خواستگار پر اشتیاق، یهو ناپدید شد!!!

01:06 - 1393/12/20

سلام دوستان. من چند وقت پیش یه خواستگاری داشتم که هم خودش و هم خوانوادشون خیلی مشتاق وصلت بودن و پس از هر جلسه از ته دل دعا میکردم من عروسشون بشمwink بعد از چند جلسه صحبت کردن قرار به رفتن پیش مشاور بود و قرار شد بنده دنبال شماره مشاور خوب باشم(چون به همایش های ازدواج دانشگاه می رفتم داوطلبانه اینو گفتم که پیگیری با من) و من بهشون خبر بدم، خیلی پیگیر بودم تا اینکه سفری پیش اومد و رفتم! (در سفر از طریق ایمیل و تلفن پیگیر بودم! کلا آدم پیگیری هستمcheeky) بعد از یک هفته مادرشون تماس گرفتن جهت جلسه ای دیگر که مادر بهشون گفتن دخترم_یعنی اینجانب_ سفر هستن 

وقتی برگشتم 1 هفته از تماسشون گذشته بود و من بعد از 7 روز، شماره مشاور رو گیر آوردم اما چون 14 روز گذشته بود و با تماس ایشون برام مشخص شد منتظر تماس من نبودند، مناسب ندونستم تماس بگیرم. با خودم گفتم شاید تصمیمشونو گرفتن و تماس من باعث بشه تو رودربایستی گیر کنن و چون تماسشون زمانی که من سفر بودم نشون میداد که عدم پیگسریشون، منوط بر منتظر تماس من بودن، نیست پس دیگه زنگ نزدم!! حالا این قضیه چون تنها فکرمو مشغول کرده میخوام نظراتتون رو ببینم تا امیدوارم باعث آرامش فکریم بشه

(البته اینو خوب میدونم که اگر هرکسی نیمه گمشده آدمی باشه بهانه که هیچ، دلایل منطقی هم نمیتونه باعث عدم وصال بشه اما به هر حال فکرمو مشغول کرده)

مرسی  عجیجان 

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/59199
تصویر امین-مشاور ازدواج
 شما میفرمایید باید بعد ازینکه از سفر برگشتم خدمتشون تماس میگرفتم !!! خب زنگ می زدم می گفتم من اومدم در حالیکه من برای هدفم قرار بود خبر بدم یعنی پیدا کردن شماره مشاور وقتی 1 هفته بعداز برگشتنم شماره رو گیر آوردم چطور بلافاصله پس از بازگشت از سفر تماس میگرفتم به چه دلیل !!و اینکه همسایه واسطه بودن و گزارش لحظه ای از من به خانواده خواستگار میدادن پس...
به هر حال بسیار سپاسگزارم از صحبتهای تمامی دوستان
سلام
خودتون در متن گفتید زمانی که شما نبودید مادر ایشون تماس گرفتن که یک جلسه دیگر همدیگه رو ببینین و مادرتون گفتن شما مسافرتید. اینکه من گفتم بهتر بود وقتی اومدید تماس می گرفتید به خاطر جلسه ای بود که مادرشون درخواست داده بودند نه مشاوره. 
هر کسی یک اخلاقیات و روحیاتی داره و همه یکی نیستن. لذا در زندگی اجتماعی چاره ای جز در نظر گرفتن اونها نیست. اینکه شما می گید حتما از همسایتون شنیده که شما اومدین و ... کار شما رو توجیه نمی کنه. شما باید از جانب خودت بهترین رفتار رو داشته باشی تا هیچ وقت خودت مانع خیری نشی. 
تصویر امین-مشاور ازدواج

 

شما میفرمایید باید بعد ازینکه از سفر برگشتم خدمتشون تماس میگرفتم !!! خب زنگ می زدم می گفتم من اومدم در حالیکه من برای هدفم قرار بود خبر بدم یعنی پیدا کردن شماره مشاور وقتی 1 هفته بعداز برگشتنم شماره رو گیر آوردم چطور بلافاصله پس از بازگشت از سفر تماس میگرفتم به چه دلیل !!

