بازیگران فیلم فتنه گران

بسم الله الرحمن الرحیم
 
تازه وارد بسیج دانشجویی شده بودم. سرگروهی یک حلقه عام بهم محول شد. تازه وارد بودم و ذهنیت درستی نداشتم.
تو همون جلسه اول زدم به امر به معروف و نهی از منکر... بچها رو میگی همه
دیگه رفتن پشت سرشونم نگاه نکردن...
 
ترم بعدش حلقه قبول نکردم. می گفتم من مال سرگروهی نامناسبم.
اواخر ترم، تو فرجه ها بود که رفتم تو وایبر و تو یه گروه فوق مذهبی (بخون الکی مذهبی) عضو شدم. بعد حدود یه هفته به پوچی تو این گروه ها بودن پی بردم.
گفتم : جایگزین؟ دیدم عقلم گفت : صالحین ...
"صالحین" شد معمای ذهنیم ...
***
نزدیکای 9 دی بود. تلوزیون آشوبا رو نشون می داد... یادم افتاد شنیده بودم خیلی از سرکرده های آشوبا قبلا مسئولیت برگزاری پارتی های ماهانه رو داشتن!!..
تا حالا واسم نیفتاده بود... یعنی پارتی می تونه اهداف سیاسی شون رو تامین کنه!...
پارتی مال کدوم قشر؟
ذهنم جامعه رو 4 قسم کرد :
1ـ افراد شیفته انقلاب و نظام که در این راستا فعالیت می کنند.
2ـ افراد علاقمند به دین و نظام اسلامی که دوست دارند سبک زندگیشون اسلامی باشه اما نمی تونن خلاف موج و خواسته نفس حرکت کنند.
3ـ افراد بی علاقه به دین و نظام اسلامی که سبک زندگی اسلامی را مسخره و بی اساس می دانند اما کاری به سیاست و.. ندارند.
4ـ افراد معاند نظام که سعی در ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی و جایگزین کردن نظام سکولار در جامعه را دارند.
قشر چهارم رو قشری بیشتر سرمایه گذاری کرده که به خودش نزدیک تره... اون جور که قشر سوم دوست داره و با اون چیزی که جذب می شن جلسه می گیرند. میگن پارتی.. آآآآی ی میریزه قشر سوم... نمی گن نشست بصیرتی با موضوعیت براندازی نظام ! یا حلقه صالحین با محوریت فلان!...
میگن جشن بگیریم حال کنیم. بعد چند جلسه پارتی (نه جلسه اول، وقتی که جذب صورت گرفته) تو یکی از پارتی هاشون چند نفر تو جمع دوستانشون یه خبر کذبی یا شاید درستی که میتونه افراد رو به نظام بدبین کنه میگن. (این فکولیا هم که نمیرن واس تحقیق که! میگن راس میگه)
اینها تکرار میشه...
طرف حساس میشه ... غیرتی میشه...
میشه خرداد 88
از حس عدالت خواهی و... جوان سو استفاده میشه .... : میگن حقتو خوردن بریز تو خیابون بگیر...
حالا طرف از جامعه ای که تو این مدت بهش بدبین شده تقلب رو انتظار داره... باور می کنه  و اینا میشن بازیگران فیلم فتنه گران ...
 
خوراک فکری مسموم میتونه زندگی افراد و در پی اون جامعه رو به خطر بندازه...
 
از ترم بعدش کارو شروع کردم: بچها بعد امتحاناته وقت داریم سرما بخوریم بریم بیرون بستنی بزنیم تو رگ جیگره حال بیاد... حالا تو بگو بخندامون میگیم آداب و سیره معصومین در مورد غذا خوردن رو ... بچها این هفته تولد فلانیه بریم امامزاده جشن تولد، حالا میگیم سیره معصومین در مورد برخورد با دوستان رو. جلسه اول 13 نفر ؛ جلسه دوم 17 نفر. این جوری نمیشه باس 2 حلقشون کنیم...