از نگاه خشک همسرم به زندگی اذیت می شم

09:48 - 1400/02/25

با سلام و تبریک عید سعید فطر و قبولی طاعات و عبادات
من و همسرم چند سال است که ازدواج کردیم و دو فرزند پسر داریم
اوایل ازدواج خیلی باهاش راحت بودم اما الان اصلا راحت نیستم درحدی که حتی درخواستهای خیلی معمولی روز مره رو هم نمیتونم مطرح کنم دلیلش هم اینه که همسرم نسبت به زنان دید خاصی داره مثلا میگه زن نباید زانندگی کنه،نباید سرکاربره حتی شغل خونگی رو مخالفه ،نباید استوری بذاره حتی مذهبی کلا میگه زن باید گمنام باشه من قبلا شاغل بودم و رانندگی هم میکردم البته انسان پایبندی هستم و پوششم هم بو نیست الان 5ساله بیکارم و دوست دارم حداقل شغل خونگی داشته باشم واسه سرگرمی
احساساتم رو بهش منتقل میکنم چون عاشقش هستم ولی الان میترسم از ابراز احساسم نکنه پیش خودش فکرکنه زنی که با من راحته نمیتونه زن خوبی باشه میخوام باهاش سنگین باشم ولی خودم افسردگی میگیرم ولی اون هیچ وقت غیر 6ماه اول زندگی به ابراز احساسات من جواب نداده لطفا راهنمایی کنید

-----------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe

http://btid.org/node/165090

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 7 =
*****
تصویر به تو از دور سلام

سلام بر شما بانوی عزیز

نظر شخصی و تجربی خودم رو میگم. شاید به عنوان یک نظر قابل تأمل باشه؛ نمیدانم! آخه، شخصیتها و ویژگیهای آدم ها با هم فرق داره! به این هم بستگی داره که زندگی رو از چه زاویه ای ببینی!

بنظر میرسه همسرتون به قول معروف "مارگزیده" شدند. (مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد)! 
شما با شرح مختصری که اضافه کردید؛ معلوم شد که ایشان در قبال توجهی که به همسر اولشون داشتند، اسیر نمک نشناسی و ناسپاسی ایشان شدند. و هنوز از این اسارت ذهنی رها نشدند. خصوصا که تجربه و تحمل خیانت برای اکثر مردان ایرانی (با هر مسلک و عقیده ای) فوق توان و طاقت هست. ما فقط این اندازه از نوشته شما برداشت کردیم؛ ولی شما خود از زیر و بم زندگی خودتون آگاهترید!

بانوی عزیز، شما سعی کنید برخلاف همسر سابق ایشون عمل کنید. نه فقط در حد عمل؛ به زبان هم مکررا بیان کنید. از هر فرصتی و با کوچکترین توجهی از ایشون قدردانی کنید. اینقدر که ایشون مطمئن بشند که چشم شما احدالناسی غیر از ایشون رو نمی بینه. اینقدر که خیالش آسوده بشه و برسه به فحوای این حدیث که :«لَو لَمْ یُخْلَقْ عَلِیٌّ لَمْ یَکُنْ لِفاطِمَةَ کُفْوٌ؛ اگر علی آفریده نمی شد، کسی که لایق همسری فاطمه باشد وجود نداشت».
اینقدر که دلش آرام بگیره که شما ایشان را با تمام دنیا و در دست داشتن خورشید و ماهش عوض نمی کنید. 
زبان یکی از مهمترین ابزار ارتباط هست. میتونه یک رابطه رو تیره و تار کنه و میتونه یک فرد را به جنون برسونه! 
سالوس بودن به معنای چرب زبانی (البته نه بصورت مصنوعی؛ بلکه به شکل خالصانه و با اخلاص کامل) در زندگی زناشویی خیلی جواب میده! محبت کردن زبانی حناق که نمیاره! حالا ممکنه در بعضی شرایط سخت باشه ولی با تمرین، آسون میشه!
گاهی زباناً به ایشون بگید که اگر تو نبودی؛ دنیای من، رنگ و بو و معنایی پیدا نمی کرد و ... . یک کاری کنید که نظر شما را در مورد خودش این بدانه که «لولاک لما خلقت الافلاک».
اونوقت کم کم از مواضعش پایین میاد. بالاخره ایشان یک انسان هست؛ منتها یک انسان زخم خورده!
یک انسان زخم خورده هم ؛ در مرحله اول، خودش به التیام نیاز داره که جراحتش خوب بشه و بعد میتونه شرایط رو بهبود ببخشه!
  