و اینکه همسایه واسطه بودن و گزارش لحظه ای از من به خانواده خواستگار میدادن پس...

 

به هر حال بسیار سپاسگزارم از صحبتهای تمامی دوستان

سلام
خودتون در متن گفتید زمانی که شما نبودید مادر ایشون تماس گرفتن که یک جلسه دیگر همدیگه رو ببینین و مادرتون گفتن شما مسافرتید. اینکه من گفتم بهتر بود وقتی اومدید تماس می گرفتید به خاطر جلسه ای بود که مادرشون درخواست داده بودند نه مشاوره. 
هر کسی یک اخلاقیات و روحیاتی داره و همه یکی نیستن. لذا در زندگی اجتماعی چاره ای جز در نظر گرفتن اونها نیست. اینکه شما می گید حتما از همسایتون شنیده که شما اومدین و ... کار شما رو توجیه نمی کنه. شما باید از جانب خودت بهترین رفتار رو داشته باشی تا هیچ وقت خودت مانع خیری نشی. 
تصویر امین-مشاور ازدواج

شما میفرمایید باید بعد ازینکه از سفر برگشتم خدمتشون تماس میگرفتم !!! خب زنگ می زدم می گفتم من اومدم در حالیکه من برای هدفم قرار بود خبر بدم یعنی پیدا کردن شماره مشاور وقتی 1 هفته بعداز برگشتنم شماره رو گیر آوردم چطور بلافاصله پس از بازگشت از سفر تماس میگرفتم به چه دلیل !!

و اینکه همسایه واسطه بودن و گزارش لحظه ای از من به خانواده خواستگار میدادن پس...

 

به هر حال بسیار سپاسگزارم از صحبتهای تمامی دوستان

سلام
خودتون در متن گفتید زمانی که شما نبودید مادر ایشون تماس گرفتن که یک جلسه دیگر همدیگه رو ببینین و مادرتون گفتن شما مسافرتید. اینکه من گفتم بهتر بود وقتی اومدید تماس می گرفتید به خاطر جلسه ای بود که مادرشون درخواست داده بودند نه مشاوره. 
هر کسی یک اخلاقیات و روحیاتی داره و همه یکی نیستن. لذا در زندگی اجتماعی چاره ای جز در نظر گرفتن اونها نیست. اینکه شما می گید حتما از همسایتون شنیده که شما اومدین و ... کار شما رو توجیه نمی کنه. شما باید از جانب خودت بهترین رفتار رو داشته باشی تا هیچ وقت خودت مانع خیری نشی. 
تصویر سروناز20

نظر منو بخوای فکر کردن دختر بی فکرو خوشگذرونی  هستید و به جای پیگیری موضوع انقدر موضوع براتون بی اهمیت بوده که پاشدین رفتین مسافرت و تفریح .....البته علت فکرشونم این بوده که پیدا کرده یه شماره انقدر سخت نبوده که یک هفته و چه بسا بیشتر  کشش دادین ....من وبدم دوروزه پیدا میکردم و نشد به مادرم میگفتم نتونستم پیدا کنم که زنگ بزنن وخبر بدن

تصویر atii
نویسنده atii در

سروناز! نظرت لایک داره... اما واقعا من دختر پیگیری هستم خب منم حق دارم مشاوری که مدنظرشون بود آمریکا تشریف داشتن و من در سفر هم که بودم از طریق اساتید و دوستانم دنبال شماره اشون بودم....

در کل ممنونم از عزیزانی که خوب یا با هر لحنی نظراتشون رو انتقال دادند. اما....

من اعتقاد دارم به نیمه گمشده... پس اگر کسی نیمه گمشده ی کسی باشه حتی با دلایل منطقی هم کنار نمیره... اتفاقات دست به دست هم میدن تا یه چیزی بشه یا نشه... من به خدای بالا سرم ایمان دارم که برای پاکترین ها، پاکترین هارو رقم میزنه....

