به خاطر یک اشتباه زندگیم داره به طلاق منجر می شه

19:00 - 1399/11/02

سلام
خسته نباشید

یه سوال داشتم
راستش بنده به خاطر رفتار های بد شوهرم و البته نا پختگی و لجبازی خودم گرفتار دوستی مجازی،و اینجور که شوهرم ازش یاد میکنه خیانت شدم متاسفانه. ولی الان پشیمونم و میخام اوضاع رو برگردونم. چجوری تفکر شوهرم رو نصبت به خودم درست کنم؟یه جورایی داریم دچار طلاق عاطفی میشیم که فقط بخواطر وجود سه فرزند تبدیل به طلاق محضری نشده: سن خودم ۲۱ و شوهرم28 دارای سه فرزند پسر پشت سر هم دعوا هامون لفظی و همراه با فحش و ناسزا هست و دوتا یکی درگیری پیش میاد

 

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/157760

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 1 =
*****
تصویر یعقوبی

با عرض سلام و احترام؛

کاربر گرامی در ابتدا باید گفت متاسفانه بعضی خطاها در زندگی مشترک جبران‌ناپذیرند و هر چقدر هم که بعد از آن سعی کنید شاید نتوانید آن را کاملا جبران کنید، در نتیجه از این به بعد مراقب رفتار خود باشید و همیشه با همسر خود صادق و نسبت به او وفادار باشید. از این پس نیز تا حد امکان سعی کنید خطایی نکنید که همسرتان نسبت به شما بی‌اعتماد شود.

گاهی افراد بعد از یک اتفاق یا یک خطا از جانب همسرشان نسبت به او سوءظن پیدا می‌کنند. برای این‌که این اتفاق دیگر تکرار نشود ذهن همسرتان را بشناسید و سعی کنید او را نسبت به خود خوش‌بین کنید. حساسیت‌های او را نیز رعایت کنید و به بد بینی او دامن نزنید. معمولا افراد یکی دو حساسیت عمده دارند که اگر آنها را بشناسید و رعایت کنید از سوء‌ظن پیشگیری می‌کنید.

اشتباه خود را در مورد کاری که از شما سر زده، بپذیرید زیرا این عمل شما ( قبول اشتباه ) احساس ندامت تان را به همسرتان منتقل می کند و صادق تر به نظر می رسید. باید به همسرتان ثابت کنید از خطا و اشتباهتان پبشیمانید و قصد دارید آن را جبران کنید. بنابراین تلاش نمایید ایشان پشیمانی شما را احساس کنند. در این رابطه می توانید از اعمالی که مخالف رفتار گذشته تان بوده استفاده نماید، به طور مثال صمیمیت بیشتری به همسرتان نشان دهید.
یادتان باشد دروغگویی یکی از بزرگترین علت‌های بی اعتمادی است.

 متاسفانه در اکثر موارد روابط زوج ها غیر کلامی و بر پایه ذهن خوانی است. به جای بغرنج کردن روابط با مطرح کردن اینکه از کرده خود پشیمانید، بکوشید تا با توافق، راه حل مناسبی برای مشکلاتتان پیدا کنید. از همسرتان بخواهید نیازها و خواسته هایش را مطرح کند.

اگر با بدبینی و شک از طرف همسرتان مواجه شدید با خونسردی و مهربانی با او برخورد کنید و راجع به مشکل پیش آمده با او گفتگو کنید و برایش توضیحات لازم را بدهید. امکان این‌که بعد از یک اتفاق و یا خطایی بدبینی‌های ساده تبدیل به سوء ظن شود، زیاد است. پس حوصله به خرج دهید و برای همسرتان وقت بگذارید تا حساسیت‌هایش را بر طرف کنید. زن و شوهر باید با هم راحت باشند و اگر گره‌ای در ذهنشان نسبت به هم پیش آمد به راحتی بتوانند راجع به آن به گفتگو بپردازند و آن را بگشایند.

برای دریافت مطالب مشابه به این لینک ها مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/news/73726
http://btid.org/node/147205
https://btid.org/fa/news/90388

موفق باشید.

