دخترم هیچ صحنه یا تصویر تحریک امیزی ندیده تا به حال....

12:00 - 1401/09/06

سلام

دختری دارم سه سال و نیمه .. از چهار پنج ماهگی  یه حرکتی رو انجام میداد که تا به حال ندیده بودیم ...هر از گاهی  دوتا پاهاش رو بالا میاورد و با هم تکون تکون میداد شاید ده دقیقه یا بیشتر  .. بیشتر هم قبل خواب یا بعد بیداری ..

بزرگتر که شد یکم اینکارش کمتر شد ولی وقتی باز انجام میداد دستاش هم میزاشت رو ناحیه تناسلیش ...

الان که سه سالش شده ، وقتایی که میبینه من حواسم نیست عروسک یا یه چیز نرمی که دوستش داره رو میزاره رو ناحیه تناسلیش و اونو به بدن خودش میماله..

هیچ صحنه یا هیچ تصویر تحریک امیزی هم ندیده تا به حال ..
نمیدونم چیکارش کنم ...
 ممنون میشم راهنماییم کنین!

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/226460
تصویر اسدیان

سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید متشکرم.

نگرانی شما را بابت این رفتار فرزندتان، آن هم از سنین خیلی پایین درک می‌کنم و از اینکه برای حل مشکل، به دنبال راه درست  هستید، تشکر می‌کنم و شمارا تحسین می‌کنم. ان‌شاءالله با آرامش و همراهی و توجه به نکاتی که خدمتتان عرض خواهد شد، مشکل فرزندتان حل خواهد شد.

.معمولاً کودک از یک سنی، به طور طبیعی شروع می‌کند به کشف خودش و توجهش به آلت تناسلی جلب می‌شود، اما به‌طورکلی، در هر سنی، حتی سنین پایین، وقتی این رفتار را از کودک می‌بینیم، اول مسئلهٔ جسمی، مثلاً حساسیت‌ها، عفونت‌ها و... که باعث اذیت کودک و در نتیجه واکنش او می‌شود را بررسی می‌کنیم و اگر این مورد رد شود، اولین مسئله، احتمال اضطراب کودک است که این اضطراب می‌تواند به دلایل و شکل‌های مختلف در کودک ایجاد شود.

دو نیاز اساسی و فطری در همهٔ انسان‌ها و به‌ویژه کودکان وجود دارد که فطرتاً در ذات انسان و از ابتدای تولد وجود دارد، گاهی حساسیت‌ها و اضطراب زیاد، مراقبت افراطی، حس‌های منفی مادر، نگرانی از اینکه کودکش دچار مشکلات مختلف شود و...، ناخواسته و ناخودآگاه، باعث عدم توجه به این نیاز کودک می‌شود و کودک با علائم اضطرابی مختلف، آن را نشان می‌دهد.

خوب است قبل از هر تشخیص و توصیه‌ای به شناخت بیشتری در مورد علت و چرایی ایجاد این مشکل برسیم. لازم است اطلاعاتی از شما و فرزندتان داشته باشم که خوب است در پیام دیگری، به سؤالات پاسخ دهید.

- چه زمان‌هایی بیشتر می‌بینید که این کار را انجام دهد؟

- آیا کودک شما، در سنین پایین و همین حالا، در معرض تلویزیون یا موبایل یا آهنگ و قرآن، به‌صورت طولانی‌مدت بوده است؟

- آیا از همان سنین پایین، روتین‌های خاص، مثل روتین خواب، روتین کتاب‌خوانی و... بوده است؟ روتین به این معنا که کاری به‌صورت منظم و سر ساعت و هر روز کاری را برای کودک انجام دهید؟

- آیا در سنین کودکی، کولیک یا دل‌دردهای شدید بی‌علت داشته است؟

- از همان سنین چند ماهگی، تابه‌حال، این رفتار ادامه دارد؟ یا اینکه مدتی حذف شده و بعد مجدداً ایجاد شده است؟

- آیا خود شما به‌عنوان مادر، چه در نوزادی و چه حالا، مادر مضطرب و حساس و با مراقبت افراطی  بودید یا هستید؟ و احساس گناه در رابطهٔ با فرزندتان تجربه می‌کنید؟

- آیا دخترتان تنها فرزند شماست؟ یا خواهر و برداری دارد؟

- آیا کودک بدخواب یا سخت خوابی بوده یا هست؟

اما به‌طورکلی، نکاتی خدمتتان عرض می‌کنم که ان‌شاءالله کمک‌کننده خواهد بود.

