بتازگی به همسرم مشکوک شدم ...

09:29 - 1401/08/30

با سلام
بتازگی به همسرم مشکوک شدم و متوجه شدم بهم خیانت میکنه واقعا ازلحاظ روحی ریختم بهم یک لحظه حالم خوبه ولی مجدد میریزم بهم
سن خودم 25 و همسرم   38 ساله
یه دختر 5ماهه و یه پسر 7ساله
روی گوشیش ضبط مکالمه نصب کردم و متوجه شدم با یه دختر خانم درارتباطه
و من اون دختر خانم رو ملاقات کرده بودم  میشناسمش
خودم دیپلم و همسرم سیکل

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/225785
تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

از مشکلات پیش‌آمده برای شما متأسفیم. هر بانویی در منزل نیاز به آرامش داره که اعتماد و محبت از طرف همسر یکی از ملزومات انتقال آرامش هست. امیدواریم با سعهٔ صدر، حوصله، صبر و شکیبایی در کنار به‌کارگیری مهارت‌ها به این مهم دست پیدا کنید.

در نگاه اول ما شاهد یک اختلاف سنی یازده‌ساله هستیم که کم نیست و لازم بوده در این مدت زندگی به این مسئله توجه داشته و مراعات این فاصلهٔ سنی را می‌کردید. به‌عنوان‌مثال هفت سال قبل که طبق سن فرزند بزرگتون بخواهیم صحبت کنیم، شما یک خانم هیجده ساله و همسرتون یک آقای سی و یک‌ساله بوده که ممکنه این تفاوت در همون سال‌ها باعث بروز خیلی از مشکلات شده و از طرفی با حل نشدن و انباشته شدن مشکلات، امروز شاهد این ناراحتی باشیم.

همدیگر را درک نکردن و توجه نداشتن به نیازها می‌تونه یکی از عواملی باشه که عواقب خطرناکی داره. میزان مهارت همسرداری شما در چه حدی هست؟ آیا قبل از ازدواج شناختی درمورد همسرتون به‌اندازهٔ لازم داشتید؟ از جنس مرد و نحوهٔ برخورد با مردها چقدر اطلاعات دارید؟ همسرتون را چقدر می‌شناسید؟ از علاقه‌ها، سلیقه و خواسته هاش چه می‌دونید؟

 البته با این مطالب نمی‌خواهیم شما را محکوم و همه تقصیرات و کوتاهی‌ها را گردن شما بیندازیم؛ اما خب راه ارتباطی با همسرتون وجود نداره که صحبت‌ها و نظرات ایشون را هم بشنویم و کوتاهی هاش را بهش تذکر داده و بامهارت‌های لازم آشناشون کنیم.

باتوجه‌به چند سطر قبل نتیجه می‌گیریم که از خود شما شروع کرده و ریشهٔ این مشکل را باهم بررسی و نهارت بتونیم به راهکارهای مفیدی دست پیدا کنیم.

از سن‌وسال، تحصیلات و فرزندهاتون گفتید؛ اما برای جلسات بعد از خانواده‌ها، نحوهٔ آشنا شدنتون، اینکه ازدواجتون به شکل بوده سنتی بوده یا فامیل بودید ... میزان مذهبی بودن و شغل همسرتون ... هر چی در این زمینه بیشتر اطلاعات بدید برای دادن راهکار دست‌وبال ما بازتر هست. حتماً در جلسهٔ بعد در این مورد ما را همراهی کنید.

همیشه یک نکته‌ای را برای زوجین متذکر می‌شیم که اگه به اون توجه کرده و به کار بگیرند خیلی از این مشکلات پیش نمیاد که بخوان حلش کنند. اونم اینه که طرفین تا جایی که بتونند در حریم خصوصی یکدیگر سرک نکشند، درسته خیلی‌ها نظرشون اینه که زن و شوهر نباید چیزی از هم پنهان داشته باشند؛ ولی قرار نیست در ریزترین امور هم ورود کنند که گوشی همراه یکی از اون موارد هست.

بی‌تعارف این صحبت را با شما داریم و امیدواریم که ناراحت نشید، چرا شما باید شما ضبط مکالمه روی گوشی همسرتون نصب کنید؟ طبق کدوم منطق، عقل، قانون و شرع این کار را انجام دادید؟ حالا که این اشتباه را مرتکب شدید از کجا معلوم رابطهٔ همسرتون با اون دختر همون چیزی هست که شما فکر می‌کنید؟ هر رابطه‌ای را نمی شه اسم خیانت روش گذاشت. شاید یک رابطهٔ سطحی و معمولی و حتی ممکنه کاری باشه. یا همسر شما به‌نوعی مجبور بوده که مدت کوتاهی برای دفع شر بزرگی با  ایشون صحبت کنه.

پس حالت‌های خوش‌بینانه هم وجود داره که میشه بهشون فکر کرد و سریع سراغ بدبینانه‌ترین حالت‌ها نرفت. حالا ته ماجرا و اون چیزی که در ذهن شما هست را هم مرور می‌کنیم. ایشون با دختر خانمی ارتباط گرفته، سؤال پیش میاد: چرا یک مرد دست به رابطهٔ خارج از خانواده و چهارچوب می‌زنه؟

از چیزی ناراحت و ناراضی بوده؟ قیدوبند شرعی و اخلاقی نداره؟ همسرش را دوست نداره؟ شغلش آسیب‌زا هست؟ ببنید در همین چند سؤالی که تعداد بیشتری هم میشه به اون اضافه کرد، باید متوجه بشیم به‌سرعت شخصی را محکوم‌کردن و نسخهٔ خیانت پیچیدن دور از انصاف بوده و نیاز داره مقداری در این باره بیشتر تأمل و تفکر کرد تا هم ریشه‌یابی بشه و هم مشکل برای همیشه حل بشه.

در قدم اول اطلاعاتی که ازتون خواستیم را درمورد شخصیت خانواده و همسرتون به ما برسونید و در قدم دوم اصلاً هیچ اقدامی نکنید و به‌هیچ‌وجه این مسئله را بدون هماهنگی مشاور و کارشناسان ما، با همسرتون و شخص دیگه ای مطرح نکنید تا در جلسات آینده بعد از بررسی ریشه‌ها و شخصیت شناسی همسرتون بریم سراغ راه‌حل‌هایی که این مشکل را حل کنه.

پایان جلسهٔ اول

موفق باشید.

 

 

تصویر دریافت سوالات

با سلام ممنون بابت راهنماییتون اجرتان با آقا امام زمان عج
گفته بودید اطلاعاتی براتون شرح بدهم
اینکه ازدواج ما فامیلی نیست به عنوان همشهری محسوب میشیم یعنی آشنایی ما و خانواده ها از طریق خانواده دایی همسرم بوده با دایی همسایه بودیم وایشون مارا بهم معرفی کرد و بعد تحقیقات 2ماهه باهم نامزد شدیم
از قبل هیچ آشنایی با شوهرم نداشتم نمی‌شناختمش
خانواده مذهبی که نه ولی به نماز اهمیت میدیم  در یک سطح هستیم خانواده شوهرم شهرستان هستن گله داریو.... عشایرن و خانواده خودم اطراف خودم زندگی میکنن مادر و پدرم شاغلن
شغل همسرم مکانیک
مهارت همسرداری در سطح متوسط هستم ولی خب ناگفته نماند اخلاق خودم هم تند هست زود عصبی میشم گاهی اوقات باخودم فکر که میکنم میگم خودمم مقصرم سر کوچکترین چیزی میریزم بهم زود بجوش میام اینو همسرم بشدت قبول داره و بارها میگه بهم
نحوه برخورد با مردهاکه نه زیاد نمیدونم واقعیتشو بخواید چشم و گوش بسته هستم گوشه گیر زود با کسی جوش نمی‌خورم
از علایق همسرم هم مطلع هستم میدونم از چی بدش میاد چی خوشحالش میکنه
در مورد ضبط مکالمه هم میدونم کارم اشتباه بوده قبول
ولی کاراش واقعا منو عصبی می‌کرد حاضربودم خودکشی کنم ولی میترسیدم بچهام چی میشن خواستم مدرک نشونش بدم که بفرما من خبردارم چکار میکنی
بهش هم گفتم اگر ایرادی دارم بهم بگو درستش میکنم ولی تو یکی دیگه رو به من ترجیح دادی ومن نمیتونم هضمش کنم
بهش هم میگم میگه نه چیزی نیست همش الکیه من یه تارموی تو رو به کسی نمیدم تو خودتو با اونا مقایسه نکن
و من داشتم طلاق میگرفتم وقتی دید زندگی داره پاشیده میشه سرعقل اومده که بیا تعهد میدم دیگه کوچکترین خطایی ازم سرنزنه و من قبول کردم برگردم جون بچها که خیییلی برا‌ش باارزش قسمم داد
شرمنده کلی حرف زدم چون میدونم شما میتونید کمکم کنید واقعا شب و روز آروم ندارم همش فکرو خیال خسته شدم احساس میکنم افسردگی گرفتم
واینکه متوجه شدم یه گوشی مخفی هم داره و کلی انکار میکنه وحالا که متوجه شدم اون خط دیگه در دسترس نیست ولی تاقبل فهمیدنم بوق می‌خورد جواب میداد...

