هفت سال به علت مشکلات از طرف همسرم ازدواج مخفیانه ، عقد موقت پنجاه ساله با خانمی کردم
و هر روز با اون خانم زندگی کردم
خانوم اول فهمیدن و کار به جای باریک کشید
من همسر دومم را که بشدت بهم علاقه داریم فعلا رها کردم
و از شدت دوری، خواب و خوراک و آرامش ندارم ۲۰ کیلو لاغر شده ام
و از خدا مرگ میخواهم
چون سینه ام از این داغ ناگهان داغ میشه و هزار بار از مردن این حالت سخت تر هست
ممنون منتظر جوابم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام و ادب خدمت شما مخاطب گرامی!
حضور ارزشمند شما را در سایت اندیشه برتر خوش آمد میگویم و بسیار خوشحالم که ما را برای پاسخ به سؤالتان انتخاب کردید.
شما به دلایلی ازدواج مجدد داشتید و با متوجه شدن همسر اولتان، مجبور شدید همسر دوم را رها کنید. اکنون شما احساس بسیار ناخوشایندی دارید از اینکه از همسر دومتان دور هستید و حالا به دنبال راهکار برای رفع این مشکلتان هستید. انشا الله که راهنماییهای ما در جهت رفع مشکلتان به کار آید.
اما سؤالاتی دارم از حضور شما که خوب است در پیام دیگری پاسخ به آنها را بفرمایید؛
اینکه چند سال دارید؟ اختلاف سنی با همسرتان (همسر اول) چقدر است؟ چند سال است که ازدواج کردهاید آیا ازدواجتان با اختیار شما بوده و یا اجبار؟ آیا فرزندی هم دارید؟
و همچنین شما فرمودید به دلیل مشکلاتی ازدواج مخفیانه کردید، برای حل این مشکلات چه اقداماتی انجام دادید؟ آیا به مشاور مراجعه فرمودید؟
ازدواج، یک پیمان مقدسی است که هر دختر و پسری وارد این جریان میشود، نسبت به هم قانوناً، شرعاً و هم اخلاقاً و عرفاً تعهدات و مسئولیتهایی دارند که اگر این تعهدات لطمه بخورد، رابطه مختل میشود که باید برای رفع آن اقدام کرد. در منابع گوناگون از ازدواج به عنوان آرامش و امنیت یاد شده است خصوصاً برای خانمها. یعنی دختری که از خانه پدر، به یک پسری بله میگوید به امید آرامش و امنیت روانی و جسمی است و این انتظار به جا را از همسر خود دارد. در اغلب ازدواجها اختلاف، هر چند کم پیش میآید و این طبیعی زندگی است و زندگی پس از حل این مسائل، شیرین است و دوستداشتنی. چون زوجین یک گام به جلوتر رفتهاند. گاهی زوجین برای حل مسائل خود یا "نمیخواهند" به دنبال حل بروند و گاهی "نمیتوانند" مسائل را حل کنند که بهتر است به مشاور مراجعه کنند که متأسفانه برخی بدون مراجعه به مشاور، به دادگاه مراجعه کرده و به فکر ازدواج دیگری میافتند، فرقی ندارد مرد باشد و یا زن. حالا مرد چون میتواند هم زمان دو همسر داشته باشد (البته برای ازدواج مجدد هرچند موقت، به دلایل مختلف شروطی تعیین شده، مثلاً عدم تمکین، بیماری زن اول و مشکلاتی از این قبیل)، گاهی پیش میآید که بدون اقدام به طلاق، به دلیل مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، به دنبال تشکیل زندگی مجدد میرود که این فرد هم به خود آسیب میزند و هم همسرش و هم فرزندانش. مردی که میخواهد ازدواج مجدد داشته باشد، باید این مسئله را در نظر داشته باشد که هیچ زنی راضی به تقسیم عشق و زندگی خود نیست و به همین دلیل در اکثر زندگیهایی که در آن دو زن وجود دارد، زن اول رضایت قلبی ندارد و در حال تحمل و سوختن است و طبیعتاً اثر این، قطعاً بر مرد نیز هست؛ لذا برای همین است که میگویند ازدواج مجدد باید "آگاهانه" صورت گیرد که اگر آگاهانه نباشد مرد متحمل پیامدهای بسیاری میشود. از قبیل دعوا و مخالفت با همسر و فرزند و خانوادهها و جدایی از همسر دوم و یا حتی اول، پیامدهای روحی ناشی از این کار و ...
آگاهانه یعنی مرد باید با قبول تمام پیامدها و ... و همچنین با آگاهی زن اول، اقدام به این کار کند. یعنی با همسرش در مورد مشکلاتش صحبت کند و در طی این صحبتها نوع تفکرش این باشد که "من میخواهم مشکلم را حل کنم نه اینکه به دنبال طلاق و یا زندگی جدید باشم" بنابراین بهتر است قبل از هر اقدامی، ابتدا به علتیابی مشکل و بعد به دنبال راهکار برای حل آن بود. از شما خواهشمندم به نکات زیر دقت فرمایید.
