سلام
پسرم 26 سالشه از دوره دبیرستان با ما رابطه اش خراب شد همش درگیری و لجبازی و چند سالی هست که گل مصرف می کنه و اوایل که فهمیدیم انکار میکرد بعد از اون گفت تفریحیه و از نوجوونی استرس واضطراب زیاد داشت الان بیشتر شده و همچنین بدبینی و بدگمانی هم بهش اضافه شده .الان هم قهره باهامون و کلا مستاصل شدیم نمیدونیم چیکار کنیم کلا طلبکار و شاکیه
چند بار مشاوره به زور بردیم نتیجه نگرفتیم
----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر می‌کنیم. نگرانی شمارا برای پسرتان درک می‌کنیم. وضعیت او شمارا برآشفته کرده است و هر کاری که فکر می‌کردید، می‌توانید انجام دهید را انجام داده‌اید. لکن این‌یک واقعیت است که مشاوره اجباری نمی‌تواند مشکلی را حل کند و ماهیت مشاوره یک فعالیت داوطلبانه است. فرد باید خود بخواهد تا بتواند از مشاوره استفاده کند. در مورد بدبینی، ممکن است تأثیر مواد مخدری باشد که مصرف می‌کند.
گفتید که از نوجوانی لجبازی او با شما شروع‌شده است. البته لجبازی تا حدی برای سن نوجوانی طبیعی است و نوجوان با افراد قدرتمند، مقابله می‌کند. نوجوان درصدد اثبات اراده و انتخاب خود است و می‌گوید من بزرگ، شده‌ام و کسی حق ندارد به من دستور بدهد. معمولاً توصیه ما به والدین این است که با نوجوان کمی همراهی کنند و در غیر موارد خطوط قرمز به او سخت نگیرند و در کنار راهنمایی‌هایی که به او دارند اجازه بدهند که احساس کند خودش انتخاب‌های خود را رقم می‌زند. وقتی خانواده مهارت‌های برخورد با نوجوان را کسب نکرده باشند احتمالاً دوره نوجوانی طولانی می‌شود.
البته ممکن است دوستان ناباب و عوامل دیگر نیز در به وجود آمدن شرایط فعلی دخیل باشند. لکن الآن ما به دنبال یافتن مقصر نیستیم و باید به این فکر کنیم که چطور می‌شود مشکل را حل کرد.
در شرایط فعلی بهتر است سعی کنید ازنظر عاطفی به او نزدیک شوید.
او را سرزنش نکنید. نشان دهید که او را درک می‌کنید و دغدغه‌هایش را می‌بینید.
شما می‌توانید از کسی که با او رابطه عاطفی بهتری دارد بخواهید که با او صحبت کند.
نشان دهید که برای او شخصیت قائلید. برایش حق انتخاب قائلید و او را فردی بزرگ‌سال و صاحب‌فکر و انتخاب می‌دانید.
البته این بدان معنی نیست که اگر کار غلطی کرد با او برخورد نکنید و به او اعتراض نکنید بلکه شما می‌توانید نسبت به رفتارهای بد او واکنش نشان دهید لکن واکنش شما باید مثل واکنش به یک فرد بزرگ‌سال باشد نه کودک.
سعی کنید بیشتر حامی‌اش باشید تا نگهبان و زندانبان او؛ یعنی اگر با اعتیادش هم برخورد می‌کنید، نقش حمایتگرانِ داشته باشید.
خوشحال می‌شویم بازهم در خدمتتان باشیم.
ممنون از پاسختون منتها با فامیل کلا قطع رابطه کرده و فقط با دوستانش رابطه دارد اتفاقا گفتیم کسی باشد که با ایشان صحبت کند منتها نمیدانم به کی بگوییم .بخدا جگرم میسوزد میبینم بچه ی با استعداد تخصص در دیجیتال مارکتینگ داره و طراحی سایت و آهنگسازی منتها ناامید و بیکار عمرش داره حروم میشه
مخاطب گرامی، سلام؛ خوشحالیم که بار دیگر در خدمت شما هستیم. پسر شما دچار مشکل شده و خودش توان حل این بحران را ندارد. باید شما یا فرد دیگری به او کمک کنید. همان‌طور که گفتیم توصیه ما این است که از یک مشاور کمک بگیرید. با او صحبت کنید نشان دهید که خیرخواه او هستید. خیرخواهی‌تان نه به زبان بلکه در عمل و رفتار باید نمود داشته باشد. سعی کنید نشان دهید که درکش می‌کنید و هر چه می‌گویید از باب خیرخواهی است. برایش وقت صرف کنید. به حرف دلش گوش کنید. گاهی فقط به حرفش گوش بدهید و هیچ نظری و قضاوتی نداشته باشید. خیلی از والدین بمبارانی از نصیحت و دستور برای فرزندشان دارند. گاهی نشان دهید که قرار نیست شما از بالا به او مطلبی یاد دهید. گاهی فقط گوش دادن و هیچ‌چیزی نگفتن خیلی کمک‌کننده‌تر است. گاهی فقط باید گوش بدهید و بگویید درکت می‌کنم.
