به زیر دستم پیشنهاد ازدواج موقت دادم!

22:06 - 1393/09/24

آقایی هستم 28 ساله که مدت 3 سال است ازدواج کردم، 11 ماه پیش همسرم برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفتند و می بایست 4 سال در انجا بمانند، از طرفی من مردی بسیار گرم مزاج هستم و نیاز شدید جنسی دارم ولی به دلیل عدم حضور همسرم نمی توانم غریزه ام را ارضا کنم.

به همین علت درصدد برآمدم تا نیاز خود را از طریق ازدواج موقت برطرف کنم، در این راستا این پیشنهاد را به یکی از همکاران زیردستم که خانمی بیوه هستند دادم که با واکنش بسیار شدید ایشان مواجهه شدم.

حال واقعا درمانده شده ام، از طرفی نیاز بسیار شدید دارم و از طرف دیگر به دلیل جایگاه اجتماعیم از آبرویم بسیار می ترسم

لطفا کمکم کنید و راه حلی به من بدهید

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/49075
تصویر صبا 65
نویسنده صبا 65 در

مقصر همسر شماس و خودتون که با این که میدونستید میخواد بره خارج باهاش ازدواج کردید از کجا مطمینی خانوم شما اونجا با مرد دیگه ای ارتباط نداشته باشه خانومتو طلاق بده ی زن دیگه بگیر به این راحتی

تصویر saman222005

خانم صبا

نکته ای باید خدمت شما سرور بزرگوار و برخی دیگر دوستان متذکر شوم اینست که زمانی کسی از شما برای رفع مشکلی مشورت خواست وظیفه نه ایمانی بلکه انسانی شما اینست که در حد توانایی خود به رفع مشکل وی کمک نمایید نه اینکه علاوه بر آن مشکل ، مشکلی دیگری برای وی بوجود آورید.

من از اظهار نظر شما کمال تشکر را را دارم اما به نظر من این انصاف نیست که ذهن بنده را نسبت به همسرم مشوش نمایید و بگویید ایشان ممکن است در خارج از کشور چه کارهایی کنند

الحمدالله که تا حد زیادی همسرم را می شناسم و به ایشان اعتماد کامل دارم اما خودم تا آنجا که خودم را می شناسم در این ضمینه متاسفانه آدم ضعیف النفسی هستم .

به هر حال از مشارکت شما باز هم کمال تشکر را دارم

 

تصویر عشق
نویسنده عشق در

اشتباه را با اشتباه بزرگتر حل نمی کنند!!
 

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

بابا بی خیال زن دوم و سوم و.....عشق است 

برووووو حالشو ببر

 

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

cool

تصویر آقا حمید

اگه داماد خودتون هم بود همینجوری باز میگفتی؟frown

همیشه راه خیانت در ظاهر آسون و لذت بخشه ولی در باطن خانمان سوزه و پر از سختیenlightened

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

معلوم نبوووووود که حرفم شوووووخی بود

ولا پوست از کلش میکندم indecision

برادر گرامی 

خیانت چیه...!

لذت چیه...!

خانمان سوز چیه...!

خود دین اسلام حلال کرده تا ۱۰ زن

من که نگفتم ۱۱ تا زن بگیره ....!!

تصویر pariya.f
نویسنده pariya.f در

احسنت

تصویر donya123
نویسنده donya123 در

بر خلاف بسیاری از دوستان که خیلی تند با این موضوع برخورد کردن من حق را به شما میدهم و مقصر اصلی را همسرتان و البته قدری هم خودتان که این اجازه را به ایشان داده اید میدانم.

به نظرم ابتدا با همسرتان صحبت کنیدو به او بگویید که به وجود او نیاز دارید.ولی اگر ایشان قبول نکردند و برنگشتند از راههای بهتر برای کیس صیغه استفاده کنید
 

تصویر امید مهدی

سلام

ابتدا بهتر است بدانید هر راهی که شما را به مقصد برساند لزوما نمی تواند خوب باشد . بدین معنا که هدف ، وسیله را توجیه نمی کند .با بررسی درست وضعیت تان می توانید تصمیمی درست و منطقی بگیرید . چند راهی که پیش رو دارید را با چند نکته خدمت تان تقدیم خواهم کرد. یک ؛ اجازه ندادن به همسرتان بابت تحصیل در خارج ؛ که این موضوع اگر برای ایشان به درستی تبیین شود می توانید پاسخ مناسبی از ایشان دریافت کنید . دو ؛ اجازه دادن به ایشان برای تحصیل و به تبع آن ازدواج موقت برای شما . در هر دو مورد به چند نکته دقت نمایید تا بتوانید بهتر به نتیجه برسید . اگر با ایشان برای ماندن در کنارتان به نتیجه ای رسیدید که ماجرا ختم به خیر خواهد شد . اما اگر به نتیجه نرسیدید شما یا به رفتن ایشان باید رضایت دهید و یا با قدرت شرعی و حقوقی که در دست دارید می توانید ایشان را مجبور به ماندن کنید . و در طرف دیگر اگر به رفتن ایشان رضایت دهید شما مجبور به ازدواج موقت خواهید شد ( البته با توجه به شرایط تان که مزاج گرمی دارید . توقع خویشتن داری از شما نمی رود و منطقا رد خواهد شد .) 

