با همسرم خیلی قهر می کنم !

09:30 - 1400/09/15

سلام میشه در مورد آثار و تبعات قهر کردن بگید 
من یه مدتی هست بعد از فرزند دوم 
متاسفانه دچار این رذیله اخلاقی شدم 
و زود به زود به بهانه های مختلف ، با همسرم قهر میکنم.
و هردفعه ایشون برای آشتی پا جلو می‌گذارند
ولی میخوام تبدیل به عادت نشه 
میشه راهنماییم کنید ممنونم 

 

 

----------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum  
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/192888

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 7 =
*****
تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما کاربر گرامی

چند نکته عرض می شه امیدوارم مفید واقع بشه

1- خیلی خوبه که ملتفت هستید که تا حدودی در این مشکل سهیم هستید و بخاطر همین از عادت شدن این رویه، دغدغه دارید. قهر کردن و کدورتهای زناشویی امر عادی است ، اما اینکه بقول شما بهر بهانه ای زیاد زیاد قهر می کنید، جایی از کار ایراد داره

2- اینکه به بهانه های مختلف و زود به زود قهر می کنید ممکنه در اثر دلخوری ای باشه که قبلا اتفاق افتاده، یا خورده کدورتهایی است که در ذهن شما لانه کرده و جمع شده که با این ذهنیت منفی که در ذهن شما حضور داره (هر چند بهش التفات ندارید) باعث میشه منتظر یه جرقه  و مساله ای باشید تا با قهر بخواهید اعتراض خودتون رو نشون بدید. دراین صورت باید ذهنیت خودتون رو نسبت به شوهرتون عوض کنید. خوبیهاشو ببینید و لیست کنید تا غلظت ذهنیتهای منفی در ذهنتون کم بشه. با تصورو تجمیع خوبیهای شوهرتون ، باعث میشه یک شوهر دوست داشتنی در ذهنتون مجسم میشه. و تحمل شما در مقابل یک شوهر دوست داشتنی که شما رو دوست داره و شما هم ایشون رو، بالاتر میره. چون دوستش دارید به نظر مخالفش احترام میزارید. و گاهی به خاطر همین دوست داشتن از نظر خودتون خواهید گذشت حتی اگر حق با شما باشه.(مگر اینکه یک تصمیم بزرگی باشه که شما درست بودن اون رو محرز می دونید و زندگی تون رو تحت تاثیر قرار میده)

اگر بخوام در نوشتن لیست کذایی بهتون کمک کنم ، و یکی از خوبیهای شوهرتون رو بهتون گوشزد کنم، میگم که شوهرتون غرور نداره. همسرشو و زندگی خودشو دوس داره. بخاطر همین پیش قدم میشه و در جهت اصلاح روابط قدم برمیداره (چیزی که در بین مردها معمولا اتفاق نمی افته) بقیه اش با شما

در این مورد شوهر شما گوی سبقت رو ربوده. امام صادق ع می فرماید:  رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً احْسَنَ فیما بَینَهُ وَ بَینَ زَوْجَتِهِ؛ خداوند رحمت کند بنده ای را که به نیکی بین خود و زوجه اش رفتار می کند.

به این نکته اساسی توجه داشته باشید که معمولا زن و شوهر در روابط زناشویی نوعا از ذهنیتهاشون فرمون می گیرن نه واقعیت. خیلی از زن و شوهرها با توهم سروکار دارن و این توهمها منشا رفتارهای خارج از حیطه خواهد شد. ذهنیتهایی که از سوءبرداشتها،بزرگنمایی ها، عدم عدالت بین جرم و جزا، ذهنیتی که دیگران با دخالت در امور یک زن و شوهر ایجاد می کنند و ...!خیلی ها اگر این ذهنیتهای منفی و نابجا رو از حیطه ذهنی خودشون پاک کنند تازه متوجه می شن همسرشون یک همسر دوست داشتنی است، چیزی که عمری رو در توهم بسر می برد.

3- عامل دیگه ایی که ممکنه شما رو خیلی زود از کوره بیرون کنه، ضعیف شدن بُنیه روحی شماست. اینکه تحمل کوچکترین مساله ای رو ندارید از بزرگ بودن اون مساله نیست بلکه از ضعیف بودن قوت روحی شماست. بخصوص بچه داری و حوصله زیادی که ازاین بابت هزینه کردید ومی کنید ممکنه دخیل باشه و آستانه تحمل شما رو پایین آورده باشه. در این صورت دو توصیه می شه

* توجه به معنویت و ارتباط معنوی، هم بهتون آرامش میده و هم روح شما رو توسعه میده. شاید دیده باشید وقتی از یک مراسم مذهبی (مثل هیات و ...) خارج میشید اهمیتی به مسائل پیش پا افتاده نمی دید. در دنیای خودتون هستید و دوس ندارید از این دنیا تا اونجا که ممکنه خارج شده و وارد تنشهای زندگی بشید. در روایت هست کسی که ایمانش زیاد شد، محبتش نسبت به همسرش زیاد تر میشه. ازاون طرف هم روایت داریم کسی که از خود و منیّت خودش بگذره و رفتارش رو با همسرش نیکو کنه بر ایمانش افزون خواهد شد.

*از خودتون به نفع خودتون بگذرید. که البته سخت هستش و نیاز به تمرین داره. من مادامیکه به خودم اهمیت میدم، به نفسانیاتم اهمیت میدم، اگر ببینم منافع من (نفسانیات من، غرور و منیّت من) داره به مخاطره می افته، واکنش نشون می دم. اما اگر برای خودم "خودی" قائل نباشم،نسبت به خودم بی تفاوتم . فرقی به حالم نداره  که شوهرم می خواد فلان کار رو بکنه یا فلان کار رو.

4- گاهی قهر کردن ناشی از اشتباه محاسباتی است. فکر می کنم بزرگی به این هست که در مقابل دیگران مقاومت کنم. به اشتباه فکر می کنم که با مخالفت کردن در مقابل شوهرم بزرگ میشم. و حال آنکه گفته شد این نشونه بزرگی نیست . بلکه نشانه ضعف هست. مطیع بودن در امور مرسوم و مشروع، همسر رو دوست داشتنی می کنه. که در این حالت، به طور متقابل، شوهر هم به همسر خدمت رسانی می کنه و بامحبت ورزی، نیازهای عاطفه او رو تامین می کنه و همینطور این چرخه ادامه خواهد داشت. که در نهایت زندگی رضایت بخش خواهد شد. و دقیقا برد - برد واقعی ناشی از هزینه کردن یکی برای دیگری میسر خواهد شد. بر خلاف یک زندگی که بر اساس انتقام جویی و برتری جویی است که هیچکدام به آرامش نخواهند رسید

 

موفق باشید