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما همراه گرامی

بسیار خوشحالیم که دور از هرگونه تعصب و اصراری، به نکاتی اشاره کردید که تغذیه‌کنندهٔ خیلی از مشکلات فعلی است. پیگیری شما را به فال نیک گرفته و امیدواریم به کمک خودتان، آرامش نسبی را به زندگی ارزشمندتان برگردانیم.

بله دقیقاً نکته همین جاست، شما نه با خودتان و نه با همسرتان وارد یک مشکل شده‌اید، بلکه شما با آرامش وارد یک مبارزه شده‌اید. شاید بگویید که مگر می‌شود کسی با تنش ایجادکردن میانهٔ خوبی داشته باشد؟

در پاسخ باید بگوییم: زمانی که انسان خودبه‌خود و برای مشکلاتی که ممکن است اصلاً وجود خارجی نداشته و یا اگر قبلاً هم بوده است، از بین رفته، در اصل به خودزنی روی آورده است.

زمانی که قرار است ازدواجی اتفاق بیفتد، طرفین با شناختی که از یکدیگر دارند، زندگی را شروع کرده و سعی می‌کنند با استفاده از مهارت‌های آموخته و کسب مهارت‌های جدید، پایه‌های زندگی خود را استحکام ببخشند. در کنار این تلاش، سعی می‌کنند از هر رفتار، برخورد و حتی گفتاری که آن پایه‌ها را متزلزل بپرهیزند.

یکی از آن رفتارها و برخوردها شک و بدبینی است که مثل موریانه ریشهٔ همهٔ اعتمادها را می‌خورد. اعتمادی که یکی از شاکله‌های اصلی لذت‌بردن در کنار همدیگر است. درست شما در این نقطه دچار مشکل شده‌اید و قبل از اینکه به موضوع دیگری در باب مهارت‌ها بپردازیم، این منفذ و ورودی خیلی از مشکلات را باید ببندیم.

وقتی همسر شما با اقدامات شما که یکی از آنها اقدام به طلاق بوده، طلب عفو کرده و درخواست بخشش و بازگشت شما به زندگی را داشته؛ یعنی به‌اشتباه خود پی برده و قبل از هر کاری از شما فرصت جبران خواسته است. طبیعی است که شما دوراه داشته‌اید: یا قبول نکنید که طبیعتاً الان نباید در زندگی ایشان باشید و یا اینکه قبول کنید که با شواهد موجود راه دوم را انتخاب کرده‌اید.

بخشیدن و گذشت‌کردن یک سری شرایط و لوازمی دارد که یکی از آنها تغییر نگاه و نگرش به‌طرف مقابل است. یعنی شما نباید همسرتان را مثل قبل خطاکار ببینید. گذشته را نه به رخ ایشان کشیده و تا جایی که امکان دارد از ذهن خودتان نیز پاک کنید. اینکه شخصی با مرورکردن گذشته و منفی‌هایی که بوده بخواهد در زمان حاضر زندگی کند، دچار دوگانگی پذیرش یا ردکردن طرف مقابل خواهد شد و این باروح گذشت سازگاری ندارد.

پس تا اینجای کار شما باید یک‌بار برای همیشه هر چیزی که از همسرتان و عملکردهایش در ذهن دارید را دفن کرده و به یک زندگی جدیدی که بنای آن اعتماد و محبت است فکر کنید. به هر چیزی که حتی احتمال می‌دهید حس کنجکاوی و یا بهتر بگوییم حس کارآگاهی شما را فعال می‌کند دوری کرده و خودتان را به حواس‌پرتی بزنید. کاملاً نقاط و ابعاد خوش‌بینانهٔ ماجرا را در ذهن نقش‌پردازی کرده و خودتان را بابت هر فکر منفی و یا قضاوت عجولانه و پیش‌داورانه تنبیه کنید.

متأسفانه، صبرنکردن و بدون مهارت برخورد کردن‌های همسران باعث می‌شود طرف مقابلشان عملکردهای غیرقابل‌پیش‌بینی را از خود به‌جای بگذارید. گاهی با یک اشتباه کوچک یک زندگی تا آستانهٔ ازهم‌پاشیدگی پیش می‌رود. به‌عنوان‌مثال تفتیش‌کردن و مراقبت مداوم از همسر، او را به پنهان‌کاری وادار می‌کند که خود این مسئله شروعی بر دردسرهای غیرمنتظره تلقی می‌شود.

به نشانه‌های مثبت هر ماجرا فکرکردن، شما را کمک می‌کند تا محبتتان بیشتر و دلگرمی شما روزافزون شود. خاموش بودن خطی که قبلاً بوق می‌خورده می‌تواند پیام‌های زیبای زیادی داشته باشد که چند نمونه پیام را در شروع جلسهٔ بعد برای ما یادداشت بگذارید.

این خواستهٔ ما در راستای ادامهٔ "خود بازنگری" که شما به بهترین وجه در جلسهٔ قبل انجام دادید تنظیم گردید.

موفق باشید.

 

تصویر دریافت سوالات

مچکر محبت کردید
با سلام و احترام
خط خاموش نیست درشبکه موجود نمی باشد درصورتی که قبل متوجه شدن من بوق می‌خورد حتی وقتی زنگ زدم که مطمئن بشم خودش هست یانه متاسفانه خودش بود ولی متوجه نشد من هستم هی اسرار میکرد کی هستی چرا جوابمو نمیدی
بعد که به روش آوردم فهمیدم گوشی داری کلی انکار کرد که نه ندارم...
باور کنید ازبس درمورد خیانت حرف زدم و شنیدم دیگه کم آوردم آدم دلش میخواد بخوابه دیگه بیدار نشه واقعا از لحاظ روحی خیلی خسته ام
حتی وقتی پیام که براتون میزارم با گریه اس
میدونم شما میتونید کمکم کنید برای همین رک حرف هایم رو میزنم وگرنه برای کسی اینقدر رک حرف نمیزنم
چقدر خوبه که علاوه بر مشاوره حضوری، به صورت پیامی هم هست که یکی مثل من راحت و بدون خجالت حرفشو بزنه و میدونه مشکلشو حل میکنه
واقعا ممنون بابت راهنماییتون اجرتان با اقا
راستشو بخواید خیلی حرفا دارم که بزنم تا باکمک شما رفع بشه ولی خب نمیدونم چجوری و ازکجا شروع کنم

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما همراه گرامی

مشکلاتی که پشت سر گذاشته‌اید باعث شده مقداری کم حوصله و بی‌تاب باشید و این کاملاً قابل‌درک بوده و جملاتی که بیان می‌کنید حکایت از اذیت‌شدن‌های طولانی و عمیق است. ممکن است شروع این ماجرا ناخودآگاه و با یک کنجکاوی بی‌مورد بوده باشد و یا از طرفی بی‌توجهی و دقت نداشتن همسرتان باعث ایجاد این دردسر باشد، اما ادامهٔ آن کاملاً دست شما بوده و مهار و کنترل و یا رهاکردن و ادامه‌دادنش را به عهدهٔ شما است.

اینکه بیان کردید به حدی از این رفتار خسته شده‌اید که گاهی به بن‌بست می‌رسید؛ یعنی اگر قرار بود با این روش و سبک مشکلتان حل شود، شده بود و الان در این شرایط و حال بد نبودید. پس نیاز دارید به یک تغییر، تغییری که فکر و نگرش شما را به موضوع عوض کرده که مقداری از روش‌های این تغییر را در جلسهٔ قبل عنوان کردیم. توقع ما این بود که راهکارها را که یکی از آنها بخشش و گذشت و فکرنکردن به گذشته و عملکرد همسرتان بود، عملیاتی کرده و اقدامات لازم را در اجرایی‌شدن آن انجام بدهید.

شاید مقداری این توقع سنگین و بالا باشد؛ اما این نکته را فراموش نکنید که سختی و تلاش را متحمل شدن در راستای بهبود یک ماجرا بهتر از زنده و پویا نگه‌داشتن آن است. به‌عنوان‌مثال خدمت شما عرض کردیم به‌محض اینکه خاطرات تلخ از رفتارهای همسرتان به سراغتان آمد، جایگزینی پیدا کرده و به آن روزها فکر نکنید، اما شما دوباره مسئلهٔ خط تلفن و ریزبه‌ریز خاموش و روشن بودن آن را تکرار کرده و شرح ماجرا می‌کنید.

این رفتار شما در حالی اتفاق می‌افتد که کارهای بسیار بزرگ‌تر و مهم‌تری را در پیشرو داریم و شما از عواقب تعقیب و دنبال‌کردن ماجراهای گذشته غافل شده‌اید. اگر یادتان باشد قبلاً تذکر دادیم که تعقیب و گریز، تفتیش و کنجکاوی چه‌بسا راه‌های پنهان‌کاری را هموار کرده و طرف مقابل را محتاط‌تر و در صورت لورفتن، جری خواهد کرده و در نهایت از ابزار انکار استفاده خواهد کرد. پس لطفاً در این قسمت مقداری با خودتان خلوت و طبق تأکید قبلی یکبار برای همیشه این قضیه را به سمت کم‌رنگ‌شدن رهنمون کنید.