۱. اگر فرزندتان، در معرض تلویزیون، موبایل و به‌طورکلی، فضای مجازی و صفحات الکترونیک قرار دارد، حتماً برای مدتی (حداقل دو ماه) آنها را به طور کامل قطع کنید.

۲. اگر روتین خاصی یا بازی‌کردن زیاد، با فرزندتان دارید، روتین‌ها را حذف و بازی‌کردن با کودک را به حد اعتدال برسانید.

۳. به توانایی‌های فطری و خدادادی فرزندتان، فرزندتان اعتماد کنید و نگران اینکه با این حذف‌کردن‌ها، حتماً حوصلهٔ دخترتان سر می‌رود یا آسیب می‌بیند نباشید، بلکه او به‌مرور، با اعتمادی که شما به او دارید، خودش را باور می‌کند و خودش، راه‌های جدید و مختلفی را برای سرگرم‌کردن خود خواهد یافت.

۴. لازم است به استقلال و آزادی و فرزندتان، به‌عنوان یک تمایل و نیاز فطری، توجه کنید و با امن کردن فضای خانه، تذکردادن و مانع‌شدن را تا حد ممکن کاهش کنید و تذکر را فقط به موارد وجود خطر، محدود کنید.

۵. آرامش خودتان را حفظ کنید خودتان را بابت این موضوع یا بابت کوتاهی‌هایی که ممکن است به نظرتان بیاید در نوزادی فرزندتان داشتید، سرزنش نکنید، بلکه به مادری خود اعتماد داشته باشید. نگرانی و احساس گناه احتمالی شما نسبت به مشکل فرزندتان، می‌تواند ناخواسته و ناخودآگاه به او منتقل شود.

۶. بر روی رفتاری که انجام می‌دهد، تمرکز نکنید و به او تذکر ندهید، بلکه، روی یافتن علت ایجادکنندهٔ مشکل (احتمال زیاد اضطراب کودک) تمرکز کنید تا با رفع آن، رفتار ناشی از آن نیز برطرف شود.

۷. وقتی فرزندتان را در حال انجام این رفتار می‌بینید، به طور غیرمستقیم، حواس او را پرت کنید و به کار دیگری که برای او جذاب باشد، مشغول کنید و تذکر مستقیم ندهید.

در خدمتتان هستیم. موفق باشید.

 

تصویر دریافت سوالات

سلام

- چه زمان‌هایی بیشتر می‌بینید که این کار را انجام دهد؟
وقتایی که کاری بر خلاف نظرش انجام بدم یا بیدار بشه منو نبینه ...

- آیا کودک شما، در سنین پایین و همین حالا، در معرض تلویزیون یا موبایل یا آهنگ و قرآن، به‌صورت طولانی‌مدت بوده است؟
موقع غذا خوردن همیشه کارتن نگاه میکنه..

- آیا از همان سنین پایین، روتین‌های خاص، مثل روتین خواب، روتین کتاب‌خوانی و... بوده است؟ روتین به این معنا که کاری به‌صورت منظم و سر ساعت و هر روز کاری را برای کودک انجام دهید؟
فقط رو غذا خوردن هاش حساسم
خیلی بد غذا میخورد ، اما بعد که رفلاکسش خوب شد و کم خونیش برطرف شد شکر خدا خودش غذا خوردنش بهتر شد

- آیا در سنین کودکی، کولیک یا دل‌دردهای شدید بی‌علت داشته است؟
یبوست داشت اونم با دارو و دوا بهتر شد

- از همان سنین چند ماهگی، تابه‌حال، این رفتار ادامه دارد؟ یا اینکه مدتی حذف شده و بعد مجدداً ایجاد شده است؟ مدتی قطع میشه باز برمیگرده

- آیا خود شما به‌عنوان مادر، چه در نوزادی و چه حالا، مادر مضطرب و حساس و با مراقبت افراطی  بودید یا هستید؟ و احساس گناه در رابطهٔ با فرزندتان تجربه می‌کنید؟
چون نارس و ضعیف به دنیا اومد با بیماری زردی، نیاز به مراقبت زیاد داشت

- آیا دخترتان تنها فرزند شماست؟ یا خواهر و برداری دارد؟
 بله تنهاست.. البته قبلش یه سقط داشتم