ان شاء الله که حال دل هردوتون خوب بشه. آمین

یاعلی

تصویر sed313
نویسنده sed313 در

با سلام خدمت شما مخاطب گرامی

ناراحتی و نگرانی شما را درک می کنم. زن و شوهر با تعامل صحیح با یکدیگر باید زمینه آرامش را برای خود و فرزندان مهیا کنند. از چه زمانی این راحت بودن و عدم ابراز نیازها بین شما از بین رفته؟ آیا همسر شما از همان اوایل ازدواج چنین دیدی نسبت به خانم ها داشتند، یا بعدا به وجود آمد؟

این یک خواسته طبیعی و به حق است که زن نیازهایش را به همسرش بگوید و علاوه بر ابراز علاقه خود، محبت و عشق دریافت کند. اما حالا که همسر محترم شما چنین دیدی نسبت خانم ها دارند بهتر است با کارهایی این شناخت و آگاهی او را نسبت به حق و حقوق زنان بالا برد، از همین رو نکاتی خدمت شما بیان خواهد شد:
1. سعی کنید کتابهایی در زمینه تفاوت های زن و مرد و زندگی بهتر، تهیه کنید. اول خودتان مطالعه کنید و در مرحله بعد با جملاتی انگیزه همسر خود را برای خواندن آن کتاب ها بالا ببرید: مثلا بگویید واقعا کتاب خوبی است، تازه فهمیدم چقدر باید به نیازها و خواسته های همسرم احترام بگذارم، مطمئنا اگر تو هم این کتاب را بخوانی نکات بسیار ارزشمندی برای زندگی بهتر پیدا خواهی کرد.

2. فیلم های آموزشی چند دقیقه ای که به صورت کلیپ هستند و در مورد تفاوت های زن و مرد و نیازهای همسران می باشند را می توانید به صورت تنهایی یا با هم ببینید.

3. کارهای خانگی مانند گلدوزی و خیاطی و هنرهای زنانه را یاد بگیرید و اینها نه تنها باعث حساسیت همسرتان نمی شود بلکه از این کار هم استقبال خواهند کرد.

4. اگر همسر شما فردی مذهبی است و بر اساس حساسیت های مذهبی چنین افکاری در ذهنش شکل گرفته می توانید سخنرانی های مذهبی و کتابهای نوشته شده در زمینه حق و حقوق زوجین را در اختیار ایشان قرار دهید.

5. اگر توانستید مسأله را بین خودتان به سرانجام خوش برسانید که مطلوب است. اما اگر به مشکل برخوردید می توانید از بستگان نزدیک و تاثیرگذار بر شوهرتان بخواهید که به صورت غیر مستقیم در مورد حق و حقوق زن و مرد با ایشان حرف بزنند.

6. اگر باز هم به سرانجام نرسید می توانید به مشاوری باتجربه در زمینه خانواده مراجعه کنید و از راهنمایی های ایشان بهره ببرید.

برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/news/154152

با تشکر، موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

سلام فرمودید از چه زمان دید همسرم به زنان اینگونه شده؟

همسرم قبلا یک ازدواج ناموفق داشته که دلیل جدایی اش خیانت همسر سابقش بوده همسر سابقش دیپلم داشته ولی ایشان دوست داشتند که یک زن تحصیل کرده و شاغل داشته باشند وشرایط رو براش فراهم کردند تا دانشگاه برود اما متاسفانه دانشگاه رفتنش باعث تحصیل نشده و در طول 6سال ایشان نتوانستند مدرک لیسانس رو بگیرند بلکه باعث شده بافرددیگری وارد رابطه شوند ومنجربه جدایی شده من کارشناس حسابداری هستم و حسابدار شرکتی بودم بعد ازدواج به همسرم گفتم میخواهم ادامه تحصیل دهم مخالفت کردند و دلیلش رو گفتند البته خود همسرم هم تحصیل کرده و فرهنگی است ولی زخم خورده است درمورد کلیپ امتحان کردم و جواب عکس داده است از بزرگترها هم کمک گرفتم که باز ناراحت شد و کارمان داشت به جدایی میکشید مشاوره هم چند سال قبل رفتیم جواب نداد . دیگه نمیدونم چه راهی برم انگار ذهنش پرهست از افوار منفی درمورد خانمها