بهانه ای برای خواستگاری نرفتن

18:39 - 1395/04/12

با سلام

من دختری 26 ساله از غرب کشور می باشم با یک پسری از شمال کشور هم رشته ای و هم مقطع (ارشد) خودم در یک کنفرانس علمی اشنا شدم،
بعد از چند مدت ارتباط علمی و تحقیقی که با هم داشتیم نسبت به هم علاقه پیدا کردیم و نسبت به مسائل زناشویی و اجتماعی صحبت و بحث کردیم تا با افکار هم بیشتر اشنا شویم و حالا شدت علاقه و پسند دو طرف به صورتی پیش رفته است که قصد ازدواج با هم را داریم ( بعد از 6 ماه آشنایی به این نتیجه رسیدیم)
و قرار شد خانواده ها را در میان بگذاریم. البته من تمام موارد بالا از اول با خانوادم در ارتباط گذاشتم و در جریان بوده اند و حتی یک بار در اوایل آشنایی این اقا با مادرم صحبت هم کرده اند.
ولی این اقا به من میگوید من هم به مادر و خواهر بزرم گفتم و انها چون می گویند شرایط خانوادگی ما فراهم نیست، مخالفتد که در حال حاضر برای خواستکاری با خانواده ما حرف بزنند. و البته خواهر یا مادر ایشان صحبت تلفنی با من" نداشته اند" که من حرف این آقا را باور نمایم!!!!!!!!
دلیل ایشون برای نیامدن به خاستگاری:
 یک برادر بزرگ 34 ساله دارند که ازدواج نکرده است و چون بزرگترین بچه است و پدر و مادر احترام ویژه روی ان دارند قبول نمیکنند که بقیه برادرها (این اقا و برادرش که نامزد دارد) ازدواج کنند و برن سر خونشون و این داداش بزرگ در خانه بماند (سه برادرن که وسطی نامزد دارد ). چون این برادر بزرگ  کمک خرج و کمک حال برادرهای کوچکتر و خانواده بوده است.احترامش را نگه داشتند!!!!!

آیا این درست است که این رابطه در خفا ادامه پیدا کند در حالی که اینجوری بنظرم شناخت کامل به وجود نمی اید. و خانواده باید در جریان باشد.

من نگرانی برایم بوجود آمده است زیرا جدیدا نوع پیام ها و صحبتمان از حالت رسمی در امده است و مسایل جنسی هم بسیار در این اواخر مطرح میگردد.

از طرفی جملات روانشناسان(کلیپ های بسیاری از دکتر میثاق. دکتر فرهنگ . دکتر مجد..) میخونم: هرپسری قصد ازدواج داشته باشد هیچ شرایطی نمیتواند بهانه ای  برای عدم خاستگاری باشد!!

الان 10 ماه میگذرد. و ایشون به خانواده اش نگفته .(می گوید خواهرم میداند) چون اگر گفته بود باید یکی با مادرمن صحبت میکرد یا حداقل بخوان با من حرف بزنن!!حالا خاستگاری نیان ولی حداقل تماس که میشه گرفت!!!
ایشون سرباز هستند و خدمتش گرگان و من تهران کار میکنم. و خواهرشون تهران هستند.
گاهی میخاهم بروم و به خواهرش همه چیز را بگویم.دوباره منصرف میشوم.
ذهنم درگیر است و کارهای روز مره ام را با بی میلی انجام میدهم.
به راهنمایی نیاز دارم. نظر شما مشاوران محترم برایم مهم است.

با تشکر و سپاس

http://btid.org/node/95439

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****
تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

سلام
به عنوان یه برادر بهتون توصیه می کنم که تحت فشارشون بذارین و مدت محدود تعیین کنید که با خانواده برای آشنایی تشریف بیارن. صبر کردن برای اتمام سربازی، بهتر شدن وضع مالی، پیدا کردن کار و... فقط باعث میشه که شما بیشتر درگیر بشید و تصمیم درست گرفتن براتون دشوارتر بشه. شما چه می دونید که بعد از این که خانوادشون درگیر ماجرا شدند و مسایل رو به طور اساسی و همراه با پسرشون بررسی کردند به چه نتایجی می رسن...

تصویر mohsen73
نویسنده mohsen73 در

قصد ازدواج نداره..بیخیالش شو

تصویر برمودا

قصد ازدواج داره....
با خواهرش حرف زده و صدای ضبط شده شو که یک ساعت بود شنیدم
این چون سربازه ، خواهرش همش میگه به خانواده دختر چی بگیم وقتی تو نه کار داری نه سربازی تموم کردی
دلیل مخالفت و نیومدن به خاستگاری اینه

 