- آیا کودک بدخواب یا سخت خوابی بوده یا هست؟ کوچکتر که بود سخت میخابید الان شکر خدا با لالایی خودم خواب میره ، خودش میگه لالایی بخون

 

در کل چهار پنج نوع بیماری داشته از جمله آنزیم کبدی، یبوست، زردی، کم خونی ، کمبود آهن، که تک تک تو این مدت سه سال دارو و دکتر کردیم که خوب شدن

اینم اضافه کنم ، فقط با سرنگ مایعات میخورد ، الان فقط شیرش با سرنگ هست ...
پدرش هم شاید روزی  دو سه ساعت ببینه که اونم پنج دقیقه باهاش حرف میزنه یا بازی میکنه...

ممنون از صبوریتون

تصویر اسدیان

سلام مجدد خدمت شما همراه گرامی.

درک می‌کنم که داشتن فرزند نارس و ضعیف که در معرض آسیب و بیماری‌های مختلف است، چقدر برای شما سخت و نگران‌کننده بوده است. قطعاً شما نگرانی‌ها و اضطراب‌های زیادی را به‌عنوان مادر تجربه کردید، و شاید حتی احساس گناه از اینکه نتوانستید از نوزادتان مراقبت کنید. خدا را شکر که فرزندتان این مراحل را به‌سلامت پشت سر گذاشت و شما نیز آرامش را تجربه کردید، اما توجه داشته باشید که این احساسات منفی و نگرانی زیادتان، موجب حساسیت زیاد و درنتیجه مراقبت افراطی شما از کودکتان و ناتوان دیدن او در ذهنتان شده است و همین مسئله، به‌صورت ناخواسته و ناخودآگاه، روی فرزندتان تأثیر گذاشته و به‌نوعی  اضطراب شما به او منتقل شده است.

به‌نوعی کودک، حتی از سنین پایین، اینکه مادر این‌قدر به‌خاطر او ناراحت و در رنج است را حس می‌کند و احساس منفی که به او منتقل می‌شود، او را نیز درگیر می‌کند. اما نگران نباشید، الحمدلله همهٔ آن تجربه‌های سخت و تلخ، هم برای شما و هم فرزند دلبندتان تمام شده است. در آنچه مهم است، تعامل از این به بعد شما با فرزندتان است. هرچه بیشتر بتوانید ذهن خود را رها کنید و فرزندتان را به‌عنوان یک انسان سالم توانمند و مستقل از خودتان ببینید و باور کنید، این آرامش درونی شما، هم از طریق احساس و هم از طریق رفتارتان به فرزندتان منتقل شده و آرامش او را نیز تأمین می‌کند.

 اینکه فرمودید وقت‌هایی که شما در دیدش نباشید، به‌ویژه موقع بیدارشدن از خواب، یا وقت‌هایی که کاری برخلاف نظرش انجام دهید، این کار را انجام می‌دهد، می‌تواند به دلیل اضطرابی باشد که در این شرایط تجربه می‌کند. به‌نوعی، ترس و اضطراب از اینکه، شما دوستش نداشته باشید و او را تنها گذاشته باشید که البته علت این نگرانی و اضطراب کودک، جای بررسی بیشتر دارد.

- درمورد اینکه فرمودید موقع غذا خوردن، کارتن می‌بیند، متأسفانه این مسئله، کار نادرستی است که زیاد دیده می‌شود. والدین از ترس سیرنشدن و بیمار شدن کودک، حاضر می‌شوند که با هر روش و شاید به‌نوعی باج دادن به کودک، به او غذا بخورانند. این مسئله، از دو جهت نادرست است و توصیه می‌کنم که حتماً اصلاح شود.

 ۱. درمورد اصرار به غذا خوردن که خود این اصرار، به‌نوعی باعث مقاومت و لجبازی کودک می‌شود. چون هم استقلال کودک زیر سؤال رفته و هم درک او نسبت به گرسنگی‌اش. وقتی شما بدون دغدغه و نگرانی، به فرزندتان به‌عنوان یک کودک ساله اعتماد می‌کنید و دست از اصرار برمی‌دارید، خواهید دید که به‌مرور، او خودش، به سمت غذا خواهد آمد. تنها کاری که شما لازم است انجام دهید، رهاکردن اوست و اینکه زمان غذا خوردن، از او نیز، مانند باقی اعضای خانواده دعوت کنید که بر سر سفره بیابد، ولی اصرار نکنید و کمی تنقلات و مواد غذایی سالم در دسترس او قرار دهید، تا بتواند در صورت لزوم با آنها، ضعف احتمالی‌اش را رفع کند. یا هروقت غذا خواست، بدون سرزنش و یا ابراز ناراحتی و البته بدون تشویق اضافی، همان غذایی که سر سفره با شما نخورده را، در اختیارش بگذارید. در مورد زمان، چگونگی غذا خوردن و...او را آزاد بگذارید. نگران نباشید، این رفتار، باعث عادت‌کردن کودک به بی‌نظمی در غذا خوردن و یادنگرفتن آداب غذا خوردن، نخواهد شد؛ بلکه پیام اعتماد شما را به کودک منتقل کرده و به‌مرور مقاومتش را کم خواهد کرد.