البته باز هم عرض کنم که در طی جلسات و صحبت‌هایی که داریم تقصیرات و کوتاهی‌های همسرتان جای خودش را دارد و اصلاً در صدد تبرئهٔ ایشان و مقصر دانستن شما نیستیم. عدم دسترسی ما به ایشان جهت‌دادن تذکر مقداری کار را سخت کرده و مسئولیت شما را بیشتر خواهد کرد.

ما در یک جلسهٔ کاملاً مستقل برای بازیابی عزت و اعتمادبه‌نفس شما نکاتی کاربردی و مهم را تقدیم خواهیم کرد؛ لذا سعی کنید در این قسمت گام‌های محکمی برداشته تا برای مراحل بعدی کاملاً آماده باشید. به این نکته دقیقاً و با اعماق وجودتان فکر کنید که با یک مشکل و یک دردسر حتی در ریشترهای بسیار بالاتر دنیا به آخر نرسیده و قرار نیست یک زندگی ازهم‌پاشیده شود. همان‌طور که شما ثابت کرده‌اید که برای حفظ و استحکام زندگی‌تان می‌جنگید و با دل‌وجان هزینه می‌کنید.

تمرین محبت و عشق‌ورزی به‌جای فرصت رشد دادن به نفرت، کینه و دلخوری یکی دیگر از کارهایی است که باید درمورد آن تمرین‌های سختی انجام بدهید. هر انسانی را در حد و اندازهٔ خودش توقع داشتن یکی از ویژگی‌های این مرحله است. اینکه هر شخصی ممکن است در بعضی از امور و شئون زندگی لغزش‌هایی داشته باشد از جمله مواردی است که باید در نظر بگیرید. همان‌طور که ما توقع داریم اگر در جاهایی اشتباهاتی داشتیم بخشیده شویم، دیگران نیز توقع بخشش از ما دارند.

یادتان باشد شما بسیار فرد ارزشمندی بوده و توانایی‌های زیادی دارید که با پرداختن و ادامه‌دادن به این موضوع، از بین خواهد رفت. خوشحالی و زیبایی‌هایی که از آن غافل شده‌اید. لذت‌بردن از لحظه‌لحظهٔ زندگی‌تان را فراموش نکنید و اجازه به ورود وسوسه‌های لحظه‌ای در ذهنتان را ندهید.

شما نباید خودتان را فراموش کرده و دست از دوست‌داشتن خودتان بردارید. یادتان باشد قبل از هر کس و هر چیزی باید خودتان را عاشقانه دوست داشته باشید و در هیچ شرایط و بحرانی از خودتان غافل نشوید. قبل از اینکه کسی به شما نیاز داشته باشد خودتان به خودتان نیازمند بوده پس از همین لحظه فقط به خودتان فکر کنید و شروعی تازه برای ادامهٔ زندگی کلید بزنید.

پایان جلسهٔ سوم

موفق باشید

 

تصویر دریافت سوالات

با سلام
خیلی خیلی ممنون بابت راهنماییتون واقعا تأثیر گذار بود
بله حتما
 در تلاشم که خودمو سرگرم چیزای باارزش زندگیم کنم و اجازه ندم فکرهای بد به ذهنم برسه و فوراً هواسمو پرت چیزهای خوب کنم درسته زمان‌بره ولی اگر خودم بخوام حتماً عملی میشه
حتی به شوهرم گوشیش دادم گفتم خودت برنامه رو پاک کن من مطمئن هستم که دیگه احتیاجی به این کارا نیست و اطمینان دارم بهت و امیدوارم چیزی باعث نشه که این اطمینان ازبین بره
حتی شماره اون خانم هم پاک کردم چون احتیاجی به اینکه شمارش باشه نبود و من اصلا نباید باخانم حرف میزدم و یا بیرون میرفتم و چون اصرار داشت منو ملاقات کنه رفتم و دیگه هم تکرار نمیشه والان اون خانم ازدواج کرده امیدوارم زندگی خوبی پیش روش باشه ان شاء الله
عزیز خودم یه مشکلی که دارم اینه که زودبجوش میام اصلا حرکات و حرفی که از دهنم میاد بیرون قابل کنترل نیست و واقعا خودم ازاین حرکت اصلا راضی نیستم. ولی خب ازبس عصبانی میشم نمیدونم چکارکنم
درصورتی قبلا اصلا اینجوری نبودم همیشه تو بحث و جدل من کوتاه میومدم و سکوت میکردم و همسرم این کار و تحسین می‌کرد

وقتی فکر میکنم میگم وای من قبلا یجور دیگه برخورد میکردم الان یجور دیگه شدم رفتار قبلآ رو بیشتر دوست داشتم
راستشو بخواید اوایل خیلی بهتر با اطرافیانم برخورد خوبی داشتم رفت و آمد داشتیم کلا سرگرم بودم ولی تازگیا اصلا باهیچ کدومشون حتی تلفنی هم حرف نمیزنم از بس کارهای ناپسند همسرمو می بینم ترجیح دادم تنها باشم
یعنی واقعا کم حوصله و تنها شدم دیگه ذوقی نمونده برام
کمال تشکر ازتون دارم که کمکم میکنید
مطلبی که لازم دونستم مطرح کنم
اینه که اونی که باعث شد این ناراحتی بین منو شوهرم شدت بگیره جاری هم بود یعنی اون جرقه این دعوا رو زد
آخه برای بارداری‌ از شهر خودشون میان اینجا و چون راهشون دوره هر سه چهار روز یبار اینجا میموندن و مجددا تا 5ماه هست که این کار رو تکرار میکنن در حال رفت وآمدن
و من واقعا تحت فشارم و اصلا شرایط منو درک نمیکنن
اولین روزی ک اومدن اینجا موندن من هنوز زخم بخیه هام خوب نشده بود و باوجود دخترکوچیکم واقعا اذیت میشدم هیچ همکاری از طرف شوهرم نبود و تنهای باید همه کار هارو انجام می‌دادم واقعا افسردگی گرفته بودم
من توقع داشتم خودشون منو درک کنن و مزاحم من نشن آخه یکی دو روز نبود ک من بخوام کنار بیام و باعث شدم من بهشون بی احترامی کنم و این شد که شوهرم کنار گیری کرد ازم و بااون خانم بیشتر پیش رفت و یعنی من بااین کارم بهونه دادم دستش
من از شوهرم توقع درک داشتم نه اینکه پشت پا بزنه حتی به من گفت برو دیگه برنگرد
از یه طرفی هم برای جاریم ناراحتم و دلم براش میسوزه که هرچی دکتر میره باردار نمیشه ولی خب بخدا برای منم اصلا راحت نبود بخوام بابچه کوچیک، بخیه ای که عفونت کرده بود، هر روز پذیرای اونا باشم مونده بودم چکار کنم
شوهرم هنوز ازم گله میکنه چرا باهاشون سرد بودی
منم سکوت میکنم هیچی نمیگم چون اونکه از دل من خبر نداره

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما همراه گرامی

بسیار خرسندیم که بهترین، عاقلانه‌ترین و منطقی‌ترین تصمیم زندگی‌تان را گرفتید. در شرایط بسیار سخت و درعین‌حال حساسی این تصمیم سازنده را اتخاذ کرده و مطمئن باشید برندهٔ این ماجرا شما بوده و همهٔ نفع آن برای شما خواهد بود. چرا که زندگی‌تان را سراپا نگه داشته و نقش مؤثری را در استحکام آن ایفا نمودید. امیدواریم همسرتان نیز قدردان این اقدام زیبا و سراسر گذشت و ایثار شما بوده، اولاً از تکرار آن و هر کاری شبیه به این ماجرا خودداری و در قدم بعدی برای جبران قدم‌ها مؤثری بردارد.

در اصل شما دنیایی از فرصت را فراهم کردید. از طرفی برای همسرتان که باید از این فرصت بهره ببرد و در طرف دیگر به خودتان برای لذت‌بردن از ادامهٔ زندگی. استعدادهای خودتان را در زمینه‌های مختلف شناسایی کرده و از آن برای شاداب نگه‌داشتن محیط زندگی و فرزندانتان استفاده کنید. این نکته را عرض کردم تا جمله‌ای که بیان کردید: (در تلاشم که خودمو سرگرم چیزای باارزش زندگیم کنم و اجازه ندم فکرهای بد به ذهنم برسه و فوراً هواسمو پرت چیزهای خوب کنم ...) به واقعیت برسد.

یعنی از این سرگرمی‌ها برای رشد استفاده کنید به‌طوری‌که هر اقدام و کاری که در این راستا (کم‌رنگ‌شدن ماجراهای قبلی) انجام می‌دهید برای پیشرفت شما و زندگی نیز باشد. به‌عنوان‌مثال تفریحات و مهمانی‌هایی که دارید و یا مهارت‌هایی که برای افزایش عزت و اعتمادبه‌نفس انجام می‌دهید، هدف‌های بالاتر و مهم‌تری داشته و صرف فراموش یا کم‌رنگ‌شدن خاطرات تلخ گذشته نباشد.

خود این اقدام و درنظرگرفتن اهداف بالاتر برای شما انگیزه‌سازی کرده و در کنارش سعهٔ صدر و حوصلهٔ شما را نیز بالا خواهد برد که برای این مسئله لازم هست تمریناتی را انجام بدهید که در جلسه‌ای جداگانه خدمتتان تقدیم خواهد شد.

