اسطوره یا دزد عفت!؟

00:16 - 1395/05/28

با نام و یاد او
دختری 18 ساله هستم..از لحاظ خانوادگی در موقعیت خوبی هستم ..ومشکلی ندارم..جدا از این ک مادرم خودشون مشاورن و خب این کمک کنندس ب همه ی اعضای خانواده.حدود یک سال گذشته ب دلیل کنجکاوی تو فضای مجازی و کسب اطلاعات بیشتر و اینجور چیزای عادی ک برای هرکسی ممکنه پیش بیاد عضو گروه مختلطی شدم و ب تناسب این عمل با افراد جدیدتری اشناشدم ..هوشم بالاتر از سطح عادیه و این حتی در رفتارمم هم مشخصه..بسیار زیرکانه تو اون گروه گاهی فعالیت میکردم و خب با پسری اشنا شدم وچون بنظرم خیلی اعتقاداتش ب من نزدیک بود از همصحبتی باهاش لذت میبردم حدود هفت ماه ب این منوال گذشت و من تا ب خودم اومدم فهمیدم بینهایت وابسته ی این فرد شدم بدون اینکه بفهمم دقیقا چیکار دارم میکنم درگیر رابطه ای عاطفی شدم..دوستش داشتم .حداقل این چیزی بود ک تو ذهنم ساخته بودم.از طریق ی ادد کردن اشتباهی با مشاوری بسیارحاذق اشنا شدم.مردی ک در دوره ی الان ب سختی یافت میشه..باهاش صحبت کردم راجب رابطه ای ک درگیرش بودم و همه ی اون احساسات و عواطفی ک برای دختری ب سن من کاملا عادی بود جدا از این ک من عاقلانه هم عمل میکردم و در هر حرکتم ..سعی میکردم حرکت بعدی رو پیش بینی کنم..با این حال در مقابل اون فرد کم اوردم..کمترکسی بود ک من در مقابلش احساس ضعف و کوچکی کنم..احساس میکردم ذهنم رو میخونه .و پس از هرجمله ای ک تایپ میکنم ب احساست درونیمم پی میبره .کمکم کرد ک فردی ک ب تعبیری شدیدا وابستش بودم رو از لحاظ منطقی با کمک چند تا متد کوچیک محک بزنم..و متاسفانه اون فرد امتحانشا خوب نداد..در کنار حال بدی ک داشتم ..اون مشاور ک حدود ده سال از من بزرگتر بود ارومم میکرد..باهام صحبت میکرد و میتونم واقعا بگم منو لحظه ای تنها نذاشت تا مراحل پذیرفتن حقیقتو طی کنم و واقعیتی ک جلوم بود حقیقت تلخی بود...ااز فرشته ی نجاتم دلیل کمکشا پرسیدم و خب از اونجایی ک این فرد ،فردی بسیار مومن و با خدا بود و میشه گفت اون موقع قبل از یک استاد راهنما برام یک اسطوره بود..کسی ک منو ویژگی هامو تحسین میکرد ..برام احترام قاِیل میشد و در مواقع مورد نیاز ب حزف دلم گوش میداد و با راهکار های فوق العاده ی خودش منو ب وجد میورد..مخص.صا تن صدای اون فرد ک واقعا مثل گوینده های رادیو بود ادم رو ب بازگوی همه ی ناگفتنی ها دعوت میکرد..جایی ک انسان ب اوج میرسه ..خالی از خودش میشه و بعدش ب اغوش پروردگارش پناه میاره..اوضاع ب این منوال گذشت..روزای خوبی بود ..همچنان بابازی با مسایل زیبای ریاضی ک بخشی از زندگیم بودن با این فرد هم ب اوج میرسیدم..و واقعا درکنار این فردو خانواده ام احساس میکرد هیچ چیزی نیاز ندارم و با تکیه بر خدا شکست ناپذیر خواهم بود..