تصویر برمودا

به امید خدا درست میشه
ممنونم

تصویر miss..merida

سلام
جالبه میگید ایشون باعث شدمن ارشدم بگیرم !ببخشید اما مسخرس جدا .شما اینهمه درس خوندید اونوقت چی یا کی مشوق شما تو سالهای قبل؟؟؟ ؟هدف شما سختی درس رو برای شما اسون کرده .مشاور راه میده  انتخابش باشماست شما درراس این موضوع هستید و نمیشه ی ساعته مشاور رو در وضع خودتون بزارید و راهنماایی جامع و کامل بخواید.
کاری رو انجام بدید که عقلتون میگه درسته ..
عذر بدتراز گناه که میگن همینه ..یعنی چی دخترا بعد از 3روز صمیمی میشن ! این چه حرف و کار اشتباهیه که شما اینو گذاشتتید جلوتون برای توجیح اشتباه بودن کارتون!فرق شما با اون دخترا چیه ؟چ فرقی تو اصل گناهش داره ؟تو بدی کارش داره ؟اونا بعد از 3روز صمیمی شدن شما بعد از 10ماه اونا خیلی فرق دارن با شما  چون حداقل تظاهر به مذهبی بودن نکردن افت دین تظاهره....چقد شهید چمران قشنگ میگه یک اشتباه یک اشتباهه اما وقتی با هزار برهان عقل توجیحش میکنی میشه هزار و یک اشتباه.

 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خانم برمودا
با توجه به همه شرایط شما فقط یک راهکار دارید
اینم این هست که مثل برادر وسطی شما هم نامزد کنید تا تکلیف برادر اول روشن بشه مطمئن باشید برای این کار هم اون پسر باید بره از برادر بزرگتر اجازه بگیره مسلما وقتی احترام به برادر اول گذاشته بشود خودش اجازه میدهد

منتهی ببین خانم همه این مسائل منوط به این هست که روابط رسمی و قانونی باشد وگرنه با پسر پیغمبر هم باشی وقتی خارج از قانون باشه دختر ضرر می کنه
پس شما باید فکری به حال خودتون کنید بهش بگو تا خواهرت به من زنگ نزنه یک کلام دیگه جواب پیامت نمیدم

مشاور قرار نیست فرمولی به شما بدهد که مشکلتون حل بشه اونم ریش و قیچی میسپاره دست خودتون و فقط وظیفه اش تحلیل رفتاری و راهنمایی هست

پس شما اگر اون پسر میخوای باید با دست پس بزنی با پا پیش بکشی بهش بگو من هیچ حرفی باتو ندارم تا خواهرت باهام حرف بزنه

 

تصویر 48
نویسنده 48 در

شما لطفا بیخیال شو.............

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خانم زهرا 88

سید بودن و نبودن هیچ دلیلی برای خوب بودن یا بد بودن کسی نیست
زمان امام حسن مجتبی علویون فرار می کنند میان ایران تا کشته نشن و میرن جنگل های مازندران چون جنگل بزرگ و ناشناخته بوده و دور از حکومت مرکزی بنابراین اینا ماندگار شدند و یک جورایی شد فامیلیشون وگرنه هیچ دلیلی بر خوب بودن یا نبودن سادات نیست
 

تصویر زهرا88
نویسنده زهرا88 در

اخییی سیدن
حوش به حالتون
هرچی خیرتونه

تصویر برمودا

سلام بله منطق شما درست است و محترم است.
ولی ایشان پیشنهاد دادند که هر دو مشاوره حضوری میرویم. و وقت مشاوره گرفته ایم. تا صحبت های ایشون رو هم بشنوند و بعد نظر بدهند.
من خواستم قطع رابطه کنم
ولی به دفترچه خاطراتم که گذری کردم دیدم اگر ایشون نبود من ارشدمو نمیگرفتم واگر ایشون نبودند مقاله ام نمیدادم ... و قابل ذکر است تو این 10 ماهه هنوز در دیدار حضوری هیچ گونه رفتار غیر مشروع و غیرعرفی  از جانب ایشون ندیدم و اینکه ایشون خدمت سربازی تشریف دارند  و روزای مرخصی، پروژه های علمی رو انجام میدهن و همه پول هاشو پس انداز میکنه فقط برای من و به حساب من ریخته میشه!!در ضمن خانواده ایشون بسیار مذهبی و هم مرتبه خانواده خودم هستند. ولی من نزدیک به 100 عکس از خانواده ایشون در تمام جلوه ها( بیرونی ، داخل خونه، جشن های خصوصی،...) دارم و شماره تماس خونه و خواهر و برادر ایشون رو دارم.که البته خاطر نشان کنم از من و خانواده من عکسی ندارد !!!!
بنظر شما یک پسری که10 ماه تمام وقت شو برای من صرف میکنه وبا توجه به اینکه من هیچ گونه نیاز ایشون را رفع نمیکنم ولی مثله همسر و تکیه گاه با من رفتار میکنه و خرید کامل غذایی و خوراکی انجام میده و جلو خابگاه میاره و بمن تحویل میده!!نباید اعتماد کنم؟؟؟
من منتظرم وقت مشاوره برسه و ایشون رو حضوری هم نمیبینم تا اون موقع!!
در ضمن از دوستان ایشون که هم رشته های خودم بودند .پرسیدم!!! میبینم که چقد از ایشون تعریف میکنند و تحسین میکنند.بالاخره هم اتاقی و هم خابگاهی بهتر ایشون رو میشناسه تا من!!
من واقعا دچار تردید شدم واز دوستان ایشون پرسیدم تو محیط خابگاه 2 ساله چطور بودند؟ گفتند و قسم خوردن که "سید" واقعا پسر بزرگوار و محترم و مودبی و درس خون هستند.
من از رفتار و شبهه که به ایشون داشتم ناراحت شدم
البته من در متن که قبلا فرستادم اشاره کردم صحبت هامون از حالت رسمی خارج شده در حالی که دخترا در دو سه روز اول اینطور صحبت میکنن نه 10 ماه گذشته باشد!!
من فعلا صبر میکنم تا وقت مشاوره برسه به امید خدا جلسه مشاوره میرویم و به قول ایشون مشاور حکم صادر میکنه!!
قابل ذکر است که مرکز مشاوره را هم من انتخاب کردم و روز مشاوره به ایشون آدرس میدهم که خیالم راحت باشه!!
با تشکر از شما