برای شروع ابتدا نیاز به یک ارزیابی و رصد داریم. از خودتان و شخصیتتان یک برآورد و شناخت نسبتاً کاملی را باید ارائه بدهید. هدف ما از این گام رسیدن شما به مسئله و مهارت مهم خودآگاهی که نقطهٔ شروع کسب مهارت‌های ده‌گانه هست، است.

کمترین اتفاقی که بعد از کسب مهارت خودآگاهی برای فرد رخ می‌دهد، تسلط، کنترل و مدیریت رفتارهایش است که به‌راحتی بتواند حتی گفتارهایش را نیز مدیریت شده به زبان جاری کند. به‌عنوان‌مثال در مورد خشم و عصبانیتی که ذکر کردید باید عرض کنم، شما باید بدانید از چه رفتارها و برخوردهایی و در تحت چه شرایط و در چه زمان‌هایی خشمگین شده و ناراحت می‌شوید.

خط‌قرمزهای شما چیست؟ روی چه افرادی تعصب دارید و دوست ندارید از آنها پیش شما بدگویی کرده و نقد کنند؟ از چه جملات و کلماتی تنفر دارید و بیشتر در چه موضوعاتی حساسیت داشته و به‌محض برخورد با آن کنترل خودتان را ازدست‌داده و ناراحت می‌شوید؟

ناگفته نماند که عصبانیت و ناراحت شدن جزئی از ذات و قسمت جدانشدنی رفتار انسان است؛ لذا با این رویداد مشکلی نداریم و هرکسی حق دارد و به جا هست که در مواقع مختلف خشمگین شود، اما اینکه به این پدیدهٔ رفتاری در لحظه چگونه برخورد کند تا با کمترین آسیب به حالت قبل باز گردد را در نظر داریم که به آن کنترل و مدیریت می‌گوییم.

پس وقتی شما حتی به‌صورت تقریبی هم بدانید و شناخت از خودتان داشته باشید، می‌توانید پیش‌بینی کنید که این لحظه ممکن است هورمون‌های خشم شما به ترشح اقدام کرده و از قبل باز هم به‌صورت تقریبی آمادگی مقابله با و هدایت آن را داشته باشید. از قبل برای خود یک سری قوانینی وضع کرده تا در هنگام بروز ناراحتی‌ها و عصبانی‌ها از آن استفاده کنید.

نمونهٔ آن شمارش یک ردیف عدد هنگام عصبانیت است، به‌محض برخورد با واقعه‌ای که شما را به خشم می‌کشاند، خودتان را موظف کنید از یک تا ده و بالعکس شمارش کنید و بعد کلام و یا اقدامی که قرار است انجام دهید را در دستور کار قرار دهید. این کار شما را از اقدام عجولانه و تصمیمات لحظه‌ای بازداشته و برای یک برخورد عاقلانه و منطقی شما را آماده می‌کند. نمونه‌های دیگری نیز وجود دارد که در صورت عدم دسترسی به آنها در یادداشت بعدی بفرمایید تا خدمتتان تقدیم شود.

یک بازهٔ زمانی ده روزه را در نظر گرفته و از ابتدا تا انتها رفتارهایی را که دارید، به‌خاطر بسپارید و اگر این کار طی یک یادداشت روزانه باشد بهتر و زودتر به نتیجه خواهیم رسید. در این تمرین و راهکار قرار است افراد مورد هدف را مورد لطف و محبت خود قرار داده و بازخورد آن را ببینید و در صورت تمایل یادداشت بگذارید.

هرگونه رفتاری که حس می‌کنید از شخصیت شما دور بوده و متأسفانه انجامش داده‌اید را نیز در نظر داشته باشید برای تکرارنشدن و جبرانش راهی انتخاب کرده و رابطه را ترمیم کنید.

درمورد رابطهٔ با اطرافیان ابتدا نیاز به یک مقوله‌ای و کانالی دارید به‌عنوان " طرف شناسی " یعنی ابتدا شخصی را که قرار است دررابطه‌با شما باشد را بشناسید، خصوصیات اخلاقی وی را به‌صورت نسبی بدانید و با شیوه و سبک مناسب با او رفتار و تعامل داشته باشید. گاهی خود ما در اثر عدم شناخت از اطرافیان یکی سری توقعاتی ایجاد می‌کنیم که در زمان‌های مختلف از توان و عهدهٔ ما خارج است، لذا بلافاصله با کمترین کوتاهی موجبات دلخوری و ناراحتی مهیا شده و متأسفانه منجر به کدورت و در مواردی هم به قطع رابطه می‌انجامد.

جلسه‌ای امروز بسیار مهم و حاوی نکات کلیدی و ارزنده‌ای است که امیدواریم با چند بار مرورکردن، چکیده و راهکارهای مربوطه را انجام داده و برای جلسات بعد خودتان را آماده کنید.

ا موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

با سلام و احترام خدمت شما مشاور عزیز
سپاسگزارم
همونطور که عرض کردید من بارها و بارها مطالبی که ارسال کردید مطالعه میکنم و حتی یاداشت برداری چون واقعا آموزنده است وازشون بهره بردم
شخصیتم؟ درکل آدم صبور و پر تحملی هستم، ولی اگر عصبانی شوم طوفان بپا میکنم البته بستگی داره عصبانیتم درچه خصوص باشه اگر درمورد خیانت همسرم باشه که مشخصه خون جلو چشام میگیره و دست و پام می لرزه و نمیتونم تصمیم عاقلانه بگیرم
ولی اگر عصبانیتم بخاطر شیطنت و... بچه‌ام باشه نه زیاد عکس العمل نشون نمیدم بهش تذکرمیدم که کارت اشتباه بوده و...
تنها کسی که روش تعصب وحساسم همسرم هست دلم نمیخواد جز من مال کسی باشه دلم میخواد باهام روراست باشه
ی جورای باهاش خو گرفتم دلم میخواد هیچ چیز و هیچ کسی اجازه نداشته باشه زندگیمو خراب کنه دلم میخواد شوهرم دلمو قرص کنه بخودش
میگن از هرچیزی بدت بیاد سرت میاد من از خیانت بدم میومد و سرم اومد اصلا فکرنمیکردم روزی برسه که بخوام درموردش دست و پنجه نرم کنم اصلا خیانت چیه چرا باید باشه
حتی از خدا هم گله دارم چرا باعشق وعلاقه دونفر به هم میرسونی بعدش باید از طرف زن یا مرد خیانت صورت بگیره ما اومدیم زندگی کنیم نه اینکه..
آدم پرکارو پرتلاشیم در هرکاری که بدونم از پسش برمیام قطعا تنهای انجام میدم چه کار منزل باشه چه دکتر رفتن و....
یه دوست دارم یعنی خانم دوست همسرمه باهم درد و دل میکنیم و وقتی درمورد خیانت شوهرامون برای هم میگیم هردو میریزیم بهم یه موقعها اون منو دل داری میده و برعکس حتی گریه هم میکنیم
میگم شوهرمم کمبودهای داره مگر آدم باید خیانت کنه و با یکی دیگه رابطه داشته باشه باید تعمیرش کرد نه اینکه تعویض کرد
درکل فکر و خیال شبانه روزم داره دیونم میکنه
همیشه میگم تو سن پایین ازدواج کردم و بچه دار شدم و تا به خودم اومدم دیدم دوتا بچه بغلمه اونجوری که دلم میخواست زندگی نکردم همیشه ناراحتی بوده و گریه و گریه و گریه
بقول معروف کینه ای نیستم ولی آلزایمرم ندارم نمیدونم چقدر زمان میبره که فراموش کنم چیشده
درسته منم یه جاهای بدقلقی کردم ای کاش یکی دیگه رو به من ترجیح نمیداد اون یه فاحشه رو به من ترجیح داد و باهم بودن و من سرم زیر برف بود اون خانم به من پیام میداد میگفت آبجی دلخور نباش من باشوهر ت کاری ندارم مشتریشم و من باور کردم
درصورتی که خییلی وقته باهم هستن
و یه اخلاقی هم که دارم خیلی زود باورم ساده هستم و فکر می‌کنم همه مثل خودم هستن درصورتی دورو اطرافم پراز گرگه و من....
واقعا باخودم میگم با این سنم واقعا تجربه یه سری چیزهای برام زود بود بزرگ بود برام
وااای کلی حرف زدم اصلا متوجه نشدم
و اینکه در مقابل رفتاروبرخورد  دیگران اصلا سیاست ندارم نمیدونم چجوری برخوردکنم خونگرم نیستم دیر با کسی جوش میخورم کم حرفم از زدن حرفهای بیهوده بدم میاد بیشتر سکوت رو دوستدارم حتی درمقابل دعوا

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام، عرض ادب و احترام مجدد خدمت شما همراه گرامی

تلاش‌ها و پیگیری‌های شما در جلسات مشاوره ستودنی و قابل‌تحسین است. مطمئناً در طول شبانه‌روز این دقت و توجه شما موردنظر و عنایت همسرتان بوده و امیدواریم اقدامات متقابل را جهت استحکام خانواده انجام دهند.

