دخترم خیلی بهانه جویی می کنه و اذیت و عصبانیت زیادی داره...

10:54 - 1401/09/03

سلام
 مادری با سه فرزند دختر  هستم . دختر دومی که پیش دبستانی میره وقتی ظهر از مهد  برمیگرده خیلی بهانه جویی می کنه و اذیت و عصبانیت زیادی داره طوری که فقط منتظره من بهش حرفی بزنم و اون پرخاشگری باز کنه و من هم تنها کاری که میکنم آروم باهاش صحبت میکنم و یا سکوت اختیار میکنم تقریبا از هفته دوم به بعد اینجوری شده.
ممنون از راهنماییتون.

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/226158
تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام
وقت بخیر
از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید سپاسگزارم.
بهتون حق می دهم که به خاطر نوع برخورد دختر خانمتون ناراحت هستید و اذیت می شوید.
برای بررسی بهتر نیاز به اطلاعات بیشتری داریم.
دو فرزند دیگر چند سالشونه؟
شب ها به اندازه کافی استراحت می کند؟
روزهایی که مهد نمی رود باز هم این جور رفتارها را دارد؟
از مربی مهدکودک یا دوستانش در مهد گلایه نمی کند؟
از فضای داخل مهد بیشتر از خانه خوشش نمی آید؟
در خانه به اندازه کافی به دختر خانمتون توجه و محبت می کنید؟
وقتی از مهد برمی گردد اگر خواهر یا پدرش هم چیزی بگوید باز عصبی می شود؟
ممنون می شوم به سوالات پاسخ بفرمایید که با اطلاعات کاملی بتوانیم بررسی کنیم، فعلا به صورت کلی نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- ممکنه دختر خانمتون شب ها به اندازه کافی استراحت نمی کند و وقتی از مهد بر می گردد خیلی خسته و کلافه هست و خیلی زود عصبی می شود.
2- ممکنه در خانه فضای صمیمی نیست و کم به او توجه و محبت می کنید ولی در مهد زیاد مورد توجه هست و این سبب می شود که هنگامی که به خانه می آید و از مهد فاصله می گیرد خیلی عصبی می شود.
3- ممکنه در مهد خیلی اذیت و کلافه می شود و این سبب می شود که وقتی به خانه می آید لبریز از خشم باشد و هنگام صحبت کردن با او خشمش را تخلیه می کند.
4- ممکنه در خانه به اندازه کافی به او توجه نمی شود و هنگامی که کار خوبی انجام می دهد تشویق نمی شود و این سبب شده که با بهانه جویی و عصبانیت می خواهد جلب توجه کند.
درخدمتم
موفق باشید.     

تصویر دریافت سوالات

سلام وقت بخیر
ممنون از راهنمایی ها و مشاوره های ارزشمند و مفید شما

دارای سه فرزند دختر ۱۲-۵-۳ ساله  هستم .دختر ۵ ساله ام دختر نسبتا حساس و دارای اضطراب و استرس می باشد.  امسال به پیش دبستانی میره . علایم اضطراب شامل ناخن جویدن حدود یک سال،وابستگی به مادر،سوال کردن یک مطلب چند بار در روز یا در ساعت، و... را دارد.
رفتار های دیگر مانند اینکه خواهر کوچکش را یکدفعه و بدون مقدمه کتک میزند. لجبازی و بهانه گیری زیاد مخصوصا با خودم دارد و وقتی هم که از پیش دبستانی میاد حدود یک ساعت بهانه جویی های مختلف داره و اگر هم که کاری داشته باشم یا بی توجهی کنم یا جیغ میزنه و یا گریه طولانی مدت داره.
نمیتونه آروم یک جا بشینه و همش به من میگه مامان چیکار کنم به من کار بده.
ولی دختر بسیار مهربان و بخشنده ای است و من از بخشندگی بیش از اندازه اش برای آینده نگرانم. رابطه اش با پدرش خوب است به طوری که پدرش روزی حداقل یک ساعت با بچه ها بازی مثلا خاله بازی می کنه .
دختر بزرگم هم گاهی اوقات باهاش بازی می کنه و یا کاردستی درست می کنن.
لطف کنیدراهکارهایی ارائه کنید برای کاهش اضطراب تا کمی آرامتر شود.
ممنون از شما و پوزش می طلبم از اینکه سوالم طولانی شد.

تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام
وقت بخیر
خواهش می کنم، سلامت باشید، لطف دارید.
اینکه دغدغه تربیت صحیح فرزندانتان را دارید بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
با توجه به مطالبی که فرمودید نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- نیاز هست بررسی کنید که فرزندتان در فضای خانه این حساسیت را دارد یا در مدرسه هم حساس هست.
با توجه به اینکه برای فرزندان در سن 5، 6 سالگی داشتن امنیت و مورد توجه ویژه بودن خیلی مهم هست این سبب می شود که فرزندتان همیشه به دنبال این امنیت باشد و همیشه می خواهد ببینید این امنیت و دوست داشتن از طرف پدر و مادر پابرجا هست یا کم شده.
همیشه جوری با فرزندتان رقتار کنید که بداند همیشه دوستش دارید و همیشه کنارش هستید و از گفتن کلماتی مثل دیگه دوستت ندارم، دیگه مامانت نیستم و.... پرهیز کنید.
2- با توجه به اینکه شما یک فرزند کوچک تر دارید و خب طبیعتا فرزندان کوچک رسیدگی و توجه بیشتری می خواهند این سبب حساسیت بیش از حد دختر 5 ساله شما شده و  یک علت اصلی اضطراب ایشان همین هست و باید رفتارتون را با فرزند 3 ساله مدیریت کنید.
جلوی دختر 5 سالتون مراقب باشید که خیلی قربون صدقه بچه سه ساله نروید و اگر هم کار عاطفی انجام می دهید برای هر دو انجام دهید که سبب حسادت دختر 5 ساله نشود.
3- ممکنه دختر 5 ساله فکر کند که مامان چون می خواهد از بچه کوچک مراقبت کند منو به پیش دبستانی می فرستد، که شما باید به او آگاهی بدهید که این مدرسه رفتن به خاطر اینکه کمی بزگتر شدی و می توانی یاد بگیری، بچه کوچک را پیش دبستانی نمی فرستیم چون هیچی بلد نیست ولی تو بلدی.
4- در محیط خانه حتما به او توجه کنید و گاهی اوقات کارهای آسان را بگویید او انجام دهد مثلا بعد از غذا خوردن بگویید بعضی از ظرف ها را کمکتون بیاره، گاهی جارو دستی بکشه و هر کار آسان دیگری.
5- اضطراب فرزندتان بیشتر به خاطر نکاتی هست که عرض کردم که اگر سعی کنید حس امنیت، دوست داشتن، توجه کردن، به کارگیری ایشان در کارهای آسان، آگاهی دهی و توجه زیادی به بچه سه ساله جلوی ایشان را مدیریت کنید سبب می شود استرس و اضطراب ایشان مدیریت شود.
درخدمتم
موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

ممنون از مشاوره خوب و ارزشمند شما
برایتان از خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را آرزومندم

من احساس می کنم که دختر دومی عزت نفس پایینی دارد راهکار هایی برای افزایش عزت نفس هم ارائه می کنید.

تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام مجدد
خواهش می کنم سلامت باشید، نظر لطفتونه، ان شاالله همیشه در پناه خدای مهربان موفق و موید باشید.
برای عزت نفس ایشان سعی کنید استقلال و خلاقیت ایشان را پرورش دهید.
برای استقلال حتما به ایشان حق انتخاب دهید و بعد از انتخاب حتما تشویق انجام شود.
برای پرورش خلاقیت ایشان اگر سعی کنید درست کردن کاردستی های ساده را به ایشان یاد دهید یا اگر کاردستی های ساده درست می کند حتما ایشان را تشویق کنید که ادامه دهد و از داخل اینترنت هم می توانید کاردستیهای متناسب با سن ایشان را دانلود کنید که ببیند و درست کند.
نکته دیگر اینکه سعی کنید ایشان را به مکان هایی که بچه ها فعالیت های هیجانی انجام می دهند ببرید مثل شهربازی که دیگران را می بیند و خودش هم بازی می کند و اگر دیدید خجالت می کشد تشویقش کنید که بازی کند. و از بازی های با هیجان و ترس کمتر شروع کند.
تلاش کنید که ایشان استعدادها و توانایی های خودش را بشناسد و با شناختن استعدادها و توانایی هایش عزت نفسش بالا می رود.
ترس از شکست را برای ایشان عادی سازی کنید، شاید از شکست می ترسد و این سبب می شود خیلی از کارها را انجام ندهد و این سبب می شود اعتماد به نفسش کم شود.
به ایشان کمک کنید که خودش راباور کند، شاید ایشان را با دیگران مقایسه می کنید که این مقایسه سبب می شود نتواند خودش را باور کند.
اینکه فرزندتان را دوست دارید به او بگوبید که با تمام وجود بفهمد که دوستش دارید.
درخدمتم
موفق باشید

تصویر دریافت سوالات

خیلی ممنون واقعا مشاوره های کامل و جامعی را ارائه می دهید. اجرتان با امام زمان .
سپاسگزارم