حال به بررسی این دو راه می پردازم . اگر شما ایشان را مجبور به ماندن کنید و با تدبیر گام بردارید ایشان شاید در بدو امر آزرده شود و مدتی کدورت در دل داشته باشد اما اگر دلیل ماندن ایشان را محبت و عشقی که به ایشان دارید بیان کنید می توانید بسیار زود روابط گذشته خود را محکم تر کنید . و اگر به رفتن ایشان رضایت دهید و به سمت ازدواج موقت روید همانطور که از احتمالات آن (( اعم از اینکه برملا شود و زندگی تان به هم بریزد ؛ بحث حاملگی ؛ وابستگی عاطفی و ادامه آن ؛ و از همه مهمتر اینکه شما به دلیل داشتن تمام این ترس ها و نگرانی ها به طور کامل از بودن با ایشان لذت نخواهید برد . و همیشه از ترس به آینده و عذاب وجدان برخوردار خواهید بود . که این موضوع به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی ماست اما نمی توان در آب بود و خیس نشد . نمی توان در جامعه بود و اثرات تفکرات آن جامعه را بر خود از بین برد مگر اینکه هیچ وابستگی و نگرانی از هیچ چیز نداشته باشید که این موضوع آنسان خودش را می طلبد . یعنی باید مردانه جنگید و نگران آبرو و یا هیچ چیز دیگری نباشید و بدون ترس کاری که فکر می کنید صواب است انجام دهید . )) با خبر هستید به نوعی زندگی تان را در پرتگاه قرار دادید و باید متعاقبا منتظر ادامه اتفاقات آن باشید . 

حال که به بررسی این دو مورد پرداختم تصمیم باخودتان است آیا بهتر نیست کمی ناراحتی و کدورت احتمالی ( که اگر زبان همسرتان را بدانید این کدورت نیز به حداقل خواهد رسید ( در نظر داشته باشید نباید بحث جنسی را بخاطر نرفتن ایشان بیان نمایید زیرا ایشان برداشت درستی از شما نمی کنند و مشکل ساز خواهد شد و به نوعی خود را وسیله ای برای ارضا ی نیازهای شما می بیند و رفتار مناسبی نخواهند داشت . بلکه با زبان همسرتان و محبت و علاقه از علت مخالفت تان بگویید ) )  پیدا کنند به جای اینکه ترس از ، از دست رفتن زندگی تان داشته باشید ؟ 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و ( عجل فرجهم ) 

تصویر عشق
نویسنده عشق در

سلام  دوستان گلی که نظر میدن به این موضوع توجه فدمایید" سوال کننده برای رفع مشکل مراجعه نمودن نه واسه تحقیر شدن "  همچنین به جنس مقابل خود راحت باچند نمونه موارد غلط در جامعه توهین نکنیدو به دیگران برچسب نزنید!!

حال سراغ هم فکری میریم:آقا سامان

علاوه بر مواردی که دوستان اشاره نمودند مواردی دیگری ذکر کردم شاید به تصمیمتون کمک کنه اما جواب نهایی به شخصیت شما برمیگردد.بنده با  آقای حسین وجدانی موافقم

آقا به فرض آنکه کسی صیغه شماشد به موارد زیر فکر کنید بعد تصمیم بگیرید:

شما جوان هستید احتمال لغزش زیاد! شمابا خانم خود کلا 2 سال و1ماه کنار هم بودید اما اگر زنی رابه مدت 3 سال صیغه کنید آیا او را بیشتر از همسر خود دوست ندارید ؟واضح است وابستگی شما به خانم جدید بیشتر از اولی میشود چون هم مدت زمان بیشتری با او بوده و خاطرات بیشتری هم دارید وبخصوص که 4 سال از خاطرات بودن با همسرتان گذشته و وجود ایشان در خاطر شما کمرنگ شده آیا با آمدن همسرتان میتوانید ایشان را نادیده بگیرید؟ به فرض بتونید از ایشان دل کنده آماممکن است فردی که صیغه شماست ویژگی هایی داشته باشدکه شمااو را برتر از همسرتان بدانید یا برتر باشد آیا میتوانید در ذهن خود خانم خود را با او مقایسه نکرده وبا نبودآن ویژگی های دوست داشتنی کنار بیایید!! شمااگرهم بخواهید این سه سال را با افراد مختلف صیغه باشید که این مشکل رخ ندهد حس تنوع طلبی شما فعال میشودو ماندن با یک خانم تا آخر عمر برایتان سخت می شود.خوب فکر کنید آیا با پیش آمدن مسائل با لا اگرهمسرتن بعد4سال برگشت باز هم عین سابق دوستش داریدو ازش سرد نمی شوید؟آیا زندگی دوم به زندگی اول شما آسیب نمیزند؟برای پنهان کاری دچار عذاب وجدان نمیشوید؟