هر تلخی و سختی را که انسان پشت سر گذاشته باشد قابل فراموشی نیست و توقعی هم نداریم شما مشکلاتی که برایتان پیش‌آمده را فراموش کنید و به قول خودتان شبیه به شخص فراموش‌کار با آن رفتار کنید، بلکه منظور ما از مطالبی که خدمتتان تقدیم می‌شود کم‌رنگ‌شدن و بی‌اثر کردن قضایای تلخ قبلی است.

به‌نوعی در تصمیم‌گیری‌ها و برخوردهای فعلی  و بعدی اصلاً آنها را دخالت نداده و بدون درنظرگرفتن رفتارهای همسرتان به زندگی با ایشان ادامه بدهید. دلیلش هم واضح و روشن است، لذت‌بردن از لحظه‌لحظهٔ زندگی شیرینی که می‌توانید با همسر و فرزندانتان بسازید.

چه دلیلی می‌بینید بعد از چندین جلسه صحبت و قول و قرارهایی که باهم گذاشته‌ایم باز هم به‌صورت جدی و جزئی به رفتارهای همسرتان اشاره کرده و حتی در مورد آن با دوستتان وارد صحبت می‌شوید. جریانی که نتوانستیم در طول جلسات به صحت‌وسقم آن در مورد خلاف بودنش پی ببریم. اینکه در نظر شما یک خیانتی رخ‌داده را کاملاً قبول داریم؛ اما تقسیم درصد تقصیر را ناتوان ماندیم و مشخص نشد دراین‌بین کدام طرف چقدر مقصر بودند. درحالی‌که شما در این جلسه هم حتی اعتراف کردید بد قلقی‌هایی داشتید.

در قدم بعد قبول کردیم که همهٔ اشتباهات از همسرتان و به فرضی که خیانتی هم رخ‌داده باشد، ایشان همهٔ توانش را برای بهترشدن و جبران به کاربرد و شما نیز طی اقداماتی شایسته این فرصت را به ایشان، خودتان و زندگی‌تان دادید تا به سمت بهبودی حرکت داده شود، بعدازاین مرحله وارد فاز ترمیم ذهن و روان همراه با افزایش اعتمادبه‌نفس و افزایش عزت‌نفس شدیم. پس اصلاً درست نیست مجدد به هر بهانه و فرصتی بخواهید مجدد در مورد گذشته و رفتارهای تلخ همسرتان فکر کرده و خودخوری جدیدی را پایه‌ریزی کنید.

درددل‌کردن و بیان رازهای زندگی و همسرانه به‌هیچ‌وجه نباید بازگو شود حتی برای نزدیک‌ترین شخص و صمیمی‌ترین فرد. اگر هم قرار است این اتفاق بیفتد باید به‌صورت کلی و برای حل یک مشکلی باشد و در راستای رسیدن به یک هدفی که درست‌شدن اوضاع یکی از آنهاست.

مطمئناً وقتی دو نفر از یک جا زخم‌خورده و اذیت شده‌اند، حرف برای گفتن زیاد داشته و شروع صحبت یکی از طرفین یعنی شعله‌ور کردن طرف دیگر. حس تنفر و انتقام فوران کرده و نیروی اشتعال برای پررنگ نگه‌داشتن ماجرای تلخ چندبرابر خواهد شد؛ لذا سعی کنید در زمان‌های صحبت با دوست عزیزتان از هر چیزی که باعث بدی حالتان می‌شود دوری کنید.

بله دقیقاً در جلسات گذشته بنا بوده که حال شما رو به بهبودی رفته و با ترمیم گذشته بتوانید خرابی‌های موجود را آباد کنید. نگرانی شما کاملاً قابل‌درک است؛ لذا وقتی می‌گویید همسرتان فقط از خودتان باشد؛ یعنی از نظر محبت و عاطفه و حتی مسائل جنسی از شما دریغ نکرده و همهٔ توجهش به شما باشد.

پس به‌جای زنده و سرپا نگه‌داشتن یک خاطره تلخ و بد بروید سراغ پاسخ به یک سؤال و آن هم اینکه چگونه می‌توانید برای همسرتان جذاب باشید؟ ویژگی‌های یک زن جذاب چیست؟ و خود شما برای کسب و دسترسی به این خصوصیات چقدر تلاش کرده‌اید؟

درست است برجستگی‌های اخلاقی زیادی را از خودتان بیان کردید و این یعنی خودآگاهی شما نسبتاً خوب بوده و همین می‌تواند به شما کمک کرده تا در ادامه روابط بهتری را با همسرتان تجربه کنید، اما هنوز تا شرایطی که مناسب حال و زندگی‌تان باشد کمی فاصله دارید و در این راستا باید تلاش‌های بیشتری داشته باشید.

به‌عنوان‌مثال تسلط و مدیریت خشم را که کار کردید به این نکته خواهید رسید، زمان برخورد با یک اشتباه و تقصیر همهٔ شخصیت و خوبی‌های طرف مقابل را زیر سؤال نخواهید برد و درست در همان لحظه یک بدی را به‌خاطر ده‌ها خوبی نادیده خواهید گرفت و حداقل مجازات کمتری را در دستور کار قرار خواهید داد.

پس در کنار موج جدید و آرامی که برای کم‌رنگ کردن خاطرات تلخ گذشته به راه خواهید انداخت به نقاط برجسته و مثبت همسر و زندگی‌تان بپردازید و نمونه‌های از آن را در یادداشت بعدی ذکر کرده تا ادامهٔ جلسات را در خدمتتان باشیم.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

با سلام و احترام مشاور عزیز
بله درست می فرماید من نباید اشتباهی که از همسرم سرزده دوباره بازگوکنم
من به کمی زمان احتیاج دارم تا بخوام ناراحتی رو ازیادم ببرم
باخودم تمرین کردم و خودمو وادا میکنم به اینکه وقتی کارهای بد همسرم به ذهنم میاد فوراً هواسمو پرت میکنم آخه وقتی یادم میاد یه چیزای واقعا میریزم بهم و این اصلا خوب نیست حالمو بدترمیکنه پس نباید تکرارش کنم
و خداروشکر که میبینم همسرم واقعا نسبت به قبل واقعا تغییر کرده باعشق و علاقه باهام برخورد میکنه آخه خودش گفته بود بهت قول میدم همه چیو درست کنم
از شما هم بسیار سپاسگزارم که منو همراهی میکنید تا ذهنم و روانم آروم بگیره
میدونستم یه مشاور یا روانشناس میتونه بهم کمک کنه تااینکه خدا شمارو سرراهم قرار داد خداروشکر
چشم حتما به دنبال راهی هستم که کاری کنم که شوهرم و بچه هام خوشحال باشن و یه زندگی شادی رقم بزنم
اتفاقا همین هفته پیش بود پسرمو بردیم پارک و با پسرم و شوهرم  کلی بازی کردیم واقعا خیلی خوش گذشت بهمون آخه اولین بار بود که حس بچگونه مون گل کرده بود و خیلی خوب بود
درصورتی که قبلا که میرفتیم پارک بی رنگ و رو میرفتیم و پسرم گله می‌کرد که اصلا خوش نگذشت
راستشو بخواید همین دوستم تلفنی با مشاور صحبت کرد و پیشنهاد دادن که وقتی به شوهرش پیام میده با کلمات محبت آمیز باشه و باخودم گفتم اتفاقا فکر خوبیه که منم همین کار و انجام بدم
و تأثیرشو میبینم
و خودمو سرگرم مطالعه کتاب کردم درکل برای خودم سرگرمی درست کردم مطالعه کردن دوسدارم درکل چیزهای آموزنده رو دوسدارم چه کانال در فضای مجازی باشه چه کتابش یادداشت برداری هم میکنم
نماز خوندن هم دوسدارم ولی متاسفانه پایدار نیست

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی

از اینکه حس رضایت و آرامش را در شما می‌بینیم خوشحالیم. امیدواریم این زیبایی‌ها  را روزبه‌روز بیشتر در زندگی شما شاهد باشیم.

بله دقیقاً یکی از نکاتی که به جذابیت زنان می‌افزاید، داشتن شخصیت رضایتمند و قدردان است که برای ادامه به این مطلب دقت لازم را داشته باشید. گاهی پرداختن به حاشیه‌ها باعث می‌شود که هیچ‌کس و هیچ واقعه و رخدادی شما را خوشحال نکند. دچار روزمرگی شدن و پوچی زندگی یکی از آسیب‌های این قسمت است. پس شکرگزاری را تمرین کنید. گاهی یک لبخند از سر رضایت این کار بزرگ را برای شما انجام می‌دهد.

پس نتیجه می‌گیریم آن رفتار همسرتان که به فزونی و زیادشدن عشق و محبت تعبیر کردید و پارک رفتن و لذت‌بردن، نتیجهٔ رهاشدن از اموری است که قبلاً شما را به دام خود کشیده و پابندتان کرده بود. نمونه‌های بسیاری از این اتفاقات را به‌راحتی می‌توانید در زندگی مشترکتان با همسر عزیز و فرزندانتان مشاهده کنید.

بدرقه و استقبال از همسر که می‌تواند به‌عنوان یک رسم و عادت برای شما در بیاید نمونه‌ای است که برای امتحان می‌توانید از آن بهره ببرید. اینکه مردی بداند رفت و آمدش برای همسرش مهم بوده و روی آن برنامه‌ریزی دارد بسیار خوشایند بوده و می‌تواند روابط بعدی زوجین را نیز تحت‌الشعاع قرار بدهد. مطمئناً اثرات مثبت این برخوردها را در کمترین زمان ممکن خواهید دید.

