این حکمت را چگونه می توان تفسیر کرد

09:04 - 1400/05/02

سلام
ببخشید با توجه به حکمت ۳۷۹ نهج ابلاغه درباره روزی،حضرت علی علیه السلام فرموده اند:در آنچه روزی توست هیچ خواهنده ای برتو پیشی نگیرد وهیچ غلبه کننده ای برتو غالب نشود وآنچه برای تو مقدر شده در رسیدن به تو درنگ نکند. این حکمت را چگونه می توان تفسیر کرد در حالی که در جامعه افرادی حق دیگری را به ظلم می خورند آیا این حقی که به ظلم از آنها گرفته شده است قسمت آنها نبوده است .
اگر نباید غصه روزی را بخوریم پس چرا بعضی ها از گسنگی وفقر میمیرند ویا در عذاب هستن.
من به حقانیت حضرت علی علیه السلام ایمان دارم وفقط برای این که این حکمت را درست متوجه بشم وجواب سوالم را بگیرم پیام دادم ممنون.

--------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/176338

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 0 =
*****
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت کاربر گرامی

قبل از فهم یک روایت باید توجه داشت که روایت در چه زمینه ای و در صدد بیان چه مطلبی است. این مهم، ممکن است با قرائن پیشین یا پسین کشف شود.

حضرت در صدد بیان زشتی طمع و حرص بر دنیاست. حضرت با ذکر این نکته و قاعده تربیتی، در جهت اصلاح نحوه بینش افراد به مسائل مادی می خواهند جلوی حرص و طمع آدمی را بگیرند. و اصلا حضرت در صدد بیان مواردی که فرمودید نیست. معلوم است کسی که روزی دیگران را به ظلم می خورد ظالم است و عذاب به همراه دارد. معلوم است کسی که به فرموده قرآن مال یتیم را می خورد در واقع آتش می خورد. خود حضرت مگر نفرمودند که به خدا قسم حاضر نیستم دانه ای را از مورچه به ظلم بگیرم!؟

ضمن اینکه حضرت باز هم در صدد انکار لزوم زحمت برای کسب روزی نیستند. چرا که اصلا بحث در این وادی نیست. در جملات پیشین می توان متوجه شد که بحث در مورد طمع و زیاده خواهی انسان است، و لا غیر.

گفتن این نکته هم خالی از لطف نیست که رزق دو نمونه است: قطعی و معلق

رزق قطعی نظیر ارث، و رزق معلق متوقف بر تلاش و زحمت و همچنین بعضی رفتارهای آدمی است که بر کم یا زیاد شدن رزق مؤثر است.