سلام خانومم ۱۷سالشه خودمم ۲۷ سالمه
چند سالی هست خانوم از زمانی که وارد اینستا شد دو تا پیچ زده که قبلا جفتشم من داشتم ولی یکی رو که فیک هست به خاطر این که گیر دادم بهش آن فالو کرد دیگه دسترسی نداشته نباشم که بهم گفت شکاکی
چون دو تا پسر رو دنبال میکرد منم گیر دادم گفت که اینارو بخاطرش رفقیاش فالو کرده درحالیه رفقیقاش خودشون پیچ دارن و میتونن پیج فیک بزنن در جواب به من گفت که نمیدونم رفقا از من خواستن و من هم براشون انجام دادم حالا باز من خواستم وارد پیج فیک بشم منو قبول نکرد و گفت نمیکنم و گفت قبول کنی شکاکی اگه نبودی میکفتی که من تو رو قبول دارم و بهت اعتماد دارم حالا هر کی دنبال کردی که کردی؟!
بعد گفت این پیچ داخلش فیلم بدون سانسور هست ترکیه ای و... نمیخوام کسی بفهمه من چیکار میکنم بخاطر اینها پیج فیک زدم
ممنون میشم راهنمایی کنین که من بهش میگم حق دارم که چرا دو تا پسر غریبه تو پیج تو باشه منو اذیت میکنه میگه نه حق نداری و شکاکی...
---------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
باسلام خدمت شما کاربر گرامی
توجه شما به همسرتون قابل تقدیره. اینکه حواستون بهش هست بسیار ارزشمنده و اگه ایشون به جای برچسب شکاک زدن به شما، دلسوزی، محبت و علاقه را جایگزین می کرد شرایط بهتری پیش میومد.
بله درسته، ایشون را باید مجاب کنید که شکاک نیستید، اعتماد دارید و با توجه به بد بودن جامعه ی مجازی در بعضی موارد، تهدیدهایی وجود داره که ممکنه به ایشون آسیب برسونه.
هیجاناتی که در این سن افراد را همراهی میکنه، ماجراجویی و کنجکاوی را هم به دنبال داره و این خصوصیت می طلبه طرف های مقابل با ظرافت خاصی رفتار کنند. پس حضور و دنبال کردن جنس مخالف نمی تونه دلیلی بر انحراف و یا هر برداشت منفی از طرف شما باشه.
به عنوان مثال به جای اعتراض کردن به حضور دوپسر در پیج ایشون، خطرات و آسیب هایی که ممکنه ایشون را درگیر کنه بیان کرده و از محدود شدن در امان بوده و حداقل در کنار ایشون به عنوان حامی حضور می داشتید.
نشون دادن نمونه هایی از خطرات در پیج های متفاوت یه کار دیگه و شفافیت در پیام رسان های خودتون هم نباید فراموش بشه. مثلا یکی از کاربران و دنبال کنندگانتون را که هویت نامشخصی داره نشون بدید و بگید نمیشناسید و میخواهید حذفش کنید چون ممکنه دردسر بشه و ذهنتون را مشغول کنه.
همراه بودن زوجین و حتی والدین با فرزندان در فضای مجازی از خطرات این فضا کم کرده و حس اعتماد را هم ایجاد خواهد کرد.
در پایان شما می تونید با زمینه سازی در موضوع استحکام خانواده و عمق دادن به تعهد ها از نگرانی هاتون کم کرده و به آرامش خاطر هر دو نفرتون اضافه کنید.
در این زمینه افتخار خواهیم داشت در جلسات آینده مطالبی را خدمتتون تقدیم کنیم.
موفق باشید.
راستش با یکی از فالور های اینستای فیک که پسر بود رو با اینستای دیگه ای باهاش وارد صحبت شدم و فهمیدم دوران که ۴سال پیش من خواستگارش بودم به دوست خانومم میگه به خانومم بگه باهاش دوست بشه و خانومم جواب رد میده و همین و چند باری بهش تیکه انداخته بود و همین و خود خانومم تایید کرد و گفت فالو کردن فقط بخاطر رفیقش بوده چون مادر پدر رفقیقش گوشیشو چک میکنن مجبور شده به خانوم من منصل بشه که اینجوری شد و از طرفی مادر خانومم چون روشنفکره به دختر گیر نمیده و مادرش همه چی رو میدونه منم گفتم هر چی شد از بعد بهم بگو پنهان کاری نشه
چیکار کنم شکاک نباشم یا شک کردنم عادیه؟
سلام دارم خدمت شما همراه گرامی
حساس بودن، توقع داشتن به جا و درست و دقت در رفتار همسر با شکاک و بدبینی بسیار متفاوت هست لذا اینکه شما را از ابتدا در دسته ی پارانوئیدی ها قرار بدیم یعنی جزو افرادی که : نمایشی ، پرخاشگر-منفعل و افسرده ، وابسته ، خودشیفته ، ضداجتماعی...و به قول خودتون غیر عادی تلقی کنیم درست نیست لذا در این جلسه مقداری بیشتر در مورد رفتارتون باهم صحبت کنیم. در جلسات بعدی با توجه به سوالات و یا مطالبی که خدمتتون تقدیم میشه، یادداشت بذارید تا به نتیجه و راهکار قطعی برسیم.