با همسر خود در باره فشارهای جنسیتان صحبت کنید  و از احوال ایشان هم جویا شوید شاید ایشان هم مانند شما دچار نیاز شده باشد و بدلیل حجب خود این موضوع را با شما مطرح نکرده پس بهتر است اول از احوال هم با خبر باشید و با هم فکری هم یک راه چاره جوییدکه نیازتان بی درد سر حل شود. درضمن شما که توانسته اید 11ماه باخود کنار بیایید می توانید این موضوع را بارفتن هرچند وقت یکبار در کنار همسرتان حل کنید مثلا هر11ماه یا6ماه یکبار برای چند روز به پیش همسرتون سفر کنید که هم عشقتان کمرنگ نشود هم نیاز جنسی به شما فشار نیاورد.به این مسئله به دید قدرت نگاه کنیدبگیدمرد قوی بودم که توانستم خودم را 11ماه از گناه حفظ کنم حال به سفر رفته بار بعد11ماه را بیشتر کنید یعنی خود را فرد قوی تری کنیداین کار اعتمادبنفس شما را هم با لا میبرد این بار دیر تر به سفر برید.(البته قبول دارم راه کار پیش نهادی خیلی سخته این فقط ی نظر بود شاید همسر خودتان راه بهتری سراغ داشته باشد یا اصلا ایشانم شاید دلشان بخواهد به پیش شما برگردندند)

تصویر pariya.f
نویسنده pariya.f در

من با نظر دوستمون mahseta موافقم,به جز قسمت اخرش که افراد پير پيشنهاد ميشن(نميدونم شايدم من اشتباه برداشت کردم)
و فکر ميکنم اگه خودتون رو يک لحظه جاى همسرتون تو شرايط مشابه بذاريد,ديگه شکى در اشتباه بودن کارتون باقى نميمونه .بهتره مشکل رو با خود ايشون مطرح کنيد,حتما زندگى مشترکتون انقدر واسشون مهم هست که باهاتون همفکرى کنن...در صورتى که احساس کردين واسشون اهميتى نداره اون موقع شايد بتونيد اين حق رو به خودتون بدين که به مورد ديگه اى فکر کنيد.
زندگى مشترک چيزى نيست که پنهان کارى توش جايى داشته باشه,فرضا اگه شما واسه صيغه هم موفق شدين و اين چند سال باقيمانده هم بدون مشکلاتى که دوستانگفتن سپرى بشه,ترس برملا شدن رازتون و عذاب وجدان هميشه شمارو همراهى خواهد کرد.
شايد اين يک سال دورى خيلى چيزاى خوب رو تو ذهنتون کمرنگ کرده باشه
اميدوارم تصميمى که ميگيريد از رو خود خواهى نباشه.
موفق باشيد