بی‌تفاوت نبودن نسبت همسر در طول روز با یک پیامک دادن نیز به وقوع می‌پیوندد. کافی است یک پیام باانرژی مثبت و یا گفتن یک خداقوت از طرف شما ارسال گردد آن‌وقت حس خوب سپاسگزاری را به‌خوبی توانسته‌اید منتقل کنید.

قبل از ادامه‌دادن در این موضوعات نکتهٔ قابل‌توجهی را خدمتتان تقدیم کنم و آن هم عکس‌العملی است که در قبال این کارها شما خواهید دید. بهتر است بگویم اصلاً منتظر واکنش نباشید و شما فقط و فقط کار خودتان را انجام بدهید. حتی ممکن است به روی خودش هم نیاورد و توقعی که شما از تشکرکردن و یا دیده‌شدن کارهایتان دارید به نتیجه نرسیده و پاسخی داده نشود.

می‌دانید که در خیلی از آقایان تشکر و پاسخ به‌صورت عملی رخ‌داده و ممکن است به‌ظاهر کسی تشکر آنها را نبیند؛ لذا خانم‌هایی که شناختی از مردان ندارند زود دلسرد شده و سکوت مردانشان را بی‌تفاوتی و بی‌ارزشی کارشان تلقی می‌کنند که این‌گونه نیست. مطمئن باشید هرکدام از این رفتارها تأثیر مربوط به خودش را در روابط خواهد گذاشت.

پس مهم این است که شما به یک کار ارزشمندی روی آورده و آن را انجام می‌دهید و لذت‌بردن از آن در انحصار شما بوده و در لحظه  بهره ببرید. با انجام نمونه رفتارهای یاد شده حس خود دوستی و اعتمادبه‌نفس شما نیز روزبه‌روز تقویت خواهد شد که یک بانو در منزل و زندگی نیاز دارد روزانه خود را به این دو ویژگی یاد شده مجهز کرده و مراقب آن باشد. هم خودش را دوست بدارد و هم با اعتمادبه‌نفس بالایی برخوردار باشد. زنان با اعتمادبه‌نفس بالا برای خیلی از مردان جذاب بوده و دوست دارند همسرشان در کنار رسیدگی به ظاهرش به روح و روان خود نیز رسیدگی کرده و مراقب باشد.

باتوجه‌به شناختی که از خودتان دارید و در جلسات قبل مفصل دربارهٔ آن صحبت کردیم این کار برای شما آُسان بوده و قدرت و توانمندی شما را تثبیت خواهد کرد. با سبک جدید و روش‌هایی که خدمتتان تقدیم شد به مرحله‌ای راه پیدا خواهید کرد که حضورتان در کنار هر شخصی خوش‌آیند بوده و برای ارتباط با شما شوق‌وذوق خاصی را از خود نشان خواهند داد. داشتن یک شخصیت جذاب و کاریزماتیک تصویرهای روزانه‌ای برای شما خواهند کشید که هرکدامشان برای ساختن یک زندگی کافی است.

پس برای رسیدن به این شخصیت تلاش کنید. پویایی و نشاط را سرفصل رسیدن به این مرحله قرار بدهید.

موفق باشید.

 

 

تصویر دریافت سوالات

با سلام
عزیز همون خانمی که گفتم براتون به من پیام داده عذر خواهی کرده و ابزار پشیمانی کرده
و الان خودش ازدواج کرد

مشاور عزیز
در جلسات قبل فرمودید راهکارهایی برای عزت نفس و اعتماد به نفس پیشنهاد میکنید اما خب من آنقدر حرف زدم و باعث شد که یادتون بره ممنون میشم محبت کنید

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی

توجه، دقت و پیگیری شما باعث افتخار ما بوده و خرسندیم در خدمتتان هستیم.

قبل از اینکه در مورد عزت و اعتمادبه‌نفس صحبت کنیم، بهتر است بدانید اگر نباشد چه سختی‌ها و مشکلاتی در پیشرو خواهد بود و اگر مراقب باشید، در راستای تقویت آنها گام‌های محکم و مؤثری بردارید، چه نتیجه‌هایی برایتان حاصل خواهد شد. نمونه‌های زیادی از نداشتن و یا کم‌رنگ‌شدن این ویژگی‌ها در زندگی‌تان را مشاهده کردید. از عجول بودن‌ها گرفته تا تصمیم‌هایی که گاهی شما را تا آستانهٔ خراب‌شدن و ازهم‌پاشیدن خانواده پیش برد.

اما در راستای کسب و تقویت عزت و اعتمادبه‌نفس هم همین کافی است، لذت‌های جدیدی را تجربه خواهید کرد. نگاهتان تغییر کرده و تأثیرگذاری شما بر روی زندگی و اطرافیانتان چندبرابر خواهد شد. داشتن یک حس زیبا از جنس آرامش، از دست آوردهای تقویت این خصوصیت‌هاست.

به نظر بعضی از کارشناسان، رابطهٔ تنگاتنگ و ناگسستنی خودآگاهی و عزت و اعتمادبه‌نفس غیر قابل انکار بوده و هر کس در زمینهٔ خودآگاهی موفقیت بیشتری کسب کند برای تقویت اعتمادبه‌نفس گام‌های محکم‌تری را بر خواهد داشت. البته اگر در خاطر داشته باشید در این مورد یعنی مسئلهٔ خودآگاهی صحبت‌هایی داشتیم. اینکه شما ساعاتی را به فکر کردن به خودتان و توانمندی‌هایتان اختصاص دهید یکی از این اقدامات و تمرین‌هاست که حتماً در دستور کارتان قرار بدهید.

اضافه کنید به موارد قبلی، داشته‌هایتان را، مواردی که خیلی‌ها ممکن است حتی از آن خسته باشند ولی در اصل یک موهبت و نعمت بزرگ بوده که بر اثر قدر دانستن کم‌رنگ و متأسفانه فراموش شده است. مادر بودن یکی از این نمونه‌ها است. وقتی به یک بانویی که با حسرت هرچه‌تمام‌تر فرزند دیگران را مشاهده و گاهی بی‌اختیار آنها را در آغوش می‌کشد، پرواضح است که این حس یک لذتی دارد که فقط کسانی که در آن مقام نیستند برای به دست آوردنش چه زجر و مشقتی را متحمل می‌شوند.

در قدم اول همهٔ داشته‌ها و توانمندی‌هایتان را لیست کرده و در مورد هرکدام به‌صورت مفصل و مستقل فکر کنید. تجربه‌های جدید، عادت‌های تازه و حتی رفتارهای متنوع را از خودتان به نمایش بگذارید. می‌توانید از تغییر نوع پوششتان در منزل شروع کرده و از امکاناتی که دارید بهره ببرید. مطمئناً یک بانو در خانه خوش‌ذوق و باسلیقه می‌توانید در کمتر از نیم روز کل خانه را تغییر دهد. زندگی زیر دستان و در اختیار شماست و این شما هستید که صاحب یک زندگی مستقل بوده و به این مسئله افتخار کنید. نتیجهٔ این قسمت تغییر در روش و سبک زندگی‌تان خواهد بود که از شما این انتظار و توقع را داریم.

میزان مطالعهٔ فعلیتان را افزایش داده و از ادبیات و جملات مثبت بیشتری استفاده کنید. شمرده و متین صحبت‌کردن برای تقویت و انتقال حس خوب لازم بوده و درمورد چگونه یک گویندهٔ خوب باشیم در آینده صحبت خواهیم کرد. چون خوب صحبت‌کردن می‌تواند در عین اینکه شخصیت جذابی را از شما به نمایش بگذارد، سطح اعتمادبه‌نفس شما را نیز تا حد قابل‌توجهی بالا ببرد.

کار سخت این مرحله، شناسایی عیب‌ها و نقص‌هایی است که احتمالاً دارید و در صورت صلاحدید مطرح کنید تا رفع شود. بله درست است، دقیقاً همین مسئله ممکن است باعث شود یک خانم احساس ضعف کرده و نتواند به اندازهٔ کافی عزت و اعتمادبه‌نفس داشته باشد. داشتن عیب‌ونقص واقعاً طبیعی بوده؛ ولی عدم‌پذیرش و رفع‌نکردن آن اصلاً قابل‌قبول و منطقی نیست.

به علاقه‌ها و خواسته‌هایتان اهمیت بدهید و در کل ارزش‌گذاری را فراموش نکنید. خودتان را بیشتر از همه دوست داشته باشید. برای شادابی و نشاطتان برنامه روزانه تدوین کنید. به‌عنوان‌مثال ورزش‌کردن و تفریح را یک خانم هیچ‌وقت و به هیچ بهانه و دلیلی نباید تعطیل کند.

دیدید خیلی راحت می‌توانید در طول یک ماه با یک برنامه‌ریزی متنوع ذهن و فکرتان را نرمش داده و از پرکردن پدیده‌هایی که برایتان هیچ نتیجه‌ای ندارد جلوگیری کنید؛ لذا داشتن یک برنامه روزانه الزامی بوده که اگر توان تهیهٔ آن را ندارید یادداشت بگذارید تا جلسه بعد بیشتر در این مقوله صحبت کنیم.

