با سلام
من دختر 26 ساله ای هستم که بخاطر موقعیت شغلی مجبور شدم در شهر دیگری و دور از خانوادم زندگی کنم.
حدود 4 ماه پیش اتفاقی برای من افتاد که حدود 10 روز بعد حل شد.
اما بعد از اون من دچار مشکل معده شدم و به پزشک مراجعه کردم و گفتن معده ام به شدت عصبی و حساس هست. داروهای معده و آرام بخش برای من تجویز کردن بعد از دو ماه مشکل معده ام حل شد اما همچنان اضطراب و استرس همراهی ام میکند تا الان.
در طول روز ضعف و بی حالی به سراغم میاد و به دنبال این حالت ها استرس و دل نگرانی که حتی نمیدونم چرا اینقد میترسم از این ضعفم.
من قبلا خیلی آدم پر انرژی و خوش بین به همه ی اتفاق های اطرافم و مدام احساس خوشبختی میکردم و از کوچکترین مسائل لذت میبردم
ولی الان همش میترسم همش به مرگ فکر میکنم و حتی نسبت به زیبا ترین اتفاق ها هم حس خوبی ندارم و فکر میکنم قراره اتفاق بدی بیوفته
لطفا منو راهنمایی کنید ممنون میشم.
عرض سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی
حضور ارزشمند شما را در سایت اندیشه برتر خوشامد میگویم. از اینکه به ما اعتماد بفرمودید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، ممنونم.
خواهر بزرگوارم، شما از اینکه احساساتی مثل ترس و اضطراب و ... دارید ناراحت هستید و در عین حال از خود متعجب هستید که چرا قبلاً اینگونه نبودید؛ ولی اکنون در حال تجربه احساسات متفاوت از گذشته هستید. به شما حق میدهم و حال شما را میفهمم. از این رو از شما میخواهم به مطالب و نکات زیر دقت فرمایید.
اینطور که متوجه شدم 4ماه پیش اتفاقی برایتان به وجود آمده که شما بعد از آن احساسات متفاوت از گذشته را تجربه میکنید. بررسی کنید آیا قبلاً هم این حالات را هر چند کم داشتید؟ اینکه بی دلیل ناراحت شوید و یا بی دلیل نگران شوید؟ یعنی میتوان گفت که قبلاً هم بوده؛ اما اکنون با وجود این اتفاق این نگرانیها بیشتر شده؟
به طور کلی داشتن اضطراب به حد کم در همه انسانها طبیعی است و تا حدی این مقدار کم پیشرونده است. مثل نگرانی از سرما خوردن در فصل سرد. این نگرانی کم باعث میشود ما در زمستان و فصل سرد لباس بیشتری بپوشیم. یا ترس از حیوانات درنده. این موجب میشود که در بیابان تنها نرویم. اما اگر این ترس و نگرانیها زیاد شوند به حدی که فرد اصلاً در زمستان به بیرون نرود یا در زمانهای معمولی به دلیل ترس از حیوانات درنده به بیرون نرود و یا خوابش به هم بریزد و کابوس ببیند، این نوع ترس و اضطراب بی دلیل است و باید بررسی شود و درمان شود. یا اینکه ما نگران هستیم که نکند برای اعضای خانواده اتفاقی بیفتد در حالی که دلیلی برای این مورد وجود ندارد. این هم جزو مواردی است که باید بررسی و درمان شود. به نکات زیر توجه بفرمایید:
1-پذیرش؛ به خودتان سخت نگیرید. خود را بابت چنین احساسات متفاوت از گذشته سرزنش نکنید. چون زمانی که شما خودتان را سرزنش میکنید یعنی میخواهید داشتن این احساسات را در خود انکار کنید و یا دور کنید. در حالی که طبیعی است هر انسانی که دچار مشکل و یا بحرانی میشود، ناراحت شود و یا دچار هیجاناتی شود که قبلاً نداشته. اما مهم است که در ادامه راه آیا میخواهد به همین صورت بماند یا در صدد حل باشد و یا آن را در خود بپذیرد.
2- نگران نباشید یکی از پیامدهای اضطراب و ناراحتی و غم اثرگذاری روی بدن به خصوص در دستگاه گوارش و همچنین ضعف در کل بدن است. یعنی زمانی که شما مسائل روانیتان حل شد این مشکل نیز حل میشود. سعی کنید از غذاهای فستفودی و مانده و یا دارای رنگهای مصنوعی خودداری کنید.به طور کلی تنظیم الگوی صحیح خواب و تغذیه به کاهش اضطراب کمک شایانی میکند.
4- اعمال تنشزدایی و تنفس عمیق را تمرین کنید. این مورد به رهاسازی عضلات دچار تنش شما کمک میکند.
5- فرمودید در شهر دیگری شاغل هستید. در نظر داشته باشید زندگی دور از خانواده معایبی دارد که افراد خصوصاً دخترها بیشتر دچار آن میشوند. به همین دلیل اگر امکان جابهجایی وجود دارد که شغلتان را جابهجا بفرمایید و اگر امکان ندارد سعی کنید روی پذیرش و همچنین مراقبت از جسم و روان خود بیشتر تمرکز کنید. یعنی در کنار کار حتماً خود مراقبتی هم داشته باشید. چون ممکن است شما به دلیل کار زیاد دچار فرسودگی شغلی شوید و این به روانتان آسیب بزند به حدی که زودرنج شوید و احساسات منفی را مدام تجربه کنید.
7- حتماً به صورت حضوری از یک متخصص استفاده کنید. به مشاور مراجعه بفرمایید تا ایشان بهتر شما را راهنمایی کنند.
8- فهرستی از توانمندیهای خود را تهیه کنید و به دیوار اتاقتان بزنید. همچنین در صدد افزایش آنها باشید.
9- از محرکهای استرسزا دوری کنید.
10- با اعضای خانواده بیشتر ارتباط تلفنی برقرار کنید و اگر شرایط دیدار حضوری دارید به پدر و مادر خود بیشتر سر بزنید.
11- اگر دچار کمالگرایی هستید توصیه میکنم هرچه زودتر در صدد رفع آن باشید.
12- - برای آرامش خود حتما از نیروی معنوی درون خود بهره ببرید و از امدادهای الهی کمک بخواهید. مثلا رابطه بهتری با نماز برقرار کنید که خداوند منبع تمام آرامش و خوبیهاست.
سؤالی بود در خدمتم. انشا الله همیشه موفق باشید.
سلام و ادب
سؤال شما در صف پاسخگویی قرار گرفت