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

دوستان عزیز من نظر شخصیم رو گفتم .والا من چند بار این چند خط رو خوندم ندیدم آقای سوال کننده از ما برای صیغه کسب اجازه کرده باشن یا مشورت خواسته باشن منم به نظر ایشون احترام گذاشتم اون چیزی رو که الان در جامعه از صیغه و عاقبتش میبینم براش بازگو کردم .ببینید در قوانین اسلامی وقتی یه حکمی هست مثل روزه یا همین صیغه ، اولش شرایط رو برای شما میگن بعد تشخیصش رو به عهده خودتون میذارن که شامل اون شرایط میشی یا نه یعنی  خود خدا اینقدر به عقل و شعور آدم احترام گذاشته من این وسط چی کاره هستم ؟بعدش هم من بیام بگم صیغه نکن الان آقای سوال کننده میگه وای اینا راست میگن بعد از نظرش منصرف میشه؟ 
غرض از اون جملات اخر هم نه توهین به سوال کننده بود و نه به قول بعضیا زیر سوال بردن هم جنس!! من نمیدونم اینکه به یه نفر بگیم برو زن سن بالا صیغه کن توهینه اما اگر به زن جوان هر روز پیشنهاد رفع نیاز جنسی داده بشه توهین نیست؟! عجبا!
منظورم از اون جملات آخر: این آقا گفته قصد تنوع طلبی نداره و فقط به خاطر دوری از همسرش میخواد صیغه کنه اما یه زن جوون میاد سه سال الکی با یه نفر بمونه و بعد هم بگه خدافظ بره؟یا ایشون میخواد هر سال با یه نفر باشه که بهش وابسته نشن!؟(دقت کنید بازم میگم این راه من نیست ایشون خودش صیغه رو انتخاب کرده )منم نگفتم همه زن های سن بالا ،گفتم اونایی که تمایل به صیغه دارن .خب همین خدا میگه اگه نمیتونی روزه بگیری تشخیصش با خودت میتونی روزتو بخوری ولی حق نداری از این طرف اتاق تا اون طرفش سفره پهن کنی 7 جور غذا بچینی توش و ملچ ملوچ بخوری میگه اندازه ای بخور که لازمت بوده! الان صیغه هم برای این آقا همین حکم رو داره(بازم میگم من پیشنهاد صیغه ندادم خود این آقا این راهو انتخاب کرده) 
بیشتر کاربرا گفتن برو زنت رو برگردون ولی من همچین نظری ندارم(این نظر منه کاری هم به بقیه ندارم آقا جان منم آدمم حق نظر دادن دارم ) چون وقتی یه اقایی تو سن 28 سالگی با 11 ماه دوری  صیغه به ذهنش میرسه و عملی هم میکنه و سوالش اینه که چه جوری بگم که جواب مثبت بگیرم( یعنی از ما نظر نخواسته) خب احتمال این موضوع که ایشون فرد کم تحملی باشن زیاده چه بسا فردا با بارداری همسرش  هم فکر صیغه بیوفته ! ضمن اینکه ایشون از اول هم میدونسته 4 سال از خانومش دوره و شاید از اول هم همین راه به ذهنش رسیده پس چه کاریه من بخوام منصرفش کنم؟
برداشت اکثر افراد جامعه از تعدد زوجات و صیغه یه چیزی شبیه این داستانه:

میگن یه روز یه پزشکی یه عده الکلی رو جمع میکنه تا از مضرات مشروبات الکلی براشون بگه به این منظور یک لیوان آب و یک لیوان نوشیدنی الکلی میزاره روی میز و بعد یه دونه کرم کوچیک رو برمیداره اول درون لیوان آب میندازه کرم روی آب شناور میشه و قشنگ روی آب شنا میکنه .بعد پزشک همون کرم رو برمداره میندازه توی لیوان الکل کرم درجا مچاله میشه و میمیره! بعد پزشک رو به بیمارن الکلی میگه چه نتیجه ای میگیرید ؟ افراد حاضر جواب میدن نتیجه می گیریم الکل خیلی مفیده و باید بخوریم تا کرم های معدمون از بین بره!!
خب به این میگن "برداشت انتخابی" شما بیا 200 سال بگو خود پیامبر در اوج جوانی وقتی 35 سال بود با زنی 50 ساله زندگی میکرد از خیلیا هم مرد تر بود و نقصی هم نداشت  اما بعضی ها فقط اینو میبینن که پیامبر چند تا زن داشت .
اصطلاحا من چی کاره بیدم؟
خدانگهدار

