از هر حرفی که می زنم پشیمونم

03:26 - 1402/01/03

سلام

یه بار دیگه هم اینجا اومده بودم، خیلی وفت پیش

الان درگیر  درس و کتابم،

با خانواده 

ای که مودی هستن کلا

و از خودمم خیلی بدم میاد

من کلا بعضی موقع ها تو خونه زیاد حرف می زنم،اما تو جمع خانوادگی ساکتم کلا مثلا امروز چنتا خاطره بامزه گفتم، ولی الان پشیمونم، به خاطر حرف زدن

همیشه همینطور بوده، تو کلاس تو هرجا که چنتا آدم غریبه باشه

از چیزی که میگن می ترسم

اعتماد به نفسم که ندارم، به خاطر موهای پف و وزم که پسرونست و ونگار برق گرفته.

واینکه یه مشکل روانی دارم حس میکنم

کلا از مهد کودک تا الان که ۱۵ سالمه، هروقت موی بلند دختری رو می بینم خیلی ناراحت میشم و حسرت میخورم

چون هیچ وقت بلند نشد، همیشه کوتاه کردم و البته بهتر، سیم اسکاج چیه که بلند بشه

همیشه موی بلند و نمیگم صاف، حداقل وز وزی نبون، واسم یه رویا و یه چیز غیر قابل درکه.

چون هیچ وقت نداشتم، خودم رو اینجور دختری می بینم.

تو تصوراتم خود واقعیم نیستن

 

یه بار که موهام تا شونه هام بود، اشون خواستم که پروتئینه کنم، به سختی نمی افتادک از نظر مالی

وقتی که پول بلیط رفت و برگشت هواپیما داداشمو میدادن

وقتی که سیستم کامپوتر بروش می خریدن

وقتی که کنسول بازی می گرفتن

عقده ای شدم

ولی وقتی من چیزی بخوام

میدونستن چقدر شاد میشم،

ولی نکردن

حتی وقتی پشمای وز وزم رو زدم.

گریه کردم، بالاخره عادت داشتم بهشون

انقد گفتن چه موهای بدی داره که یه روز قیچی برداشتم و جلو مو هامو زدم

بعدم بردنم آرایشگاه همشو کوتاه کردن

 

جلو آینه نمیرم، موهای بدترکیب بز چینی دارم

امروز دختر عموهام اومده بودن.

حالم بد شد، چه موهای قشنگی داشتن

به خدا این فکر مغزمو می خوره، موی بلند داشتن که روی شونه هاتو بپوشونه چطوریه؟

یه نوع مرضه فکر کنم...

همش به اینکه کاش موهای منم مثل دوستام بود، فکر می کنم، به اینکه...

خیلی حالم بده،

احساس می گنم آدم هستم که هیچ حسی تو وجودش نیست.

 

 

 

http://btid.org/node/240568
تصویر حسنوند

با سلام خدمت شما کاربر گرامی ممنونم از اینکه به مجموعه ی ما اعتماد کردید. احساس شما برای بنده قابل درک است.

گویا در ارتباط با دیگران با مشکل مواجه شده اید. به طوریکه نسبت به قضاوت اطرافیان نسبت به خود هراس دارید. این احساس در شما طبیعی است. چرا که در دوره نوجوانی به سر می برید. و جای نگرانی نیست.

لطفاً به نکات زیر توجه بفرمائید:

۱- توجه والدین گرامیتان به برادرتان شما را آزرده خاطر کرده، این احساس شما را درک می کنم.‌ لذا لازم است مهارت کافی در ارتباط با والدین و دیگران را کسب کنید. مهارت در این زمینه، احساس رضایتمندی را در شما تقویت می‌کند و توقع شما را کم می‌کند. و بب تقویت شما می شود.

۲- خود گویی مثبت داشته باشید. به جای به کار بردن جملات منفی در مورد خودتان، جملات مثبت به کار ببرید. به جای اینکه گمان می کنید خوب صحبت نکردید. به خود بگویید. دفعه دیگر بیشتر مواظبم و بهتر صحبت می کنم. از به کار بردن جملات منفی بپرهیزید. چرا که اعتماد به نفس شما را پایین می آورد.

۳- ورزش کنید: شما در سنی هستید. که در بدنتان هورمون های زیادی ترشح می شود. لذا در خلق و خوی شما تأثیر مستقیم دارد. و سبب استرس شما می شود. به طور مرتب ورزش مورد علاقه تان را انجام دهید. 

۴- هر روز افکار و احساسات خود را در دفتری بنویسید.

۵- به جای اینکه تمرکز خود را روی موهایتان قرار دهید. استعدادهای خود را پیدا کنید و در شکوفایی آن بر آیید.

سه ماه این موارد را رعایت کنید. اگر در شما تغییری حاصل نشد. به یک مشاور بالینی مراجعه کنید.

موفق باشید.

تصویر حسنوند

در حال پاسخگویی