خلاصه ی مطلب ..اوقات گذشت و در نهایت این فرد منو ب چالش کشید با درخواستی ک برای ازدواج داد..و در اصل بیان قصدش از بودن بامن ...فرد شایسته ای بود ..سه تا شغل بسیار خوب..ب همراه تحصیلات عالی و خانواده ی خیلی نزدیک ب چیزی ک خودم هستم حتی شاید سطح بالاتر..و خب هنرمند بودن این فرد بعنوان نوازنه ی 5 وسیله ی موسیقی و.... خب از همه ی این شرایط ظاهری و مادی درک والای این فرد از زندگی و اخلاق خوبش..ک گاهی باعث میشه از خودم بپرسم چرا این فرد منو انتخاب کرده..در صورتی ک من اونقدراهم کامل کامل نیستم در مقابل پسری با این شرایط عالی و در ظاهر بی نقص..با تمایل خودم و البته بیشتر اصرار اسطوره ی زندگیم حاضر ب دیدنش شدم..ولی اون دیدار برخلاف تصورم یک دیدار عادی رقم نخورد و فراتر رفت و ارتباط جنسی  صورت گرفت بهرحال بعد اون دیدار خیلی بیشتر و بیشتر شیفته و درگیرش شدم.. احساس میکردم بدون استادم پوچ و هیچم ..رابطم در عین رعایت خط قرمزها صمیمیت خودشو پیدا کرد ...و چون هردومون واقعا همدیگرو بعنوان شریک زندگی میدونستیم خیلی بیش از پیش ب هم علاقه مند شدیم و بقول خود اسطوره ی من حلاج وار دوست داریم همدیگرو..و خوب دوتا مشکل هست یکی اینکه خانوادهی من چون همیشه تو درسا اول بودم و سعی کردم در هر موقعیتی بهترین عملکرد رو داشته باشم و خوش بدرخشم انتظار همچنین چیزیو از من ندارن..و خب در خانواده ی ما کلا ازدواج در سن 18 خیلی کار مسخره ای جلوه خواهد کرد...و میدونم ک پدرو مادری ک برام از دنیا هم عزیز تزند موافق نخواهند بود ...و این برای خودمم هست ..چون ب اون حد نرسیدم و البته رضایت خانواده برای من ارزشی فرا داره...و مورد بعدی من واقعا درمورد این اقا احساس گیجی میکنم ..اینقد سریع میفهمه تو دلت چی میگذره ک بنظرم گاهی میتونه خطرناک و ازاردهنده باشه..این ک حرکت بعدی شما توسط فرد مقابل پیش بینی و جهات مختلفش همه بررسی بشه اونم در یک واحد کوچک زمانی ...گاهی سخت خواهد بود..و این ک من هنوزم شک دارم رو دلیل اینکه چرا توسط این فرد انتخاب شدم ..و این فرد با این همه توانایی تا این سن مجرد مونده و یکهو اونم از طریق مجازی با من فکر ازدواج ب سرش زده..درسته منم شرایط خوبم دارم ولی وقتی بیشتر دقت میکنم میبینم ازمنم لایقتربرای این فرد پیدا میشه...و این ک ایا این فرد رابطه ای ک تو اون تنها دیدار با من داشت رو با افراد دیگه هم تجربه کرده...و این تناقضی ک در این میان بین اعتقاد واقعی  ک اون بخدا داره و در تک تک حرفاش معلومه با کاری ک انجام داد منو در ابهام فرو میبره.. واقعا نمیدونم چ کاری درست هستش و چ کاری غلط مخصوصا در مقابل این هوش سرشار و زیرکانه ی طرف مقابلم...ببخشید ک طولانی شد..ممنون از توجهتون

