سلام علیکم من یک پسر 27ساله ام مدرکم فوق لیسانس و خدمت هم تازه تموم کردم دنبال کار میکردم ولی فعلا شغل و حرفه آزاد دارم.راستش بنده سنی مذهب هستم از شاخه حنبلی و اهل استان کردستان هستم و خدمتم بوشهر بود حالا چه ارگانی دیگه بماند.من در بوشهر به طور کاملا اتفاقی که داستانش طولانی و مفصله عاشق دختری شدم که 24سالشونه و دانشجوهستن.و تا زمانی که 1ماه از پایان سربازی مونده بود صبر کردم و چیزی نگفتم،بعدش رفتم باهاشون حرف زدم و بالاخره تونستم هم اجازه خودش و هم اجازه پدروبرادر بزرگترش رو در محل کارشون بگیرم که یه زمانی مزاحم بشیم برای امر خیر،وقتی اومدم خونه مسئله رو با خانوادم درمیون گذاشتم و اونا پای مذهب و نژاد رو کشیدن وسط!وقتی هم عکس 3×4اون خانم رو که از خودشون گرفته بودم نشونشون دادم گفتن این بندری سیاه سوخته چیه رفتی آوردی،از طرف دیگه این شیعست و به تو نمیدنش،درحالی که بنده هم به خود اون خانم و هم به پدروبرادرش عرض کردن که من اهل سنت هستم و شیعه نیستم.اونام مشکلی نداشتن و اتفاقا گفتن که ما هممون بنده خدا هستیم و مسلمانیم این حرفارو ولش کنید.خوب طبق معمول هم طبیعتا اونا لباس بومی شهر و استان خودشون رو میپوشن دقیقا مثل ما و بقیه جاهای دیگه بعد مادرم همش بهم میگه عروس منگوله ای رفتی گیر آوردی شبیه هندی ها یا عرباست!ولی من نژاد و مذهب و مرز و بوم برام مهم نیست و حتما دلم میخواد با اون دختر ازدواج کنم نه کس دیگه ای من اون رو میخوام و به پاکی و صداقتش اعتماد دارم کسی حق نداره تو انتخاب همسر من دخالت کنه،حالا درخواستم از شما این هست که مراحل روانشناسی جلوی من بزارید که بتونم اونارو از فاز نژاد پرستی و این تفکرات کهنه و قدیمی دربیارم.
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
یک برنامه ای میداد با حسین حرف بزن میتونی بری پیدا کنی
یک قسمت اش یک سنی مذهب شیعه شده بود از ترس جان اش به شهر دیگه ای رفت و حالا با توجه به داستانی که گفت گذرش ناخواسته به قم افتاد و مشکلاتش با عنایت بی بی معصومه سلام الله حل شد و خیلی قشنگ بود تعریف میکرد ایشون عنایت های بی بی رو
به نظرم صحیح نیست بگید دخالت مذهب این حرف درست نیست اگر تعصب ندارید روی دین تحقیق بیشتری کنید دین برای دستگیری آمده
این ها آداب و رسوم و تعصبات غلط افراد هست نه دین و مذهب
دین مگر نگفته هیچ کس بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا ؟ آیا تمسخر اون خانم حرف دین هست؟
آیا نژاد پرستی حرف دین هست؟دین امد این هارو بزنه زمین...
باسلام قبل از پرداختن به راهکارهای راضی کردن والدینتون باید نکاتی را بدانید:
از لحاظ روان شناختی مهم ترین ملاک ازدواج کفویت و همتایی است.یکی از ارکان ازدواج علاوه بر باقی ملاک های ازدواج، کفو بودن و همتایی درمذهب و اعتقادات می باشد.
مسلما آنها به عنوان معتقدین به مذهب دیگر اعتقادات خاصی دارند که با اعتقادات شما متفاوت است و آیا تضمینی هست که خانواده ها و حتی خود شما به عقاید همدیگر احترام بگذارید؟ چرا که همین اعتقادات می توانند منشا تعارض و اختلاف در زندگی مشترک شوند.
