سلام
من33سالمه 92 عقدکردم93عروسی کردم94دخترم به دنیا اومد و الان دخترم7سالشه
وقتی دخترم 3ساله بود شوهرم گف بچه دارشیم اون موقع شوهرم تو کربلا کار میکرد یه ماه اونجا بود یه هفته میومد من گفتم کارت تموم شه برگرد باشه
اما الان هرچقدر میگم بچه بیاریم میگه نه...
دلیلم نمیگه اما فکرکنم گرونی و مستاجری و.... تاثیر زیادی داره. خودشم مذهبیه هرچی میگم روزی دست خداست بچه مون تنهاست به یدونه نمیشه قبول نمیکنه دخترمم همش بهمون میگه من آبجی داداش میخوام بعضی وقتا گریه میکنه اما همسرم حرفو عوض میکنه چیکارکنم به نظرتون راهنماییم کنین خودمم بچه دوست دارم.
به نظرتون منم بیخیال شم و بگم حتما مصلحت نیست؟
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی!
از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما مطرح نمودید بسیار خوشحالیم چرا که امکان دارد سؤال کاربران دیگر نیز باشد، از ین رو از شما سپاسگزاریم.
احساس ناراحتی شما را درک میکنم. شما علاقه بسیاری به فرزند دار شدن مجدد دارید و ناراحتید از اینکه همسرتان برای این مسئله با شما و دخترتان، مخالفت میکند، از طرفی نمیدانید چه کاری باید انجام دهید. با این حال شما را تحسین میکنم که نسبت به مسئله فرزندآوری اهتمام میورزید.
تجربه مادری برای اغلب زنان، تجربه شیرین و جالبی است؛ اما برای برخی از زنان این مسئله با چالشهایی مثل مخالفت همسر همراه است. در این مسئله برخی زنان تلاششان نتیجه میدهد و میتوانند همسرشان را راضی کنند. برای این کار بهتر است شما ابتدا به علتهای مخالفت همسرتان پی ببرید. با ایشان صحبت کنید ببینید علت اصلی چیست؟ برخی علتهایی که مردان با بچه بیشتر از یکی مخالفت میکنند، این موارد میتواند باشد: مسئله اقتصاد/ ترس و نگرانی از مسئولیت بچه و آینده او/ طرد شدن از جانب همسر بعد از مشغولیت کارهای بچه/ داشتن تعارض با همسر/ داشتن تجارب تلخ در زمان فرزند اول/ بیاحترامی از جانب همسر و نداشتن جایگاه مناسب در نزد همسر/ دیدن شرایط بچهداری سخت اطرافیان/ داشتن تجارب تلخ از پر بچه بودن خانواده پدر/ بی علاقگی کلی نسبت به بچه/ هدف کلی اولیه پدر این باشد که یک فرزند کافی است و... بهتر است ابتدا این موارد را بررسی کنید و بعد به دنبال راهکار باشید.
به طور کلی توصیه میکنم به قسمت راهکارهای لینک زیر در قالب چند نکته بیان شده رجوع کنید. در این لینک، پاسخ بنده به یکی از کاربران گرامی وجود دارد که مسئلهای شبیه شما دارد. بعد از مطالعه مطالب بالا و مطالب موجود در لینک زیر، در خدمت سؤالات شما هستم.
https://btid.org/fa/forum/%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%A8%D8%B4%D9%87
انشا الله موفق باشید.
سلام و ادب سوال شما در صف پاسخگویی قرار گرفت...