http://btid.org/node/97248

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 12 =
*****
تصویر miss..merida

بدی دوستی یا روابط قبل از ازدواج یکیش همینه که اول طرف دلبسته میشه بعد چشم هاشو روی عیوب و مشکلات اخلاقی طرف مقابلش میبنده ..

کمک گرفتن از یه دوست دیگه و قرض گرفتن چند وقته دفترش برای گول زدن یه دخترتا قانع بشه طرف ادم حسابی نمایش خوبی رو ترتیب میده منتها اخرش مثه نمایش نامه های  شکسپیر تلخه..

نمیدونم چرا وقتی مشخصه اخر این کوچه بن بسته باز ادامه میدید..از حرف تا عمل خیلی فاصله هست ..اصلا اومدیم و این اقای مرموز خواستگاری اومد و شما عقدم کردید آیا میشه به این ادم اعتماد کرد؟این ادم ممکنه گذشته خوبی داشته باشه ؟اخه مرد زندگی قحطه؟کی گفته اولین عشق اخرین عشقه؟اصلا این رابطه عشقه؟پس چرا ...

قحطی مرد درست و حسابی شاید باشه ولی ادم تو قحطی هم هرچیزی رو انتخاب نمیکنه..چون برا خودش احترام قائله..یعنی عزت نفسش اجازه نمیده هرچیزی رو انتخاب کنه..

طرف دوتا تریپ روشنفکری برداشته شما فکر کردید در اسمون باز شده  ایشون افتخار داده اومده پایین؟کاش ادما با حرفاشون یکی بودند..

بهرحال مراقب باشید توروبخدا..این ادم اصلا قابل اعتماد نیست .

 

تصویر s.saeed
نویسنده s.saeed در

سلام خانم نازی. ببینید الان شما میگید منظورتون از ارتباط جنسی اون چیزی نبوده که ما برداشت کردیم...

خوب واضح بگید این مطالب رو. اینجا ما همدیگرو نمیشناسیم پس راحت باشید و بگید این ارتباط تا چه میزان جلو رفت(چون این مساله خیلی از ابهامات رو رفع میکنه)

از تمام این موارد که بگذریم اگه درخواست خواستگاری کرده خوب اجازه بدید بیان به خواستگاری شما . اگر  براتون سخته که بحث خواستگاری رو تو خانواده مطرح کنید اینو بگذارید به عهده ی پسر...

بعنوان یک دوست بهتون هشدار میدم یا این ارتباط رو رسمی کنید و یا ادامه ندید وگرنه پایان خوبی براتون به همراه نخواهد داشت...

ان شاالله عاقبت به خیر بشید...

تصویر آسمان95

خدا رو شکر

اونایی که الکی پایین به من منفی میدادن حالا حالیشون شد؟؟؟؟؟؟؟؟ طرف میخواد بیاد خواستگاری!!!!

اما حالا میگم دختر وقتی نمیخواهیش ، چرا داری خودت رو آلوده اون میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟

پس فردا دیگه نمیتونی به زندگیت مشغول بشیا . با هر کس دیگه ای هم ازدواج کنی بازم اسیر همین می مونی

اگه دوستش داری بگو خب چرا مخالفت میکنی؟؟؟؟ بزار بیاد خواستگاری

تصویر الف
نویسنده الف در

البته بین ادعای خواستگاری با تحقق عملی این وعده و پا پس نکشیدن ایشون خیلی خیلی فاصله هست.
با حرف mr. Saad خیلی موافقم سربسته هرچی لازم بود اشاره کردن. در هر حال من با توجه به ادعای اخیر دوستمون که میفرمایند قصد ازدواج ندارن دیگه مشکلی نمیبینم که ما بخوایم بخاطرش ایشون رو راهنمایی کنیم. خانوم نازی شما پس بدون قصد ازدواج و تفریحی وارد رابطه ای شدین که نه از نظر من و نه از نظر خودتون هیچ پایان منطقی براش متصور نیست پس در انتهای این رابطه هر لطمه ای به شما و زندگی اینده تون وارد بشه متاسفانه تمام انگشت های اتهام سمت شماست. البته امیدوارم این لطمه وارد نشه ولی بارها اثبات شده که اگر اسلام چیزی رو منع میکنه صرفا میخواد از یک اسیب و صدمه جلوگیری کنه و اینکه من و سایر دوستان امیدوار باشیم شما به مشکل برنخورین مثل این میمونه که لیوان سم رو سر بکشید به نیت شفا و ماهم براتون دعا کنیم ک اون سم بهتون لطمه نزنه.
عاقبت بخیر باشید ان شائ الله.

تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

سلام

قبل از کامنت شما می خواستم بنویسم قضیه بوداره، اما نخواستم بیشتر مشوش کنم ذهن ایشون رو. موفق ترین آدمهایی که می شناسم هم سه تا شغل ندارن (از بیل گیتس بگیر تا اصغرآقا قصاب!) از کجا معلوم به خانواده ش گفته؟ ... خیلی سوالهای مبهم توی همین چند خطی که ایشون نوشتن وجود داره که توی این فضا جاش نیست که سوال و جواب بشه. انشالله که همه ظن های بد ما به خطا باشه ولی من فکر نمی کنم هیچ کدوم ما همچین ازدواج و رابطه ای که به جای خوب ختم شده باشه در اطراف خودمون دیده باشیم، مگر در صفحه حوادث روزنامه ها. بنابراین در مورد ایشون نباید مطابق یک کیس عادی شیوه عادی به کار برد.

تا خیر در چه باشد

تصویر نازیم
نویسنده نازیم در

ممنونم از نظرات همگی ....خیلی لطف کردین ک راهنمایین کردین..در مورد این متن طولانی و شاید خسته کننده بنده..رابطه ی جنسی ک در رابطه با اون صحبت کردم...چیزی مثل تجاوز نبود .امم قطعا بر روی شرعیات و خط قرمزها پا گذاشته شد..ولی خب ن حداقل در حد برداشت شما...اوضاع ب همین منوال گذاشت..و این اقا از من درخواست کردن ک نوع پوششم رو عوض کنم و چادری بشم..حتی از رابطه ی نزدیک من با افراد فامیل مثل شوهر خاله و غیره نارضایتی نشون داد ...و البته توضیحاتی ک راجع به افراد محرم و نامحرم داشتیم..با وجود اینکه بنظرم خودشون حداقل در دیداری ک داشتیم توجهی بهش نکردن...خب الان من هم متاسفانه در موقعیت بدی قرار گرفتم.ایشون اذعان داشتند ک راجع ب من با مادرشون صحبت کردن و منتظر اجازه ی من ..و بعدشم خانواده ام هستند.راجع ب موقعیت شغلی و هنرهاشون ک برای خیلی از دوستان سوال بود باید بگم چیزهایی بودند ک ب عینه دیدم..محل کارشون ...نوع کاری ک انجام میدن با ویدیوکال ..و البته نواختن ساز..و اطلاعات بینهایتی ک از کتاب های فلسفی و روانشناسی دارن...و خب من نمیدونم در مقابل درخواست ایشون برای انجام خواستگاری چ کاری باید انجام بدم..

 

تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

سلام
خدا نکنه یه فرد نوجوون سر و کارش به من بیافته. اونقدر می بندمش به باد نصیحت که قدر داشته هات رو بدون، ازشون استفاده کن و... اما بعدش که یه کم فکر می کنم می بینم که واقعاً گاهی توقع زیادی دارم ازشون. به این خاطر که مگه طرف چقدر سن داره؛ شاید مثل شما یه دختر هجده ساله باشه که خیلی چیزها رو خودش باید تجربه کنه تا آخرش بفهمه اصلاً نباید تجربه می کرده و کافی بود به تجربه و عقلانیت بقیه رجوع کنه! این رو گفتم که بدونید اگه که دیگران ملامت تون می کنند عمدتاً به خاطر خیرخواهی ه. خطر که نزدیک تر باشه یا شدیدتر بشه، هشدارها بیشتر و فریادها بلندتر میشه. کسی با شما دشمنی نداره.
با بیشتر دوستان موافقم مخصوصاً با حرف سرکار خانم الف که فرمودند دیگه چه خط قرمزی مونده که مشغول رعایت و صیانت ازش هستید؟! ایشون بهتر می دونند به فرض این که دور از جونتون ایشون حتی به شما تجاوز در بالاترین حد انجام بدن، باز هم در محاکم ایشون –حداقل به این جرم- محکوم نمی شن، بلکه شاید انگشت اتهام به سمت خود شما برگرده. این رو گفتم که بدونید از دید ناظرین، شما خاطی هستید. با این که خودتون رو باهوش و عاقل می دونید –که حتماً هم اینطوره- ولی باز هم راه رو اشتباه می رید. پس می بینید که هوش و عقل وقتی که ازشون استفاده نشه، داشتن و نداشتنشون یکیه.
 

تصویر الهه نازززز

خیلی عاقل و زیرک هستی که به اولین جنس مخالف که رسیدی دل بستی.
بعد هم با رعایت خط قرمزها باهاش رابطه جنسی برقرار کردی.
خیالت راحت باشه که این آقا فقط دنبال سو استفاده هست.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

به نظر میرسه توهم هوش بالا رو داری شما. ولا اولین بار بود شنیدم یکی اولین بار رابطه برقرار کرده باشه . اینایی که بی بند و بار هستن هم اولین بار کاری نمیکنن. 
اینقد به خودت سختی نده طرف جلو نمیاد پسرا الان خوب بلدن چجوزی بپیچونن با وعده ازدواج میاد جلو و با مخالفت سوری خونواده هم تموم میشه . شما هم که میگی خودش میخواست و عاشق بود خونوادش نذاشت تازه تا اخر عمرتم تو فکرشی که عجب عاشق سینه چاکی رو از دست دادی.  بهر حال فک نمیکنم چند تا راه جلوت باشه یه راه داری اونم اینکه بهش بگی بیاد خواستگاری اگرم بهونه اورد بدون جریان چیه. بابام مخالفه؟ مامانم مخالفه؟ شرایط کاریم جور نیست؟ چند ماه دیگه میام؟ یه فرصت بهم بده؟ تردید دارم؟ اینا همش بهونه های پسرونه هست. یکی نیست از اینا بپرسه اون موقع که همچین کاری میکردی فکر رضایت والدین بودی که حالا بدون رضایت اونا نمیتونی ازدواج کنی؟.  در نهایت اگر دیدی هر کدوم از حرفای بالا رو زد به مامانت بگو جریان رو از ریز تا درشت رو.
 