همچنین در مسئله تربیت فرزند زمانی که پدر و مادر با دو مذهب مختلف باشند با مشکل زیادی در تربیت فرزندشان روبرو خواهند بود، که به این سادگی قابل حل نیست به همین سبب پدر و مادر هرکدام چون مذهب خودشان را درست می دانند دوست دارند بچه با آن مذهب بزرگ بشود. که ابتدا باید این مسائل رادر بین خودتون حل کنید و بعد برید برای رضایت گرفتن از پدر ومادر در این باره به لینکزیر رفته و بعد از مطالعه به دختر خانم هم ارسال نمائید تا با دید بازتری نسبت به این مساله فکرکنند.
https://btid.org/fa/news/14485
در راه راضی کردن والدینتان هیچ وقت از احترام به انها غافل نشده ودر تمام مراحلِ پافشاری،اصرار وکمک گرفتن از واسطه ها، مراعاتِ آنها را بنمائید.
برای دیدن مطالب پیرامون راهکار ها نیز به لینک زیرمراجعه نمائید:
http://btid.org/node/42783
موفق باشید
سلام.ببین داداش همچی دست خود جنابعالیه،همیشه ما پسرا بطور غریزی یک قدرت انتخاب خدا بهمون داده!!!ببین تو قدرت اصلی هستی تو باید انتخاب کنی،پافشاری کن.من پدر ومادرا و کلا نسل پیر رو خوب میشناسم و درک میکنم.من مطمئنم بخاطر دوری راه و نداشتن شناخت و ترس از اشتباه کردن شماست که اینطوری هستن.و پای نژاد هم اصلا بنظرم وسط نیست!!!مذهب سنی و شیعه هم نیست!!!بنظرم باتمام قدرت برو با پدرو مادرت باقاطعیت حرف بزن بگو من نیمه گم شدم اون دختره و برام مهم نیست سیاه میپدشه یا سفید کردی میپوشه یا بندری یا لری،مهم اینه من اونو میخوام یا اون یا اصلا دیگه ازدواج نمیکنم.مطمئنم بخاطر دوری راهه حتما 100درصد بخاطر اون دلایلی هست که ذکر کردم.موفق باشی
نظر خانم آواز قو درست تره برات.
سلام.چرا الان بفکر خانواده افتادی.باید حتما اول خانواده راضی میکردی .فقط باشما نیستم باهمه اقایون هستم.بعدشم با ارامش ومنطق صبروپافشاری روخواستت نتیجه میده.راه های زیاد هست .مثلا خودت ناراحت وافسرده نشون بده اصلا جلوشون نخند.غذا کم بخور.بگومن بدونه ایشون نمیتونم زندگی کنم والان چند وقته توحسترشم.فقط دعوا نکن چون دختره رو مقصر میدونن .بالاخره راضی میشن دلشون ازسنگ که نیست.انشاالله هرچی خیروصلاحته برات پیش بیاد
خیلی خوبه
ولی بعدا به مشکلات زیادی برمیخوری
تفاوت در مذهب فرهنگ و خانواده چیز کمی نیست
اون دختر رو پسندیدی اما بنظرم از خیرش بگذر
ارزش مشکلات فراوان رو نداره چرا که اون دختر هم عذاب میکشه بعدا
و در عین اینکه همو دوست خواهید داشت اما ادامه ی زندگی مشکل خواهد بود
پس از همین الان پا پس بکش
سلام.میگم عجب بدبختی گیر کردیم چه گناهی کردیم که تو این دوره زمونه بدنیا اومدیم.چرا ازدواج این دوره اینطوریه پای نژاد و شهر و استان وسط نبود که الحمدالله اونم اوند وسط!!!
بنده خدا اون دختر... بعد هم که ازدواج کرد به شما ... لابد به خودش میگن منگولی و ...
چقدر ما زنها منگولیم... منگولیم که بعد که مادرشوهر شدیم یادمون میره ما هم یه زمانی دختر بودیم و تا همیشه زن هستیم. جنس مؤنث به دنیا اومدیم و از دنیا میریم... جوری با عروسمون که هم جنسمون هستکه هنوز هم نیامده دشمنی میکنیم انگار ما از جنس ملائکه ایم و اون دختر از جنس گِل ادم. یادمون میره که خودمون هم حوری نبودیم زمانی که توسط یه مادر شوهر دیگه پسندیده شدیم.
واقعا که از ماست که برماست.