حال بد و آشفتگی و نگران مرگ

00:38 - 1399/10/23

سلام .دخترم وسال دوم دانشگاه هستم حدود دوسالی میشه دچار طرحواره رهاشدگی شدم و خیلی نگرانم و همش گوشبزنگ هستم و الکی نگران مرگ و از دست دادن هستم .بسیار اضطرابم بالاست و بسیاری از نشانه های اخلال اضطراب فراگیر رو دارم و افکار وسواسی و منفیگونه هم بسیار دارم و واقعا امکان رفتن به مشاوره حضوری رو ندارن . خیلی خیلی فکر زیاد میکنم و با خودم حرف میزنم .انسان کمال گرا و کنترل گر و بسیار حساسی هستم .خیلی بی صبرم و وقتی پیش دکتر طب سنتی رفتم گفتن غلبه سودا و هم غلبه صفرا داری.بسیار نگران آینده هم و حدود۵ ماهدو تا خواستگار بسیار عالی داشتم که به دلایلی در مراحل اولیه نشد و..نمیدونم چرا همش یادشون میفتم و حتی چند باری خوابشون رو دیدم بدون اینکه بهشون فکر کرده باشم ...شرایطم ووقعا سخت شده و حدود هر روز اعصابم بهم میریزه و عادت بدی که دارم مسایل کوچیکو بزرگ میکنم و کلا هروروز با اعصاب خوردی و فکر و خیال و بیشتر گریه و حال بد میگذره ..

میشه راهکاری بهم بگین ممنون 

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/157494

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****
تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

عزیزم تمام انچه که فرمودید رو با گوشت و پوست و استخوانم درک کردم. مضافا بر آنکه من علاوه بر خانواده ، مشاور هم بهم گفت شما سالمید، فقط بسیار حساس و آرمانگرا و جزیی نگرید.همین. 

بهتون پیشنهاد میکنم کتاب شفای زندگی از لوییز هی

کتاب از دولت عشق از کاترین پاندر  

کتاب از حال بد به حال خوب رو بخون

من چند کتاب رو هم بعنوان مکمل خواندم. مثل کتاب "شدن" که خاطرات میشل اوباماست. 

اون کتاب از حال بد به حال خوب رو باید کتابش رو بخری و جداولش رو پر کنی! و اتفاقا به تک تک تعریفهایی که از خودتون داشتید پرداخته از فوبیای از دست دادن عزیزان تا ... .

ولی اگر فرصت مطالعه ندارید پیشنهاد میکنم کتاب شفای زندگی رو حتما بخونید. اینکارو برای ارامشتون انجام بدید.

برات دعا میکنم فدات شم!

تصویر پرسشگر این سوال )حال بد و آشفتگی
نویسنده پرسشگر این سوال... در

سلام و سپاس فراوان از کارشناس mostafavi 

ببخشید بنده سوال دیگری هم داشتم آیا واقعا بنده حالم بد هست و اختلال اضطراب و افکار وسواسی دارم ؟چون راستش خانواده بنده با تمام زحماتی که برای بنده میکشن قبول نمکنن که من حالم بد هست و تازه بنده رو دعوا میکنن که چرا حالت بده و معتقد هستندحال بد انسان  تقصیر خودشه و خودش باید با رفتار ش تغیرش بده و بمن میگم تو ناشکدی میکنی و نطمین باش خدا بد تر از این رو سرت میاره و حالت خوب نمیشه ... ولی باور کنین من واقعا نمیدونم دقیقا این مشکلاتم از کجا سرچشمه میگیده و دست خودم نیست و حد امکان دعا میکنم و ختم سوره و صلوات برداشتم و واقعا برای حال خوبم تلاش میکنم اما واقعا این مشکلاتم حل نمیشه و به هیچ عنوان نمیدونم چکارکنم تو رو خدا یه راهکاری بگین ..مشاوره تلفنی هم نمیتونم انجام بدم و واقعا کسی درکم نمیکنه و من هر روز بلا استثنا دارم گریه میکنمو زندکیم جهنم شده ... نازه مادرم به من میگه تو مثل پیر زنها دایم داری دعا میکنی و ختم سوره و صلوات و دعا برداشتی و زاری میکنی و با این کار ها چیزی عوض نمیشه ...آخه من مشکلاتم رو به کی بگم  چرا هیچکس منو درک نمیکنه ...حالم بده تو رو خدا یه راهکاری بهم بگین...اجرتون با خدا