با شناخت نسبی که از شما داریم، هیجان و تحریک پذیری و انعطاف را در شما دیدیم یعنی شما دوست دارید همسرتون عاشقانه و با احساس باهاتون برخورد کنه پس در این قسمت نمی تونیم نشونه ای از اختلال در شما پیدا کنیم. اما سوال اینه:
به محض برخورد با یک موردی که در اون برای شما ابهام وجود داره و شفاف نیست اقدام اولیه ی شما چیه؟ مثلا تا یک تماسی با هسمرتون گرفته میشه، ابتدا و در اولین قدم ذهنتون به منفی گرایش داره یا مثبت؟ این تماس را عادی تلقی می کنید و یا کنجکاو هستید بدونید اون طرف خط کیه و در مورد چی دارند صحبت می کنند.
در مرحله ی دوم تحلیل و توجیه هست: وقتی رفتاری را از همسرتون می بینید و بر خلاف علاقه و سلیقه ی شماست، می تونید با دلیل و بهونه به خودتون آرامش بدید و ذهنتون را از فکرهای منفی دور کنید. بگید مطمئنا قصدش بد نبوده و هدفی دیگه داشته و اصلا اذیت کردن من جزو انگیزه های ایشون نبوده؟
ببینید به این راحتی می تونید یه ملاک درست کنید تا خودتون را ارزیابی کنید و با همین راهکار: جنبه های مثبت یک رفتار را در نظر گرفته،عادی سازی یک برخورد و همچنین عدم ایجاد سوتفاهم را تمرین کنید. مخصوصا در مورد شما که پایین بودن سن و نداشتن مهارت های لازم از طرف همسرتون بهترین دلیل و توجیه برای بروز رفتارهای ناراحت کننده هست.
لذا بهتره به جای نشخوار فکری که به سراغتون میاد به این سمت و سو برید و از ده سوالی که قرار هست روزانه درمورد رفتار، گفتار، روابط همسرتون بپرسید بیش از نیمی را فاکتور و چراها و کجاها.. به مرور کم بشه.
قضاوت های عجولانه و پیش داوری ها را که حتما خودتون می دونید و در جریان هستید که چقدر مخرب هستند. لذا با توجه به مطالب بالا از این نوع برخورد های تند و بی پشتوانه از نظر منطق ودلیل خودداری کنید.
پس ابتدا سوالات اول را پاسخ بدید و در قدم بعدی نظراتتون را درمورد مطالبی که خدمتتون تقدیم شد یادداشت تا در جلسات بعدی مهارت های ارتباطی دیگه ای را تقدیم حضورتون کنیم.
موفق باشید.
سلام متاسفانه فکر منفی میاد تو ذهنم چون تو یه چیزایی دیدم تو جامعه و یه چیزایی اتفاقایب برام افتاده حساس و بدبین شدم زود رنجم و افسرده ام و پرخاشگر زود جوش میارم انتقاد پذیر نیستم حرص میخورم و ارداه ضعیف شده همش خسته و بی حالم و میگرن دارم و سردرد زیاد می‌گیرم و زانوام درد میکنه و خلاصه از زندگی لذت نمی برم خانومم که توقع بالایی داره همین که میگه نمیتونم براورده کنم احساس ضعف میکنم ناراحت میشم و غرر میزنه خانومم و میترسم جای دیگه خدای نکرده بخاطر نیاز مالی به کسی دیگه ای رو بیاره چون یه سری بهم گفت وقتی دختر محدود بشه و نیازاش براورده نشه بزرگ میشه مثلا میره با۱۰تا پسر دوس میشه و...
سلام و عرض ادب، احترام خدمت شما همراه عزیز
زمانی که مشکلات روی هم انباشته بشه و فرد حس کنه نا و توان حلش را نداره، پرخلشگر کم حوصله و در مواقعی حتی گوشه گیر خواهد شد.
