ازدواج و تحصیل

17:11 - 1393/02/25

سلام

دختری 26 ساله هستم. دانشجوی فوق لیسانس در شهری غیر از شهر خودم هستم.  مدتی است که پسری به خواستگاریم آمده که از نظر درسی درست دیدگاهش را بیان نمی کند. از طرفی می گوید من افتخار می کنم همسرم تحصیل کرده باشد و .... و از طرفی می گوید ادامه تحصیل با زندگی چندان جور در نمی آیید و خیلی سخت است و خودت باید این سختی را تحمل کنی. البته من هم کمکت می کنم؛ ولی خیلی سخت است و به نظرم دچار مشکل میشوی.

مسئله دیگر اینکه به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی اجازه ادامه تحصیل در یک شهر دیگر که مجبور شوم خوابگاه بگیرم را نمی دهد. این در حالی است که رشته من در دوره دکترا تنها در شهر تهران که با شهر من حدود 4-5 ساعت فاصله دارد ارائه می شود. طبق تحقیقاتم دوره دکترا نهایتا یک روز کلاس داشته باشد و بقیه اش صرف تز  می شود که بستگی دارد در کدام شهر برداری.

این وسط خانواده‌ام می گویند خیلی روی درس کلیک نکن و اگر پسر خوبی است قبول کن. می ترسم این حرف هایش شعار باشد و در عمل جا بزند. یا انقدر مانع تراشی کند که خودم پشیمان شوم. درس خواندن برای من فقط مدرک یا رفتن سر کار و دست در جیب بودن نیست. فکرهای بزرگی در سرم دارم که دلم می خواهد عملی کنم؛ برای کشورم؛ مردمم؛ خودم و خانواده‌ام.

به نظر شما چه کار کنم؟ من صریح گفتم که می خواهم ادامه بدهم و توانایی اداره زندگی همراه با ادامه تحصیل را دارم و این مسئله در خانواده ما عادی است؛ چون خواهرم هم همین طور بوده؛ اما به کمک فکری و آسودگی خاطر و اعتماد خیلی نیاز دارد. ایشان هم قبول کرده؛ اما حرف تا عمل؟

پاسخ سوال: 

سلام

در مورد تحصیل باید قبل از ازدواج حتما به تفاهم برسید. اگر ایشان با رفتن شما به یک شهر دیگر برای ادامه تحصیل موافقت نمی کند، همین الان باید این مسئله حل شود و شما نباید به امید اینکه بعدا راضیش می کنی و ... با او ازدواج کنی. 

اما به طور کلی برای جمع کردن بین تحصیل و ازدواج، باید عرض کنم این کار شدنی است؛ چون خیلی ها انجام دادن و موفق هم بودن؛ ولی به هر حال الان شما باید مسئله را برای خودت حل کنی که کدام یک از این موارد برای شما در اولویت است که اگر موقعی بین اینها تزاحم ایجاد شد، شما بتوانی بدون سردرگمی یکی از آنها را ترجیح بدهی. اگر تحصیل به هر قیمتی برای شما از اولویت بالاتری برخوردار است، به نظر می رسد باید قید ازدواج تا زمان اتمام تحصیل را بزنی؛ چون اگر شما در مواقع تزاحم، بخواهی درس را ترجیح بدهی، مسلما هم خودت ضربه میخوری و هم همسر و خونواده‌ات. اما اگر با اینکه درس برایت مهم است، ولی حاضر نیستی آن را بر زندگیت ترحیج بدهی و اگر بینشان تزاحم شد حتما زندگیت را انتخاب می کنی، در این صورت ازدواج شما مانعی ندارد و می توانی با همسرت به تفاهم برسی. البته تفاهم به معنای کم گذاشتن برای زندگی نیست؛ یعنی نباید طوری باشد که مثلا شما بگوئی من 10 سال نمی توانم بچه دار شم!!! چون این یک انتظار نادرست است و اگر کسی قول هم بدهد، احتمال عمل کردن به آن کم است! لذا باید تفاهم شما به صورتی باشد که عمل کردن به آن از طرف همسر شما مقدور باشد. 

نکته آخر اینکه نظر خانواده‌ات درست است و باید بیشتر روی آن فکر کنی؛ چون گیر دادن زیاد روی درس، ممکن است نه تنها آینده شما را نسازد بلکه خراب هم بکند. ما مراجعینی داریم که مثل شما ایده آل هایی در سر داشتند و همه خواستگارها را به خاطر درس رد کردند. حالا که درسشان تمام شده و موقعیت اجتماعی خوبی دارند و به اهدافشان رسیدند، به دلیل بالا رفتن سنشان و از دست دادن موقعیت های ازدواج، نمی توانند ازدواج کنند؛ چون آنهایی که با این دختران همسن یا بزرگتر هستند، یا ازدواج کردند و یا اینکه برای ازدواج سراغ دخترهای کم سن و سال تر می ورند و آنهایی هم که سنشان کمتر است، سراغ اینها نمی آیند و لذا کسی که با شرایط آنها جور در بیاد پیدا نمی شود و به خاطر احساس تنهایی و نداشتن همدم، لذتی از پیشرفتشان نمی برند و خود را به خاطر اشتباهی که مرتکب شدن سرزش می کنند.

پیروز و سربلند باشید

http://btid.org/node/29510

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 2 =
*****
تصویر iman1364
نویسنده iman1364 در

با هانا موافقم... وقتی ازدواج کردین که دیگه نمیشه چند سال برین به یه شهر دیگه...!! ازدواج با یه پسر خوب برات مهمتره یا ادامه تحصیل تو شهر دور... ؟ اون اقا هم حق داره و چون بشما علاقه منده نمیخواد به شما رک بگه که با اینکار مخالفه... همچین چیزی غیر منطقیه و عملا ممکن نیست و زندگی مشترک رو خراب میکنه...

تصویر هانا
نویسنده هانا در

اولویتاتو مشخص کن اگر دوست داری ادامه تحصیل بدیو برات خیلی مهمه ازدواج نکن چون حق داره نذاره بری شهره دیگه و کاملا منطقی هست که نذاره شما هم اصلا نباید اصرار کنیو غیر از اینو بخوای چون اصلا کاره درستی نیست بعد از عقذ از هم دور باشید زندگیتون به هم میریزه شما مطمئن باش بری یه شهره دیگه زندگی کنی از زندگیه مشترکت میمونی اینو مطمئن باش در مورده خودتم از حرف تا عمل فرق میکنه تو حرفشو میزنی که میتونی از پسش بربیای ولی واقعا عملا معلوم نیست بتونی 
 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت سوال کننده گرامی 

یک اینکه باید قبل از ازدواج در این مورد ساعت ها با هم حرف بزنید ....ببینید واسه اینکه ببینید حرف ایشون تا عمل چقدر فاصله داره اینه که ببین ایشون دیدگاهش دقیقا چیه و علت اصلی این عقیده چیه ؟؟؟ باید به اصل دیدگاه هاش توجه کنی ......باهاش انقد بحث کن تا ببینی چرا اینجوری فکر میکنه ....؟؟؟؟

 

دو اینکه هدفت دقیقا چیه از درس خوندن ؟؟؟؟ به نظرت ازدواج مهمتره و در اولویت هست یا تحصیل ؟؟؟ ببین اگه بخوای بین این دوتا یکی رو انتخاب کنی کدوم رو انتخاب میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟

البته شاید بتونی هر دوش رو انجام بدی .....اما همین الان باید خودتو در این موقعیت هم قرار بدی ببینی دقیقا تو همچین موقعیتی چه تصمیمی میگیری ؟

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

یاحق