سلام دوستان من این مطلب رو قبلا در این سایت جهت راهنمایی یکی از اعضا گذاشتم. اما ترجیح دادن به صورت گروهی همه مطالعه کنن خیلی از افراد عقیده دارن که پسرا بااااید با دختر چندسال کوچکتر از خودشون ازدواج کنن. اما نظر من اینه که پسرای ده ی ۶۰ باید ازدواجشون با همسن و سال خودشون باشه. دلیلشم بیشتر برمی گرده به جنبه ی اجتماعیش. چون در ی ۳۰ در ایران رشد جمعیت ثابت بود. در ده ی ی ۴۰ و ۵۰ هم ثابت بود اما از اواخر ده ی ۵۰ تا اواخر ده ی ۶۰ جمعیت شدیدا افزایش پیدا کرد اما از اوایل ده ی ۷۰ رشد جمعیت تقریبا کاهش پیدا کرد که الان هم بیشتر کاهش پیدا کرده حالا! طبق گفته ی دوستان چون پسرا عقیده داشتن که باید با دخترای کوچکتر از خودشون ازدواج کنن، در نتیجه پسرای ده ی ۳۰ با دخترای ده ی ۴۰ ازدواج کردن، پسرای ده ی ۴۰ با دخترای ده ی ۵۰ ازدواج کردن پسرای ده ی ۵۰ با دخترای ده ی ۶۰ ازدواج کردن و پسرای ده ی ۶۰ با دخترا ی ده ی ۷۰ اما چون جمعیت تو ده ی ۶۰ خیلی افزایش پیدا کرد تعداد پسرای ده ی ۵۰ واسه ازدواج با دخترای ده ی ۶۰ خیلی کم بود. پسرا ی ده ی ۵۰ که ازدواج کردن و پسرا ی ده ی ۶۰ که خودشون با دخترای ده ی ۷۰ ازدواج کردن و این وسط کلی دختر ده ی ۶۰ مجرد باقی موندن.تکلیف این دخترا چیه؟؟ من اینو به دوستای دهه ۶۰ خودم گفتم!! که اگه شرایط ازدواج با دختر ده ی ۶۰ رو داشته باشید ولی با دختر ده ی ۷۰ ازدواج کنید، اینو بدونین که بزرررگترین خیانت رو به دخترا ی دهه ی ۶۰ کردین!!!
من هر چی دختر دهه هفتادی می بینم با پسر دهه شصتی ازدواج کرده.
به خدا هر شب با گریه می خوابم.
این چه سرنوشتی هست که من دارم. انگاری جذامی هستم.
نشتین و آسمان ریسمان می بافید....
بحث درباره هم سن گزینی و تعداد کم و زیاد چه فایده ای داره....
طرف با فوق برق شیراز ۱۲۰۰میگیره از یه لیسانس طرحی کمتره....الله اکبر
مشکل هر چی هست فقط دربارش حرف زده میشه ....