۲. برای مدتی (حداقل دو ماه) به طور کامل و مطلق، تلویزیون، موبایل  و به‌طورکلی فضای مجازی و صفحات الکترونیک را قطع کنید. خود فضای مجازی، به دلیل نوع تأثیراتی که بر کودک دارد، می‌تواند باعث ایجاد یا تشدید اضطراب و علائم اضطرابی در کودک شود. نگران نباشید و به کودکتان فرصت دهید که خودش، برای زمان‌هایی که با فضای مجازی پر می‌شد، جایگزین مناسب بیابد.

- متأسفانه، بخش قابل‌توجهی از بدغذایی‌های کودکان، ریشه در همین اصرارهای از سر نگرانی و مقاومت‌های کودک دارد که با رهاکردن، حل خواهد شد.

- در مورد اینکه فرمودید هنوز نیز مایعات را با سرنگ می‌خورد، توصیه می‌کنم دیگر این کار را نکنید و اصراری برای شیر خوردن او نداشته باشید که مجبور شوید با سرنگ به او بخورانید. شاید کودکتان، از این راه، برای جلب‌توجه شما استفاده می‌کند یا اینکه، این نیز نوعی مقاومت باشد. به‌هرحال، قطعاً فرزند شما که در این سن، قطعاً می‌تواند به‌راحتی مواد غذایی مختلف را بخورد، شیر را نیز می‌تواند بدون نیاز به چیزی، به‌راحتی بخورد.

- شیر را در لیوان، در اختیارش بگذارید و برای خوردن آن، هیچ اصراری نکنید. حتی اگر نخورد و اگر از شما تقاضا کرد که با سرنگ به او بدهید، خیلی راحت و با اطمینان خاطر، به او بگویید که دیگر بزرگ شده و می‌تواند به‌راحتی با لیوان شیر بخورد. در مقابل اصرار یا رفتارهای احتمالی‌اش، واکنش خاصی نداشته باشید. اما او را تنها نگذارید و همدلی داشته باشید.

- برای خوابیدن او نیز، نیازی نیست که هر شب لالایی بخوانید، بلکه متناسب با تمایل و شرایط خود، گاهی لالایی و گاهی روش‌های دیگر و گاهی هم هیچ کاری نکردن را در پیش بگیرید. حتی در مورد توانایی راحت و بدون نیاز به شما خوابیدن هم به فرزندتان اعتماد کنید.

- درست است که حضور پدر و تعامل و ارتباط پدر با کودک، بسیار خوب و کمک‌کننده است، اما متأسفانه گاهی به‌خاطر شرایط و مشغله‌ها، این امکان وجود ندارد. نگران این مسئله نباشید. هر زمان که پدر حضور و شرایطش را داشت، با میل و رغبت با فرزندش ارتباط بگیرد، آن نیاز به ارتباط عمیق پدر فرزندی را در کودک ارضا می‌کند و خوب است. اما متناسب با شرایط، مثلاً در زمان تعطیلات، خوب است که از همسرتان کمک بگیرید، تا در صورت نیاز، خودتان، متناسب با تمایل و علاقه‌تان، ذخیرهٔ انرژی داشته باشید.

- گاهی این  کارها را می‌توانید با چاشنی بازی و خنده و غریزهٔ مادرانه‌تان قاتى کنید تا همراهی  کودک را راحت‌تر جلب کنید.

با آرامش و پذیرش خودتان و توجه به توانمندی‌های فطری و خدادادی دخترتان، و توجه جدی به توصیه‌هایی که خدمتتان عرض شد، حتماً مسئلهٔ دخترتان حل خواهد شد.

در خدمتتان هستیم. موفق باشید