تصویر zm@45
نویسنده zm@45 در

دوست عزیز لطفا اشتباه نکنین...کم از این موارد نشنیدیم...ایشون اگه مایل نیستن به هر دلیلی به خواستگاری شما بیان ارتباطتتونو قطع کنین..چون متضرر میشین.
اون آقا اگه شما رو بخان مطمئن باشین اقدام میکنن

تصویر miss..merida

سلام
مردی که دختری رو به نیت ازدواج بخاد حرف های 18+نمیزنه.شما رو چه بسا گذاشته تو اب نمک..!
شما جوابش رو ندید.تا از راه درست بیاد البته اگر بخاد.
10ماهه گذشته کم کم میشه یکسال ..کسی که هنوز ندونه با خوش چند چنده  و هی امروز و فردا کنه مرد زندگی نیست .
اگه خیلی ادعای خوب بودن نیت و قصدش میشه  به پدر و مادرشم بگه نه اینکه طفره بره  و به حرف ادعای مردی کنه..!
ببخشید منو که اینو میگم بانو.. به ضرر اون اقا که نمیشه با کله پریده تو ظرف عسل ..برا چی بدش بیاد؟
شما خانمید شانتون حفظ کنید گرانبها هستید ...باید مرواریدصدفی بشید که لیاقت داشته باشه ..
کسی که بضررشه شمایید خانمی.
موفق باشید ومنطقی

تصویر mahdipour
نویسنده mahdipour در

با سلام
ضمن تشکر از اعتماد شما به سایت رهروان ولایت
واقعا همین طور که فرمودید که اگر واقعا می خواهد با کسی ازدواج کند، هیچ چیز نمی تواند مانع او شود، به نظر می رسد بهانه های این اقا خیلی منطقی نیست، و شاید شرایط خاصی در ذهنش است و درخواست روابط پنهانی و صحبت های جنسی، می تواند تلاش برای برقراری ارتباط جنسی( که شرعا هم حرام است) با شما باشد، و پنهان کاری او برای تاخیر در عقد شاید اهداف دیگری هم داشته باشد که کاملا معلوم نیست، مدتی او را اصلا تحویل نگیرید، وقتی علت را پرسید بگویید من در صورتی که شما از من خواستگاری رسمی را انجام بدهید و عقد شما بشوم، راضی به ارتباط و گفتگو هستم والا این بلا تکلیفی را قبول نمی کنم، همین طوری خانواده ام راضی نیستند، خیلی دیده شده که در ادامه آشنایی و ارتباط ، بهانه های این جوری مطرح شده و گفته اند فعلا من شرایط خاصی دارم، و... ولی بعد از اینکه احساسات دختر خانم را تحریک کرده و اعتماد او را کسب کرده اند، دست به کارهای نا گفتنی زده اند و حتی به گردن هم نگرفته اند و باعث بدبختی دختر خانم ها شده اند، حواستون جمع باشد، منطق آقا پسر خیلی نرمال نیست و تلاش و گفتگوی باز( خصوصا مسائل جنسی) زنگ خطر برای زندگی شما هست. با قاطعیت تمام بگویید من راضی به ادامه رابطه اینگونه نیستم، و این بلا تکلیفی را قبول ندارم و فقط در صورتی که خواستگاری رسمی و عقد دائم انجام بگیرد، من شما را می پذیرم و الا نه.
در ضمن گفتگو و صحبت شما با خواهر ایشان در مورد این ماجرا صحیح نیست، باید به صورت رسمی از سوی خانواده آنها انجام بگیرد. این شخص برای توجیه کارهای خود شاید خیلی تلاش کند، ولی اگر زندگی خودتان و خانواده تون را دوست دارید، اصلا ارتباط پنهانی و... را نپذیرید که اولین شخص قربانی این ماجرا شما خواهید بود.
آرزوی موفقیت و سلامتی داریم.