بریدمممممم!!! همش شوهرم از من طلبکاره

11:48 - 1398/11/23

سلام من یه دختر سی ساله هستم با پنج ساله ازدواج کردم و یه پسر یک و نیم ساله دارم.همسرم دوازده سال ازم بزرگتره.با اینکه خانواده های هردومون مخالف این وصلت بودن ولی ما ازدواج کردیم.فکر میکردم چون ازم خیلی بزرگتره عاقلتره بیشتر قدرمو میدونه...

ولی برعکس شد .اصلا تن به کار نمیده .بیخیاله.عصبیه.از همه شاکیه.با همه دعوا میکنه.چهار سال رو با حمایت مادرش گذروندیم متاسفانه مادرش یه ساله مرحوم شده و اخلاق همسرم بدتر شده . هر جور باهاش مدارا میکنم باز هم بدهکارم . دو بار پول جور کردم با قرض و براش کار دست و پا کردم ولی جز بدهکاری چیزی بدست نیاورد!!! وقتی به میگم برو دنبال کار میگه چون بهم گفتی برو دنبال کار منم لج میکنم نمیرم....!!!

نمیدونم چیکار کنم به خاطر پسرم نه راه پس دارم نه راه پیش!

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/149879

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 13 =
*****
تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام دوست عزیز

ببینید چند تا نکته از نوشته هاتون دستگیرم شد، اول اینکه خانواده هاتون مخالف بودند و احتمالا علت مخالفت خانواده شما پی بردن به عدم توانایی همسرتون در مدیریت خانواده بوده.

خب شما ازدواج کردید متوجه وابستگی شون به مادرشون و عدم استقلالشون شدید. چه راهکارهایی در پیش گرفتید؟ اصلا در اون چند سال که مادر ایشون زندگی شما رو حمایت میکردند، سعی کردید وابستگی مالی شون به مادرشون رو کم کنید؟ در اون سالها چه اقداماتی کردید؟ اینکه با فوت پشتوانه و تنها حمایت کننده همسرتون، یعنی مادر ایشون، همسر شما این برخوردها رو داشته باشند کاملا طبیعیه. بنظر من باید به مشاور مراجعه کنید، چون همسر شما کاملا رفتارهای بچه گانه ای دارند و اصلا قبول نکردند که تشکیل خانواده دادند. اولین چیزی که باید ایشون یاد بگیرند قبول مسوولیته، که متاسفانه خانواده ایشون در این امر بسیار کوتاهی کردند. شما هم لازم نیست برای ایشون پول قرض کنید، هر چه قدر بیشتر حمایت بشن کار سخت تر میشه. دعوا و نزاع هم اصلا فایده ای نداره، چون رفتار ایشون رو بهتر نمیکنه که هیچ، بدتر هم میکنه. پس حتما به مشاور مراجعه کنید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

احیانا معتاد که نیست سوهرتون؟؟