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست بزرگوارم.
اول اینکه این هیجانات و اسطوره خطاب کردن یه شیاد اینترنتی تا حدودی با توجه به شرایط سنی شما قابل درک هست و از طرفی خودم فکر میکنم با توجه به همین شرایط سنی و تمایل به باور کردن این ادم ذهن شما تلاش خیلی زیادی میکنه که راهنمایی های مشاور محترم و سایر دوستان رو که فقط با هدف باز کردن چشمتون و جلوگیری از تباهیتون هست رو نپذیره یا توجیه کنه یا فکر کنید ما نمیفهمیم چقدر اخلاص تو رابطه شما هست و ماجرای شما با بقیه داستان های عاشقانه ( کاذب) فرق داره. اینارو میدونم ولی منم از سر وظیفه حرفم رو میزنم.
میفرمایید با ادم بسیار مومن و مقیدی تو اولین دیدار رابطه جنسی برقرار کردید و بعدش هم نوشتین رابطتتون در عین رعایت خط قرمزها صمیمیت خاص خودش رو پیدا کرد.
خودتون بشینید این عبارت رو قضاوت کنید.این ادم دقیقا به چی مومن و مقیده؟ به مسلک لائیک ها دگ قطعا. چون اسلام که جایی ننوشته تو اولین دیدار.... تا ایشون به این دستور اسلام مقید باشه. بعد شما دقیقا چه خط قرمزی رو رعایت کردین بعد از برقراری رابطه؟ قرمز ترین خط همین برقراری رابطه بوده ک شما رعایتش نکردین دیگه چه خط قرمرزی مونده؟
خواهر گلم خیلی خوبه که این سوال برات پیش اومده ک چرا شما رو انتخاب کرده. جواب این سوال هم اینه که ضمن عرض پوزش به این خاطر که شما اون سطح از سادگی که ایشون بهش نیاز داره رو دارید که هنوز هم متوجه نشدین هدف این ادم از اون همه وقت گذاشتن برای شما همون رابطه ای بوده که تو اولین ذیدار برقرار کردین. این ماجرای سه تا شغل خوب و خانواده خوب و...... رو هم باور نکنید البته اگر بر فرض محال واقعیت هم داشته باشه به کارتون نمیاد چون شما هیچوقت به عنوان همسر وارد زندگی ایشون نخواهید شد.
دوست عزیزم اینکه الان خودتون رو گول بزنید و با این شیاد به اوج برسید خیلی شیرینه واقعا هم شیرینه ولی روزی که از اون اوج با بدترین وضع سقوط کردین متوجه خواهید شد چند روز خوشی کاذب ارزش این درد رو نداره.

تصویر سروناز20

چه بازی خوردی ازش........!!! حقه باز خدا میدونه تا حالا چندتا دخترو مورد سواستفاده قرارداده .....

تصویر miss..merida

ازدواج بااین فرد میشه غلط اندر غلط..کسی که تو اولین قدم رابطه برقرار میکنه
ایا ممکنه با فرد دیگه  وارد رابطه نشده باشه ؟ایا ممکنه ادم موجهی باشه ؟قابل اعتماد ممکنه باشه؟
بخاطر اون رابطه و خدشه دار شدن معصومیت شما ایا حاضرید  با یه اشتباه دیگه این اشتباهو بپوشونید؟
این فرد بفرض اینکه بیاد که نمیاد!خواستگاری ایا پدر خوبی میشه برای اون بچه ؟
امیدوارم برای تکمیل حقه بازیش یه فیلم هندی درام بازی نکنه .
 

تصویر zm@45
نویسنده zm@45 در

عجب کاری کردی!!!!
رابطه جنسی اونم در دیدار اول؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سریعتر موضوع رو با مادرت در میون بزار...البته قبلش به این اقا بگو برای خاستگاری اقدام کنه مطمئنا شما میتونی مادرتو راضی کنی به ازدواج.
هرچند من بعید بدونم این فرد بیاد خاستگاری...اگه نیومد اونوقت با خانواده ات مطرح کن که چه اتفاقی افتاده.

تصویر آسمان95

اشتباه کردی اول باید میکشوندیش با خانواده بیاد خواستگاری نه اینکه مفت خودت را بهش بفروشی . جلوی ضرر رو هر وقت بگیری منفعته
بهش بگو اگه راست میگه زود بیاد خواستگاریت