موفق باشید.

 

 

 

تصویر دریافت سوالات

با سلام و احترام خدمت شما مشاور عزیز
بله دقیقا من باهمین مشکل همیشه دست و پنجه نرم میکنم که چرا نمیتونم من هم از کلمات زیبا وقصار استفاده کنم و گوینده خوب باشم
همیشه کسانی که خیلی کوتاه و پسندیده حرف میزنن رو دوست داشتم و تحسین میکنم و دلم میخواست مثل اونا باشم اما نتونستم
یعنی بلد نیستم لب کلامو برسونم
و اینکه گفتید برنامه ریزی داشته باشم، دقیقا خودم هم چندین بار اینکارو انجام دادم دوسدارم هر کاری رو برنامه انجام بدم حتی تفریح
ولی خب باوجود دوتا فرزند کوچیک هیچوقت نتونستم خواسته ام رو اجرای کنم
بله ممنون میشم درخصوص برنامه ریزی منو همراهی بفرماید
مثلا همین تکالیف ننوشتن پسرم باعث میشه کل روزم بیهوده تلف بشه و منو از برنامه ریزی برای هرچیزی منع کنه
متأسفانه مدارس مجازی شدن و کار من بیشترازقبل سخت شده گاهی اوقات واقعا کم میارم میگم آخه چجوری میتونم اونجوری ک دلم میخواد پیش بره وقتی بچها اذیت میکنن
شماهم موفق باشید مشاور عزیز

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام مجدد دارم خدمت شما همراه گرامی

از اینکه اراده کرده‌اید کارهایتان را با توجه و دقت انجام دهید جای تقدیر و تشکر داشته و امیدواریم به این هدف بسیار مهم و ارزشمند به زودی دست پیدا کنید.

البته ناگفته نماند رسیدن به موفقیت و طی کردن پله‌های ترقی، به مرور و پله‌پله بوده و توقع نداشته باشید که همهٔ کارها بر وفق مراد شما باشد. این درست نیست که ما انتظار داشته باشیم همهٔ شرایط و افراد همان‌طوری  باشند که ما می‌خواهیم. چرا که ممکن است ما واقعاً اشتباه کرده و خواسته‌هایمان بیش از اندازه و در حد اطرافیان نیست.

وقتی صحبت از برنامه ریزی می‌شود یعنی برای هر کاری از قبل یک سری شرائطی را در نظر داشته باشید و برای آن هزینه کنید. به‌عنوان‌مثال وقتی از تفریح حرف می‌زنیم، در ابتدا باید لزوم و اهمیت آن برای شما تعریف شود. بدانید تفریح و کسب نشاط و انرژی چقدر برای شما و زندگی‌تان مفید بوده و شما چقدر می‌توانید از آن بهره ببرید.

دومین قدم ظرفیت و توانمندی شما در ایجاد فضایی برای تفریح است. باید ببینید اطراف شما چه امکاناتی وجود دارد که برای شما نقش یک فضای تفریحی را ایفا کند. از تلفن زدن و صحبت و چت با یک دوست و فامیل گرفته تا رفتن به امامزاده و مسجد، همه می‌تواند در حکم تفریح و تنوع در زندگی روزمرهٔ شما باشد. پس وقتی تفریح گفته می‌شود صرف پارک رفتن یا سینما نیست بلکه هر کاری که شما را سبک کرده و فشارهای روزانه را از شما برای لحظاتی هم که شده بردارد.

ضرورت و اهمیت در کنار سنجش امکانات وقتی انجام شود به راحتی برای آن زمانی تعیین خواهید کرد و در سر زمان معین شده به سراغ آن خواهید رفت و حتی اگر کمی دیرتر و با فاصله انجامش بدهید، سعی بر استفادهٔ از آن خواهید داشت. تنها کاری که لازم است در این قسمت انجام بدهید این است که واژهٔ خود رسیدگی را فراموش نکرده و به آن اهمیت بدهید. به هیچ وجه از خودتان و نیازهایی که دارید کوتاه نیامده و خودتان را عاشقانه دوست داشته باشید.

خانمی که خودش را فراموش کند و به اسم ایثار و فداکاری بخواهد همهٔ وجودش را خرج دیگران کند، دوام آن‌چنانی نخواهد داشت و خیلی زود به قول خودتان کم خواهد آورد و در نیمهٔ راه احساس ناتوانی را در وجود خود به شدت خواهد دید. پس تا آن روز نیامده و هنوز طراوت و شادابی را در خودتان می‌بینید اقدام کنید. تا خودتان نباشید نمی‌توانید برای دیگران باشید.

کار  بعدی که از شما درخواست داریم به طور مستمر و روزانه انجام بدهید مطالعه است، اول اینکه خود این مطالعه می‌تواند در حکم همان تفریحی باشد که درباره‌اش مفصل صحبت کردیم، در قدم بعدی افزایش اطلاعات شما در زمینه‌هایی است که علاقه و نیاز دارید و مهم‌تر اینکه دایره لغات و جملات شما را افزایش داده و همان خواسته‌ای که درمورد خلق جملات دارید را برآ. رده خواهد کرد.

اما درمورد فرزندتان که نوشته‌اید زمان زیادی از شما صرف رسیدگی به درس و مشق و کارهای ایشان می‌شود، به دوش گرفتن همهٔ مسئولیت‌های فرزندتان نه تنها لطفی به این عزیز نیست؛ بلکه به نوعی کوتاهی در رشد و شخصیت فرزندتان محسوب می‌شود.

بچه‌هایی که شخصیت وابسته دارند به شدت در معرض آسیب بوده و نخواهند توانست در اجتماع به درستی نقش خود را ایفا کنند. ممکن است در حال حاضر خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اینکه در درس به شما وابستگی دارد و تا شما نباشید در سروسامان دادن درس‌هایش ناتوان است، شاید به چشم نیامده و فقط الان مشکل خستگی شما باشد، اما در دراز مدت در انتخاب‌هایش نیز به شما نیاز داشته و امکان اینکه شما نیز همیشه و در همهٔ زمان‌ها و مکان‌ها همراهش باشید وجود ندارد لذا اشتباه کردن‌ها زیاد شده و شروعی بر آوار شدن آسیب‌ها خواهد بود.

برای شروع کار در این قسمت طبق محاسبهٔ روز قبل یکی از همراهی‌هایتان را کم کرده و نگران عواقب آن در اثر انجام ندادن نباشید. نگرانی شما در نوشتن و انجام دادن تکالیف نباید بیش از خودش باشد. همین باعث شده تا شانه خالی کردن را یاد گرفته و این کار را نیز شما آموزش داده‌اید. شما فقط در حکم یک نیروی کمکی عمل کنید و کافی است برای شروع روزانه و به مرور از حضورتان در کنار فرزندتان برای کمک، کم کرده تا برایش ثابت شود راهی جز انجام تکالیف و کارهایش به تنهایی وجود ندارد.

البته تربیت فرزند آن هم از نوع مستقل نیاز به جلسات بیشتری دارد که در صورت تمایل یادداشت بگذارید تا ضمن بررسی عملکردتان در زمینه‌های دیگر، به این امر تربیتی نیز بپردازیم.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

بله مطالعه چیزی ک من واقعا بهش علاقه دارم آخرین باری که موفق شدم برم کتابخونه ماه پیش بود هر روز باخودم میگم دیگه حتما امروز میرم کتاب بیارم ولی متاسفانه هربار یه کاری پیش میاد ک نمیتونم برم یعنی همونطور که عرض کردم باوجود دوتا بچه‌هام انجام هرکاری برام دشوارمیشه

پسرم چون بچه اولمون بود واقعا وابسته بارش آوردیم وحالا هم خودم هم همسرم به مشکل برمی‌خوریم مثلا همین تکالیف واقعا انجامش نمیده و ما گاهی اوقات خشونت بخرج میدیم برای انجامش که خودمونم هم اصلا دلمون نمیاد دعواش کنیم سری پشیمون میشیم ولی خب چکار کنیم اصلا به حرف آدم گوش نمیده
درواقع اشتباه از خودمم هست که الان این مشکل پیش اومده ازبس همه کاراش انجام دادیم و گفتیم گناه داره حالا هیچ کاری انجام نمیده یعنی احساس مسئولیت پذیری نداره شاید خیلی کم باشه
وقتی ب ساعت نگاه میکنم میبینم وااای شب شد یاظهر شد کل وقتم بيهوده و نسنجیده تلف شد من هنو هیچکاری انجام ندادم همینجوری کارام ب تعویق می افته
مثلا با خودم میگم آره الان ت این ساعت برم فلان کار انجام بدم ولی خب موفق نمیشم ب انجامش
راستشو بخواید خداروشکر بتازگی خونمون بنایی شروع کردیم وقصد داریم اگرخدابخواد إن شاء الله طبقه بعدی خونمون آماده کنیم و اینجوری من واقعا کم میارم برای برنامه ریزی باخودم میگم خب الان من چجوری میتونم به برنامه ای ک ریختم عمل کنم
چون واقعا دلم میخواد طبق برنامه عمل کنم و وقتی نگاه میکنم بگم واای چقدر خوب من تونستم ب همه کارام برسم نه اینکه همش حسرت وقت تلف شده رو بخورم
دلم میخواد از هرثانیه ای که میگذره درست استفاده کنم
مشاور عزیز جدا از این حرفا یه مطلب دیگه هم خواستم بهتون بگم