سلام
1.توی دهه 60 تعداد دختران تحصیل کرده به نسبت از پسرا بیشتره،حداقل تو نیمه اول 60،دخترانی که الان توی سن 30 تا 35 هستن،اغلب افراد تحصیل کرده با موقعیت اجتماعی خوب هستن که هنوز ازدواج نکردن،من فکر میکنم یه دلیلش این بوده که زمانی که اونها توی سن ازدواج بودن،بین 18 تا 25،اوضاع ازدواجو انقدر بد مثل الان نمیدیدن و واقعا هم نبوده،از یه طرف پسرای تحصیل کرده و آماده ازدواح به نسبت دختران اون زمان کمتر بوده،از طرفی هم چون کلا افراد تحصیل کرده به نسبت الان کمتر بودن،قطعا منتظر کسی بودن که از نظر موقعیت اجتماعی و تحصیلی توی سطح بالایی باشه،برای همین یه جورایی ایده آل گرا بودن و به امید اومدن خواستگار خوب صبر کردن و منتظر موندن،اما کم کم سنشون بالا رفته و دیدن که دهه هفتادیا تو راهن! من ازین جنس آدما زیاد دیدم(دختران بین 30 تا 35 با موقعیت اجتماعی خوب)
2.دختران متولد بین 65 تا 70 : یه سری از دخترای این دهه توی خانواده های پرجمعیت با وضع مالی متوسط به دنیا اومدن،ازین تعداد یه سری توی سن 18 تا 25،به بلوغ عقلی و عاطفی برای ازدواج رسیده بودن و ازدواج کردن،اما بعضی ها هم چون بالاخره دهه60 ای بودن! خیلی به فکر ازدواج نبودن و فکر میکردن بهتره درسشونو بخونن و ازدواج براشون زوده،اما الان که رسیدن به 25 و بالاتر، متولدین دهه اول 70 به سن ازدواج رسیدن و بر خلاف دهه 60یا آمادگی خیلی بیشتری برای ازدواج دارن،تعداد اعضای خانواده شونم کمتر از دهه 60یاست و برای همین پسرانی که الان شرایط ازدواجو دارن و مناسب سن 65 تا 70 هستن،دهه 70یا رو به خاطر شرایطی که بالا گفتم ترجیح میدن،حتی اگر اختلاف سنی شون به ده سال برسه.
یه مساله ای هم که هست اینه که توی ازدواج سنتی شرایط سخت ترمیشه،چون پای خانواده ها هم باز میشه،و متاسفانه همین خانواده ها به خصوص مادران بیشتر تاثیر منفی میذارن تا مثبت،چون ازدواجو مث یه معامله و دخترو پسر رو مثل یه کالا میبینن و هر دو طرف تمام تلاششون اینه که بیشترین سودو ازین معامله ببرن،مادر پسر دنبال ظاهر خیلی خب،سن کم،تحصیلات بالاو ...،ازون طرف هم مادر دختر دنبال مهریه سنگین و ... هست.
ببین احسان
ما اگر بخواهیم بر اساس پیک جمعیتی بررسی کنیم