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام

ببین عزیز من شما سنی نداری، به قول خودت نا پختگی کردی، چرا وقتی همسرتون رفتار بد داشت نرفتید مشکلتون رو حل کنید، شاید درست میشد. حتی اگر درست هم نمیشد دیگه، مقصر شما نبودی.  به قول معروف هر عملی، یه علت داره یه معلول. حتی وقتی آقایی میگه من خانمم درست رفتار نمیکنه، برم سراغ یکنفر دیگه، قبول ندارم که بدون تلاش برای حل مشکل با نفر قبلی، یکنفر دیگه رو وارد زندگی کنه، چون به احتمال نود درصد با اون فرد جدید هم مشکلات خودش رو خواهد داشت. 

شما غرور یک مرد رو نشونه گرفتی عزیزم و بجای حل مشکلت از اون فرار کردی. به قول معروف خط قرمز زندگیت رو رد کردی.

در واقع کار خودت رو سخت کردی. الان هم باید رفتار همسرت رو درست کنی، هم اشتباه خودت رو جبران کنی. هم بچه هاتون نباید آسیب ببینند. بچه های امروزی خیلی کنجکاو هستند و همه چیز رو زیر ذره بین دارند.

 یه مدت هر دو تون فقط فکر کنید، به گذشته تون، به اشتباهاتتون، خودتون بهتر از هر کس دیگه ای میدونید چرا و چه وقت خطا کردید؟ فعلا زیاد با هم درگیر نشید. نه فقط ببینید اگر فلان روز فلان کار رو میکردید الان نتیجه این نبود. بیشتر روی اشتباهات خودتون تمرکز کنید. باید با هم همکاری کنید، باید همسرتون هم بخوان که زندگی تون درست بشه، شما به تنهایی فقط یک سر ماجرا هستید.

مردها فرصت میخوان، باید فکر کنند، بستگی به شخصیت همسرتون داره، چقدر رفتار شما براشون فاجعه باشه، و اینکه این روابط مجازی شما در چه حدی بوده باشه. و بعد هم اصلا همسرتون میخوان زندگی تون رو نجات بدن، یا ایشون هم فقط دوست دارن بخاطر بچه هاتون با شما باشن. باید پای حرفهای همسرتون هم نشست، و این ماجرا رو از زاویه دید همسرتون هم دید. اینکه بدونید دقیقا همسرتون راجع به شما چی فکر میکنند خیلی مهمه.

 

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

سلام.خواهشا مارو چی فرض می کنید؟!اشتباه؟!ناپختگی؟!تلافی رفتار؟!حرفتون مثل این میمونه که من بگم چون اعصابم خورده پس بزار برم دزدی کنم و برم دزدی هم کنم!!!خانم من مثال شمارو زیاد دیدم برو برای اونا این اداهارو در بیار که ساده ان و باور میکنن.آخه اخلاق شوهر بد باشه چه ربطی داره با گناه کبیره و جنایت کردن؟!!!یه چیزی بگید که بچسپه،حتما الانم میخوایید بگید من آزادم و انسانیت دارم و...اعههه خسته شدم از بس از این چیزا شنیدم.اشکی که روی زمین ریخت جمع نمیشه دیگه اعتماد یک مرد هم همینه از زندگیش برو بیرون هرچند که الان همجنس هات میان و حمایتت میکنن ولی کارت اصلا قابل بخشش برای یک مرد اونم در جایگاه شوهر نیست.برو با همون دوست محازیت زندگی کن.موفق باشی

تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

عزیزم با وجودیکه فرمودید همسرتون مقصر بوده ولی متاسفانه با ایجاد رابطه ای نادرست، گوی سبقت و در واقع تقصیر رو از ایشاد ربوده اید. خدا رو شکر که میفرمایید رابطه شما مجازی و در حد دوستی بوده. 

عزیزم همانطوریکه خودتون فرمودید بدلیل لجبازی این شرایط رو برای خودتون فراهم ساخته اید. بنابراین توصیه بنده به شما عزیزم، این هست که با عبرت از گذشته و بدور از هرگونه لجاجت و تندخویی و ... گذشته رو جبران کنید. 

