افسرده و غمگینم

12:11 - 1401/04/09

من چند وقتیه نمیدونم چم شده با کوچک ترین حرفی از دست دیگران ناراحت میشم یا بی دلیل یهو یه غمی که نمیدونم از چیه میاد تو دلم میشینم گریه میکنم حوصله هیچ کاری و ندارم و هی میخوابم که وقتم بگذره صبح که از خواب بیدار میشم با خودم میگم اه باز یه روز دیگه.

مامان بابام هر روز سر هر چیز کوچیکی باهم دعوا میکنن نمیدونم چرا من میترسم میرم تو اتاق گریه میکنم.

حتی دیگه حوصله دوستام و هم ندارم و آفلاین شدم که بهم پیام ندن.

خانواده ام هم زیادی تو کارم دخالت میکنن، از نظر اونا من توی کوچک ترین مسئله زندگیم هم حق انتخاب ندارم و باید اونا تصمیم بگیرن.

معمولا باهام بد حرف میزنن و منم عصبانی میشم از دستشون و کنترل خودم و از دست میدم پرخاشگر میشم.

با کوچکترین سر و صدایی اعصابم خورد میشه.

خودم احساس میکنم افسردگی دارم ولی مطمئن نیستم.

من قبلا اینجوری نبودم تو خونه همیشه صدای خنده هام پیچیده بود ولی الان از صبح تا شب بی حوصله تو اتاقم میشینم گوشی میگیرم دستم یا میخوابم.

برای تابستون خیلی برنامه چیده بودم، باوجود اینکه هدف گذاری هم کردم ولی انگیزه درس خوندن ندارم.

ی غمی همیشه تو دلمه که هر چی فکر میکنم نمیدونم از چیه سعی میکنم خودمو شاد کنم ولی یهو دوباره یادم میاد میشینم گریه میکنم.

خسته شدم انقدر گریه کردم زیر چشام گود افتاده.

البته میدونم مقداریش به خاطر درد دوری از بهترین افراد زندگیمه ولی بقیش و نمیدونم.

چیکار کنم به نظرتون؟!

در ضمن دختر 14 ساله ای هستم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/213107
تصویر توفیقی

سلام علیکم

از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم

شما به عنوان یک دختر نوجوان که در این سن، پرشور و نشاط بوده اما الان احساس غم و ناراحتی می کنید برایتان ناخوشایند است و دوست دارید از این حالت بیرون بیایید و حس و حال خوبی را تجربه کنید.

این حس و حال غم و افسردگی اگر چه دلایل متعددی ، از جمله افکاری که توی ذهنت میاد، اختلافاتی که بین والدین شما اتفاق میافته و ... میتونه داشته باشه اما توی این سن به خاطر تغییرات جسمی و هورمونی که برای نوجوان میافته  بسیاری از نوجوانان این حس و حال را تجربه می کنند. البته این مساله که خیلی از نوجوانان این مساله را تجربه میکنند به این معنا نیست که بگیم خب اشکالی نداره و عادیه! نه بلکه باید با این حس و حال بد و منفی مقابله کرد و آن را اصلاح نمود.

خب حالا چجوری میتونید با این حس و حال مقابله کنید چند نکته و راهکار خدمتتون عرض میکنم باید دنبال کنید:

الف: تا آنجایی که میتوانید در فعالیتهایی که مستلزم مشارکتهای گروهی است شرکت کنید.(جمع دوستانه، اقوام، مجالس مذهبی، کلاسها و فعالیتهای مهارتی و هنری و ورزشی و...)حتما در طول روز برنامه داشته باشید، وقتی کسی افسرده میشه به اصطلاح دستش به هیچ کاری نمیره و همین باعث میشه بیشتر از فعالیتها کناره گیری کنه و بیشتر افسرده میشه پس راه مقابله با افسردگی اینه که یه خورده با این بی حوصلگی مقابله کنه و کارها و فعالیتهایی رو حتما انجام بده.

ب: با برنامه ریزی به زندگی خود تنوع بدهید.

ج: سعی کنید با مادر و پدرتان با مهربانی برخورد کنید و رابطه ات با آنها بیشتر کنی، وقتی با مادرت ارتباط برقرار میکنی حس و حالت رو بازگو کن، از اینکه از اختلافاتشون ناراحت می شی و گریه میکنی بگو و در عین حال به این نکته هم توجه داشته باش که مشکل اونها را به خودت ربط ندی و در قبال اختلافاتشون خودت را مسئول ندونی و حلش رو بذار به عهده خودشون.

د: سعی کنید هنگام احساس غم وتنهایی افکار خود را شناسایی کنید و آنها را بررسی نمایید. خیلی از وقتها حس و حال ما به خاطر افکاری هست که ناخواسته توی ذهن ما میگذره، وقتی حس و حالت خوب نیست به خودت بگو «همین الان چی از ذهنم گذشت» فکرت را شناسایی کن و سپس اون فکر را اصلاح کن، مثلا من احساس غم میکنم به ذهنم مراجعه میکنم میبینم توی ذهنم این تصویر هست که «من برای چی دنیا اومدم؟ من ارزشی ندارم» حالا روی همین جمله کار میکنم و علت خلقت و هدف زندگیم رو شناسایی میکنم.

ه: در فعالیتهای خود ببینید کدام یک از آنها حس و حال شما را بهتر میکند تعداد آنها را بیشتر کنید.

و: در برخی موارد احساس غم و تنهایی برخاسته از برخی رفتارهای اشتباه و حتی گناهان و... میباشد که بعد از انجام آنها حس غم وتنهایی ایجاد میشود  در این شرایط باید با ترک و جبران اشتباهات گذشته بر این حس بد غلبه کنید.

ز: گاهی اوقات دوری از خدا و معنویات به انسان احساس غم و تنهایی دست میدهد، میتوانید با برقراری ارتباط بیشتر با خدا و اهل بیت و شهدا و داشتن برنامه های معنوی نیز بر این حس غلبه کنید و حس خوبی پیدا کنید.

اگر با انجام کارهای ذکر شده همچنان احساس افسردگی و غم داشتید لازم است به صورت تخصصی توسط مشاور حضوری درمان را دنبال نمایید.

در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید در خدمتتان هستم.

موفق باشید.