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

من فک میکنم کلا نظر ما مهم نیست چون شما خودت تشخیص دادی و عمل هم کردی و اگر اون خانم برخورد مثبتی با شما داشت اصلا سوالی مطرح نمیشد و الان صیغه هم بودین بنابراین به نظرم بهتر بود این سوال رو خصوصی توی یه جمله میپرسیدن: "چگونه پیشنهاد صیغه بدهم؟" اما حالا که عمومی شده خب ما هم نظر میدیم:) من صرفن نظر شخصیم رو راجب این پست میگم 
1-برخورد اون خانم کاملا طبیعی بوده .خوشت میاد خواهر یا مادر خودت بیوه بشه بعد هر بار یه مرد بیاد بگه: ببخشید خانم میشه برای مدتی نیازهای جنسی منو رفع کنید؟ بعد خواهرت بگه نه دوباره فردا یکی دیگه و پس فردا یکی دیگه و... خب طبیعیه که این توهینه و اعصاب اون خانم خورد میشه .خانم هایی که با صیغه موافقن یا تو رفتارشون نشون میدن یا به افرادی میسپرن و سفارش میکنن که اگر کیسی بود قبول میکنن پس درست نیست همینطور راه بیوفتی تو خیابون هر زن بیوه و مطلقه ای که دیدی فک کنی دستگاه رفع نیاز شماست و صرفا به خاطر یه مُهر طلاق یا فوت همسر حق داری اینو بگی.
2- شما میگی وجهه اجتماعیت برات مهمه پس چه جوریه که به همکارت پیشنهاد دادی! یعنی بعد از ایکه خانمت برگشت و نیاز شما هم رفع شد میخوای اون خانم رو از اونجا بندازیش بیرون ؟(اگر رئیس باشی) و یا اینکه بعد از برگشت خانومت هم هر روز ببینینش؟شما که میترسی چه جوری جرات کردی به همکار پیشنهاد بدی.
3-برگردون خانومتون هم به نظر چندان راه جالبی نیست چون الان اون بیچاره یکسال از وقت و هزینه و تحمل دوری و غربت میگذره دلش میخواد نتیجه بگیره خب اگه الان بگی برگرد میگه مگه خودت نمیدونستی 4 ساله ، دیگه با انگشت هات هم که میشمردی میفهمیدی زمان کمی نیست! شما هم که راه خودت رو انتخاب کردی و میگی پیشنهاد صیغه هم دادم پس نظر ما در این مورد مهم نیست ولی من میخوام یه کم موضوع رو برات باز کنم
در حال حاضر خانم هایی که با صیغه موافقن به دو دسته تقسیم میشن1- پیرن 2- جوان هستن
جوان ها به دو دسته تقسیم میشن: 1- اونایی که روی زندگیت پَهن نمیشن 2- اونایی که قشنگ میان روی زندگیت چادر میزنن .گروه اول بسیار کمیاب هستن بعضی هاشون ادم های بدی نیستن ولی فقط دنبال رابطه هستن که تعدادشون واقعن کمه و هیچ مشخصه ظاهری که بتونی از هم تشخیصشون بدی نداری حتی از حرف هم نمیشه فهمید چون همشون اول همینو میگن که کاری به زندگیت ندارن!!! گروه دوم که در حال حاضر اکثریت زنان صیغه ای توی این گروه هستن اول همکاری میکنن و مخفی کاری میکنن  اما از جاییکه وابسته میشن و خیلی هاشون هم به امید زن دوم شدن(مخصوصا اگه وضع مالی خوبی داشته باشی) صیغه میشن به این راحتی دست از سرت برنمیدارن شما که کارت یه ماه و دو ماه نیست سه ساله!! یعنی برای یه زن حکم یه عمر و کلی فرصت رو داره!1 بعد از سه سال میگه با زندگیم بازی کردی میتونستم ازدواج کنم و  از این حرفا و بعد یه روز خیلی عاشقانه آبروت رو میبره!! یعنی من این داستانها رو از اول تا اخر حفظم جالبه که بدون استثنا هی تکرار هم میشه !!
میمونه اون گروه پیر ها!!! هم قانعن هم توقع ندارن بری بگیریشون هم اگه یه روز زنت فهمید به جای اینکه سرت رو بکنه شاید بهت بخنده.فوقش دو تا قطره اشک هم میرزی که بفهمه چقدر تو عسر و حرج بودی و قصدت اصلا هوس چرانی نبوده!

این راه هم خدا پسندانه هست هم اسلامی تره (چون هیچکس این بیچاره ها رو محل نمیذاره ) بالاخره اونا هم نیاز دارن دیگه عین خودت.شما هم که قصدت فقط رفع نیازت هست یکی میدی یکی میگیری!.پیر زن هم که خطری نداره اصلا کی حرفش رو باور میکنه ؟کسی هم بعدن بهت نمیگه هوس ران!

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

نمیدونم چرا این روزا همه تجربشون زیاد میشه !!

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

آره منم نمیدونم چرا این روزا بعضی ها اینقدر عصبی هستن و سریع واکنش نشون میدن !!

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

از بعضی ها یاد گرفتیم !!

نمیدونم چرا بعضی ها دیگه خیلی بیشتر زیادی خیلی تجربه دارن!!

 

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

?what to do ? what not to do

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

safe glass near ...!! frown

what do you say to this...!!

do not put someone broke

happen indecision

 

تصویر taraneh-kamali

smiley خدایی حرفات در عین اینکه طنز گونه بود ولی واقعیت داشت و جالب بود.

تصویر max
نویسنده max در

مردن دیگه..ازشون بیشتر ازی توقع نمیشه داشت..فقط,به فکر نیاز جنسی هستن.جنس مرد همینه...شما که به قول خودتون اینجوری هستین چرا به همستون اجازه دادین بره?اونم چهار سال!!!

تصویر max
نویسنده max در

بله نیاز دارن ولی همه فکرشون این نیست که تا دو روز همسرشون نباشه بخوان زن صیغه کنن یا دوس دختر اختیار کنن..

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

خیلی ببخشید اگه شما خانم های محترم به فکر نیاز های جنسی نیستید.پس چرا و چطوری ازدواج میکنید.surprisesurprisesurprise

تصویر یکی از آدمای روی زمین

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام!