پیشنهاد می کنم ضمن اینکه به ایشان اطمینان را میدهید که تکرار نخواهید کرد؛ به ایشان این اطمینان رو هم بدهید که متوجه خطای خود شده اید و پشیمان هستید و از هرگونه جر و بحث و درگیری زبانی با ایشان خودداری کنید. عزیزم چاره ای ندارید، جز اینکه سکوت کنید. همین سکوت نشانه پذیرش خطا و ندامت است. ولی زمانیکه با ایشان بقولی کل کل میکنید، خود نوعی تجری و گستاخی است بر خیانتی که صورت گرفته. و به این ترتیب این اطمینان را از ایشان سلب خواهید کرد که این مساله تکرار نخواهد شد.

در رابطه با حقوق مالی، ضمن احترام به نظرات سایرین، تا زمانیکه همسرتون اصراری بر گذشت از حقوق مالی شما ندارد؛ هرگز پیش قدم برای بخشش مهریه و ... نشوید.(لطفا اشتباه را با اشتباه دیگری جبران نکنید) و حتی نظر بنده اینست که اگر ایشان اشاره ای هم به بخشیدن مهریه و ... دارند، با فرافکنی این مساله رو مدیریت کنید. 

گرچه توصیه اکید بنده به تمام زنانی که در شرایط طلاق قرار میگیرند، در شرایط مشابه شما این هست که بخشش مهریه تنها لطف و جبرانی است که در حق همسر و وجدان خود خواهید کرد. ولی تنها در صورتیکه ماجرا به طلاق ختم شود.

ولی تا زمانیکه زندگی می کنید حقوق مالیتون رو برای خود محفوظ بدارید. چه بسا همین بخششها زمینه ساز طلاق شود.(از این جهت عرض میکنم). چراکه واقعا مهریه برای برخی زندگیها حکم پشتوانه و بقا زندگی رو ایفا می کند.

عزیزم لطفا به سه بچه ای که فرمودید رحم کنید و دیگر هرگز خود را در وضعیتی قرار ندهید که علاوه بر خودتان زندگی کودکان بی گناهتان نیز دستخوش لحاجت ها و خامی های شما قرار بگیرد.

سعی کنید در قبال بی مهریهای ایشان که ناشی از مساله ایست که ایجاد شده صبور باشید و اتفاقا مقابله به مثبت یا به عبارتی واکنش معکوس داشته باشید. به این شکل که از همه ظرفیتهای خود برای بدست اوردن دل ایشان استفاده کنید؛ از خوب رسیدگی کردن به امورات خانه داری و بچه داری و همسرداری گرفته تا مسائل اصلی تر . حتی چنانچه ایشان مثلا روی احترام و یا رفت و امد و ... با خانواده اش حساس است؛ برای بدست اوردن دل ایشان نهایت بهره را از این حساسیت ببرید.

براتون زندگی سرشار از عشق و محبت آرزو میکنم.

تصویر ابن عابدین
نویسنده ابن عابدین در

خیلی خوبه که نظرات بانوانی مثل شما در فضای مجازی راجع به مهریه پخش میشه و پسران این مملکت روز به روز به ذات پول پرست و پول دوست زن ایرانی پی میبره

واقعا هرچی فکر میکنم میبینم با این وضعیت تبدیل شدن ازدواج ها به معامله هرچی تو این جامعه ازدواج کمتر و کمتر بشه و دوستی و روابط آزاد جایگزین بشه خیلی بهتره تا یه پسر بخاد ازدواج کنه.ازدواج کمتر روابط آزاد بیشتر نفع پسران هم بیشتر

چی از این بهتر؟؟؟؟

بعد هی یه عده بیان بگن چرا پسرا ازدواج نمیکنن چرا مسعولیت گریزن چرا چندتا چندتا دوست دختر دارن

خب واضحه.ازدواج که گران بشه و حتی زنی خیانت کار بهش مهریه تعلق بگیره هیچ پسری خل نیست که زن بگیره.

