از زندگی خسته شدم مامانم خیلی اذیتم میکنه

22:45 - 1399/07/17

سلام دوستان من یه دختر ۲۰ ساله هستم و مجردم و با مادر و پدرم زندگی میکنم متاسفانه مادرم رفتار خیلی بدی باهام داره و به خاطر شباهت چهرم به عمم همش بهم توهین میکنه و سرکوفت تمام دخترای فامیلو بهم میزنه!

همش به خاطر چاقیم مسخرم میکرد که خودمو لاغر کردم و بدنم به شدت ضعیف شده و زخم معده گرفتم بازم مسخرم میکنه !چندین بار بهم گفته ازم متنفره چون شبیه عمم هستم اینم بگم که از دنیا منو دور کرده نه حق ارایش کردن دارم و نه حق بیرون رفتن تمام دوستامم باهام قطع ارتباط کردن به خاطر اخلاق مادرم حتی با اینکه وضع مالیمون خوبه منو برای خرید بیرون نمیبره بچه هم بودم فقط کتک میخوردم و وقتی بابام میومد دروغ میبست به زبونم  

یه پرنده هم داشتم که جونم به جونش بسته بود بی خبر از من برد فروختش دو روز پیش الان حالم خیلی بده چند بار به سرم زده از خونه فرار کنم خاستگار هم دارم ولی خاستگارامو مامانم بی دلیل رد میکنه صبح تا شبم تو اتاق میگذره !

دوره ای که مدرسه میرفتم همه بچه ها از قیافم خوششون میومد و میگفتن خیلی خوش قیافه ای ولی مامانم انقدر تحقیرم کرده دیگه تو اینه خودمو نگا نمیکنم الان دو ساله پشت کنکورم استرس نمیزاره درس بخونم خیلی یاکت و گوشه گیر شدم حتی تو اتاقم میشینم میاد درو باز میکنه دو تا تیکه میندازه میره من چیکار کنم دیگه خسته شدم 

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/154443

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 4 =
*****
تصویر ارشیام
نویسنده ارشیام در

سلام من از مامانم خیلی بدم خیلی همه چی رو زود قضاوت میکنه تا ی حرفی‌میزنم هنور تموم نشده میپره وسط حرفم داد بیداد میکنه همش بهم میگه تو هیجی نمیشی ب درد نخور 

ب خاطر چاقی مسخرم میکنه همش تو سرم میزنه 

میخام از خونه فرار کنم از دستش خسته شدم 

وقتی‌ میخام  ب بابام بگم سریع خودشو مظلوم جلوه میده  هعیوبهم توهین میکنه تا ی چیزی بهش میگم سریع گریه میکنه و پدرمو محبور میکنه منو بزنه 

کل تابستونم ازم گرف همش درس خسته شدم 

لطفا بگید چیکار کنم

تصویر آنا فروشان
نویسنده آنا فروشان در

میفهممت عزیزم....عین عین منی...

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از سؤالی که در انجمن رهروان ولایت مطرح نموده‌اید.
ما متوجه هستیم که در شرایط سختی قرار دارید و باید به فکر راه چاره‌ای بگردید چراکه باقی ماندن در این شرایط کار شما را سخت‌تر خواهد کرد.
گرچه که مادر شما این‌گونه رفتارهایی را با شما دارد اما به حکم این‌که مادر است راه‌حل را باید در تصمیماتی ایجابی دنبال کنید و بحث کنار گذاشتن، رها کردن، فرار کردن چیزی جز پاک کردن صورت‌مسئله نیست.
آن‌طور که معلوم است شما از دو مشکل عمده‌ی درونی نیز رنج می‌برید که می‌تواند علت آن نیز رفتارهای بیرونی باشد که مادرتان نسبت به شما روا داشته است و آن دو مشکل یکی ضعف‌هایی در بحث خودباوری و خودارزشمندی در وجود شماست و دومی استرس‌ها و اضطراب‌هایی که شما را برای انجام اقدامات سازنده ناتوان کرده است.
اگر ما بخواهیم راه‌حلی مناسب به شما پیشنهاد بکنیم می‌گوییم که این مشکل یک‌شبه به وجود نیامده است که یک‌شبه هم بخواهد برطرف شود بنابراین باید برای حل این مشکل و کاهش فشارها و استرس‌های ناشی از آن‌وقت بگذارید. پیشنهاد ما این است که مسیر زیر را دنبال نمایید:
1.به یک مشاور کارآزموده و مورد اعتماد مراجعه نمایید تا او با دعوت از مادر شما در حل مشکل شما تلاش نماید. مواردی از قبیل مورد شما چون نیاز به‌وقت بیشتری دارد بهتر است حضوری دنبال شود.
2.راه‌حل مشکل شما در قوی شدن شماست و نه در فرار کردن از منزل و یا فرارکردن به‌وسیله ازدواج که این از چاله درآمدن و به چاه افتادن است.
3.اگر دیدید که خودتان به‌تنهایی نمی‌توانید شرایط مشاوره گرفتن را برای خود مهیا کنید باید به سراغ واسطه‌ای مطمئن و دارای نفوذ بروید تا با ورود آن فرد مادرش شما قبول نماید وارد چرخه خدمات مشاوره شود.
4.بعد از سر غلتک افتادن مشکل ریشه‌ای‌تان که سرکوفت‌ها، دید بسته و ... از جانب مادرتان کاهش یافت باید به سراغ حل استرس‌های خود بروید که بهترین راه مواجه مرحله‌به‌مرحله از ضعیف به قوی با یک برنامه مدون است.
5. برای قوی شدن غیرازاین مواجهه باید یک برنامه کلی موفقیت‌های زودبازده را نیز تنظیم کرد تا شما از درون بازسازی شوید و احساس ارزشمندی در درون شما هویدا گردد.
6.شاه‌بیت تمام مسیرهایی که قرار است به حل مشکل شما ختم شود ارتباط با منبع قوی و پر امید الهی است که ما تأکید می‌کنیم ارتباط خود ا با خدا قوی کنید تا آثار مثبت آن را در زندگی خود و حل مشکلاتتان مشاهده نمایید.
با تشکر ا صبر و حوصله شما