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد به شما کاربر محترم

این حالت بد روحی شما هیچ ارتباطی به ناشکری به خدا و ... ندارد. همانطور که ما انسانها ممکن است دچار بیماری جسمی شویم، احتمال اینکه دچار بیماری روحی نیز بشویم. مثلا شما فرض بگیرید که فرد دچار بیماری سرماخوردگی می شود، طبیعتا برای درمان لازم است به دکتر مراجعه کند تا مریضی او برطرف شود. خب فرد به تبع این بیماری دچار بی حالی و کسلی می شود و احیانا از این بیماری رنج می برد، خب آیا این منطقی است به جایی اینکه به فرد بگوییم به دکتر مراجعه کن تا بیماری ات برطرف شود، بگوییم تو هیچ مشکلی نداری و تقصیر خودته و منتظر باش که خدا بدتر از این رو سرت بیاره؟

شما با توجه به توضیحاتی که درباره حالات خودتون داده‌اید، دچار اضطراب و احتمالا وسواس هستید، طبیعتا برای رفع آن باید به متخصص و روانشناس مراجعه کرد تا این اضطراب و وسواس شما کنترل شود. بنده عرض کردم که اگر امکان مراجعه حضوری به روانشناس را ندارید، از مشاوره تلفنی استفاده کنید. اگر این امکان را هم ندارید ضمن اینکه از تکنیک آرام سازی یا ریلسیشن استفاده می کنید از مشاوره طب سنتی در این زمینه می توانید استفاده کنید تا حداقل با تعدیل مراج، اضطراب و وسواس شما به حداقل ممکن برسد.

قطعا دعا به درگاه خدا بسیار خوب است و بخشی از اضطراب شما را هم می تواند کنترل کند، ولی همان خدا فرموده که هنگام مریضی به دکتر و متخصص مراجعه کنید و در کنارش شفا را خدا بخواهید. به عبارتی دارو و درمان دست دکتر است و شفایش دست خداست که در همان درمان قرار داده است. لذا با مراجعه به دکتر و متخصص می‌توانید ثمره دعا و شفا را در آن مشاهده کنید.

بازهم اگر سوالی داشتید، بنده در خدمتتان هستم.

موفق باشید.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

باتوجه به توضیحاتی که دادید، شما با دو مسئله مواجه هستید: 1- اضطراب و ترس 2- وسواس که هرکدام از این دو به صورت همپوشانی همدیگر را پوشش و تقویت می‌کنند.

از یک طرف هیجان اضطراب در شما زیاد است و همین مسئله باعث می‌شود که نتوانید مسئله را به درستی و با منطق حل کنید و برای رفع آن اضطراب و نگرانی‌ به افکار وسواس گونه پناه می‌برید. طبیعتا این سیکل معیوب و چرخه نادرست بین اضطراب و وسواس فکری در موقعیت‌های مختلف تکرار و باعث آزار شما می‌شوند. غافل از اینکه خود افکار وسواس گونه مسئله را حل نخواهد کرد، بلکه این سیکل و چرخ معیوب را در شما تقویت می‌کند؛ مثلا فرض بگیرید که شما از مرگ می‌ترسید و برای رفع این ترس، به شدت به سمت مواظبت و مراقبت افراط گونه از خود از قبیل استفاده از دکتر و دارو و ... پیش می‌روید. از سویی دیگر؛ استفاده از افکار وسواس گونه در رفع ترس‌هایتان، خودش عاملی برای ایجاد احساس بد و بالا رفتن نگرانی‌هایتان می‌شود.

اگر دنبال درمان اضطراب و وسواس خود هستید، توصیه جدی بنده این است که در این زمینه حتما به صورت حضوری به یک روانشناس مراجعه کنید یا حداقل از مشاوره تلفنی در این زمینه استفاده کنید؛ چون به صرف مشاوره اینترنتی نمی‌توان انتظار داشت که همه ترس‌ها و اضطراب‌ها و وسواس شما برطرف شود. لذا تاکید بنده این است که حتما به یک روان درمانگر در این زمینه مراجعه کنید یا تلفنی مشاوره بگیرید. اما در حال حاضر چکار باید کرد تا حداقل رابطه اضطراب و افکار وسواس گونه برطرف شود؟