موفق ، سربلند و پیروز باشید 

تصویر tandis
نویسنده tandis در

عزیزم قسمت ، قسمت جنبون می خواد .

نمی شه بیخیال باشی و دست روی دست بزاری که چی ؟ قسمت نبوده و نیمه گمشده ت نبوده !

به هر حال اینا نظرات ما بود . صلاح مملکت خویش خسروان دانند .

=

راستی یه چیزی همین الان به ذهنم رسید :

مادر ایشون که تماس گرفته ، مادر شما بهش گفته دخترم مسافرته و شماره مشاور رو هم گیر نیاورده ! و چیزی هم نگفته که وقتی دخترم اومد تماس می گیریم و اطلاع میدیم .

این حرف خودش می تونه جواب منفی باشه ! البته بصورت محترمانه و غیر مستقیم .

تصویر zahrasadat-s

سلام . خیلی گنگ و نامفهوم توضیح دادی . زیاد مشخص نیست چی به چیه . ولی در کل :

خب اون بنده خداها که زنگ زدن و شما مسافرت بودی . و در ضمن خودت گفتی بشون که تماس می گیری . اونا که علم غیب ندارن که بدونن شما برگشتی و شماره گیر آوردی .

در ضمن یه شماره گیر آوردن که اینقدر معطلی نداره شما این همه لفتش دادی . بعدشم عزیزم اون زمان چه موقع مسافرت رفتن بوده آخه ؟

مشخصه زیاد برنامه ریزی نداری واسه کارهات و اولویت بندی نمی کنی . همین باعث خیلی از مشکلات میشه .

به هر حال بیشتر از این لفتش ندین . مادرت باهاشون تماس بگیره و بگه دخترم برگشته و شماره مشاوره هم گیرآورده . ببینه اونا چی میگن . تکلیفت مشخص بشه حداقل .
 

تصویر babak20
نویسنده babak20 در

می دونی قدیم وقتی خواستگاری یکی می رفتن دیگه همونو می پسندیدن و سراغ کس دیگه نمی رفتن. همه چی ارزش داشت عزت داشت ولی حالا چی؟!
پسرا واسه خواستگاری رفتن ناز می کنن یا نمی دونن همزمان خواستگاری چند تا دختر بروند و کدوم یکیو پسند کنن

تصویر آقا حمید

شاید اون پسر شما رو تو لیست نگه داشته و فعلا پیش خودش گفته این خانم که هست

بریم یه چند جا دیگه هم ببینیم دخترشون رو

شما رو فعلا نگه میدارن و میرن جاهای دیگه هم سر میزنن

بعضی ها به خودشون حق میدن و زن گرفتن رو مث کفش خریدن میدونن و چندجا میرن سر میزنن

بعضی ها هم تا با یکی به هم نزنن سراغ بعدی نمیرن

 

تصویر vakili
نویسنده vakili در

حق با دکترحمید است . شما توی ' بلک لیست' اونایی!
و به قول شاعر صبر کن تا صبح دولتت بدمد. یا به قول اون یکی شاعر که میگه بزک نمیر بهار میاد ... یا این شاعر انقدر توی مسافرت بمون تا علف زیر پات سبز بشه

تصویر vakili
نویسنده vakili در

حق با دکترحمید است . شما توی ' بلک لیست' اونایی!
و به قول شاعر صبر کن تا صبح دولتت بدمد. یا به قول اون یکی شاعر که میگه بزک نمیر بهار میاد ... یا این شاعر انقدر توی مسافرت بمون تا علف زیر پات سبز بشه

تصویر parinaz
نویسنده parinaz در

خودت گفتی زنگ میزنی خبرشون میکنی.‌ یک بار هم که اونا زنگ زدن مادرت گفته مسافرتی. خب شاید فکر میکنند هنوز برنگشتی. من بودم زنگ میزدم بهشون.