موندم تو کار شما حیرون ... بعضیا زناشون رو تو پستوی خونه حبس می کنن تا یه وقت خانم به قول خودشون چشم و گوشش باز نشه ... بعضیا هم مثل شما 4 سال همسرشون رو می فرستن اونور آب برای تحصیل علم!!!

حالا مگه چی می خونن که تو ایران نمی تونستن ادامه تحصیل بدن؟ به جای یه اشتباه دیگه، اشتباه اولت رو درست کن برادر! به همسرتون بفرمائید تشریف بیارن و همین جا درسشون رو بخونن.

ضمن اینکه آدما دستمال کاغذی نیستن که صرفاً برای رفع نیاز من و شما ساخته شده باشن (در بهترین شرایط و با فرض قبول فرمایش شما، باید نیاز های آدما به صورت متقابل رفع بشه، نه یک سویه) ... در اسلام همه انسان ها حرمت دارن. اینم بدون اخوی که صیغه شرایط داره؛ همین جوری کیلوئی نیست که هر کی احساس نیاز کرد سریع بره نیازش رو رفع کنه. لطفاً در این خصوص مشورت بفرمائید ...

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

yesyes

تصویر آقا حمید

منم باهات موافقم

به نظرم ایشون باید به همسرشون بگه که:

ما تحصیل و کار رو برای زندگی بهتر میخوایم، نه اینکه برعکس زندگی رو بسوزونیم تا چراغ کار و تحصیل رو روشن نگه داریم

تصویر آرام
نویسنده آرام در

جسارتا اگر خانومتون دراین 4 سال نیازی پیداکنند چی؟؟؟تکلیف ایشون و نیاز و عواطفشون چی می شه؟؟؟آیا ایشون هم باید...

برعکس به این ماجرا نگاه کنید و همون احساس وحشتناکی که درشما ایجاد شد بااومدن خانوم دیگه ای تو زندگی شما در همسرتون ایجاد می شه...حتی بدتر...

اگر باهمسرتون صحبت کردین و ایشون بی تفاوت بودن و رضایت داشتند،اون وقت می تونید تصمیم دیگه ای بگیرید.

ان شاالله بهترین راه رو انتخاب کنید که به پشیمونی ختم نشه.

تصویر mehregan
نویسنده mehregan در

همین کارا رو می کنید که وجهه مذهبیون پیش مردم انقدر بد شده. تا حالا این چیزا رو میشنیدم می گفتم میخوان مردای مذهبی رو خراب کنن. ولی مثه اینکه این حرفا واقعیه... بیچاره اون خانمی که به شما اعتماد کرده وگرنه هیچکس زندگیشو فدای درس نمی کنه.

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

خانم. لطفا انقدر زود دیگران را قضاوت نکنید.
 

تصویر taraneh-kamali

ایشون کجا گفتن مذهبی هستن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

بخدا از حرفاتون روده ی بررررر شدم

اخه اینم شد حرف

 

تصویر max
نویسنده max در

وال منم تا حالا طرف مذهبیا بودم.اگه کسی چیزی میگفت ناراحت میشدم.ولی با این اوصاف با این چیزایی که تو این سایت خوندمو دیدم نظرم نسبت به قشر مذهبی عوض شد.

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

 قشر مذهبی هم آدمه. اشتباه میکنه.باور کنید . در ضمن درسته که این آقا بدون سنجیدن شرایط رفتن وبه خانمی پیشنهاد ازدواج موقت دادن .اما واقعا حقشون نیست که انقدر بهشون حمله بشه.

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

این مسئله را باید در دو بخش بررسی کرد اول اینکه ازدواج مجدد شما قابل قبوله یا خیر؟ در صورت قبولی بخش دوم مطرح می شود که چطور باید اقدام به ازدواج کنید.

نخست مقبولیت ازدواج مجدد: دوست گرامی شما شرعا می توانید ازدواج مجدد داشته باشید اما باید توجه داشته باشید در حال حاضر عرف جامعه پذیرای این مسئله نیست و عدم پذیرش این مسئله باعث می شود افرادی که ازدواج مجدد داشته اند پایان ناخوشایندی برایشان رقم بخورد اما اشخاصی هم بوده اند که ازدواج دایم و موقت موفقی داشته اند لذا به طور کلی هم نفی نمی شود لذا شما اگر شخصی هستید که می توانید این موضوع را مدیریت کنید و زندگی سابق را نابود نکنید می تونید اقدام کنید اما اگر چنین توانایی را ندارید بهتره فکرشو نکنید چون ازدواج مجدد به قیمت تزلزل زندگی اولیه هیچ ارزشی ندارد و برای ارضای جنسی هم می توانید همسرتون را برگردانید و مانع از تحصیلش شود یا اینکه با خودش صحبت کنید و وی را مخیر کنید که یا تحصیلش را رها کند و یا اینکه از ازدواج موقت شما ناراحت نشود چرا که این کارتان در راستای ارتقای تحصیلی وی می باشد.

