به پوچی کامل رسیدم

12:03 - 1401/04/11

سلام
من یه جوان هستم که به پوچی کامل رسیدم در صورتی که من تو دوران نو جوانی وبچگی خیلی معتقد ومقید بودم ولی الان کامل متوجه هستم که اصلا نه هدفی دارم نه آرزو اونم به خاطر اینکه میگم چرا هدف داشته باشم
لطفا راهنمایی کنید الان تقریبا ۵ ماه با موضوع دست پنجه نرم می کنم خیلی در گیرم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/213353
تصویر روئین تن مهدی

عرض سلام داریم خدمت هموطن گرامی

و سپاسگزاریم از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید و مکاتبه فرمودید.

خیلی از جوانان به مشکل شما مبتلا هستند اما هیچ اهمیتی به خود و آینده خود نمی دهند، چنین شرایط و حالاتی را «درد» بحساب نمی آورند لذا در رفع مشکل هیچ قدمی بر نمی دارند. اما خوشبختانه شما این «درد» را لمس کرده اید و متوجه شده اید یه جایی از کار ایراد داره. خودمونی عرض کنم، شما از آمپر فعالی بهره مندید که دیگران ندارند. خیلیها در باتلاق گرفتاریها غرق اند بدون اینکه خودشون بدونن و این خیلی بده! بهمین خاطر قدر خودتون رو بدونید و بدونید راه خوشبختی بر هیچ کس بسته نیست، حتی شما، فقط لازمه که موقعیت خودتون رو در این نظام هستی بشناسید، در هر لحظه بدونید باید چکار کنید، پازلهای درونی تون رو درست جاگذاری کنید تا از زندگی لذت ببرید.

 هر چند ممکن است بیراهه ها را خودمون برا خودمون دست و پا کرده باشیم اما در هر موقعیتی نباید ناامید شد. که ناامیدی خودش خطای بزرگتری است.

 امیدواری و ناامیدی به نحوه نگرش شما به هستی و پیرامونتون بسته است. اگر معتقد باشید که کسی هست که در این عالم هیچ کاری براش مشکل نیست که اگر به اطراف خود دقیق نگاه کنید نمونه های عینی را می توانید خودتون ببینید، امیدوار خواهید شد. این امید، مایه حرکت و پویایی شما خواهد بود. (از تو حرکت از خدا برکت) و ناامیدی مایه رکود و افسردگی است.

همانطور که خودتون فرمودین، قبلا اعتقادات قوی داشتید. خودتون را مورد مطالعه و واکاوی قرار بدید که قبلاً چه داشتید که الان ندارید. این دو حالت صعود و سقوط خودتون را مقایسه و ارزیابی کنید، قطعا از گذشته رضایت بیشتری داشتیه اید تا الان، پس باید به فرمولهایی که در گذشته رعایت می کردید برگردید!

اینکه من از زندگی لذت می برم یا نمی برم بسته به نوع نگرش من هست. پس باید ببینم اشکال کار کجاست.

دو عامل هست که نگرش آدمی رو به هستی چه در مسیر صعود، چه نزول تحت تاثیر قرار خواهد داد.

1- جاذبه 2- دافعه.

جاذبه نسبت به خوبیها و انرژی مثبت و دافعه نسبت به پلیدیها و انرژیهای منفی!

یک مثال: حتما در مسابقه شنا دیدید که شناگر برای حرکت به جلو، با پا از ضربه زدن به سکوی استخر کمک می گیرد و در ادامه با حرکات تکنیکی به حرکت خود ادامه میدهد.

شما از طرفی اگر میخواهید به رشد و شادمانی روحی برسید باید به ورودیهای نابهنجار پشت پا بزنید. مواظب «دیدنیها» ، «شنیدنیها» و اعمال و رفتار خود باشید . گناه بخصوص گناهان چشمی، اثر کاری بر روح و روان می گذارد. طبق آیه قرآن (آیه10 روم) گناهان زیاد ، نگرش آدمی را تغییر خواهد داد، خدا به عنوان منبع آرامش و معنی بخشی، وجود دارد چه انسان بخواهد چه نخواهد، چه بهش معتقد باشد یا نباشد، منتهی باید درون خود رو با این واقعیت هماهنگ کرد.

از طرف دیگر باید به عوامل مثبتی که بینش شما را ترمیم می کند متمسک شوید. عقاید خود بر اساس دلیل و منطق بازنگری کنید.

 این خدایی که با هیچ کس دشمنی ندارد در هر موقعیتی که هستید منتظر آشتی و برگشت شماست. تا معجزه را در صورت برگشت با چشم خود ببینید. خدا با لطف خودش به شما نعمتهای فراوانی داده، اما نگاه ویژه اش را برای کسانی هزینه می کند که به خدا توجه دارند. خودش گفته کسانی که به ما اهمیت بدهند و در راه ما، تلاش کنند ما هم راه حل مشکلات را به آنها نشان خواهیم داد (69 عنکبوت).

شیرینی زندگی شما از موقعی عوض شده که به مرور بواسطه رفتار شما، نگرش شما عوض شده . پس لازم است یک ریکاوری و تولد مجددی داشته باشید. گره های خودتون رو با خدا وا کنید. به نتیجه زودهنگام توقع نداشته باشید اما مطمئن باشید حس شادمانی با پیمودن پله پله های  کوچک ترقی ممکن هست!

در همین مسیر پیشرفت اگر با اراده خودتون و عنایت خدا، قوی شدید، خودتون منبع انرژی خواهید شد که می توانید به دیگران هم این انرژی رو پمپاژ کنید.
وقتی با ترمیم خود، خودتون رو بازسازی کردید، و پازلهایی که جابجا شده یا گرد غفلت روش گرفته، در خودتون ارزش احساس می کنید. و چون خودتون رو قیمتی دیدید، برای خود و وقت و آینده خود ارزش قائل خواهید شد. در نهایت دارای هدف و چشم انداز خواهید شد.

برای اینکه این فرایند رو طی کنید و به این مهمات دست یابید باید اهل برنامه باشید که در لینک زیر می تونید به عنوان قدم اول ملاحظه بفرمایید.
در کنار این برنامه می تونید با مطالعه سرگذشت افراد موفق در هر زمینه ای (اخلاق، شغل، هنر، اندیشمندان و...) را به عنوان نمونه های عینی ملاحظه بفرمایید تا انگیزه شما برای داشتن یک چشم انداز روشن تقویت شود

http://btid.org/node/212523

از خداوند برای شما آرزوی موفقیت دارم