خود را تنها دیدن و بدون همراه و همدل حس کردن یکی دیگه از آسیب هایی است که در صورت بروز چنین افکاری، بدبین شدن و شک کردن به همه اولین دست آورد آن خواهد بود.
بله درسته، شما خودتون را در بن بست دیده بودید که در وجودتون چنین پدیده هایی را می بینید اما اینکه چقدر واقعیت داشته باشه و ریشه ای، باید بررسی کنیم.
صرف اینکه همسرتون بدون توجه به خواسته ها و نیازهای شما داره برخورد میکنه، نباید شما را از انرژی بندازه، همین الان که این جلسه را باهم داریم ازتون درخواست دارم یک دفترچه یادداشت بردارید و در اولین فرصت به صورت رسمی و دقیق، یک ساعت همه ی پست های قبلی را مرور کنید.
حدود بیست نکته را استخراج کرده و درموردشون فکر کنید و برای اینکه اجرا کردید یا خیر باخودتون به نتیجه برسید.
دربرگه ی آخر روز شمار بزنید و هر فکر منفی که درمورد هر شخص و کاری به ذهنتون رسید را یادداشت کنید. بعد جنبه های مثبتش را هم مجدد بنویسید. طبق جلسات قبل و مثال هایی که زدم.
یک برگه را هم برای عصبانیتتون در نظر بگیرید. این دفترچه برای مدت یک ماه باید همراهتون باشه و هربار که میخواهید درمورد یک تصمیمی اقدام کنید در همون دفترچه یادداشت کنید و به مدت پنج دقیقه روی اون موضوع فکر کنید.
این مطلب را کاملا جدی برخورد کنید: به محض دیدن یک رفتار و یا شنیدن یک گفتار از طرف هرکسی مخصوصا همسرتون به خودتون یک فرصت یک دقیقه ای بدید تا به بهترین وجه باهاش برخورد کنید. البته این به معنی ساکت بودن و برخورد قاطع داشتنِ به جا نیست.
بعد از یک دقیقه حتی اگر تشخیصتون این بود که باید عصبانی بشید و از کوره دربرید حتما اینکارا انجام بدید. مهم اینه در این یک دقیقه بتونید درست ترین و بهترین تصمیم را بگیرید.
در این جلسه زیباترین تمرین انجام میشه:
فرصت دادن به خود و دیگران
موفق باشید
دیگه اینکه میگه تا پیام عاشقانه نفرستی من برات نمیفرستم و تو عاشقم نیستی منم نیستم فقط جفتمون همدگرو دوس داریم و ....منم عاشق پیام عاشقانه ام منم که میفرستم سه چهار بار بیشتر انلاین نمیشه و تا انلاین بشه فقط جواب اونارو میده مگه اینکه چی بشه تا بفرسته ....
عشق چیه از نظر شما باید باشه یا بوجود میاد تو زندگی
میگه مادرم روشن فکره و طرز فکر تو قدیمه مثل پدر و مادرت خانومم چادرب و نمازخون اهل خدا و امام ولی توی اینجور مسایل اهمیت نمیدن
مثال زد که دختر اگه محدود بشه ۱۸سالش بشه میره با ۱۰ پسر دوس میشه من این حرفشو به صورت غیر مستقیم برداشت کردم که نسبت به خودش داره میگه که من حواسمو جم کنم و تهدید کرد غیرمستقیم که خواسته هاشو عملی نکنم جای دیگه برآورده میکنه من ابنجوری برداشت کردم راهکار چیه ممنون
باسلام مجدد خدمت شما همراه گرامی
مجموعه ای از مهارت های ارتباطی و همسرداری را به مرور خدمتتون تقدیم کردیم که اگر بتونید در هر جلسه یادداشت برداری کرده و درموردش صحبت کنیم، موفق خواهید شد.
به عنوان مثال در یکی از جلسات گفتیم: مجموعه ای از خواسته ها و علاقه مندی های همسرتون را داشته باشید. در هر زمان و مکان و به مناسبت و حتی بدون مناسبت به اونها توجه کرده و رد بشید.
بله درسته، مهمترین قسمت این بود که اگر کاری انجام دادید منتظر واکنش مثبت مثل تشکر و جبران نباشید. این اولین و مهمترین کاری هست که باید انجام بدید.
