تهمت ناروا

20:39 - 1399/06/16

با سلام و عرض ادب خدمت عزاداران سالار شهیدان علیه السلام

بزرگواران این روایتی که می نویسم تلنگری هست برای همه ی اونایی که می گن مسلمونن.

در یکی از کشورهای آفریقای ساحلی شخصی که حافظ قرآن کریم و عالم شریعت بود در یکی از مساجد مسؤولیت امامت را پذیرفت و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند و هر خانواده تلاش می‌ کرد که امام، میهمان خانه‌ی او شود خصوصا در ماه مبارک رمضان.

امام جماعت در روزهای پایانی ماه رمضان از قضا مهمانی خانواده ای را پذیرفت و به خانه‌اشان رفت و میزبان از امام به گرمی استقبال نموده و بی‌نهایت   امام را مورد عزت و اکرام قرار داد و امام بعد از افطار در حق میزبان و خانواده‌اش دعا کرده، مرخص شد.

زمانی که خانم میزبان، نظافت خانه را شروع کرد به یادش آمد که درطاقچه سالن مقداری پول  گذاشته بود.... فورا وارد سالن شد ولی پولی ندید.... تمام اطراف سالن را جستجو کرد اما پول را پیدا نکرد.

وقتی که شوهرش به خانه برگشت برایش جریان را گفت و سوال کرد آیا تو پول را از سالن برداشتی؟ شوهر جواب داد نه!

بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدند که به غیر از امام، هیچ کسی به خانه‌ی شان در این مدت نیامده است و همچنان یک دختر شیرخوار دارند که او از گهواره‌اش نمی تواند پایین بیاید به همین خاطرتنهامتهم همان امام است.

آن شخص بسیار عصبانی شده گفت: چطور امکان دارد که امام چنین کاری را انجام دهد، در حالی که اورا به خانه‌ی خود دعوت کرده‌ام و به احترام ماه مبارک رمضان اورا اکرام و عزت نموده‌ام. او می‌بایست پیشوا و الگو باشد نه دزد!!!

با وجود خشم و غضبش، آن قضیه را پنهان کرد و از روی حیا نتوانست با امام بخاطر پول، مواجهه و موضوع را مطرح کند و لکن از امام دوری می نمود تا مجبور به سلام دادن و سخن گفتن با او نشود.

بعد از گذشت یک سال کامل دوباره ماه مبارک رمضان آمد و مردم با همان شور، شوق، علاقه و اخلاص امام را به خانه‌های شان جهت افطار دعوت کردند و زمانی که نوبت دعوت امام به خانه‌ی این شخص رسید ؛ قضیه سرقت پول به یادش آمد و با خانم خود مشورت کرد که آیا امام را دعوت کند یا خیر؟

از آنجایی که خانم آن شخص، یک زن صالح و نیکوصفتی بود شوهرش را تشویق نمود تا امام را دعوت کند و گفت شاید امام از روی احتیاج آن پول را برداشته باشد به همین خاطر او را باید مورد عفو و بخشش خود قرار دهیم، شاید که خداوند متعال ما را هم ببخشد

.او امام را به افطاری دعوت نمود ولی در پایان افطاری نتوانست خود را نگه دارد و امام را مورد خطاب قرارداد و گفت: امام محترم، شاید متوجه شده باشید که در طول یک سال گذشته رفتار من در قبال شما تغییر کرده..

امام گفت: بلی، ولی من فرآموش کردم علت آن را جویا شوم  زیرا بسیار  مشغول کار وتلاش بودم.

آن شخص گفت: امام محترم! از شما یک سوال می کنم امید است که جواب واضح بدهید...

یک سال قبل و در ماه مبارک رمضان خانم من مقداری پول را بالای طاقچه ی سالن پذیرایی گذاشته بود و فراموش کرده بود که آن‌ را بردارد ولی آن پول بعد از رفتن شما از نظرغایب شد و جستجوی بسیاری کردیم ولی نتوانستیم پیداا کنیم  حالا بگویید آیا شما آن را  برداشته بودید؟

امام گفت: بلی! من آن را برداشته بودم.

صاحب خانه از این جواب صریح، مبهوت، متعجب و حیران شد ولی امام سخنان خود را ادامه داده گفت: وقتی که در سالن تنها بودم دیدم پنجره باز است، باد تندی هم وزید و  پول‌ها را پراکنده و پخش کرد به همین خاطر  پول‌ها را جمع نمودم و دقت کردم که اگر پول‌هاا را زیر فرش و یا روی  طاقچه بگذارم  ممکن است شما آن را پیدا نکنید و یا باز باد آنها را پراکنده کند...

در این موقع امام سر خود را اندوهگین تکان داده  به گریه افتاد.... و در ادامه صاحب خانه را خطاب قرار داده گفت: به نظرت من برای چه چیزی اندوهگینم و گریه می‌کنم؟

حاشا که به خاطر تهمت دزدی که به من میزنی گریه ‌کنم، اگرچه این تهمت دردناک است و لکن من بخاطر این گریه می‌کنم که ۳۵۵ روز گذشت و هیچ یک از شما صفحه‌ای از قرآن کریم را هم نخواندید و اگر قرآن کریم را یک بار باز می‌کردید، البته پول را در آن پیدا می‌کردید.

صاحب خانه با عجله قرآن کریم را آورده، باز کرد و پول ها را کامل در آن دید...!!!

این است حال برخی از ما مسلمانان که قرآن کریم را در طول یک سال، یکبار هم باز نمی‌کنیم ولی در عین حال خود را مسلمان هم می‌دانیم

قرآن کریم نامه های عاشقانه خداوند به بنده هاش هست.

الهی! مارا از مسلمانان غافل و دور از قرآن‌کریم قرار مده و قرآن را در بین ما «مهجور» مگردان

راستی آخرین باری که قرآن را خواندید، به یاد می‌آورید؟؟

عاقبت به خیر و موفق و پیروز باشین ان شالله.

یا حق التماس دعای فرج

 

 

 

http://btid.org/node/154006

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 14 =
*****
تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

زیبا بود

تصویر منتظر غریب

ممنون از وقتی که گذاشتین

یا حق التماس دعای فرج

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

سلام.خیلی قشنگ بود.واقعا خسته شدم از این همه قضاوت من درآوردی و نابجا.مثل همیشه مطالبتون عالی بود.بازم میگم خوشبحال بچه ها و همسر آیندتون واقعا خوشبختن که قرار بایک همچین آدم پخته و خردمندی زندگی کنن.من مطالب اینجوری بلد نیستم ولی تعریف جوک بلدم بنظرتون اشکالی نداره بنویسم تا کاربرا بخندن؟

تصویر منتظر غریب

سلام و عرض ادب

ممنون از وقتی که گذاشتین

ممنون از لطفتون

باید از مدیر اجازه بگیرین؟ برای نوشتن مطالب خنده دار.

فکر کنم یه همچین مطالبی نیاز باشه . ولی مدیر محترم باید اجازه بدن.

یا حق التماس دعای فرج

تصویر چنگیز پنگیز
نویسنده چنگیز پنگیز در

مدیر کیه بابا

من خودم اجازش رو میدم

خخخخخخ

تصویر محمد صادق ۹
نویسنده محمد صادق ۹ در

امان از تهمتهای بیجا

تصویر منتظر غریب

ممنون از وقتی گذاشتین

یا حق التماس دعای فرج