خللی در بوجود آمدن هیچ نسلی نمی بینیم شاید بگیم متولدین ده چهل با اوایل پنجاه در جنگ کشته شدن و تعادل تعداد زن و مرد به هم ریخت اما برای دهه شصت هیج مشکلی برا برهم خوردن تعادل نبوده است
اگر بخواهیم برای هر پسر یک بازه 5ساله در نظر بگیریم که هر پسری میتونه تا 5سال کوچکتر از خودش بگیره یک متولد 1355میتونه از همسن خودش تا 1360بگیره
1356تا 1361 1357تا 1362 1358 تا1363 1359تا1364 1360تا 1365
پس براحتی نیمه اول دهه شصت می تواند ازدواچ کند و این مساله به علت اینکه وضعیت شغلی و مالی ده پنجاهی ها خوب بوده وضعیت بحرانی ایجاد نشده
متولد نیمه اول 1360تا1365براحتی می توانند از همسن خود تا 1370را بگیرند یعنی برای هر فرد یک بازه 5ساله را در نظر بگیریم
نیمه دوم دهه شصت از 1366به بعد می تونانند تا 1371ازدواج کنند و 1367تا 1372 1368تا1373 1369تا1374 یعنی براحتی می توانند طبق این مساله ازدواج کنند و مشکلی هم پیش نیاد
اما آنچه که باعث شده کله معادله به هم بریزه این هست که متولدین نیمه اول دهه شصت افتادن به جون متولدین نیمه اول دهه هفتاد و پسر 1360میخواد بره دهه هفتادی بگیره یا پسر متولد 1363بره دختر 1374بگیری این باعث بهم خوردن معادلات شده وگرنه اگر یک پسر 1368 یا 1369بره یک دختر دهه هفتادی بگیره مشکلی بوجود نمی آید
سلام
از نظر منعلت تجرد دختر و پسرها اینه که هزار مدل امکانات تفریحی و سرگرم کننده در اختیار دارن که فرصت به ازدواج کردن نمی رسه. مثلا من بعضی ها را میشناسم که در بیست سالگی ازدواج کردن اما الان سی سالشون شده و وقتی امکانات نسل جوان امروز را می بینن پشیمانن که چرا زود ازدواج کردن و نتوانستن از دوران مجردی و جوانی لذتی ببرن. عده ای هم دقیقا به همین دلیل میگن تا این سن که فقط درس خواندیم و کار کردیم و حالا تا قبل از سی سالگی فرصت داریم تفریح کنیم و از جوانی لذت ببریم. خیلیا الان درگیر. دانشگاه و کار و انواع و اقسام کلاسها اعم از انواع زبانهای خارجی؛ کلاس های ورزشی و استخر و ایروبیک و انواع کلاسهای رقص؛ کلاسهای موسیقی و خوانندگی؛ تئاتر و سینما و رفتن به ارایشگاه و پیاده کردن جدیدترین مدل ها هستن. انواع و اقسامپارک ها و کلوپ های ورزشی و رستوران هاو مراکز خرید و پاساژها و کنسرت ها ... .