هر حرفی تا حالا شما از همسرتون بیان کردید به نوعی نشون دهنده ی اینه که ایشون احساس امنیت عاطفی و احساسی از طرف شما نداره. همین که خواسته ها به صورت دستوری بیان بشه و یا به خاطر کاری که براش انجام دادید منتی داشته و خواهان جبران باشید، ضربه ی خودش را در این زمینه میزنه.
فرکانس های ذهنی و فکریتون را تا جایی که امکان داره و درست و صحیح هست، با ایشون تنظیم کنید. چه اشکالی داره لباسهاتون و وضعیت ظاهریتون را طبق میل و نظر ایشون بسازید و از طرفی به نوع پوشش و رفت و آمد و... ایشون، تا جایی که درسته گیر ندید.
پس بذارید تا اینجا که اومدیم در یک جمله خواسته ای از شما داشته باشم: نذارید همسرتون حس کنه همش به فکر خودتون هستید و ایشون را درک نمی کنید.
امروزه متاسفانه راه های زیادو آسانی وجود داره که یک فرد به راحتی از همسرش نا امید شده و به سمت متزلزل کردن خانواده قدم برداره. پس بهتره تا جایی که امکانش هست یک مرد قوت قلب، پشتوانه، دلگرمی و دلخوشی یک زن باشه و از وجود و حضورش لذت ببره.
برید دنبال اینکه:
چه مردانی برای زنان جذاب هستند؟ در این زمینه جلسات بعد صحبت خواهیم کرد...
موفق باشید.
سلام ممنون از راهنماییتون
خیلی بهم میگه تو اصلا کاری واسم انجام ندادی
غر زیاد میزنه سر هر مسله ای و یه حرف هایی میزنه به آدم میکه خودت رو درست نکنی زیر سقف نمیرم باهات
یه بحثی که بینمونه میگه آرایشگاه عروس ۱۰تومنی باید بریم چون عروسی یه باره و...منم میگم کارگرم و حقوقم کمه میکه دیرتر عروسی میکنیم صبر میکنیم عجله نداریم که الان ۴سال تموم شد میگه من کنار نمیام و ادم تو لحظه باید زندگی کنه و شاید فردا افتاد مرد و...
ولی کلا توقع تو هر چیزی بالاست فقط منحصر به مراسم عروسی نیست و منم نمیتونم برآورده کنم مثال میزنم براتون ما تازه خواستگاری کرده بودیم و دیدم گوشی نداره منم یه گوشی واسه خودم خریده بودم ولی امکاناتش کم بود ولی کار راه انداز بردیم براش بعنوان هدیه تولد ولی همون جا گفت که من دست نمیگیرم و این چیه به مادرش گفته بود که اونم برای ما همه رو گفت و این چیه و باید آیفون میگرفتین و...کلی خانواده مارو ناراحت کردن و منم گفتم تو جون بخواه که توافق شد سام سونگ بگیریم که ۳.۵ میلیون بود سال ۹۸ و من براش نوکیا بردم که یه تومن قیمتش بود....
من فقط یه چیزی بهتون بگم اگه خانومم هر چی میگه انجام بدم و بیشتر مشکلاتمون مالی هست و توقعات مالی که کوتاه نمیاد رو انجام بدم همه چی اوکی میشه
سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی
امیدوارم که مطالب قبلی را با دقت و توجه کامل مرور کرده و نکات مهمش را یادداشت، کارهایی را که ازتون خواستیم را انجام داده باشید.
نکته ای را خدمت شما برای اینکه مسائل مالی بین شما و همسرتون حل بشه عرض می کنم، اینکه خانم ها چرا از مردان خواسته های آنچنانی دارند؟ مگه توان خرید آقایون برای خانم ها شفاف نیست؟
دقیقا در این بزنگاه دو مطلب مهم وجود داره:
اول اینکه همراه کردن خانم ها را در کلیه ی امور، توی دستور کارتون قرار بدید. یعنی بدونند که در شروع، اداره، ادامه و مدیریت خانواده و زندگی نقش دارند.
مشارکت کردنشون حتی به عنوان مشاور و دخالت دادنشون به بهانه ی کمک کردن در امور زندگی بسیار اهمیت داره، با این مقدمه سراغ مطلب مهم دوم میرم:
باتوجه به همراه کردن خانم ها، شفافیت درآمد و خرج کرد اتفاق خواهد افتاد. همسر شما درسته ازتون توقعات آنچنانی داره ولی شما شاید نتونستید صداقتتون را در این زمینه نشون بدید. به این معنی: ایشون فکر میکنه شما اندوخته ی زیادی دارید و یا حقوق و درآمدتون بیش از اونیه که بهش گفتید.
