سلام
دخترم ۱۷ سالش وپسرم ۱۴ سالست خیلی اذیت میکنن پسرم مشاوره بردم گفتن ادی دی داره یه نوع بیش فعالیه خیلی نگران فرزندانم هستم شما راهکارتون چیه
دخترم مقابل ما ایستاده چادرش کنارگذاشته ودر همه مسائل با ما لج میکنه وبه هیچ قیمتی کوتاه نمیاد
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر میکنیم. نگرانی شما برای فرزندانتان قابلدرک است. شما میخواهید فرزندان خوبی تربیت کنید. فرزندانی که مسیر درست را طی کنند و طوری رشد و تربیت شوند که شما دوست دارید تا محصول زندگیتان، فرزندان شما باشند.
گفتید که پسرتان خیلی اذیت میکند و او را نزد مشاور بردهاید و تشخیص بیش فعالی روی او گذاشته است. نمیدانیم پسرتان چه رفتاری دارد و چه نشانههایی دارد و چند وقت است که این نشانهها را دارد، ولی در ادامه کمی در مورد بیش فعالی توضیح میدهیم.
بیش فعالی اختلالی برای دوره کودکی است که با سه نشانه اصلی تشخیص داده میشود:
بیش فعالی از سن 4 یا 5 سالگی شروع میشود و در نوجوانی فروکش میکند. البته که نشانههایی از بیش فعالی قبل از 4 سالگی و بعد از نوجوانی وجود دارد، لکن اوج مشکل در فاصله سنی 5 سالگی تا نوجوانی است.
نمیدانیم تشخیص تا چه حد دقیق بوده است لکن توصیه ما این است که اگر میتوانید رفتار او را بپذیرید و با او مدارا کنید یا آموزشهایی دریافت کند که بتواند رفتارش را کنترل کند و تمرکزش را تقویت کند، دارو مصرف نکند. لکن اگر قرار باشد اطرافیان او را تحمل نکنند و دائماً عزتنفس او خدشهدار شود بهتر است به روانپزشک مراجعه کنید و دارو مصرف کند.
در مورد دخترتان، به نظر میرسد که مشکل اصلی سنی است که او در آن قرار دارد. دختر شما در سن نوجوانی قرار دارد. نوجوانی مهمترین سن در دوره کودکی است و نوجوان احساس میکند که بزرگشده است و نباید با او مثل کودک برخورد شود. نوجوان نسبت به دستور حساسیت ویژهای دارد و در مقابل قدرتها میایستد و مقاومت میکند. نوجوان بیش از آنکه از بیحجابی لذت ببرد از استقلالی که در انتخاب خود دارد لذت میبرد.
نوجوان میخواهد هویت خود را شکل دهد و البته خودش شکل بدهد یعنی هر چیزی که انتخاب میکند و انجام میدهد، از آن خودش باشد. این مسئله از یکجهت خود است و آن اینکه اگر رفتارها و ارزشهای درستی را انتخاب کند، مسئولیت انتخابهای خود را خواهد پذیرفت؛ یعنی اگر چادر را انتخاب کند، چادر از آن خودش خواهد بود و در سختترین شرایط از آن دفاع خواهد کرد.
والدین بجای اصرار به رفتارها و ارزشها باید او را راهنمایی کنند و دست او را برای انتخاب باز بگذارند؛ یعنی وانمود کنند که اوست که انتخاب میکند. دقیقاً باید این جمله را بکار ببرند؛ یعنی بگویند که این کار خوب است و من فکر میکنم که فلان کار مناسب است ولی تو بزرگ شدی و باید مسیر زندگیات را انتخاب کنی. مهم این است که او را یک فرد بزرگسال و باشخصیت مستقل بپذیرد و این میتواند نوجوان را مجاب کند که حتی با شما راه بیاید.
ممکن است رفتاری خاص جزو خطوط قرمز شما باشد و شما نپذیرد که او آن رفتار را انجام بدهد یا مثلاً اگر آن رفتار را انجام بدهد آبروی شما نزد اهل و همسایهها میرود. میتوانید با او صحبت کنید و بگویید که این رفتار درست نیست و تو از این رفتار ضربه خواهی دید ولی تو هستی که با این رفتار ضرر میکنی و تو بزرگ شدی و باید مسیر زندگیات را مشخص کنی. لکن حتی اگر انتخاب تو این رفتار است لطفاً مراعات ابروی ما را بکن و در فلان جا این رفتار را انجام نده.
بههرحال جنگیدن با نوجوان چیزی را تغییر نمیدهد و اگر او قانع نشود که رفتار غلطش را کنار بگذارد با تحکم شما یا نمیپذیرد و کار خود را پیش میبرد و یا مخفیانه آن کار را انجام خواهد داد.
سعی کنید رابطه عاطفیتان را با او بهبود ببخشید. هرچقدر که ازنظر عاطفی به هم نزدیک باشید او بیشتر از هنجارهای شما تبعیت میکند.
او را تشویق کنید تا در انجمنهای مذهبی و علمی عضو شود. این انجمنها کمک شایان به عبور سریعتر و بی حاشیه از نوجوانی میکنند. در این گروهها نوجوان احساس عزتنفس میکند و آنچه میخواهد را دریافت میکند. او میخواهد بهعنوان یک بزرگسال پذیرفته شود و اگر این نیاز او پاسخ داده شود، لجبازی نخواهد کرد.
