ترس از ازدواج برای ۳ بار

18:55 - 1399/12/13

با سلام،،،من دختری۲۸ساله هستم ۱۰ساله قبل به خاطر انتخابی که خودمهم خیلی راضی نبودم ازدواج کردم بعد گذشت چند ماهی به خاطر دخالت بیش از حد خوانواداش، کار به جدای رسید،، تا اینکه بعد از ۲ سال دوباره ازدواج کردم واینبار بخاطر اعتیاد به شیشه و کتک های بی دلیلی  باز جدا شدم،،، حالا بعد از ۱ سال دوباره پسری شدیدن ابراز علاقه میکنه،، و برای ازدواج من را دختری  همه چیز تمام میداند،، اما بابت گذشت ام اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم ترس از اینکه نکنه دوباره زندگی ام خراب شود سر در گمم،،  خواهش میکنم راهنمایی کنید واقعا نمیدونم چکار کنم 

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/159532

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 17 =
*****
تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

نگرانی شما رو درک می‌کنم ولی آنطور از توضیحات شما برمیاد اینه که شما در دو انتخاب قبلی خود دچار خطا شدید و درست انتخاب نکردید. چه بسا علتش هم این بوده که به تناسبات و تشابهات و ملاکهای ازدواج آنطور که باید توجه نکردید و فرایند یک انتخاب اطمینان بخش رو طی نکردید.

اما درباره خواستگار فعلی تان باید عرض کنم باتوجه به تجربه گذشته خود طبیعی است که با احتیاط بیشتری در انتخابتان اقدام کنید. بنده در این زمینه چند پیشنهاد می‌کنم:

1- فرایند انتخاب همسر رو از طریق مشاوره پیگیری کنید بدین صورت که شما با خواستگارتون یکی دو جلسه صحبت می‌کنید اگر به صورت کلی همدیگر رو پسند کردید باهم توافق کنید که ادامه این روند حتما باید زیر نظر مشاوره ازدواج باشد. مشاور از طریق مصاحبه و گفتگو و گرفتن تست شخصیت از همدیگر به طرفین کمک می کند تا بفهمند که چه میزان به همدیگر نزدیک و تناسب دارند. لذا با آگاهی دادن کافی به طرفین ریسک ازدواج رو به حداقل ممکن می رساند. لذا به عنوان پیشنهاد اول مراجعه به مشاوره قبل ازدواج خیلی می تواند در آرامش و کاهش استرس شما در انتخاب همسر و کاهش ریسک ازدواجتان موثر خواهد بود.

2- اینکه شما صفر تا صد آشنایی و شناخت رو از طریق گفتگو، ارتباط و مشورت و تحقیق با رعایت اصول آن طی کنید.
بدین صورت که شما طی جلسات خواستگاری و ارتباط و تعاملی که باهمدیگر پیدا می کنید بررسی نمایید که چقدر از جهات اعتقادی، اخلاقی، فکری، فرهنگی، رفتاری، خانوادگی، علایق و سلایق، خواسته ها و تمایلات بهم نزدیک هستید؟ هرچقدر میزان تناسب و تشابه میان طرفین بیشتر باشد، احتمال موفقیت و رضایتمندی زوجین در زندگی مشترک بالا خواهد برد. در کنار آن مشورت از والدین و بزرگان و تحقیق از نزدیکان همدیگر می تواند هم باعث راستی آزمایی حرفهای طرف مقابل شود و هم باعث گرفتن اطلاعات بیشتر و عمیق تری در این زمینه می شود.  لذا سه ماه زمان برای شناخت از طریق گفتگو و مشورت و تحقیق فرصت مناسبی برای ارزیابی همدیگر و نظر نهایی است.