تصویر miss..merida

سلام
خانمی ادمای مجازی برا دنیای مجازی خوبن !نه بیشتر..
کسی که مومنه میاد این کارو اونم قبل از ازدواج انجام میده ؟ !!! تو کدوم دین و مذهب این امر اومده ؟نه فقط اسلام که هر دین دیگه ای هم این عمل رو قبل از بستن پیمان ازدواج ناپسند میدونه ..
هرکسی تو فضای مجازی که میادمیشه دکتر ومهندس و هنرمند قهار..!
من نمیدونم شما به چه عقل و خردی دل به مردی بستید که وقحیانه ترین کار ممکن رو قبل از ازدواج انجام داده. بازم میگه مومنه..
همش تناقضه .
اگر واقعا بفکر خودتون خانوادتون ابروی خودتون  وخانوادتون هستید ابدا دیگه ن سراغش برید نه چیز دیگه .شیطون همیشه به اون شکلی که تو کارتون ها هست با تمثیل های وحشتناک سراغ ادما نمیاد گاهی میشه شبیه خوده ادما تو قالب یه ادم میاد...
دعا میکنم خدا بحق بهترین فرستاده هاش کمکتون کنه .
موفق باشید

 

تصویر s.saeed
نویسنده s.saeed در

سلام. واقعا ناراحت شدم خیلی قلبم درد گرفت ، که اون آقا چطور از اعتماد و جوانی شما سو استفاده کرده .

شما چطور حرفهای این آقا رو باور کردید؟ اون فقط از روی تجربه های زیادی که در اغوای دختران بخت برگشته بدست اورده میدونسته که شما دوست دارید چه حرفهایی رو بشنوید و بهتون همونهارو میگفته...

مادرتون مشاور هست و درک درستی تو این قضیه داره حتما باهاش صحبت کن ...

شما میگید اون مومن بوده ! انصافا یه آدم مومن چنین کاری میکنه ؟ حتی اگه آدم بی خدایی هم باشه اگه قصدش ازدواج بود اینکارو باهاتون نمیکرد....

ان شاالله خدا مشکلتون رو حل کنه.
 

تصویر نازیم
نویسنده نازیم در

بله کاملا صحبت های ارزشمندتون رو قبول دارم..چرا که خودم هم فکرمیکنم تمام هوش و استعدادم فقط در زمینه ی ریاضیاته ن چیز بیشتر..و ظاهرا بی احتیاطی های خیلی زیادی کردم..

متاسفانه نمیتونم بااطرافیانم راجع بهش صحبت کنم..امیدو

ارم بفهمین منظورمو....

درهرصورت ممنون از راهنماییتون

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری و مشاوره متشکریم
گاهی اوقات ممکن است کنجکاوی زیاد باعث دردسر شود و گاهی اوقات واژه « من می توانم» به درستی تفسیر نمی شود و شخص با اعتقاد به من می توانم خودش را به هلاکت می اندازد شخصی تعریف می کرد: موتور سواری تصادف کرده بود کمکش کردم بلند شد بعد ابراز کرد مشکلات توانی دارد و پیش روانشناس می رود خلاصه سوار موتور شد و هی گاز می داد و می گفت من می توانم و همین طور به سرعتش اضافه می کرد که از پل رفت پایین ...(ظاهرا روانشناس یاد داده بوده که هر لحظه و هر کجا بگوید من می توانم)

شما متاسفانه بدون احتیاط رفتید جلو و با اعتقاد به اینکه هیچ اتفاقی نمی افتد به بدترین شکل ممکن رفتار کردید و تن به کاری دادید که شاید افراد خیلی ضعیف تر از شما هم چنین کاری نمی کردند.
کاربر گرامی فضای گل و بلبل دنیای مجازی با دنیای بیرون خیلی تفاوت دارد امید است این مسائل را از مادر گرامی تان که هم مشاور هستند و هم با تجربه یاد بگیرید. توجه به نکات ذیل هم خالی از لطف نیست.
متاسفانه امروزه افراد زیادی در فضای مجازی ادعای مشاوره دارند که 90 در صد از این افراد با الف ب  مشاوره هم آشنا نیستند و ان ده درصدی که واقعا در فضای مجازی به عنوان مشاور فعالیت دارند یا وابسته به سازمانی هستند (مثل گروه ما) که هیچ ارتباط برون سازمانی با کاربر ندارند و تنها به صورت افلاین و یا انلاین کنترل شده و ضبط شده فعالیت می کنند یا اینکه افرادی هستند که مجوز درمان و روانشناسی دارند که این افراد تنها هدایت می کنند به دفترشان و بیکار نیستند دو ساعت با فرد ناشناس در فضای مجازی چت کنندچرا که یک روانشناس برای یک جلسه درمان کمتر از 50 هزار تومان ( در کوچکترین شهر) دریافت نمی کند و شاید کارش ده دقیقه طول بکشد چرا باید دو ساعت به یه فرد ناشناس به طور رایگان مشاوره ارائه کند؟ شما گفتید فرد باهوشی هستید ولی نمی دانم چرا توجهی به این مطالب نکردید!

