خواهرم به شدت منو اذیت میکنه

07:43 - 1399/11/06

سلام یه خواهری دارم که خیلی اذیتم میکنه نمیدونم چرا واقعا من کاریش ندارم.با این که ۲۳ سالشه!!!مثلا پوستش بد شده بود گفت کاش پوست منم مثل اون شه.یا وقتی درس میخونم سر و صدا میکنه و راه میره جیغ میزنه صداهای عجیب در میاره.یا تا مامان بابام میخوان یه چیزی برام بخرن که دوست دارم می‌خواد مانعشون بشه.همش بهم توهین میکنه و عیب و ایراد میگیره ازم.میگه چون تقلب نمیکنم مونگولم.یا مثلا آرزو دارم برم هلال احمر مسخره میکنه فلانی(اسم منو میگه)چه آرزو هایی داره قیافشم بد میکنه یعنی منظورش اینه که آرزوهام مسخرن.بعد میان مامانم بابام واسم پول خرج کنن میگه پولش زیاده بعد خودش میره لوازم آرایشی میخره.همش هم دوست داره ازدواج کنه فکر میکنه مشکل از قیافس رفته عمل کرده.بعد مثلا یه حرفی از یه آدم بزرگی میزنم مسخرم میکنه و میخنده راجع به اجتماع حرف میزنم و فیلسوفا میگه راجع به چیا حرف می‌زنی چرت و پرتن و اینا...بعد خودش الگوش بلاگرهای توی اینستاگرامن.من نمیگم من خوبم اون بد اصلا به من چه زندگی اون ولی به عقایدم احترام نمیذاره و همش توهین توهین منخیلی  میترسم که برای ازدواجم دچار مشکل شم و بهم اجازه ندن تا خواهرم ازدواج میکنه منم ازدواج کنم.خودش اعتراف میکنه که می‌خواد حرص منو در بیاره و لذت میبره از این کار. دوست پسرشو دیوونه کرده بود سرش جیغ میزد با این که اصلا اونا بهش تعهدی ندارن و تقصیر خودشه که وارد این روابط میشه.من چیکار کنم؟؟واقعا دیوونه میشم منم ودوست دارم برم یه جا فریاد بکشم واقعا خستم کرده من خدا شاهده که کاریش ندارم اصلا.واقعا چیکار کنم؟؟؟؟حتی چند بار آرزوی مرگشو کردم ولی بعدش از خدا پس گرفتم ارزومو.همش هم دخالت میکنه توی زندگی من که چیکار کنم چیکار نکنم.مامان بابامم ازش خیلی حرف شنوی دارن و به من میگن که باهاش درست حرف بزنم با این که من اصلا کاری ندارم بهش فقط میخوام اونطوری که دلم می‌خواد زندگی کنم ولی خواهرم اعتقاد داره باید هر جور اکثریت زندگی کردن اونم زندگی کنه من اعتقادم این نیست و دوست دارم خودم باشم و کاری که فکر میکنم درسته رو انجام بدم ولی اون ایراد میگیره ازم و مامان بابامم بیشتر پشت اونن تا من من چه جور طاقت بیارم آخه واقعا عصبی میشم یکی همش فضولی کنه توی کارای من.از بچگی عین کلفتش بودم از بس کاراشو کردم در حدی که تازگی دستوری باهام حرف میزنه و تشکر هم نمیکنه.منم کاراشو دیگه نمیخوام انجام بدم.

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/157881

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****
تصویر کامبیزززز
نویسنده کامبیزززز در

شما پسری یا دختر؟ و اینکه چند سالتونه؟

تصویر نویسنده
نویسنده نویسنده در

دختر،۱۷،ممنونم از کمک آقای مصطفوی و  sed313.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

درباره رفتارهای نامحترمانه خواهرتان نسبت به شما باید عرض کنم ظاهرا بعضا این رفتارهای نامحترمانه را با دیگران از جمله دوست پسر خود هم دارد. طبیعتا این نوع رفتارهای طلب کارانه ایشان می‌تواند بخشی از آن ناظر به الگوی شخصیتی ایشان باشد که به مرور و در گذر زمان باعث شکل گیری این شخصیت در ایشان شده است. اما چکار باید کرد تا میزان رفتارهای نامحترمانه خواهرتان نسبت به شما کمتر شود؟

در ابتدا باید بررسی کنید که علل انگیزه رفتارهای نادرست ایشان نسبت به شما چیست؟ بخشی از آن می‌تواند مربوط به این باشد که شما رو نوعی رقیب و در مقابل خودش می بیند و بالطبع نسبت به شما حسادت‌هایی بکند. در این صورت لازمه توجه داشته باشید که در حضور ایشان از شایستگی‌های خود یا هرآن چیزی که باعث تحریک حسادت خواهرتان می شود اجتناب کنید.