خوشحال میشویم بازهم در خدمت شما باشیم.
خدا خیرتون بده اصلا حال خانواده ما خیلی خراب واقعا به بن بست رسیدم
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر میکنیم. متأسفانه به خاطر مشکل در سامانه پاسخهای دیروز نامرتب ارسالشده است و مجدداً پاسخ را برایتان ارسال میکنیم.
نگرانی شما برای فرزندانتان قابلدرک است. شما میخواهید فرزندان خوبی تربیت کنید. فرزندانی که مسیر درست را طی کنند و طوری رشد و تربیت شوند که شما دوست دارید تا محصول زندگیتان، فرزندان شما باشند.
گفتید که پسرتان خیلی اذیت میکند و او را نزد مشاور بردهاید و تشخیص بیش فعالی روی او گذاشته است. نمیدانیم پسرتان چه رفتاری دارد و چه نشانههایی دارد و چند وقت است که این نشانهها را دارد، ولی در ادامه کمی در مورد بیش فعالی توضیح میدهیم.
بیش فعالی اختلالی برای دوره کودکی است که با سه نشانه اصلی تشخیص داده میشود:
بیش فعالی از سن 4 یا 5 سالگی شروع میشود و در نوجوانی فروکش میکند. البته که نشانههایی از بیش فعالی قبل از 4 سالگی و بعد از نوجوانی وجود دارد، لکن اوج مشکل در فاصله سنی 5 سالگی تا نوجوانی است.
نمیدانیم تشخیص تا چه حد دقیق بوده است لکن توصیه ما این است که اگر میتوانید رفتار او را بپذیرید و با او مدارا کنید یا آموزشهایی دریافت کند که بتواند رفتارش را کنترل کند و تمرکزش را تقویت کند، دارو مصرف نکند. لکن اگر قرار باشد اطرافیان او را تحمل نکنند و دائماً عزتنفس او خدشهدار شود بهتر است به روانپزشک مراجعه کنید و دارو مصرف کند.
در مورد دخترتان، به نظر میرسد که مشکل اصلی سنی است که او در آن قرار دارد. دختر شما در سن نوجوانی قرار دارد. نوجوانی مهمترین سن در دوره کودکی است و نوجوان احساس میکند که بزرگشده است و نباید با او مثل کودک برخورد شود. نوجوان نسبت به دستور حساسیت ویژهای دارد و در مقابل قدرتها میایستد و مقاومت میکند. نوجوان بیش از آنکه از بیحجابی لذت ببرد از استقلالی که در انتخاب خود دارد لذت میبرد.
نوجوان میخواهد هویت خود را شکل دهد و البته خودش شکل بدهد یعنی هر چیزی که انتخاب میکند و انجام میدهد، از آن خودش باشد. این مسئله از یکجهت خود است و آن اینکه اگر رفتارها و ارزشهای درستی را انتخاب کند، مسئولیت انتخابهای خود را خواهد پذیرفت؛ یعنی اگر چادر را انتخاب کند، چادر از آن خودش خواهد بود و در سختترین شرایط از آن دفاع خواهد کرد.
والدین بجای اصرار به رفتارها و ارزشها باید او را راهنمایی کنند و دست او را برای انتخاب باز بگذارند؛ یعنی وانمود کنند که اوست که انتخاب میکند. دقیقاً باید این جمله را بکار ببرند؛ یعنی بگویند که این کار خوب است و من فکر میکنم که فلان کار مناسب است ولی تو بزرگ شدی و باید مسیر زندگیات را انتخاب کنی. مهم این است که او را یک فرد بزرگسال و باشخصیت مستقل بپذیرد و این میتواند نوجوان را مجاب کند که حتی با شما راه بیاید.
ممکن است رفتاری خاص جزو خطوط قرمز شما باشد و شما نپذیرد که او آن رفتار را انجام بدهد یا مثلاً اگر آن رفتار را انجام بدهد آبروی شما نزد اهل و همسایهها میرود. میتوانید با او صحبت کنید و بگویید که این رفتار درست نیست و تو از این رفتار ضربه خواهی دید ولی تو هستی که با این رفتار ضرر میکنی و تو بزرگ شدی و باید مسیر زندگیات را مشخص کنی. لکن حتی اگر انتخاب تو این رفتار است لطفاً مراعات ابروی ما را بکن و در فلان جا این رفتار را انجام نده.
بههرحال جنگیدن با نوجوان چیزی را تغییر نمیدهد و اگر او قانع نشود که رفتار غلطش را کنار بگذارد با تحکم شما یا نمیپذیرد و کار خود را پیش میبرد و یا مخفیانه آن کار را انجام خواهد داد.
سعی کنید رابطه عاطفیتان را با او بهبود ببخشید. هرچقدر که ازنظر عاطفی به هم نزدیک باشید او بیشتر از هنجارهای شما تبعیت میکند.
او را تشویق کنید تا در انجمنهای مذهبی و علمی عضو شود. این انجمنها کمک شایان به عبور سریعتر و بی حاشیه از نوجوانی میکنند. در این گروهها نوجوان احساس عزتنفس میکند و آنچه میخواهد را دریافت میکند. او میخواهد بهعنوان یک بزرگسال پذیرفته شود و اگر این نیاز او پاسخ داده شود، لجبازی نخواهد کرد.
خوشحال میشویم بازهم در خدمت شما باشیم.
در نوبت پاسخگویی