حالا بنظرتون وقتی هم برای ازدواج کردن می مونه؟ ازدواجی که بعد یکسال دچار روزمرگی و تکرار میشه و کلی مسئولیت داره . این فرصتها و زمانی که امثال منه مجرد دارن دوستهای متاهلمندارن و خیلیاشون درگیر پخت و پز و بچهداری هستن و حسرت مجردها را میخورن.
اینها را نگفتم که بگم ازدواج بده. نه! با این شرایط جامعه با یک دیدگاه منطقی بنظر من ازدواج به صرفه نیست.
میدونم. خواستم بدونم تو چه مرحله ای هستین؟ من 2 ماه دیگه تافل دارم. قصدتون جدیه واسه رفتن؟
سلام خانم حسرت دیر وقته نمیومدین.... خبریه؟ چه کردین با خارج رفتن؟
سلام
کارهای ازاد کردن مدارک دانشگاهی و ازمون زبان خیلی وقت گیره
ببین خانم برخی از افراد هستند یک تصمیم می گیرند بعد میرن براش کلی دلیل و توجیه منطقی می آورند که کار ما درست هست و اتفاقا در این امر هم به موفق می شوند و دلایلشون هم منطقی هست
مثلا شما تصمیم میگیری که ازدواج نکنی و برای این ازدواج نکردنتم کلی دلیل منطقی داری آمار طلاق، آمار خیانت، هزینه های سنگین ازدواج، مانع بودن ازدواج برای فعالیت های اجتماعی و علمی و شغلی، اخلاق بد مردها، طلاق عاطفی، ناراضی بودن زن ها از زندگی هاشون و... این ها باعث می شود که فکر کنید تصمیم شما منطقی هست
اما در باطن هیچ چیز نمیتونه جایگزین چیز دیگری شود
اون متاهل هایی که حسرت مجردها را میخورند دستشون بگیر تا بریم محضر طلاق بگیرن و عشق وحال و مجردیشون کنند ببین کدومشون حاضرند بعد معمولا زنها در بهترین شرایط می نالند و حسرت همدیگر میخورند حتی اگر بهترین ها را داشته باشند اون که نمیاد خوشی ها و لذت های متاهلیش بگه می آیدهی جنبه های منفیش میگه حالا هدفش درد ودل کردن یا میگه اینجوری بگم که چشمم نزنه و... بماند
اگر بخواهیم فقط به انسان تک بعدی نگاه کنیم ازدواچ حماقت هست اما اگر بخواهیم برای عاطفه، عشق، سکس، آرامش، پیشرفت اخلاقی و شخصیتی و حتی مالی برنامه ریزی کنیم ازدواج در بلند مدت توجیه دارد و به صرفه هست
پس خودمون گول نزنیم
سلام احسان69 متاهل شدی فیلسوف گشتی
ببین احسان این مساله از جنبه های مختلف قابل برررسی می باشد
اول اینکه نسبت دختری به پسر در آمار جمعیتی100به 102 هست یعنی به ازای هر 102پسر 100دختر وجود دارد
اما این نکته را باید در نظر بگیر این تعداد خام است برای ازدواج هیچگاه تعداد دختران دم بخت با پسران دم بخت باهم برابر نیست چون یک دختر برای ازدواچ همین که به سن ازدواج برسد کفایت می کند اما برای پسر که مسئولیت تشکیل خانواده می باشد باید خدمت سربازی، درس، شغل و امکانات اولیه زندگی را فراهم کند برای مثال تو یک خانواده اگر پنج دختر 20 22 24 26 28 وجود داشته باشد هر 5تا می توانند شوهر کنند فقط ممکن مشکل تهیه جهیزیه باشد که اونم مساله حادی نیست ولی اگر در یک خانواده ای پنج پسر 20 22 24 26 28 باشد به 20 22 که میگن برو بچه 24میگن برو خدمت 26میگن فعلا کارت جور کن به 28هم میگن حالا یکم پول جمع کن یعنی اینجور نیست که بتونن همشون ازدواج کنند
یک سری از پسر های دهه شصتی که میرن سراغ ده سال بچه تر استدلالشون اینه که اینا ترگل و ورگل ترند و توی مسائ جنسی خوبن که این نظریه اشتباه هست چون مهارت های جنسی ربطی به سن کم ندارد از اونجایی که رفتارهای طول زندگی روی روابط جنسی تاثیر می گذارد وقتی درک و فهم متقابل نباشد بدون شک از رابطه جنسی هم فیضی نخواهند برد
یک عده ای میگن اینا پاکن به اصطلاح هنوز چشم و گوششون باز نشده که این نظریه از این جهت اشتباه هست که اینا املایی نانوشته هستند و املای نانوشته غلط ندارد مسلما دختری که سنش بالاتر بوده و پاک هست بهش بیشتر میشه اطمینان کرد تا یک دختر 18ساله که هنوز وارد گود نشده