اگر در هر صورت تصمیم گرفتید به ازدواج موقت می توانید در مرحله اول موقعیت آن خانم را بررسی کنید ببینید شرایطش چه جوریه چون هر شخص بیوه ای شرایط ازدواج ندارد و یا اینکه شرایطش مناسب ازدواج دایم می باشد پس قطعا کسی که شرایط ازدواج دایم را دارد دلیلی ندارد ازدواج موقت کند پس در صورت داشتن شرایط ازدواج موقت می توانید به طور رسمی از طریق اشخاص ذی صلاح و با تجربه این مسئله را باهش در میان بگذارید و در صورت موافقت ازدواج کنید ناگفته نماند روش شما در بیان مستقیم و بدون واسطه توهین به شخص تلقی می شود و چه بسا به خاطر این کارت واسطه را نیز قبول نکند.

تصویر saman222005

جناب اقای وجدانی با عرض سلام و تشکر از حضور شما

در مورد ازدواج موقت تا آنجا که می دانم همسرم چندان مشکلی ندارد زیرا کاملا به نیاز من آگاهی دارد و خود ایشان در رفع این نیاز بسیار با من همراه بودند و با توجه به درک بسیار خوبی که از زندگی دارند ( الحمدالله ) خود ایشان چندین بار به من گفته اند که هر کاری که صلاح می دانم انجام دهم.

جناب آقای وجدانی، قبل هم گفتم متاسفانه با توجه به موقعیت اجتماعیم امکان طرح این موضوع را به صورت گسترده ندارم ، ولی با چند روحانی در مشهد مقدس و قم صحبت کردم که آنها گفتند قادر به کمک به من نمی باشند بنابراین واقعا در پیدا کردن افراد ذی صلاح دچار مشکل شده ام و شاید به دلیل همین مشکل به ان خانم بصورت مستقیم پیشنهاد دادم که از این بابت شدیدا پشیمانم و حتی سعی می کنم چندان با آن خانم رودررو نشوم تا خدایی نکرده موجبات عذاب روحی ایشان فراهم نشود.

به هر حال امیدوارم بتوان با تکیه بر راهنمایی های گرانقور شما به نحوی مطلوب از این مشکل هم گذر کنم

تز اطف شما کمال تشکر را دارم

تصویر آقا سعید

سلام دوست عزیز

1-شما که خودتونو میشناختین که گرم مزاجین برا چی راضی شدین که همسرتون برا 4 سال بره خارج؟؟

2-هر کی خربزه میخوره پای لرزشم میشینه(همسرت بهت اعتماد کرده رفته خارج وگرنه اگر بفهمه جنابعالی این کارو میکنینن 100 سال نمیرفت درس بخونه)

3-شما همسرت مگه چه مقطعی میخواد بخونه که 4 سال اونجاست؟؟!!

4- تصور کن روزی رو که همسرتون میاد خانه و میبینه همسر عزیزش ،عزیز یکی دیگه شده و همون داستان خر و باقالی ... 

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

سلام به همه دوستان.

شاید آن زن بیوه حرف شماره جور دیگه ای متوجه شدن یا اصلا شرایط شمارو نمیدونن.

باید قبل اینکه خانمتون میخواستن به خارج سفر کنند اونم بمدت ۴ سال اونموقع بفکر ..........می افتادید

حالا هم بنظر حقیر باید با خانمتون مشکلتون رو صاف و راست در میان بگذارید

حتما خانمتون با این میزان تحصیلات قدرت درک بالایی دارند

حتما شما را درک میکنن....

در هر صورت از نظر شرعی چه همسرتون اجازه بدن چه رضایت ندن میتوانید اقدام به ازدواج .... نماید با این اوظاع شما.....!

اما بنظر من حقیر بهتره درصورت رضایت همسرت  از طریق یه روحانی که بتونن طرفو کاملا توجیه کنه (هدف اصلیتون  از این درخواست).... از ایشان یا هر کس دیگر خاستتونو منتقل فرمایید

و جوابتون رو بگیرید

موفق باشید

تصویر آرام
نویسنده آرام در

سلام

باتوجه به اینکه درجامعه فعلی ما همچین مسئله ای جانیوفتاده و از طرفی شماهم نگران آبرو و موقعیت اجتماعیتون هستید به نظرم تصمیم اشتباهی گرفتید و نسنجیده عمل کردین...لحظه ای به این فکر کنید که اگر یک درصد اون خانم درمحیط کار زبان بازکنند و پیشنهاد شمارو مطرح کنند...!

