من تو زندگیم خیلی موفق هستم واینکه دختر خیلی پرانرژی هستم
ولی تازگی ها یعنی نزدیک چندماه بیشتر خیلی عصبی میشم وحرص میخورم ...وخیلی دلم میگیره ودوست دارم بشینم یه جا تنها فقط گریه کنم
خیلیا ازچشمم افتادن به هم خیلی بدی میکنن وحرف میزنن ولی ازاون ورم خوبی هم میکنن .که متاسفانه من فقط بدی هاشون رو میبینم
کارم فقط شده گریه
کارم فقط شده گریه
من 19ساله ام تحصیل هم سیکل
دوتا هم بچه کوچیک دارم
موضوع با کوچک ترین چیز دلم میشکنه
-----------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام به شما کاربر محترم
باتوجه به توضیحاتی که دادید، به نظر می آید شما از کسانی یا موضوعی ناراحت هستید و از آنجایی که احتمالا این ناراحتی و دلخوری جمع شده و به صورت بغض در گلو برای شما ایجاد شده است و حال روحی تون رو خراب کرده است. اینکه گریه می کنید، اتفاقا خوب است و حس بهتری بابت خالی شدن پیدا می کنید. اما برای حل ریشه مشکل توصیه می کنم یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید هرآنچه که باعث شده تا حال شما بد شود را روی کاغذ بنویسید. فرقی نمی کنید که آن چیز کوچک باشد یا بزرگ، بلکه هرآنچه باعث بدحالی شما شده را حتما بنویسید.
سپس تک تک آن مواردی که باعث ناراحتی شما شده است را بررسی کنید و با ذهن منطقی خود بررسی کنید که آیا فلان مورد واقعا مسئله ناراحت کننده ای بوده یا مثلا جوانب مسئله را از جای دیگری بررسی کنید و نتیجه گیری کنید که آیا ناراحتی شما درست بوده است یا نه؟ مثلا فرض بگیرید که از مادر شوهرتان یا خواهر شوهرتان به دلیل بی احترامی که به شما کرد ناراحت هستید. بعد بررسی کنید که آیا واقعا به شما بی احترامی کرده یا اینکه شما برداشت غلطی کردید؟ چه بسا همان نوع رفتار را هم با دیگران داشته و مشکلی بوجود نیامده و شما حساس شدید؟ یا اینکه ممکن است ناخواسته و غیرعمد آن احترامی که شما انتظار داشتید را انجام نداده است مثلا سرش شلوغ بوده یا فکرش جایی مشغول بوده .... وقتی مسئله را همه جانبه نگاه بکنید، باعث می شود که خودبخود حساسیت مسئله برای شما کمرنگ شود و بفهمید که نیازی نیست که خیلی به این مسائل توجه کنید و حالتون رو خراب کنید.
ضمنا حتی اگر به این نتیجه هم رسیده باشید که طرف مقابل در حق شما بدی کرد و شما را ناراحت کرده باشد، به این فکر کنید که آیا می خواهید انسان منفعلی باشید یا فعال؟ انسان منفعل همیشه حال روحی اش خراب خواهد بود چراکه به شدت نسبت به پیرامون و شرایط محیطی خودش اثرپذیر است، نه اثرگذار! وقتی افراد در تعامل با دیگران اثرپذیری محض باشند، مدام حال روحی اشان براساس شرایط محیطی و پیرامونی تغییر می کند. لذا اگر فرد در شرایط محیطی بدی قرار بگیرد، به شدت حال روحی اش بد خواهد ماند. اما اگر انسان فعال و اثرگذاری باشد، به جای اینکه مدام تحت تاثیر شرایط محیطی از رفتارهای دیگران اثر بپذیرد و حالش بد شود، اتفاقا می تواند با خوب نگه داشتن حال روحی خودش، حال روحی دیگران رو هم خوب کند. تصور کنید که شما با حال خوب می تونید رفتارهای بسیار خوبی با دیگران داشته باشید و دیگران تحت تاثیر رفتارهای خوب شما حال روحی شون تغییر کند ولو اینکه شما در ظاهر متوجه این قضیه نشوید، ولی به مرور متوجه می شوید که دیگران در تعامل با شما لذت می برند و کم کم با شما هم راستا شوند.