یک نکته هم بگیم نو این مساله فقط پسرا مقصر نیستند تا یک پسر +30میره خواستگاری دختر 19ساله خانوادش به محض رویت موقعیت مالی و پول پسر همه متفق القول میگن وای چه کیس خوبی بشو برو که دیگه ممکن گیرت نیاد و خانواده دختر هولکی تر هستند پس نمیشه مقصر فقط پسر دونست
اما در مورد دخترای دهه شصتی
پسرا میگن دختری که تا این لحظه ازوداج نکرده حتما دلیلی دارد وگرنه مال خوب روی زمین نمی مونه یا میگن اگر دختری تا این سن بوده لابد سخت گیر بوده
به هرحال اینا نظریه هست حالا چقدر صحت داره و میتونه درست باشه جای بحث هست
اما برای حل این موضوع باید به بررسی علت مجردی بودن پسرای دهه شصت نگاه کنیم
پسرای دهه شصتی اغلب دوست داشتن ازدواج کنند اما چون زمانی که میخواستن شرایط مالی جور نبود بی خیال شدند یا بعضا اگر رفتن جلو با سخت گیری روبرو شدند
خب اینا رفتن دنبال زندگیشون حالا برخی هاشون زدن تو کار بازار سیاه عده ای چسبیدن به درس و کار که دیگه یا به ازدواج بی رغبت شدند یا سخت گیر شدند
در نتیجه خیلی از آنها مجرد ماندند
دخترای دهه شصتی این وسط موندند با پسرایی که خیال ازدواج ندارند
حالا یک عده اشون قصد ازدواج با دهه هفتادیای عاشق پیشه را دارند یا ازدواج کردند
یا همینجوری موندن
یک اعتقادی هم که دخترای دهه شصتی داشتند که اینکه باید با هم کفو خودمون ازدواج کنیم
خب به علت نرفتن سربازی توسط دختر و اینکه مسئولیت تشکیل زندگی ندارند و خرجشون پدرشون میده اینا راحت تر از پسرا رفتن سرکار و درس خوندن و پولاشون پس انداز کردند این باعث شد که هیچگاه هم کفو این قشر پیدا نشود و پسرا هم جرات نکنن برن سراغ اینا
به هرحال همه عوامل تاثیر گذار در این مساله باعث شد که چنین مشکلی بوجودبیاد
نمونه موردی اینکه ما در دانشکدمون دوتا دختر که دو قلو بودند و عیب خاصی هم نداشتند جز اینکه خونشون بالاشهر تهران بود پسرای ما کلا دور این دوتا دختر خط کشیده بودند
یا دختر از نظر تحصیلات پزشک یا دانشجوی دکتراست، ظاهرشم خوبه، شاغلم هست، پولم داره خب پسر هم کفو این از کجا گیر بیاریم که هم امکانات مالیش خوب باشه هم اخلاق و ظاهر خوبی داشته باشد هم سالم باشه خخخخ
از اون طرف وضعیت اشتغال هم که اظهر من الشمس کار دولتی نیست کار هم بخواهی بری تو شرکت خصوصی حقوق اداره کاری بهترینش هست
یک رفیق دارم بچه با شخصیت و خوبی هست فوق لیسانس برق دانشگاه شیراز داشته تو یک شرکت خصوصی کار می کنه 1200میگیم برو زن بگیر میگه من 200این میدم کرایه رفت و برشگ یک تومن برام میمونه من چطوری زن بگیرم خب راستم میگه
از همکلاسی ما 11نفر بودیم همه هم دهه شصتی 4نفرش متاهل هست هفت نفر مجردن هیچ برنامه هم برای ازدواجشون ندارند
خب این یعنی هفت دختر مجرد خواهند بود
از اون طرف فقط یکی از بچه های کارشناسی ما ازدواج کردند بقیه مجردند
تو بین دوستام که همین الان توانایی جمع آوری یک لشکر پسر مجرد در عرض سه سوت دارم خخخ
در مورد دهه شصتی اغلب پسرایی که میرن سراغ بچه مچه ها جز قشر تحصیلکرده نیستند با بچه های تحصیلکرده صحبت می کنیم میگن دهه هفتادیا علاقه ای نارم ولی خب دهه شصتی هم گیر نمیاد
به هرحال این کلاف درهمی است به راحتی نمیشه یک فرمول براش چید
اقا یاسین من به شخصه از ی سری ملاکام واقعا کوتاه اومدم.خودم فوقم ولی با دیپلمم حرف زدم
با این گرونی تو تهران حاضر میشم با پسر بیکار حرف بزنم
کدوم کامل اخه کامل اونیه که خوش اخلاق باشه سالم باشه خونه ووماشین و کار خول و تحصیلات داشته باشه و مومن و معتقد و ... باشه
ولی من از تحصیلات و خونه و ماشین و کار کوتاه اومدم کجاش ادم کاملیه این شخص؟!
ببینید اکثر دخترا دنبال ارامش و دلخوشین
ولی اینو پسرای دهه 60 ی متوجه نیستن و قید ازدواج میزنن
هستن دخترایی ک از خیلی چیزا کوتاه میان.