اینکه اون خانمی که گفتم باشوهرم سرش بحث و جدل بود به من پیام میده و ازم عذر خواهی کرده و میگه خطاکردم منو ببخش عذاب وجدان گرفتم و هرروز بمن پیام میده و خودمونی بامن حرف میزنه انگار ن انگار ک زندگی منو نابود کرده بود
میگه من ازدواج کردم و با شوهرتو دیگه کاری ندارم من موندم آیا درسته که جواب پیام هاشو میدم یا نه خودمم یجورایی فراموش کردم که چیشده بود
باسپاس

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و خدا قوت به شما همراه گرامی

این سعی و تلاش شما برای انجام کارها به بهترین صورت قابل تقدیر و تحسین است. اما درست در کنار همین تقدیری که از شما داریم، درخواستی را هم مبنی بر ادامهٔ این روش از خدمتتان داریم: قرار نیست همه کارها هر آنچه که شما و باب میلتان پیش رفته و به صورت کامل انجام شود. چون تااندازه‌ای شما توان و قدرت دارید و تا حدی هم مدیریت و کنترل در دستان شما است.

پس اصلاً لزومی ندارد یک نگاه صد در صدی نسبت به انجام امور خانه و زندگی داشته باشید. وقتی صحبت از مدیریت و برنامه ریزی می‌شود، نه اینکه همهٔ کارها انجام شود آن هم به صورت کامل، بلکه منظور این است که در صورت امکان از زمان و شرایط بهره برده و به هم ریختگی در انجام کارها خللی وارد نکند. وقتی شما طبق برنامه به جلو حرکت می‌کنید و همهٔ خواسته شما در قبال انجام کارها حاصل نشده، عیب و نقص را از خودتان نبینید.

مهم در این قسمت همان‌طور که عرض شد خدمتتان، درست، به موقع و استفاده از زمان بوده که تحقق پیدا کرده و شما نسبت به این مسئله باید دقت داشته باشید که به صورت کامل این دقت را داشته‌اید. بقیهٔ مسائلی که مربوط به انجام نشدن یا نصفه و نیمه ماندن کارها است را باید بسپارید به شرایطی که از حیطهٔ اختیارات و قدرت شما خارج بوده است. درس این قسمت را به خاطر داشته باشید: قرار نیست همهٔ کارها به صورت کامل و به هر شکلی که ما می‌خواهیم انجام شود.

موضوعی را که قبلاً هم تقدیم حضورتان کرده‌ایم این است که شما هر کاری که می‌شود در موازات و با هم انجام دهید را شناسایی کرده و حتماً از این روش استفاده کنید. کتاب‌های صوتی زیادی وجود دارد که می‌توانید هنگام آشپزی کردن پخش کنید و از گوش دادن آنها لذت ببرید. در موضوعات مختلف پادکست‌های بسیار جذاب و شنیدنی وجود دارد که هر کدام از آنها می‌تواند جای ساعت‌ها مطالعه را گرفته و حس خوب را به ما منتقل کند.

نکتهٔ بعدی توجه نکردن به افراد، کارها و برخوردهایی است که جز انرژی از ما چیزی نمی‌گیرند. افکار مزاحم و کارهای خالی از استفاده را شناسایی کرده و نسبت به فاصله گرفتن از آن اقدامات لازم را داشته باشید. به‌عنوان‌مثال همین خانمی که ذکر کردید و به شما پیام داده و خواهان بخشش از طرف شماست. یک بار به او بگویید که وی را بخشیده‌اید و لزومی ندارد که مجدد و مکرر بخواهد درخواست و طلب عفو بخشش کند. اگر گوشی‌های هوشمند دارید از گزینهٔ مسدود سازی شمارهٔ ایشان، استفاده کرده و خاطرتان را از حضورش آسوده کنید.

در این قسمت هم مهارت گزیده چینی را تمرین کنید و سعی داشته باشید تا جایی که امکان دارد از مهم‌ترین‌ها شروع کرده و اصلاً فرصتی برای مسائل بی ارزش و خالی از استفاده نگذارید. برنامه ریزی‌هایی که دارید را سعی کنید روزانه بازنگری کرده و در صورت تغییر شرایط، شما نیز برنامه‌هایتان را جابه‌جا کرده و از انعطاف داشتن برنامه غافل نشوید. بله درست متوجه شدید، یکی از شاخصه‌های مهم برنامه ریزی انعطاف داشتن آن است. یعنی به طوری عمل کنید که کارهایی که زمان معینی ندارند را به تأخیر انداخته و به جای آن کارهای دیگری که زمان مشخصی دارند را انجام بدهید.

از هر سه کاری که برای فرزندتان انجام می‌دهید روزانه یکی کم کرده و به عهدهٔ خود بگذارید. اصلاً مهم نباشد که آیا انجام می‌دهد یا خیر، بلکه مهم این است که به مرور در ذهن او نهادینه شود که مقداری از کارهای مربوط به خودش را مجبور است انجام داده و کسی به او کمک نخواهد کرد. از همین تکلیف‌های مدرسه می‌توانید شروع کنید. مقداری از تکلیف‌هایش را به عهدهٔ خودش بگذارید تا انجام دهد. در مقابل صداها، گریه‌ها و حتی قهر کردن‌هایش کم نیاورده و اصلاً نگران توبیخ شدنش در مدرسه توسط معلمش نباشید.

این شروعی است برای تغییر در روش و سبک فرزندپروری شما و حرکت به سوی رشد شخصیت مستقل فرزندتان که روزبه‌روز به این نوع و تیپ شخصیتی نیاز بیشتر خواهد داشت که در صورت کوتاهی شما، ظلم بزرگی را به فرزندتان روا داشته‌اید که مطمئن هستیم شما این حادثهٔ تلخ را نمی‌خواهید.

مجدد از شما درخواست داریم این جلسه و جلسات قبل را مرور کرده و نکات مهم آن را یادداشت کنید. در این جلسه مطالب بسیار مهم و کلیدی تقدیم شما شد که امیدواریم با در نظر گرفتن تک‌تک آنها، روش‌ها و سبک‌های جدیدی را در دستور کارتان قرار داده و در جلسات بعدی از نتایج مثبت و تلاش‌های به بار نشستهٔ تان برای ما بنویسید.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

با سلام و احترام مجدد
بله درست میفرمایید همیشه کارها اونطور ک دلمون میخواد پیش نمیره ولی خب من آدمی نیستم که دست بکشم و ناامید بشم کاری ک میدونم حالمو خوب میکنه قطعا انجام میدم حالا شاید ب تعویق بیافته و انجامش میدم
اتفاقا برنامه های نصب کردم و یا حتی کانال دارم ک مختص پادکست و چیزای آموزنده اس و هرازگاهی بهشون گوش میدم و واقعا جالب هستن
درمورد تکالیف ویا کارهای پسرم واااقعا تحت فشارم ازبس خودم کاراش انجام دادم و میبینم خودشو عقب کشیده اذیت میشم بارها شوهرم میگه چرا براش انجام میدی خودتو اذیت میکنی بزار خودش انجام بده و من از سر دلسوزی متاسفانه درحقش لطفی نمیکنم بلکه به خودش و خودم ضربه وارد میکنم ولی ب مرور ب گفته شما و افکار خودم کم کم خودمو میکشم کنار بزار خودش انجام بده کاراشو مثلا همین انجام ندادن تکالیفش اسراری براش ندارم ببینم چجوری پیش میریم
بله حتما من از تمام جلسات شما یاداشت برداری انجام میدم و کلمات کلیدی را یادداشت میکنم و بهشون عمل میکنم حتی دفتر جداگانه براش برداشتم
و طی یک هفته بعد براتون یادداشت می‌زارم
ب امید خدا
شماهم مؤفق و مؤید باشید

تصویر دریافت سوالات

با سلام و احترام خدمت شما مشاور عزیز
اوقات به کام باشه إن شاء الله
عزیز همونطور که عرض کردید برای کارام برنامه ریزی انجام دادم منتها بعضی هارو انجام میدم ولی بعضیا هم میمونه فرصت نمیشه انجام داد
ولی خب پشتکار خودمم خوب نی یعنی موندگار نی مثلا یه روز کارامو با ذوق و سرحال و قبراق انجام میدم یه روزای هم اصلا حسش نیست حتی ازجام بلندشم
ولی درکل برنامه ریزی رو برای هرکاری دوسدارم
متاسفانه کتابخانه شهرمون یه مدته تعطیله ولی پیگیرم ک کتاب بیارم درمواقع که بچها خوابن یا سرگرمن مطالعه داشته باشم
مثلا یه کانال درایتا هست که دارمش و برای هرکاری یه دوره داره مثلادوره نظم و برنامه ریزی در 20روز یه دوره برمیداری و کاراشو انجام میدی کانال خوبیه
ولی خب ناگفته نماند آدم کم حوصله ای هستم و سری از ی چیزی خسته میشم و ادامش نمیدم
باتشکر