همسردوم چه صیغه و چه دائم تهدیدی جدی برای از دست رفتن زندگی باهمسراولتونه و ریسک بالایی داره...اگر همچین ریسکی رو می پذیرید به سراغش بروید و عواقبش رو هم بپذیرید.

ای کاش می تونستید راه حلی برای رفتن پیش همسرتون پیداکنید و درکنارهم زندگی کنید...تازندگیتون رو حفظ کنید...

انتظارداشتم کارشناس محترم جواب قانع کننده تری بدهند و توضیحات کامل تری...:|

موفق باشید.

 

تصویر آقا حمید

اینجا ایرانه داداش، تگزاس که نیست رفتی مستقیم چشم تو چشم طرف گفتی بیا صیغه من شوsmiley

هر چیزی مقدماتی داره

گر چه در مورد شما، من به شخصه کارتون رو قبول ندارم

چه بسا زندگیا با همین صیغه کردن مخفیانه به هم خورده

شاید خانمی که شما میخواد صیغه کنید دلبسته شما بشه و زندگیتون رو به هم بریزه

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

مگه تو تگزاس هم صیغه میکنند. آدم چه چیزایی که نمیشنوه.smiley

تصویر آقا مهدی .

عه ىنى تو تگزاس ام صىغه هس؟ :)))

تصویر آقا حمید

حرومکی دارن نه مث ما حلال وارlaugh

تصویر marymd
نویسنده marymd در

شرایطتون طوری نیس که شما برین پیش همسرتون؟ دوست عزیز شما وقتی مزاجتون گرمه و اینقدر نیاز جنسی دارید خوب چرا اجازه میدین همسرتون برای مدت 5 سال برن جایی درس بخونن که امکان برگشتش هم مشکل باشه، به همسرتون بگین تحمل این دوری براتون غیر ممکن شده تا با هم چاره ای بیاندیشید برای مشکل دوم اینکه به این مسئله توجه داشته باشین که ازدواج موقت یه دردسرهای خاصی هم داره از جمله اینکه ممکنه همسرتون موضوع رو بفهمه و نتونه هضمش کنه و بعد زندگیتون از هم بپاشه یا اگر دیگران بفهمند جایگاه اجتماعیتون صدمه بخوره یا اوم خانوم حامله بشن، به این مسائل خیلی دقت کنین که زندگی اصلیتون آسیب نبینه، گره ای که با دست وا میشه رو با دندون وا نکنین، اول موضوعو با همسرتون درمیون بزارین بگین خیلی روم فشاره و دوریت برام غیر قابل تحمل شده بعد اگر با همسرتون به یک راه حل معقول نرسیدید دنبال همچین راه حلهایی باشید

تصویر آرام
نویسنده آرام در

کاملا موافقم...بهترین راه حل اینه که موضوع رو باهمسرتون درمیون بذارید...

 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام بر شما برادر گرامی ....

خوشا به سعادتت که همسر داری و چقدر خوب که اسلام برای هر چیزی راهی گذاشته . خداروشکر که شرایط اسلام برای افراد متاهل آسان تر است و پیشنهاد ازدواج موقت رو به شما میده . خوشحالم که مشاور محترم راهی به غیر از خویشتن داری رو پیشنهاد کردند . 

تصویر jamil9772
نویسنده jamil9772 در

!!!!!!!!!!!!!!! indecision

تصویر یه عاشق واقعی

من نگفتم که برن ازدواج موقت اتفاقا میگم بره با همسرش ماجرا رو در میون بذاره 

ولی تو این شرایط خانوما و بعضی مشاورا توقع خویشتن داری دارن که واقعا غیرمنطقی هست 

دوما خوشحالم از اینکه فردی مثل ایشون بالاخره راهی برای ارضای نیازهاش هست مثل ازدواج موقت یا بودن با همسرش 

اما افراد مجرد تنها گزینه خویشتن داری هست ... بعضیام میگن خب برید ازدواج دائم کنید و حالشو ببرید ... ولی یکی نیست بگه مرد حسابی با کدوم پول ؟ با این وضعیت ؟؟؟؟؟؟ در نتیجه نقطه سر خط 

خویشتن داری کنید و خودتونو پاک نگه دارید تا بمیرید .!!!

با تشکر cheeky

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

باسلام

هر کاری را باید از راهش وارد شد، چون از نظر عرفی متاسفانه هنوز دقیقا شرایط و قوانینش برای مردم روشن نشده لذا باید غیر مستقیم مثلا از طریق کتاب یا مقاله یا سایت این مطلب را منتقل کنید، یا فرد بسیار مطمئن مثل پیش نماز مسجد را واسطه کنید که رسما خواستگاری کند و با عنایت به اینکه ایشان مجرد هستند پس یقینا نیازهای هم دارند و طبیعتا مخالفت نخواهند کرد.... .وفقکم الله

صفحه‌ها