اینکه به منزل اقوام نمی‌رود، مشکل اصلی نیست و باید به فکر مشکل اصلی اوباشید یعنی اعتیاد و اضطراب‌هایی که دارد. بگویید که می‌دانید که افکار مختلفی در ذهنش است، دغدغه‌های مختلفی در روح و روان او است و می‌خواهید کمکش کنید. اگر مایل است مشکلش را با شما بازگو کند و اگر مایل نیست به یک مشاور مراجعه کند.
خوشحال می‌شویم بازهم در خدمت شما باشیم.
سلام وقت بخیر پاسخ ادامه ی سوالمو ندادین یه سوال دیگه دارم الان دیگه چون به پسرم با سفارش پدرش زیاد پول ندادیم و به قول خودش برای ساخت موزیک لازم داشت تو کار خلاف افتاده و ساقی شده الان به نظرتون چه خاکی بریزم تو سرم گفتم اگه میخوای ازینکارا کنی ازین خونه برو خواست کامپیوترو وسایلاشو جمع کنه ببره نذاشتم گفتم کارامو بیرون انجام میدم گفتم پول بهت بدم ادامه نده گفت به خودم ربط داره پولتونم نمیخوام
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر می‌کنیم. می‌دانیم که شرایط سختی دارید و احساس می‌کنید پسرتان ازدست‌رفته است. واقعاً هم شرایط سختی است. ما نمی‌توانیم کسی را به‌صورت کامل کنترل کنیم. شما می‌توانید او را به کار درست دعوت کنید ولی اینکه بپذیرد یا خیر بستگی به خیلی چیزها دارد از نوع صحبت و رابطه‌ای که الآن دارید تا باورهای خودش، رابطه قبلی شما، دوستانش و ... .
مدت زیادی است که رابطه شما و فرزندتان آشفته بوده و ازنظر عاطفی از شما دور شده است. اولین کاری که باید انجام بدهید این است که یک تغییر جدی در رابطه‌تان ایجاد کنید. بهتر است او را از خودتان دور نکنید. شرایط او خاص است و با دور کردن از خودتان بیشتر در این باتلاق فرو می‌رود. نشان بدهید که واقعاً او را دوست دارید. با رفتارتان پیام عشق و دوست داشتن به او بدهید.
بهتر است باهم برای مشاوره اقدام کنید. سعی کنید صادقانه خیرخواهی‌تان را به او نشان دهید. از کلماتی که حاوی تهدید و طرد است استفاده نکنید زیرا طرد و رها کردن او ظاهراً برایش اهمیتی ندارد و انگیزش ایجاد نمی‌کند.
بهتر است از عواقب این کار برایش بگویید یا کسی که او را قبول دارد و از کارش مطلع است در مورد عواقب فروش مواد مثل زندان رفتن برایش بگوید.
البته ممکن است تأثیری نداشته باشد. اگر نهایتاً هیچ‌چیزی تأثیر ندارد یک راهکار هم معرفی کردن او به پلیس است زیرا ادامه این راه ممکن است برای او خطرناک باشد و در این مسیر پیش برود و آینده‌اش را به‌کلی تباه کند. شما باید در این مورد تصمیم بگیرید. تلاش خود را برای متقاعد کردن او بگیرید ولی نهایتاً این هم یک راهکار است که وقتی مواد کمی همراه دارد او را به پلیس معرفی کنید (مواد باید به‌قدری کم باشد که برای یکی دو بار مصرف کفایت کند تا پلیس متقاعد شود که او معتاد است نه موادفروش). ممکن است چند روز بازداشت شود، به کمپ برای ترک اعتیاد برود یا چند ماهی به زندان برود و زمینه‌ای برای رها کردن این کارها بشود. او باید با عواقب کارش روبرو شود و شاید الآن تصور می‌کند هیچ‌وقت لو نمی‌رود و کسی متوجه نمی‌شود ولی این تصور درستی نیست و هر خلاف‌کاری روزی لو می‌رود و به زندان می‌افتد ولی ممکن است آن روز خیلی دیر باشد و جرمش خیلی بزرگ باشد.
خوشحال می‌شویم بازهم در خدمت شما باشیم.
سلام
بابت جوابتون بی نهایت ممنونم و قدردان زحماتتون هستم
بخدا قسم بابت دوتا سه ربع مشاوره تلفنی ۳۷۰ تومن پول واریز کردم و هزینه موبایلم هم بماند آخرسر هیچ راهکاری هم ندادند.
خدا اجرتون بده و التماس دعا
مخاطب گرامی، سلام مجدد؛ خوشحالیم که دوستانی چون شما داریم و افتخار می کنیم که در خدمت شما باشیم.
در نوبت پاسخگویی