با سلام من یست و پنج سالمه و همسرم 30 ساله هستن سه ساله ازدواج کردیم و با مادر شوهرم در یک ساختمان زندگی میکنیم.هرگز نشده حتی یکبار هم از من چیزی بخوان بهشون نه بگم و برام خیلی محترم و عزیز هستن.همیشه برام مثل مادرم هستن ولی بعد از یه مدت تبدیل به وظیفه شدن هرچند که من رضایت خدا برام مهم هست نه اینکه ایشون چی فکر میکنن و هیچ وقت دوست ندارم از طرف من برنجن.ولی همیشه که شرایط خوب هست با من خوب رفتار میکنن ولی زمانی که وقت نداشتم یا خسته بودم نتونستم کاری انجام بدم ترش رویی میکنن و حتی بارها شده بخاطر مریضی یا خستگی نتونستم کارشونو انجام بدم اوقات منو همسرم رو تلخ کردن. ما حتی با اینکه اول زندگیمون هست بدون ایشون مسافرت نرفتیمو یا بیشتر وقتا فقط به من حرف میزنن و دل من رو میشکنن ولی دخترا و جاریم روی خوششون رو میبینن. ولی با جاریم اینطوری نیستن چون بخاطر یک سری مشکلات مجبور بودیم اونجا زندگی کنیم باید دلم بشکنه و مراعات زبونشون رو نمیکنن.از طرفی همسرم یک شب درمیون خونه نیست و شوهرم از من میخواد که یک شب درمیون برم محل کارش و اونجا باهاشون باشم و اجازه نمیده جایی دیگه باشم و مادرشون تنها هستن و ایشون هم از من توقع دارن شبا پیششون باشم.همسرم هیچ طوری راضی نمیشن و چون میدونن مادرشون زن بد قلق و خشکی هستن و باعث ازار من میشن بهم اجازه نمیده برم و میگن ارامش زندگیم واجب تره...میخوام بدونم شرعی و اسلامی اطاعت از کدومشون بر من واجبه؟اگه طولانی شد ببخشید میخواستم شرایط رو بدونیم بعد نظر اسلامی و شرعی بدید
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
با سلام به شما کاربر محترم
قطعا خواسته معقول و مشروع همسرتون در اولویت قرار دارد، ولی اینکه مادرشوهرتون هم انتظاراتی از شما دارد، خب بررسی کنید چه انتظاراتی دارد و چه انتظاراتی در قوه و توان شماست که انجام بدهید. شک نکنید اثر به دست آوردن رضایت مادر شوهرتون رو توی زندگیتون مشاهده میکنید. قطعا یه دعای خیر مادر چنان تاثیری توی زندگی فرزندش دارد که میتونه تضمینی برای زندگی فرزندش باشه. از طرفی بنا نیست که شما به تمام خواستههای مادر شوهرتون جواب مثبت بدهید، بلکه سعی کنید تا جایی که میتونید خواستههاش رو براورده کنید و در برابر بعضا اوقات تلخی که انجام میده واکنش منفی از خودتون بروز ندید، بلکه بهتره این موضوع رو نادیده بگیرید. کم کم مادر شوهرتون هم متوجه میشه که چه اندازه و در چه مواردی میتونه از شما انتظار و توقع داشته باشد.
موفق باشید.
ممنونم از پاسخ شما
حالش رو بگیر
البته ممکنه شوهرت طلاقت بده
قبول دارم
واقعا اینکه کمک بشه وظیفه واقعا سخته