قبلا برای کم شدن ازدواج ناراحت بودم ولی الان خوشحالم و امیدوارم که ازدواج روز به روز کمتر بشه.چون جایگزینش مفت و مجانی در دسترسه

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

من اصلا فکرشم نمیکردم این دسته از زنان هم مهریه داشته باشن!!!باورم نمیشه همش تقصیر ما مردهاست.اونا تا رو دماغ یکیشون جوش درمیاد سریع میرن شبکه و انجمن و گروه و...تشکیل میدن و دنبال حق و حقوق و آزادی و...میفتن به جون حکومت بدبخت!!!ولی ما مردها روز به روز حقمون رو با یه نوشابه میکشن بالا و عین خیالمون نیست.الان من هرجا میرم دست زنها و دختراست!!!مغازه ها،کارخونه ها،شرکت ها،مدرسه ها،دانشگاه ها،داروخانه ها،بیمارستانها و حتی مزرعه ها هم دست زنهاست!!!این وسط فقط یه سربازی که پدر آدم درمیاد و کارگری ساختمان که البته زیر نظر یک زن باشه دست ما مردهای بدبخته!!!مقصر اصلی و اولی و آخری هم خودمونیم چون ما مثل اونا زیاده طلب و تنوع طلب نیستیم به کم راضی میشیم.از اون بدتر اتحادمون افتضاحه،اصلا پشت همو نداریم.الان اینجا دختره میاد علنا میگه من فاحشه بودم اومدم تو زندگی یه پسر بدبخت و نابودش کردم،سریع همجنس هاش میان میگن لزیزم اشکال نداره دیگه اینکارو نکن بوس بوس!!!ولی کافیه یه مرد بیاد بگه چنان میپرن بهش اصلا خود ما که همجنسش هستیم چنان میپریم بهش که طرف به غلط کردن بیفته!!!

روزگار بدیه راست میگن تو آخر دنیا جهان میفته دست زنها و مطمئنم روزی میاد که زن بره خواستگاری مرد!!!خدا به دادمون برسه.قانون و دین و خدا و خرما و خوشبختی و حق مسلم و...هم که الان متعلق به اوناست.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ببین آقا شما همیشه یک حرفی میزنید و بعد دیگه ما جوابی از شما دریافت نمی داریم.

صفت ذاتا پول پرست و پول دوست و ... در رابطه با بنده حقیر مصداق پیدا نمی کنه. من خودم شاغلم و اونطوری که همسرم گاهی قسطها رو حساب میکنه میگه حقوق من دوبرابر ایشان هست. کارت حقوقیم هم همیشه دست همسرم بوده و هست. هیچوقت هم در این 15 سال سرک به حساب ایشان نکشیدم. به خدای محمد همین الانی که دارم این مطلب را تایپ میکنم از میزان حقوق ایشان اطلاعی ندارم.هیچوقت هم نداشتم. شاید دلیلش اینست که نیازی هم نداشته ام. چه شما حمل بر خودستایی کنید، چه نکنید؛ بنده یک حس غنای ذاتی دارم. افسرده نیستم ولی هیچ چیز این دنیا دل مرا نمی برد. از کودکی چنین بودم. روزی که با ایشان ازدواج کردم هم خانه داشتم هم ماشین. چون خیال استقلال داشتم که مشاوره کردم، گفتند مورد اتهام قرار میگیری. ایشان 4 ماه بود بصورت قراردادی سرکار رفته بود. هنوز هم ایشان قراردادی هستند. ایشان خود همیشه می گوید هرجا خواستگاری رفتم از مایملکم پرسیدند، تو تنها کسی بودی و هستی که در این عوالم نبودی و نیستی! البته ایشان بنده خدا مالی هم نداشتند. من وجودِ خودِ ایشان را مال میدانم. دو سال پس از ازدواجم هم واسطه ما خواهرم را برای پسر خود گرفت. الان هم خواهرم بنوعی جاری من است.
خواستگار متمول هم از فامیل داشتم که چادر و عقایدم رو قبول نداشتند. من هم افکار انها را قبول نداشتم.
برخلاف خانمها به بازار رفتن علاقه ای ندارم. در صورت ضرورت با همسرم میروم و هرچه بردارم ایشان حساب میکند. لباس خودم و فرزندانم را خودم میدوزم. لباس زمستانشان را هم خودم میبافم.گاهی کیفم را هم خودم میدوزم. عاشق این هستم که از اشیای غیرقابل مصرف چیزی بسازم. تا آنجا که همسرم اجازه دهد چیز آماده نمیخرم. منتها ایشان به فکر سیاتیک من هستند. اجازه نمیدهند دیگر برخی کارها رو انجام بدهم. ساده زیستی را بیشتر دوست دارم. ماهیانه همسرم 50 تومن در کیف من میگذارد که من چون پول تاکسی نمیخواهم بدهم انهم میماند که سرماه برمیدارد و به بچه ها میدهد. این رویه زنی 40 ساله نیست. این سبک زندگی 40 ساله است.