تصویر سروناز20

نظر منو بخوای فکر کردن دختر بی فکرو خوشگذرونی  هستید و به جای پیگیری موضوع انقدر موضوع براتون بی اهمیت بوده که پاشدین رفتین مسافرت و تفریح .....البته علت فکرشونم این بوده که پیدا کرده یه شماره انقدر سخت نبوده که یک هفته و چه بسا بیشتر  کشش دادین ....من وبدم دوروزه پیدا میکردم و نشد به مادرم میگفتم نتونستم پیدا کنم که زنگ بزنن وخبر بدن

تصویر مریم8989

منک نفهمیدم چی گفتی دختر

تصویر vakili
نویسنده vakili در

✘ احتمالا شما متولد دهه شصت هستی چون اعتقاد به یافتن نیمه گمشده در شما موج می زند ! ✘

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

گاهی یک سوء تفاهم باعث می شود یک وصلت به هم بخورد. اگر شما همان موقع که از سفر آمده بودید تماس می گرفتید و آمدن خودتان را اعلام می کردید، الان این تشویش فکری را نداشتید؛ چون اگر آنها بعد از تماس شما دیگر پیگیری نمی کردند، می توانستید با خود بگویید که حتما به خاطر نبود تناسب ها نظرشان تغییر کرده. اما الان چون شما تماس نگرفتی، این احتمال به ذهن هر کس خطور می کند که ممکن است آنها به خاطر برداشت بدی که از تماس نگرفتن شما مثل تاقچه بالا گذاشتن یا ... داشتند، عقب نشینی کردند!

شاید بگویید دختر نباید تماس بگیرد و این برای شخصیت او خوب نیست. در پاسخ باید عرض کنم بله اگر آنها بدون هیچ تماسی عقب نشینی می کردند حرف شما درست بود. اما وقتی تماس گرفتند و شما نبودی، تماس گرفتن شما هیچ مشکلی نداشت.

اگر بگویید کسی که خواهان باشد حتما پیگیری می کند و به این مسائل نگاه نمی کند هم باید عرض کنم شرایط یکسان نیست. بله در شرایطی ممکن است کسی سماجت زیادی داشته باشد و به این خاطر اگر دختر یا خانواده اش هر برخوردی هم با او بکنند باز پاپس نمی کشد. ولی در مواقعی اینگونه نیست؛ مثلا ممکن است کسی به خواستگاری شما آمده که هیچ شناختی از شما ندارد و به صرف معرفی یک نفر سراغ شما امده. در این شرایط چون ایشان شما را نمی شناسد پس دلیلی هم بر سماجت وجود ندارد و به محض دیدن یک رفتار ناشایست از شما یا خانوادتان، عقب نشینی خواهد کرد؛ چون او تک تک رفتار و کردار شما را به حساب شناخت قبل از ازدواج می گذارد.

با این حال مطالبی که عرض کردم صرفا برای این بود که در خواستگاری های آینده این نکته را در نظر داشته باشید. در مورد فرد مورد نظر هم چون مدتی از این قضیه گذشته، به نظرم اقدام شما درست نباشد؛ مگر اینکه درگیری ذهنی شما به حدی باشد که نتوانید با آن کنار بیایید. در این صورت برای رها شدن از این تشویشات ذهنی می توانید ریسک این کار را به جان خریده و با آنها تماس بگیرید. ممکن است با تماس شما برگردند و ممکن هم هست برنگردند. مزیت این کار این است که خیال شما راحت خواهد شد اما به هر حال این کار عوارض هم دارد.

پیروز و سربلند

تصویر atii
نویسنده atii در

شما میفرمایید باید بعد ازینکه از سفر برگشتم خدمتشون تماس میگرفتم !!! خب زنگ می زدم می گفتم من اومدم در حالیکه من برای هدفم قرار بود خبر بدم یعنی پیدا کردن شماره مشاور وقتی 1 هفته بعداز برگشتنم شماره رو گیر آوردم چطور بلافاصله پس از بازگشت از سفر تماس میگرفتم به چه دلیل !!

و اینکه همسایه واسطه بودن و گزارش لحظه ای از من به خانواده خواستگار میدادن پس...

 

به هر حال بسیار سپاسگزارم از صحبتهای تمامی دوستان