درباره ماهواره هم بگم ما اقواممون خیلی معمولی بودن ولی از وقتی پای این دیش اومد خونشون کمپلت 180 درجه عوض شدن . بلوغ زودرس بچه ها برای ماهواره است
خودم اهل تلویزیون زیاد نیستم ولی مخالف ماهواره هستم به شدت
خانم زهرا 88
من نمیدونم تا حالا برنامه های ماهواره را دیدید یا نه ولی فکر نمی کنم هرچند علاقه ای بقه دیدن تلویزیون اعم از داخلی و خارجی ندارم اما میدونم که داشتن ماهواره اینقدرها بد باشه که داشتن اون جرم بدونیم
اینکه که عده ای میگن ماهواره عامل فروپاشی خانواده هست میخوان ماهواره علت طلاق بدونند بیشتر یک کار کسانی هستند که اصلا تخصصی در امر خانواده ندارند طلاق ریشه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی،تربیتی،روانی و تاریخی می تونه داشته باشد اینجور نیست که مشکل طلاق خانواده را بندازیم گردن یک دیش
اگر بخواهیم واقعا تاثیر ماهواره را بررسی کنیم قطعا فیلم های صدا و سیما قدرت تخریب بیشتری دارند و باعث فروپاشی خانواده هاست چون فرهنگ مصرف گرایی و غیر واقعی و تجملات فیلم های صدا و سیما بیشتر رواج میده تا شبکه های ماهواره ای برای مثال در تمام فیلم های صدا و سیما یک زن و شوهر جوان به محض ازدواج کردن شش دونگ زندگیشون تموم هست در صورتی که همچین چیزی با واقعیت ها جامعه مطابقت ندارد
و این به مرور و به صورت غیر مستقیم بر روی تجمل گرایی و بالا رفتن توقعات بیشتر تاثیر دارد به خصوص اینکه شبکه های ماهواره ای به این نتیجه رسیدند که باید به نظام خانواده در ایران احترام بگذارند
اینکه شما انتظار داشته باشید شوهرتون انسان کامل باشدوجود خارجی ندارد
اما در مورد بی مسئولیت و نداشتن همت
خب قاعدتا برا شما دختران که از پدر گرامی ارتزاق می کنید هیچگاه متوجه نمی شید که خرج و هزینه ها زندگی یعنی چی
دختری که هنوز نمیدونه یک کیلو سبزی یا کیلو برنج چنده هیچگاه نخواهد فهمید تطابق نداشتن درامد ها با هزینه ها یعنی چه
دختر میگه من توقعی ندارم ها فقط یک سرپناه تهیه کنه، یک شغلی هم داشته باشد که کفاف زندگیمون بده، بعد طبیعتا هر دختری آرزو دارد که شب عروسی که یک شب بیشتر نیست براش سنگ تموم بذارند منم از شوهرم چیزی نمیخوام فقط آرامش برام تهیه کنه
همین دوتا جمله را وقتی می خواهیم وارد فاز اجراییش کنیم با صدتا مشکل و موانع روبرو خواهیم شد
کلا کسانی که تا حالا سابقه اجرایی نداشتند خیلی قشنگ حرف می زنند اما کسانی که سابقه اجرایی داشتند خیلی عاقلانه و منطقی و با سواد حرف می زنند
به همین علت است که معمولا اساتید دانشگاهی ما چیزی بارشون نیست چون فقط تئوری حرف می زنند
دخترا توقع دارند به یک مرد تکیه کنند اون مرد هم چون خوب هست و جنم داره همه چیز فراهم می گنه دیگه کاری ندارند از کجا خب این مساله باعث میشود درکشون از مسائل و مشکلات جامعه کم بشود الان در حال حاضر یک عروسی با خرج های جانبی و با رعایت جلوگیری از اسراف 20میلیوت تومان آب میخوره
یک خونه بخواهی رهن و اجاره کنی 20پول پیش با 400و 500میخواد
هزینه های جاری زندگی هم ماهی کمتر از یک تومن نیست خب مگه یک پسر چقدر حقوق میگیره که هم اجاره بده، هم قسط های عروسی بده هم هزینه های زندگی
بره سراغ دختر شاغل هم که بهش برمیخوره که ملعون تو چرا میخوای روی حقوق من حساب بازی کنی یعنی هیچ منطقی تعریف نشده
از طرفی بارها گفتم این مساله دو طرفه هست
پسرها که از دیوار خواستگاری نمی کنند از دخترایی خواستگاری می کنند که خودش و خانوادش با شرایط پسر مخالفند یا توقعات آنچنانی دارند که این مساله باعث می شود که پسرا بیخیال ازدواج بشوند و وقتی هم سن پسر بالا می رود رغبتش کمتر می شود و سخت گیر تر میشود
نه آقا احسان گزينه زياد داشته
فقط اوني نبوده ك ميخواسته
خودم جزوشم
يا قليون ميكشه يا خمس نميده يا ماهواره داره يا بچه ننه اس يا تيك عصبي داره يا بي ادبه يا بي خانواده اس يا كلا مشكل رواني داره (تنوع طلب) و خيلي از اين يا ها...