درنتیجه به جای اینکه روی رفتارهای منفی دیگران متمرکز شوید سعی کنید رفتارهای مثبتشون رو بیشتر ببنید و سعی کنید به رفتارهای مثبت دیگران بازخورد مثبت نشان دهید مثلا اگر دیدید که خواهر شوهرتان لباس زیبایی پوشیده، از لباسش تعریف و تمجید کنید. در واقع حال خوب رو بهش منتقل کنید. با این کار هم حال روحی طرف مقابل رو خوب می کنید و هم حال روحی خودتون رو هم بهتر می کنید و در ادامه در یک چرخه حال روحی خوب قرار می گیرید.
در ادامه اگر نکته یا سوال دیگری در این زمینه دارید با افتخار در این زمینه کنار شما خواهیم بود.
موفق باشید.
خیلی هم عالیی ممنون
فقط یه سوال دیگه
من مادرشوهرم بعضی وقتا با خنده یا جدی تیکه میندازه یا حرف خودش رو میزنخ
میزنه
یا خیلی وقتا توکاربچه هااام دخالت میکنه
اولا گفتم اشکال نداره مثبت نگاه کردم گفتم دلسوز ..ولی باعث شد که اصلا منو آدم حساب نکنه وهمیشه فک میکنه اون همه کاره است ...ولی الان چن مدتی هست با خودم کار کردم ..منم خیلی منطقی واروم حتی خیلی وقتاباخنده هااحرفام رو میگم ..دیگه حرص یا ناراحتی هم پیش نیومده
بنظرشمااخوب یا نه؟؟
من اصلا بی احترامی به خانواده شوهرم نکردم ..ونخواهم کرد ..فقط میگم خیلی مؤدبانه ..حرفای ساده که به ظاهرمسخره است ولی من جواب میدم
با سلام مجدد به شما کاربر محترم
این خوبه که در برابر رفتارهای غیر منطقی و ناخوشایند دیگران، واکنش فعالانه نشان می دهید. اینکه به صورت نرم و گاها با شوخی و خنده نظرتون رو میگید به گونه ای که باعث دلخوری طرف مقابل نشود، این یکی از رفتارهای فعالانه است. در بعضی جاها نیز اگر احساس کردید که طرف مقابل در برابر واکنش شما جبهه گیری کرد، می تونید از ویژگی مثبتش تعریف کنید؛ به عبارتی مثلا فرض بگیرید که طرف مقابل زبان تند و تیزی دارد و باعث ناراحتی شما می شود، در اینجا با کمی شوخی و خنده و صمیمی رفتار کردن نظرش رو رد می کنید، سپس می بینید که طرف مقابل بابت نظرتون جبهه گیری کرد، در اینجا شما می توانید با برچسب زنی مثبت مثلا بگید که مامان می دونم شما خیلی دلسوز ما هستید! بعد دوباره حرف خودتون رو تکرار کنید و بلافاصله بحث رو بدون درنگ تغییر بدهید تا طرف مقابل فرصت تفکر و تحلیل و حساسیت پیدا کردن نداشته باشد.
این کار شما باعث میشه که هم ححرف خودتون رو زده باشید و هم جلوی خودخوری های ذهنی خودتون رو بگیرید و هم تنش و ناراحتی احتمالی رو هم به حداقل ممکن می رسونید.
نکته: توجه داشت که نباید نسبت به هر حرف و نظری، سریع بخواهیم نظر مخالف خودمون رو مطرح کنیم بلکه در بسیاری از اوقات لزومی ندارد که نظر شخصی خودمون رو بیان کنیم چرا که بسیاری از مسائل اهمیت چندانی ندارند. لذا لزومی هم ندارد در همه نظر مخالف خودمون رو مطرح کنیم؛ مثلا فرض بگیرید مادر شوهرتون از مبلمان خونه خودش راضی نیست و می خواهد مبلمان خونه رو عوض کنه و این رو با شما مطرح می کند. نظر شخصی شما اینه که این کار اشتباهه و ضرورتی نداره. در اینجا لزومی نداره که نظرتون رو بیان کنید. چون اولا طرف مقابل نظر شما رو نخواسته. ثانیا این کار هنجاری و سلیقه ای است و هرکسی ممکنه سلیقه خاص خودش رو داشته باشد. ثالثا این کار هیچ منفعت و ضرری برای شما ندارد. لذا اهمیتی هم برای شما ندارد.
موفق باشید.