تصویر مصطفی راهی

با سلام سوال شما در نوبت پاسخگویی قرار گرفت

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بنظرم یکطرفه نمیشه قضاوت کرد. باید صحبتهای مادرتون رو هم شنید.

ولی در صورتی هم که کاملا حق باشما باشه؛ خیلی به برخی حرفهاش بها ندید. منظورم اینه که خیلی تحت تاثیر حرفهای منفیش نباشید. مثلا وقتی میگه چاقی و ... . خب بگه. انسانها بر 3 دسته اند. چاق و لاغر و متناسب... شما جزء دسته اولید. خب چیه مگه؟! خیلی ها چاق می پسندند. 

یا مثلا وقتی تیکه مینداره؛ اهمیت نده. چون ممکنه اخلاقش این باشه. قصدش اذیت کردن شما نباشه. بعضی ادمها مثل حرفهای عادی؛ به دیگران تیکه میزنن. خب این ضعف اخلاقی اوناست. به شما چه؟!

بنظرم چون مادرتون هست، میتونید. اگر مادرتون نبود سخت میشد تحملش کرد. ولی بهرحال همه ماها مادر و پدرمون یه اخلاقی دارن که جالب نیست ولی چشم پوشی میکنیم. 

شما هم الان 20 سالتون هست. یک کم بزرگتر که شدید شاید نظرتون بکل عوض شد.

تصویر Mitra
نویسنده Mitra در

سلام.یعنی چی اذیتت میکنه .مادر این مدلی ندیدم.اصلا ولش کن.خب خواستگار داری بگو من میخام ازدواج کنم نزار رد کنه .ازخودت دفاع کن.اگه دیدی قبول نمیکنه به بزرگترای فامیل بگو باهاش حرف بزنن.با فرارت هیچی درست نمیشه.فقط خودت بدبخت میکنی .در پناه خدا باشی

تصویر ازیتا
نویسنده ازیتا در

هیییییییچوقت ب فکر فرار ازخونه نباش..ک سخت پشیمون میشی....

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

پدر شما این چیزها رو میدونه؟

ارتباط شما با پدرتان چگونه است؟. و آیا خواهر برادر دارید یا تک فرزند هستید؟

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

عزیز مطمعن هستی مادر واقعیه شماست. وای همچین مادری پیدا میشه. خدایا شکرت بابت مادر مهربون و مومنه ام.

بعدشم شما خودتو دست کم نگیر . به مادرتم بی احترامی نکن بهش محبت کن با کادو چیزی بخر تا قلبشو مال خودت کنی . به خودت برس تا ازدواج کنی یه اردواج خوب سنت مناسبه. درست میشه توکل به خدا.

تصویر لی لی
نویسنده لی لی در

خیلی خودخواهی. این بنده ی خدا اومده از مادرش شکایت میکنه اونوقت تو اومدی نوشتی مادر مهربون و مومنه ام؟؟؟ میشه خواهش کنم امثال شماها نیان روی زخم ما نمک بپاشن؟!