سلام
دختر ۲۳ ساله ای هستم مذهبی؛ دوران نوجوانیم دچار سرطان شدم کاملا بهبود یافتم و مشکلی ندارم. الان خاستگارهای زیادی دارم اما بعد یکی دو جلسه که صحبت میکنیم اتفاق گذشتم رو که عنوان میکنم اول اینکه کلی سوال میپرسن که چیشد چرا اینطوری شد و بعدش قبول نمیکنن ،و من از این بابت روحیم بهم ریخته دوست دارم طرفم هم شرایط خودم باشه
خاستگاری دارم۱۴سال از خودم بزرگتراز لحاظ شرایط خانوادگی، اعتقادات ،فرهنگی، مادی، هم کفو هستیم پسر سالم و پاکیه و کلا خانوادم و اطرافیان از همه لحاظ تاییدش میکنن و چون همسایه هستیم این اشنایی از قبل هست. و قضیه بیماریم رو میدونسته و اومده جلوولی مشکل من اینه ؛ وقتی اومدن خاستگاری و ما سه جلسه صحبت کردیم قیافش به دلم ننشست
پیام که میدن بدم میاد دوست ندارم جواب بدم خانواده هام بیشتر از سه جلسه اجازه نمیدن صحبت کنیم
ولی خانوادم میگن بیماریتو میدونسته اومده جلو قبول کن؛ تو شرایط بیماریته ایشونم سنش بالاست
تو عقد کنی بعد علاقه ایجاد میشه...
میخوام بدونم این حرف چقدر درسته؟
احتمال داره بعد عقد بهش علاقه مند بشم؟
به دل ننشستن دلیل قانع کننده ای هست برای رد کردن خاستگار؟
امکان داره با جلسات بیشتر خوشم بیاد ازشون با توجه به اینکه این سه جلسه هیچ تاثیری توی حس من نداشت؟
و اینکه به نظر شما چون چنین شرایطی داشتم باید تو معیارهام کوتاه بیام نسبت به یک دختری که چنین شرایطی نداشته؟
ایا طرف مقابلمم شرایطی داشته باشه بهتره راه بدم؟
خیلی به جواب هاتون احتیاج دارم.سپاس گزارم از پاسختون زیر سایه امام زمان موفق باشید
---------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه برای انتخاب بهترین راه و تصمیم درست، دنبال مشورت و همفکری هستید جای تقدیر و تشکر دارد. امیدواریم بتوانید بعد از طی شدن مسیر مشاوره به یک نتیجهٔ مطلوب و مفیدی برسید.
البته در مورد مطالبی که بیان کردید، صحبت زیاد است. اینکه چرا باید مسئلهٔ بیماریتان را در زمان و شرایطی بگویید که اثر منفی داشته و فرصتها را هم از خودتان و هم از طرف مقابلتان بگیرید، جای تأمل است. در کنار این موضوع، خود اختلاف سن باید بیشتر توضیح داده شود. اما چون شما ممکن است در این زمینهها با خانواده به تفاهم رسیده و برایتان حل شده است، فقط درمورد دغدغهای که ذکر کردید صحبت میکنیم. اگر حس کردید در موارد یاد شده و یا مورد دیگری نیاز به همراهی دارید، در جلسهٔ بعدی یادداشت بگذارید تا بررسی بشود.
ابتدا عشق، دوستی، علاقه و میزان تاثر داشتن هر کدام در زندگی مشترک را باید بدانیم. سوال اول این است: آیا اگر حتی ازدواجی صورت گرفته و هیچ علاقه و دوستی وجود نداشته باشد، این زندگی دوام و استحکام نخواهد داشت؟ آیا علاقه و عشق توانسته از هم پاشیده شدن یک زندگی مشترک جلوگیری کرده و اثر مثبت خودش را داشته باشد؟ عشق و علاقه و دوستی تنها عامل نگه دارندهٔ زوجین در کنار همدیگر است؟
پس لازم است ابتدا به این سؤالها پاسخ بدهید و به این نتیجه برسید که چقدر اهمیت داشته و از نظر جایگاه در کجاست؟ ضرورت دارد؟ لازم است؟ واجب بوده و حتماً باید باشد؟ مثلاً بعضی از افراد قائل هستند که علاقه مهم است؛ ولی ضرورتی ندارد. یا خیلیها اصلاً اعتقادی به علاقهٔ اولیه نداشته و منتظر ایجاد عشق و محبت هستند. دلیلشان نیز این است که ما چگونه به کسی که اصلاً هیچ شناختی از خصوصیات اخلاقی او نداریم، علاقهمند شده و دوستش داشته باشیم؟ دوستی و علاقه و یا همان حس خوب داشتن نسبت به طرف مقابل نباید دلیل داشته باشد؟
ناگفته نماند که در این مورد نیز آسیبها و خطرات خاص خود وجود داشته که باید به آن دقت داشته باشند. عواقب ازدواج بدون عشق و علاقه مبحث مفصلی است که در صورت تصمیم مثبت در این مورد، مستقل به آن خواهیم پرداخت.
چرا این مطلب را خدمتتان تقدیم کردم؟ دلیلش این است که با دادن فرصت به طرف مقابل و خودتان، سعی کنید بدون دلیل حس بد را در وجودتان راه نداده و کمی منطقیتر نسبت به این حس فکر کرده و بتوانید آن را مدیریت کنید. خوبیها و صفات خوبی که بیان کردید را در نظر داشته و دلیل حس بد داشتن را نیز برای خودتان واضح و شفاف کنید. آیا طرف مقابلتان زشت است؟ تعریف شما از زشتی و زیبایی چیست؟ چاق یا لاغر؟ رنگ پوست یا از نظر قد و قیافه دلخواه شما نیست؟
بله دقیقاً همان مطلبی را که متوجه شدید منظور ما است: شما نباید به اجبار و اکراه یا به خاطر بیماری و شرایطی که دارید، پاسخ مثبت بدهید. بلکه باید برای خودتان یک توجیه مناسب و دلیلی که دلتان را آرام کند باشید.
هم برای حس بد داشتن دنبال دلیل باشید و هم اینکه برای داشتن و ایجاد یک حس خوب تلاش کنید.
موفق باشید.
در حال پاسخگویی...