوی انسان در درون کانون خانواده و با ازدواج میسر میشود.

حرف در این زمینه بسیار است و شما هم در نوشته خود مسائل مختلفی را مطرح کرده اید ولیبرای طولانی نشدن سخن،شما را ارجاع میدهم به مطالعه این دو مطلب ان شاءالله که مفید واقع شود.

نگاهی به درون (آمادگی‌های روان‌شناختی برای ازدواج)

ازدواج خوب در سایه آمادگی حاصل می‌شود

تصویر یه عاشق واقعی

ضمن تشکر از پاسخ خوبی که دادید 

میخواستم بدونم آیا صحه گذاشتن بر این روند و صبر کردن جوانان تا وقتی که بزرگ تر بشن و به بلوغ های ذکر شده برسن 

آیا تضمینی وجود دارد ؟؟؟ 

آیا 30 ساله ها یا 40 سالها نیستند که سرانجامشون طلاق هست ؟؟ 

به نظر بنده اون پسری که در 20 سالگی هنوز به بلوغ ها نرسیده و دست و پا شکسته هم نمیتونه یه زندگی رو بچرخونه ... به نظرتون 30 سالش بشه فرقی میکنه ؟؟؟ 

بنظرم مشکل از افراد و طرز تفکراتشون هست .... اینکه سن اصلا ملاک نیست .... و بحث شخصیت افراد و طرز تفکراتشون هست ... که اگه غلط باشه 20 ساله و 30 ساله و 40 ساله نداره 

و اگه درست باشه 20 ساله اش هم بالاخره دست و پا شکسته از اداره زندگی بر خواهد آمد ..... 

موفق و موید باشید