باتوجه به توضیحات طب سنتی که اشاره کرده که غلبه سودا و صفرا دارید، باید عرض کنم که اضطراب و افکار منفی و وسواس گونه از نشانگان غلبه سودا در بدن است. لذا تاکید می کنم که براساس آنچه متخصص طب سنتی در حوزه تغذیه به شما راهنمایی می کند، حتما حتما رعایت کنید و سبک تغذیه و رژیم غذایی خود را تغییر بدهید؛ چرا که بعضی از مواد خوراکی و غذایی خودشان عاملی برای تشدید اضطراب و حالت بد شما می شوند، لذا توجه و رعایت نکاتی که متخصص طب سنتی به شما می گوید، اولا باعث کاهش اضطراب شما خواهد شد و بالطبع کاهش سودا با خودش کاهش افکار منفی نیز خواهد شد.

اما برای رفع اضطراب روانشناختی تان هم از تکنیک آرام سازی یا ریلکسیشن استفاده نمایید. اما ریلکسیشن چیست؟

هنگام عصبانیت یا استرس به علت ترشح بعضی هورمون‌ها، عضلات بدن منقبض می‌شوند و احساس کوفتگی و کسل بودن به فرد می‌دهند. با انجام تمرین انبساط عضلانی، گرفتگی و انقباض را آزاد می‌کنیم. اما خیلی وقت‌ها خودمان متوجه نمی‌شویم که عضلات ما گرفته و منقبض شدند و اگر این حالت انقباض باقی بماند باعث بیماری‌های مختلف می‌شود.
در تحقیقات انجام‌شده ثابت گردید که دانش‌آموزانی که این روش را انجام می‌دهند نمرات بهتری در درس‌هایشان می‌گیرند و دستخطشان هم بهترمی‌شود. پژوهش‌ها نشان داده است که در حین خواندن درس، دانش‌آموزانی که دارای تمرکز بیشتری هستند عضلات پاها و بدنشان در حالت ریلکس بیشتری می‌باشد. افرادی که تمرین ریلکسیشن را انجام می‌دهند، خواب عمیق‌تری دارند و کمتر کابوس می‌بینند و این تمرین‌ها فشارخون را کاهش می‌دهد. چه بسا خواب‌های احیانا آشفته شما ناشی از همان انقباض اندام‌های شما درهنگام اضطراب است.
اگر افراد در طول روز ۲ تا ۳ بار به انجام تمرینات تن آرامی جاکوبسن بپردازند، بعد از ۳ تا ۴ هفته تأثیر آن را احساس می‌کنند. این روش در سه حالت ایستاده، نشسته و یا خوابیده با چشمان بسته (با چشمان باز هم می‌توان اجرا کرد اما بهتر است چشم‌بسته باشد) و هرروزه انجام می‌شود.

اما روش انجام ریلکسیشن:
در این روش، عضلات تقریباً به مدت ۵ ثانیه منقبض و سپس به مدت ۲۰ تا ٣۰ ثانیه به‌آرامی رها (منبسط) می‌شوند. یعنی شما با اندازه 5 ثانیه تمام بدن خود را منقبض می‌کنید؛ جوری که انگار در حال فشار به عضلات بدنتان هستید و تنفستان را به اندازه 5 ثانیه نگه دارید. سپس به آرامی به اندازه 20 - 30 ثانیه بدن و تنفس خود را رها می کنید؛ طوریکه هیچ فشاری را روی بدن خود ایجاد نکنید. این حالت آرام سازی به ترتیب از سر و صورت آغاز و در ادام به دستها، سینه و تنفس، کمر، شکم و درنهایت به پا ختم می‌شود.

این تمرین را دوبار دیگر پشت سر هم انجام دهید (معمولا انجام سه بار این تمرین 20 تا 30 دقیقه زمان می‌برد.) ضمنا حتما در طول انجام این تمرین، تنها به انقباض و انبساط عضلات توجه کنید و به چیز دیگری فکر نکنید.

انجام این تمرین یکبار در صبح و یکبار در شب می‌تواند احساس مثبت و خوبی را در شما ایجاد کند و اضطرابتان را کاهش دهد. طبیعتا استمرار در این تمرین تاحدودی می‌تواند شما را از افکار وسواس گونه رها کند؛ چون با رفع اضطراب‌هایتان از طریق تکنیک آرام سازی، دیگر نیازی به پناه بردن به سمت افکار وسواسی نخواهید داشت.

جهت مطالعه بیشتر می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/69098

موفق باشید.