و با توجه به دو مطلب بالا، لازمه شما ابتدا مقداری از مدیریت های زندگی را حتی در این دوران بهش انتقال بدید و درمورد مسایل مالی هم با ایشون صادقانه رفتار کنید.
این نوع رفتارهارا کوتاه اومدن نمیگن بلکه همراه کردن و خلاقیت در ارتباط گفته و هر کس بیشتر توان همراه کردن همسرش را در امور مالی داشته باشه، موفق تر خواهد بود.
زنان نباید مردان خود را افرادی خسیس ببینند. همینکه حس کنند همسرشون داره خساست به خرج میده و مدام برای نخریدن بهونه میاره اونها هم به توقعات و خواسته هاشون اضافه کرده و حتی در مواردی بدون اینکه نیاز داشته باشند تقاضا خواهند کرد.
شما هنگام برخورد با درخواست ها بگید این پول برای فلان قسمت از زندگیمون هست ولی اگر فکر می کنی تو بیشتر نیاز داری و لازمت هست در اختیارت میذارم.
حالا اینکه چطور اولویت های همسرمون را در مسائل مالی با خودمون مشترک کنیم، در جلسه ی بعدی بیان و مفصل به اون میپردازیم.
موفق باشید.
خسته نباشید
در مورد اجازه دادن بهش که با دوستاش بره شمال و با ماشینم بدون من برن مجردی نظرتون چیه من گفتم مخالف شدید حردن و گفتن که میدونستم محدودم میکنی ازدواج نمیکردم
سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی
هیچ کارشناس و مشاوری تایید نمی کنه که با همه ی خواسته های همسرت و حتی فرزندت موافق باش و انجامش بده چرا؟ چون اولا ممکن نیست و دوما درست نیست و ممکنه خیلی از خواسته های اصلا صحیح نبوده و برای طرف مقابل ضرر داشته باشه. لذا پیشنهاد میشه چه موافقت و چه مخالفت روی اصول و ریل خودش انجام بشه که در صورت موافقت قدردان اون همراهی بوده و در صورت مخالفت از شدت تنش و مقاوت طرف مقابل کاسته بشه.
بله درسته، شما به نوعی باید با این درخواست مخالفت کنید که پی آمدهای ناشی از اون کم بشه و به حداقل برسه و به دنبالش این ذهنتی هایی هم که نسبت به شما وجود داره کم رنگ بشه. پس سعی کنید فقط و فقط در ابتدای هر درخواستی بلافاصله موافقت و مخالفت خودتون را اعلان نکنید، مخصوصا زمانی که به شدت مخالفید و همسرتون هم به شدت تمایل به انجام اون کار داره.
به عنوان مثال همین شمال رفتن به صورت مجردی و با خودروی شما اصلا کار معقولی نیست و طبیعتا اکثرا با این نوع مسافرت ها مخالف هستند. سن کم، راه طولانی، جنس ظریف زن و ده ها دلیل دیگم وجود داره تا با این درخواست مخالفت بشه. اما وقتی شما بلافاصله بعد از مطرح شدنش مخالفت کنید، محکوم میشید به همون جملاتی که شنیده اید. و در واقع طرف مقابل حس می کنه درک نشده و نظر و خواستش نیز محترم شمرده نشده.
راهکار چیه؟
شما ابتدا استقبال می کنید و براتون جالب به نظر می رسه یه سفر مجردی همراه با دوستان و شما مطمئنا خوش میگذره بعد چند نمونه مشکل را بیان می کنید:
اگه بین راه ماشین خراب بشه؟ کسی اذیتتون کنه؟ یکدوم از شما براش مشکلی پیش بیاد؟ راننده نتونه درست رانندگی کنه..
باز هم تصمیم گیرنده شما نباشید و تا می تونید توپ را در زمین دیگران بندازید مثلا بگید من حرفی ندارم اگه خودت تضمین می کنی و بابا هم اجازه میده. و قبل از هر چیزی در مورد این کار با والدین همسرتون به مشورت بشینید و بگید اگه اون عزیزان راضی هستند و تضمین میدن مشکلی پیش نمیاد شما هم حرفی ندارید.
به نوعی در این کار تیم سازی کرده و با یک تیر چندین هدف را زده اید. مشورت کردید، احترام گذاشتید و اعتماد خودتون را نشون دادید، در مخالفت یار داشتید...
تا بتونید در این زمینه ها از بقیه هم نظرخواهی و کمک بگیرید مشکلاتتون کمتر هم خواهد شد.
موفق باشید.