دخترتنها . دیگه کم آوردم

چی چی میگی فحش ناموسی بده!

هیچوقت یک دختر نجیب دهنش به حرف ناموسی باز نمیشه!

چی میگی بابا جو گرفتت.خخخخ 

حالا بگو محلش نذار. اعتنا نکن ؛ درسته .نه بزن ...فحش ناموس بده! خخخخ

از امروز دیگه افسردگی مفسردگی تعطیل باید سخت قوی باشی تا تقاص پس دادن دشمنانت رو ببینی فهمیدی به قول کاکاسیاه معروف تا خم نشوی کسی سوارت نمیشود.حواست باشه خودت به زن بابات رو دادی که اینجوری دماغگیرت شده ازاین به بعد هروقت حرف اضافه زد توهم بزن تو دهنش بهش حمله کن نترس دوبار اینکار رو انجام بدی خودش خفه میشه سر جاش و دیگه هم به حرفاش اعتنا نکن تا حرف زد بهش فحش ناموسی بده و لازم نیست اون تایید کنه که تو پاکی اگر پاکی ما دست بنده خدا بود که پس خدا چیکارست طلا که پاکه چه منتش به خاکه پس از امروز به بعد یک آدم مبارز و قوی باید باشی فهمیدی؟

خداروشکر که موفق نشدی اخرت خودت رو هم بسوزونی.

خانم منتظر برای سلامتیت ختم صلوات گرفته بود 

https://btid.org/fa/forum/%D8%B3%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8...

مهدیس جان، بحث شما نیست. اگه مقصودم با شخص شما بود میگفتم مهدیس. دیدی که اصلا اسمی نیاوردم و گفتم "منظورم با شخص خاصی نیست و کلی گفتم". و حتی تو اون پیجی که شما منظورتونه من چیزی برای شما تایپ نکردم.

اگه اینجا 4 تا دختر میان مشکلاتشونو میگن نباید موجب بشه که بعضی خودخواسته یا ناخواسته با احساساتشون بازی کنند. اینم کلی میگم منظورم با علیرضا نیست؛ تو این سایت زیاد دیدم، وقتی که نه امکان ادرس و شماره دادن هست نه هیچ جور اشنایی حضوری؛ چرا باید دردی به روی درد اضافه کنیم؟! اومدیم مشاوره بگیریم که دردهامون رو کم کنیم یا اضاف کنیم؟!

مهدیس عزیزم اگه باعث رنجشت شدم من ازت معذرت میخوام.

یه بار یه دختر خانمی که داستانش طولانیه چطودی و کجا منو دید و باهام دردودل رو شروع کرد.بگذریم.هرچی میگفت درباره مشکلات خانوادگیش منم درکش میکردم یعنی واقعا حق با اون بود اومدم بعد نگو تعقیبم کرده و شماره منو توی محل کارم از همکارام گرفته بعد یه روز زنگ زد و گفت باید بامن حرف بزنی و آرومم کنی منم گفتم باشه اخه تو حالت روحی خوبی نبود بعد چند باری بهش مشاوره دادم و به حرفاش گوش دادم و درکش کردم بدبخت خانوادش اذیتش میکردن واین حرفا بهتون بگم باورتون نمیشه یه روز یه چاقو دست گرفته بود و اومد تو دفتر به من گفت علیرضا باید بامن ازدواج کنی وگرنه هم تورو سر میبرم هم خودمو و راستی راستی چاقو آورده بود که این کارم بکنه  اتفاقا دختر دل پاک و با فرهنگ و با حجابی بود ولی مشکل روانی داشت یعنی 10بار خودکشی فکر کنم کرده بود بعد گفتم باشه و حتی حاصر بودم ازدواج کنم که پدرش گفت نمیخواد این مشکل اعصاب گرفته و میترسم اذیتت کنه وجدانن قبل از خواب زنگ میزد میگفت تا برام حرف نزنی خوابم نمیبره منم گیر کرده بودم منو میکشت براش حرف میزدم و میگفتم حق باتوعه و درکش میکردم واقعا هم اون درست میگفت و خانوادش تقصیرکار بودن انصافا داد وجیغ میزد میگفت من بدون تو میمیرم علیرضا هیچی نمیخوام و همین که تورو دارم یعنی همه چی ولی بنده خدا رو بستری کردن والان 8ماهه که خبری ازش نیست. تمام همسایه هامون حتی پیرزن های بیوه هم عاشق منن قیافم یه ذره سفیدمفید و تو دل بروعه و دست خودم نیست کلا زن ها رو درک میکنم و سوء تفاهم نشه خیلی دوستشون دارم چون نماد مهربونی و دلسوزی ان باورتون میشه تو روستا طرف زن غریبست بعد بامن دست میده اینقدر منو دوست داره و بهم اعتماد میکنه انفاقا میخواستم به عنوان سوال اینو بنویسم وقت نکردم درکل من یه مشکل دارم اونم اینه که هم قیافم بانمکه هم خانم ها رو خیلی میفهمم و باور میکنم وهم نحوه حرف زدنم جوریه که طرف حتی بوده مرد هم عاشقم شده و باهام درد ودل کرده به نطرتون چیکار کنم؟

لعنت بر پدر کسی که به پاره تن مردم تجاوز کنه خدا انشالله یک زن فوق هرزه و یک دختر ابر فاحشه به اینجور افراد بده تا از طریق اونها تقاص کارشون رو پس بدن خدا مادر و خواهرشون رو بی آبرو و رسواگنه و بقول علیرضا تا آخر عمر فلج بشن و واسه یه لیوان آب پارس کنن.

گاهی ادم ب جایی میرسه ک هیچی ارومش نمیکنه هیچی خوشحالش نمیکنه..احساس ک بمیره دیگ فرقی نمیکنه هستی یا نه..

دوست عزیزم ای کاش همون روزهای اول سکوت نمیکردی ..ای کاش........بغض کردم واقعا......

منم بهم تجاوز شده کاش مثل تو از ۷ سالگی میشد که چیزی نمیفهمیدم من ۲۴ سالمه از ۱۶ سالگی قرص اعصاب میخوردم . از بچگیم نافمو برای پسر عموم بریده بودن خیلی دوسش داشتم دو سال پیش مرد .

۱۶ سالم که بود پسر دوست بابام تو باغ بهم تجاوز کرد یه لحظه کل زندگیم خراب شد .

ما لریم فکر کن اگه کسی میفهمید هزار نفر خونشون ریخته میشد ولی من دم نزدم و سوختم الانم هنوز با اون دوست بابام رفت  و امد داریم هر بار که میبینمش یه لبخند میزنه کل وجودم میسوزه .

چند بار تهدیدم کرد که فیلم ازت میسازم پخش مزکنم بین پسرای شهر دو بار دیگه منو کشوند یه یه جا که تجاوز کنه فقط خدا نجاتم داد .

با این بدبختیا هیچوقت به فکر خود کشی نبودم موندم تا حقمو از زندگیم بگیرم چون خدا منو بی هدف خلق نکرده .

داداشمم زنشو طلاق داده بچه دوساله اش الان با ماست مامانم کلی غصه میخوره .

همه ی ادما همه مشکل دارن به خدا فقط تو نیستی . برو مشاوره تا بفهمی زندگی چطوره باید جنگید

از نگرانی مردیم 

اسما تو رو خدا بیا بگو هستی و عوض شدی بگو