 همانطورکه کاربر محترم  sed313  هم اشاره کرد در یک فضای آرام و بدور از هیجانات با خواهرتان صحبت کنید و از افکار و سلایق و عقاید خودتان به او بگویید. درضمن هرواکنشی که نسبت به حرفهای شما نشان داد، سعی کنید به او بازخورد بدهید. یعنی اگر واکنش مثبتی به حرفهای شما نشان داد، شما هم از حستان نسبت به این رفتارش به او بگویید و اینکه چقدر حس خوبی نسبت به او پیدا کردید. این بازخورد مثبت نقش تعامل عمیق رو میان شما و خواهرتان ایجاد می کند.
اگر هم در برابر حرفهای شما رفتار بدی از خودش نشان داد، بهتر است در اینجا نیز نسبت به رفتارهایش بازخورد نشان دهید. به عبارتی از حستان درباره رفتارهای بدش به او بگویید که چه حسی از این رفتارهایش پیدا می کنید.

گرچه در بعضی از موارد استفاده از تغافل و چشم پوشی نسبت به رفتارهای بد خواهرتان می تواند رفتار درستی باشد، ولی عدم بازخورد مناسب به رفتارهای نامحترمانه خواهرتان می تواند باعث برداشت غلط و توقع بیجا در او شود. بنابراین هرازگاهی نسبت به رفتارهایش در جمع بازخورد نشان دهید. البته توصیه اکید می کنم که این بازخوردها را به صورت کلامی و غیرکلامی منتقل کنید؛ طوری که وقتی با رفتار بد خواهرتان مواجه می‌شوید، ناراحتی خود را بروز بدهید بدین صورت که بلافاصله بگویید که این رفتارش باعث ناراحتی شما شده است و اگر در جمع حضور دارید، حتما آنجا را ترک کنید. این قبیل کارها فشار روانی جمع را به سمت خواهرتان متوجه می‌کند و حتی والدینتان هم در این مواقع جانب شما را خواهند گرفت. طبیعتا خواهرتان در آینده سعی خواهد کرد که حداقل در جمع رعایت حال شما را بکند.

درضمن تعریف و تمجید از خواهرتان در جمع را زمانی انجام دهید که یک گام مثبت در رفتارهایش نسبت به خودتان مشاهده کنید. یعنی اگر احساس کردید رفتارش نسبت به شما بهتر شده است، آن وقت به همان میزان از او در جمع تعریف کنید. در غیر این صورت تعریف از ایشان اثر لازم را نخواهد داشت.

موفق باشید. 

تصویر sed313
نویسنده sed313 در

با سلام. واقعا شرایطی که شما گفتید آزار دهنده است و کاملا حق دارید نسبت به این وضعیت ناراحت باشید.
اما این رفتارهای خواهر شما می‌تواند چند دلیل داشته باشد از جمله اینکه به شما بفهماند او خواهر بزرگتر است و باید طبق رفتار او عمل کنید یا جلب توجه برای والدین تان مخصوصا زمانی که می خواهند به شما محبت کنند. گاهی اوقات هم شاید بخواهد دلسوزی کند برای خواهرش اما روش صحیح را بلد نیست. پس این کارهاش می‌تواند دلیل خاصی داشته باشد.
شما می‌توانید چند کار در این زمینه انجام دهید:
1. در زمانی که آرام هستید و با هم مهربان، ( زمان پرخاشگری و عصبانیت نباشد) با او صحیت کنید و سلایق و عقاید خود را برای ایشان بازگو کنید.
2. از کارهای حساسیت زا که او بدش می‌آید انجام ندهید.
3. با والدین صحیت کنید که هر کسی می‌تواند آرزوهای و اهداف متفاوتی داشته باشد و باید به نظرات و این اهداف احترام گذاشت( البته با مشورت و خیرخواهی والدین)
4. گاهی اوقات از تغافل استفاده کنید هر موقع حرفی به شما زد شما جوابش را ندهید و خودتان را به کار دیگر مشغول کنید.
5. دعاهای خوب در پیش خودش و در جمع خانواده تان انجام دهید مثلا خداوند شوهر خوب و... نصیبت کنه و خوشبخت بشوید که شما را مانعی برای خوشبختیش نبیند.
با تشکر موفق باشید.