بی توجهی پدر ومادر

07:30 - 1401/02/24

سلام من از بچگی کمبود محبت داشتم پدر و مادرم هیچوقت به من توجه معنوی نمیکردن همیشه وقتی که در کنارشون بودم احساس پوچی بی ارزشی و حقارت بهم دست می‌داد هیچوقت حس دوست داشته شدن نداشتم هیچوقت ...همیشه بابت هر چیز کوچیکی منو سرزنش میکردن و این سرزنش رو مدام تکرار میکردن ...همش سر من داد میزدن ...همش تحقیرم میکردن هیچوقت به من احترام نمیزاشتن با اینکه اصلا من بچه سرکش و گستاخی نبودم...اینقدر که باعث شد تو سن ۵ سالگی یه بچه به شدت خجالتی بار میایم و هنوزم تا الان که ۱۸ سالم عقده ای شدم به شدت ازشون کینه دارم عقده دارم یه شدت آدم عصبی هستم تا یکی یه چیزی به من میگه فقط داد میزنم خیلی خیلی عصبانی میشم و پرخاش میکنم ....

نمیدونم چیکار کنم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/208436

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 4 =
*****
تصویر مرادی هادی

سلام و عرض ادب خدمت حضرتعالی

 از اینکه سوالتان را صادقانه مطرح کردید، صمیمانه سپاسگزارم.

از اینکه در کودکی مورد کم مهری قرار گرفتید، ناراحت شدم. اما خوش به حالتان که پدر و مادرتان در قید حیات هستند و سایه آنها بالای سر شماست. روزی برای تبلیغ به یکی از زندانهای تهران رفته بودم. نوجوانی را در آنجا دیدم که می گفت: پدر من تولیدی کراک دارد و من الان به خاطر او به زندان افتاده ام. خوش به حال شما که والدینتان آبرو مند هستند.

در برخی شرایط باید به والدین حق داد که به خاطر فشارها و مسایل مختلف زندگی، توانایی کافی در همه مسایل را به طور کامل نداشته باشند. قطعا در این امنتحان خداوند برای شما خیراتی قرار داده که شرط بهره مندی از آن برکات، تحمل و سپری کردن این دوره است. خوبی کار اینجاست که هیچوقت شرایط به یک گونه ثابت نیست و ما می توانیم شرایط را به نفع خود تغییر دهیم.

در حال حاضر آنچه برای شما مهم است دو مسئله اساسی است یکی ازدواج و دیگری، احترام به والدین.

یک جوان 18 ساله قطعا نباید بیکار باشد. یا باید مشغول تحیل باشد و یا در حال فراگیری مهارت های لازم برای زندگی پیش رو. حفظ ایمان و داشتن دوستان سالم و فعال به شدت در این مسیر به انسان کمک می کند. اطرافیان ما به خوبی می توانند ما را در رسیدن به موفقیت های آینده یاری کنند. کافی است ما از این نعمت های بی بدیل به بهترین نحو استفاده کنیم.

بدترین آسیب یک جوان، بیکاری و نداشتن هدف است. برای هر دو منظور لازم است علاقمندی های خود را جستجو کنید و برای آن، تعیین هدف کنید. این حرف ها عوامل مهمی است که آسیب های حقارت دوران کودکی را به شدت کاهش می دهد و در تقویت روحیه و افزایش آستانه تحمل، مفید است. هیچوقت از دعا، ولو یک دعای ساده و کوتاه غافل نباشید. خدواند به کسانی توجه دارد که اهل دعا باشند. کسی که در شرایط سخت قرار می گیرد قطعا برای موفقیت های آینده در حال آماده شدن است. کافی است از مسیر تحمل، خارج نشویم.

موفقیت شما در همه مراحل، آرزوی قلبی ماست.