منه نوعي به كدومشون شوهر كنم.پس طرف بايد رزشش داشته باشه كه بشه باهاش رفت زير سقف
من به شخصه سختگيرم و دوستامم همينن.البته تو مسائل اعتقادي نه اون چيزايي كه اكثر مردم فكر ميكنن
براي مطلبتونم به نظرم پسراي دهه 60ي همت ندارن براي زن گرفتن و نميخوان زير بار مسئوليت برن
آقا یاسین حرف شما درسته اما کلیتش این نیست.
اینایی که شما میگی موانع ازدواجه. اگه مجرد بودن دخترا و پسرا مربوط به موانع ازدواج که شما گفتی باشه باید آمار مجردها ی دختر و پسر یک دهه برابر باشه.
ولی شما بگو آیا همون تعداد که تو ایران دختر مجرد دهه شصتی داریم به همون اندازم پسر مجرد دهه ی شصتی داریم؟؟؟
اینکه میگن فلان دختر دهه ی شصت لزدواج نکرده لابد سخت گیر بوده. در واقع اینطور نیست! اون دختر گزینه ی زیادی واسه انتخاب نداشته.
پسر با دختر جا داره تا ده سالم اختلاف سنی داشته باشه . دختر اگه رسید به 28 و سی سال و تو این سن و سالا اون نشاط و شوق سابقو نداره . پسری که مثلا 35 ساله میتونه با دختری 25 سالم ازدواجکنه و میتونن همو درک کنن و اگه بخواد با دختری سی سال ازدواجکنه اون شورو شوقو نداره ترجیح میده با دختر 25 ساله ازدواجکنه . اما اگه دختر 30 ساله پزشک باشه داروساز باشه موضوع فرقمیکنه این دسته از دخترا تو هر سنی در اولویتن .یا دختری که پدرش خیلی مایه داره تعداد بچه هاش کمه یا فقط دختر داره و میشه ارث زیادی بهت برسه اونم اولویت داره و سن دختره یکم زیادم باشه فرق نمیکنه . یا دخترای دانشگاهای درجه یک که شغل درآمد بالا دارن
الان دخترهای پولدار تحصیل کرده زیبا سی ساله منتظر نشستن فقط شما برید خواستگاریشون تا در لحظه جواب مثبت بدن!
اینایی که شما گفتی همش حرفه!
درسته پسر میره خواستگاری دختر ده سال کوچکتر اما بعدش مهمه و اینکه ایا دختر هم جواب مثبت میده یا نه.
خود من چندین مورد خواستگار سن بالا(ده سال و بالاتر) داشتم اما ایا قبول کردم؟ خیر
و خیلی از خانمها حاضر نمیشن پسر خیلی بزرگتر را بپذیرن علی الخصوص اگر خانم شرایط خوبی داشته باشه.
حرفای شما بیشتر شبیه حرفای دخترای خوشخیاله...
اما این خوشخیالی آخر کار دستشون میده
نمی دونم اینا شوخی یا واقعا شخصیتت اینه....
ولی وجدانا به فکر خودت باش خیلی خودتو اذیت نکن....
دنیا به یه چشم بر هم میگذره....
سلام آقا احسان
متاسفانه یه تفکر تو فرهنگ ما شکل گرفته اونم اینکه دختر هر قدر سنش کمتر باشه ترگل ورگل تره و شادابیش بیشتره پس نشاط بیشتری به همسرش میده و طبق همین تفکر خیلی از جوونای ما با دخترای گاها 10 سال کوچیکترشون ازدواج میکنن و بعدش میفهمن ای دل غافل ! اون چیزی که تضمین کننده نشاط تو زندگیه درک متقابل و فهم مشترک و صبر و تحمله نه سن کمتر! و اینطوری میشه که امار طلاق روز به روز میره بالا چون معیارای ازدواج رو چیزایی شکل میگیره که غلطه
خیلی ممنون از شما