و اما مهریه، همانطور که عرض کردم برای برخی زندگیها حکم پشتوانه و اهرم بازدارنده را دارد. چه بسا اگر مهریه ای نباشد خیلی از اختلافات جزیی به طلاق منجر شود. و من طلاق را برنمیتابم.
میدانم که شما و برخی مجردین میگویید ان زندگی که مهریه نگهش دارد به درد نمی خورد. ولی شاید برای یک خانم همان میزان هم ارجحی و وجهی بیابد که جسارتا شما تحلیل آن را در نمی یابید.

در رابطه با خیانت؛ اگر واضع قانون، من بودم ، ان موقع بیان دیدگاهم شاید وجهی داشت. ولی خوشبختانه قانون را نه من نوشته ام، نه بر آن تبصره میزنم. بنابراین هرچه بگویم نظر شخصی و گزافه گوییست. لذا از بیان نظرم در این رابطه صرفنظر میکنم.
ولی این نکته را به همسرم گفته ام (مهم نیست شما هم بدانید) اگر روزی بر فرض محال راهی به غیر از طلاق نیافتم؛ (انهم نه در فروض عدم تفاهم و امثالهم که من بلدم اختلافات را مدیریت کنم. شما فرض بگیرید، در فرض "ارتداد" که کلیه راهها را بر خودم مسدود ببینم) آنگاه نه تنها از مهریه ام میگذرم، بلکه حق ایشان را از سهمی که در قلبم دارد میپردازم. 

اگر اینجا پی وی داشت دلیل اینکه چرا یک زن نباید مهریه اش را ببخشد را بلحاظ احترامی که برایتان قائلم توضیح میدادم. ولی در این فضای عمومی بدلیل اینکه جنبه بدآموزی دارد و ممکنه است مردی شیطنت کند و بدینویسله همسرش را بیازارد، از بیانش صرفنظر میکنم. ولی همینقدر بدان که از منظر حقوقی بخشیدن مهریه اشتباه محض است.

و نکته آخر؛ من برای شما چه متاهل باشید چه مجرد، در هر صورتیکه آرامش بیشتری می یابید ، ارزوی سعادت دنیوی و اخروی و حسن عاقبت دارم. امین

حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است. 
کس ندانست که آخر به چه حالت برود

.....

اگر تمایل داشتی کمی از خودت بگو بدانیم حداقل با چه شخصیتی صحبت می کنیم.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

من اگه جای تو بودم و شوهر مرد واقعی بود تکرار میکنم مرد واقیپعی بود و فقط یه اشتباه گذرا بود حتما خودم رو تنبیه میکردم تنبیه بسیار شدید بعد از اون میرفتم و برای داشتنش نهایت تلاش رو میکردم حتما التماس میکردم و حتما طلب بخشش میکردم و حتما تمام حقوق قانونیمم میبخشیدم تا حسن نیتم ثابت بشه و بهش این اطمینان رو میدادم که بار بعدی وجود نداره قول میدادم قول زنانه. انوقت تصمیم رو  میزاشتمبر عهده خودش  اگه میخاست واسه خودم و زندگیمون ببخشتم که شکر خدا اگه نه بازم حق با اونه بودو با دادن خسارت و بخشش حقوقم میرفتم و تا اخر عمرا عذاب وجدان هر روز و شبم رو زهر میکرد و میدونستم که جبران نداره حماقتم  .من برای ادما تجربه جنسی قبل ازدواج قائلم چون خودتی و خودت خیانت به کسی نیستچون اصلا به کسی متعهد نیستی ولی واسه بعد ازدواج هیچ نوع ملاحظه ای حتی لاس زدن رو هم برای نه زن و نه مرد قایل نیستم. خیانتو روابط فرا زناشویی= ته حماقت و رذالت میدونم حتی در حد نگاه کردن مستقیم تو چشم یه مردمن نمیبخشم .من مخالف خیانتو مخالف ازدواج موقت به جز ۲۰ درصد استثنا هستم. امضا؛مسیح؛