مسئله بعد اینکه اکثر مطالب بیان شده در فضای مجازی دروغ هستند و کمالاتی که شما از این فرد نام بردید شاید یک هزارمش هم در وی نیست شما گفتید وی فردی مومن و متعهد هست که جای بسیار تعجب دارد و این حرف شما توهین به افراد مذهبی هست چرا که این چه فرد مذهبی هست که یک دختر معصوم را فریب داده و ازش بهره برداری جنسی نموده است؟! لطفا در استخدام الفاظ دقت کنید
اگر شما از وی دعوت به ازدواج هم نمایید من معتقدم یا جلو نخواهد آمد و بهانه می اورد یا اینکه با نهایت تاسف خواهید دید به جای اسطوره با یه فرد بیهوده و الاف یا حتی قاچاقچی و خائن طرف هستید...
این قضیه را حتما با پدرتون در میان بگذارید و ازش کمک بخواهید تا جلو ضرر عظیم یا حتی خطر جانی تان گرفته شود در هر صورت مراقب باشید و با کمک بزرگترها و مشاوره خوب این مسئله را حل کنید.
موفق باشید
 

تصویر نازیم
نویسنده نازیم در

خیلی ممنون برای راهنمایی خوب و مفیدتون..این فرد روانشناس نیست...دانشجوی فوق رشته ی روانشناسی و خب با این ک رشته ی کارشناسیشون متفاوت بوده ...بهرحال این هم کاملا درسته ک این فرد هیچ لزومی نداشته ک این همه وقت برای من بذاره......متاسفانه در مورد این ازدواج قضیه برعکس شده..من با توجه به شناختی ک از خانواده و اطرافیانم دارم وخب امادگی ک خودم برای ازدواج ندارم..مخالفم ..ولی ایشون ظاهرا با خانوادشون در میون گذاشتن و منتظر من هستند..

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

به جناب اسمان 95
با سلام

اولا ایشون به بدی کارش پی نبرده و فعلا اون فرد را به عنوان اسطوره قلمداد می کنه ثانیا دعوایی در کار نیست و ما فقط زنگ خطر را براش به صدا در اوردیم ثالثا اینکه گفتم خواستگاری نمیاد: این حرف حاصل 6 سال مشاوره و کار در فضای مجازی بود عرض کردم البته خب ممکن هم هست نظرم اشتباه باشد

اما راهکار این است که مسئله به این بزرگی اول با بزرگتر ها مطرح شود و الا آسیب های بسیار بیشتر از این بهش می زند

تصویر آسمان95

خب حالا این باید چیکار کنه؟؟؟
میدونیم کارش بده.همین بره به مامان باباش بگه؟!!اگه این روش میشد به مامانش بگه که از اول میگفت!
اینکه بیایم همش دعواش کنیم که نشد راهنمایی!!
حالا شما از کجا به این نتیجه رسیدید واقعا طرف الاف هستش؟؟؟!
از کجا میگید اگه دعوت کنن بیاد خواستگاری حتما نمیاد؟
حداقل اول پیشنهاد بدین بیاد خواستگاری شاید اومد .اینجوری که بهتر هستش. آره منم میگم بعیده بیاد اما این که نشد کار ما غیب گویی کنیم