موفق باشید.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

 کلی : طلاق دقیقا مثل قطع عضو تو بیماران دیابتیه. هیچ کس که دلش نمیخاد یه عضو عزیز از بدنش رو با درد و خونریزی از دست بده ولی وقتی عضو به حدی زخم و بیماره که خوب که نمیشه  که هیچ، داره بقیه اعضا رو هم بیمار میکنه و راه درمانیم نیست یا زمان پیک درمان از دست رفته  برای حفظ منافع کل بدن باید غرامت نبودنش رو داد و قعطش کرد . طلاق تصمیم سختیه. اخرین راهه. اون ادم ردش تو قلب تا ابدیت میمونه.پیامد های بعدش گند میزنه به اینده ادم .ولی چاره ای نیست وقتی سیستم یه خانواده فشل و ناکارامده و به اهداف ازدواج ما رو نمیرسونه باید بگذریم و بریم گاهی طلاق تنها راهه

به سوال کننده :تو حق زندگی داریحتی با هزار بار اشتباه و باید  درست زندگی کنی تو یکبار بیشتر به این دنیا نمیایی و حق زیستن دوباره نداری. مورد طلاق تو خیلی اساسی بود و هر کسی هم بود همین کار رو میکرد. پس خود طلاق به حد کافی برات سخت بوده الان خودت میدونی چطور انتخاب کنی که سهباره با این سختی ها مواجه نشی.اگه اضطرابت بالاست میتونی بری روانشناس هم راه مبارزه با اضطراب غیر فراگیر رو یادت میده هم اگه لازم باشه ارجاع میده روانپزشک قرص بهت میده خیلی ریلکس میشی تا این مقوله انتخابت تموم بشه و بعد قطعش میکه خود دکتر.  در کنارش هم به خودت بگو هیچ ادمی کامل نیست. هیچ ادمی، گذشته بی خطایی نداره و هیچ تضمینی هم وجود نداره که این ادمی که امروز خوب منه ، ده سال بعدم همین طور باشه چون ادم ها دائما در حال رشد و تغییرند حتی در سنین بالا .هر ازدواجی رو طلاق تهدید میکنه . و در اخر زندگی و ازدواج ایرونی تاکتیک های ویژه ای داره . اولش مهار کردن هر نوع دخالتی از دو خانوادس. دوم مدیریت مالی تو این اقتصاد فشل .سوم جلوگیری از خیانت و تعدد ازدواجه. چهارمی پیشگیری از  اعتیاده و مشروب و رفیق بازیه و.... یعنی هوشیارانه باید حواست به همه جهات باشه وگرنه از هر طرف ممکنه ضربه بخوری . در اخر هر  مرد ایرانی یه دردسر ویژه خودشو داره باید قلشو رو بدونی و باهاشون راه بیاید بدون تلاش و فداکاری با هیچ کدومشون نمیشه زندگی کرد. تقریبا قانون و حق و حقوق کشکه پدر ادم در میاد تهشم به هیچ جا نمیرسی. خودت میدونی دیگه با پا خودت وارد ازدواج میشی ولی چون حق طلاق نداری با پای خودت نمیتونی خارج شی باید کس دیگه ای اجازه بده. مزخرف ترین قانونه جهان . پس مواظب باش ازدواج باشه نه با تلاق وگرنه خارج کردنت با خداست. و بعد ازدواجم تا کامل زندگیت به ثبات نرسیده از  لوازم جلوگیری از بارداری استفاده کن  بچه رو به هر زندگی دعوت نکن .امیدوار عاقل حواس جمع و با توکل بر خدا برو جلو. دوستدارت مسیح

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

سلام.

خودتون دارید میگید اولی دخالت دومی اعتیاد.شما مقصر نبودی که.

وقتی باید نگران باشید که خودتون بی دلیل باعث خراب شدن زندگیتون شده باشید.خیلی شک نکنید و اگه پسر خوبیه ازدواج کنید.چون این نگرانی شما چیزی نیست که پنج سال دیگه کم رنگ بشه که بدتر هم میشه.از طرف دیگه سنتون هم داره بالا میره و همیشه هم خواستگار پیدا نمیشه.

البته به حرفهای عاشقانه ش توجه نکنید خیلی ، شما کار معقول خودت رو بکن .ببین اگه کلیت ماجرا درسته توکل بخدا کن و برو جلو.مگر اینکه اینم مشکلی داشته باشه که داستانش فرق میکنه.

اتفاقا چون تجربه هم دارید بهتر میتونید جوانب رو بررسی کنید.اما دیگه اگه قرار شد ازدواج کنید فقط به زندگی بچسبیدُ با مشکلات مبارزه کنید.طلاق راه اخره.

موفق.ارام و خوشبخت باشید .