1-همانطور که خودتان فرمودید شما به صورت مخفیانه برای این کار اقدام کردید و مدتی است متحمل آسیبهایی هستید. ابتدا ببینید تصمیم شما چیست؟ میخواهید چهکار کنید؟ شما فرمودید از دوری همسر موقتتان در رنج هستید. میخواهید باز پیش همسر دوم بروید؟ یا از او جدا بمانید؟
اگر صورت اول را انتخاب میکنید، پیامدهای آن را در نظر گرفتهاید؟ ازهمپاشیدگی زندگی خوب و قوی که سالها برای آن زحمت کشیدید. ناراحتی فرزند و زن. دلشکستگی همسر اول. تنهاییهای او. عدم تربیت و رشد مناسب فرزندان و ... این پیامدهای انتخاب اول است. اگر صورت دوم را نیز انتخاب کنید که به ظاهراً هم مدتی است در حال گذراندن انتخاب دوم هستید، پیامدی مثل دوری و حالت ناراحتی دارید.
اکنون وقت آن رسیده انتخابی داشته باشید. انتخاب با خودتان است؛ ولی باید پیامد آن را نیز خودتان قبول کنید. برای این کار میتوانید از روش معایب و مزایا استفاده کنید. یعنی معایب و مزایای هر دو انتخاب را با هم مقایسه کنید و ببینید صرف با کدام است. انسان قطعاً راهی را انتخاب میکند که کمترین آسیب را داشته باشد. توصیه میکنم این انتخاب را با یک فرد متخصص به صورت حضوری داشته باشید. ما مشاوران مرکز اندیشه برتر نیز در خدمت سؤالات پیامکی شما هستیم.
2- مایل هستم این سؤال را از حضور شما بپرسم، چند وقت است که از همسر دوم جدا هستید؟ اگر مدت کمی است که از ایشان دور هستید، نگران حالات روحی خود نباشید. زمانی که برای انسان یک مشکل و یا بحران و یا فقدان و سوگی پیش میآید، طبیعتاً در ماههای اول شرایط روحی و جسمی سختی را میگذراند. در این زمان سخت، هیجان، غالب است و این به زمان نیاز دارد تا حل شود و همچنین نیاز به تلاش برای حل و رفع این حالات دارد. همچنین با مراجعه مناسب به مشاور و متخصص. پس نگران این تغییرات روحی و جسمی خود نباشید. اما اگر مدت زمان نسبتاً زیادی است، بهتر است با کمک یک مشاور، در مورد حالات خود یک بررسیای داشته باشید. چون احتمالاً این حالات با این مدت زمان، غیرطبیعی است و نیاز به درمان دارد.
3- بررسی کنید به چه علت به فکر ازدواج دیگر افتادید؟ علتها را لیست کنید و برای خود تحلیل کنید. علتها میتواند از روی منطق باشد و یا احساس و یا هیجانی زودگذر که بعد کمکم در شما نهادینه شده. بهتر است الان با منطق و مشورت پیش بروید.
4- بهتر است روی رابطه با همسر اولتان کار کنید. تعارضات موجب مختل شدن رابطه میشود. در این باره میتوانید با همسرتان صحبت کنید و مشکلات را با هم دیگر با صحبت حل کنید.
5- از شما میخواهم همین الان که مطلب را میخوانید به روزهای اولی که میخواستید همسر اولتان را انتخاب کنید و همچنین اولین دیدارها و دلتنگیهایتان ... آن روزها چه احساسی داشتید؟ احساستان را برایم بنویسید.
6- ممکن است از زمانی که همسرتان متوجه این کار مخفیانه شما شده، به شدت ناراحت و غمگین شده و شادی از زندگیتان رفته باشد. بهتر است برای جبران این کار تلاش کنید تا شادی و خوشی به زندگیتان برگردد. به او حق دهید و احساساتش را بپذیرید.
7- این نکته را دقت بفرمایید، هیچگاه شرایط زندگی با همسر دومتان را با همسر اولتان مقایسه نکنید. چون هیچگاه هر دو شرایط یکسانی ندارند. معمولاً همسر اول در زمان ازدواج، مرد را در صورتی که همسری ندارد، میپذیرد و به او بله میگوید. اما همسر دوم، مرد را در شرایطی میپذیرند که نسبت به وجود همسر اول آگاهی دارند هر چند نسبی. بنابراین به جای قیاس هر دو، اینگونه قیاس کنید: اگر همسر دومتان جای همسر اول بودند و شاهد یک خیانتی بودند، آیا با این وجود با شما زندگی میکردند؟
8- اگر قبلا هم حالاتی مثل تغییر در الگوی خواب و خوراک و عدم لذت و ناراحتی و غم را داشتهاید (قبل از ازدواج مجدد و در کل قبلا) برای بررسی حالات افسردگی و درمان آن پیگیری داشته باشید.
سعی بفرمایید مطالب این لینک را نیز مطالعه بفرمایید.
https://lovesradio.com/fall-in-love-with-someone-else-after-marriage/
در آخر خدمتتان عرض میکنم مسائلتان را حتماً با یک مشاور خانواده پیش ببرید تا انشا الله دچار پیامد آسیبزایی نباشید. چنانچه سؤالی دارید، در خدمت سؤالات شما هستیم. انشا الله موفق باشید.
سلام و ادب سوال شما در صف پاسخگویی قرار گرفت...