16:15 - 1393/12/22
غصههایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان اشتباهایت ..
فقط از لابهلای اشتباهایت ،
یک تجربه
را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت …
محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشقهای بچه گربهای هم بیفتد!
حالا آرامتر ...
آرامتر بتکان تا خاطرههایت نیفتد!
تلخ یا شیرین، چه تفاوت میکند؟!
خاطره، خاطره است. باید باشد، باید بماند …
کافیست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد یک تکان دیگر بس است …
تکاندی؟! دلت را ببین چقدر تمیز شد … دلت سبک شد؟
حالا این دل جای "او"ست دعوتش کن!
این دل مال "او"ست …
همه چیز ریخت از دلت ... همه چیز افتاد و حالا تو ماندی و یک دل پاک و یک قاب تجربه
و مشتی خاطره و یک "او" …
بودنه خدا ....
خانهتکانی دلت مبارک!
انجمنها:
http://btid.org/node/59482
مرسی مروارید جان
خواهش میکنم دوستای خوبم هانا و باران عزیز. ممنون از شما.
بسیار زیبا بود.
ممنون مروارید جانم..
هر كس تو را شناخت دل از دیگرى بُرید
بیگانه گشت با همه كس آشناى تو...