دختر هفت ساله ای دارم که به شدت بهم وابسته هست

12:55 - 1400/09/08

سلام دختر هفت ساله ای دارم که به شدت بهم وابسته هستش مدارس که باز شد دوماه اول و خیلی خوب رفت مدرسه ولی الان دو هفته هست که گریه میکنه من نمیرم مدرسه دلم واسه تو تنگ میشه نمیزاره مدرسه هم برم و تو حیاط بشینم همش میترسه من جایی بدون اون برم در صورتی که من هیج جا بدون دخترم نمیرم واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم تو مدرسه فقط گریه میکنه درسشم خیلی خوبه عاشق درس خوندنه از طرف دوستاشم مورد اذار و اذیت قرار نمیگیره

---------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum  
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe

http://btid.org/node/191888

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 7 =
*****
تصویر عبدلی هادی

خواهر گرامی، سلام؛

نگرانی شما برای فرزندتان قابل درک است. شکل گیری دلبستگی ایمن در مراحل رشد کودک تعیین می کند که کودک وقتی از مراقب خود یعنی مادر جدا می شود چه واکنشی داشته باشد. در سنین یک تا سه سالگی این دلبستگی شکل می گیرد. رابطه عاطفی مثبت بین مراقب و کودک تعیین می کند که شکل این دلبستگی ایمن یا غیر ایمن باشد.

نمی دانیم دخترتان قبلا هم به شما وابسته بوده است و از شما جدا نمی شده یا جدیدا و بعد از مدرسه رفتن چنین شده است. اگر جدیدا این اتفاق افتاده است، باید به دنبال علل آن در مدرسه باشید؛ اینکه آیا تجربه بدی در فضای مدرسه داشته است یا خیر؟ گاهی فضای مدرسه، برخورد دوستان، استرس فضای کلاس، تنبیه و یا برخورد معلم می تواند باعث اضطراب و ترس کودک شود. همفکری با معلم و همراهی معلم در ایجاد تمایل کودک به فضای کلاس می تواند مفید باشد.

ولکن اگر از قبل هم به شما وابستگی داشته باید بگوییم که احتمالا شکل دلبستگی کودک تان ایمن نیست. برای درمان وابستگی کودک تان باید سعی کنید به تدریج به او بیاموزید که وقتی از او جدا می شوید باز هم باز خواهید گشت. این کار به تدریج اتفاق می افتد. سعی کنید هیچ گاه بصورت مخفیانه از او جدا نشوید. این کار اعتماد او به شما را کم می کند و اضطرابش را زیاد می کند. وقتی می خواهید از او جدا شوید یا به دنبال کاری بروید که او تنها بماند سعی کنید او را راضی کنید. از جدایی های کوتاه مدت شروع کنید. فرایند جدایی باید انقدر تدریجی باشد که او مضطرب نشود. مثلا از جدایی اتاق تا سالن شروع کنید. تکلیف این است که او در اتاق مشغول بازی باشد و شما به سالن بروید. اگر این هم برایش اضطراب زاست باید خارج از اتاق و در جایی که شما را می بینند بمانید تا او بازی کند. به تدریج این فاصله بیشتر و بیشتر می شود. در هر مرحله برای جلب رضایت کودک برای تحمل این جدایی باید مشوق هایی مثل خوراکی داشته باشید تا او را راضی کنید. مهم این است که او اضطراب جدایی را تحمل کند و متوجه شود که وقتی از او جدا می شوید باز هم برمی گردید و قرار نیست بروید و برنگردید. درست است که همیشه وقتی از او جدا می شوید بعد از مدتی برمی گردید و او این تجربه را بارها و بارها داشته است ولی تا وقتی به شما اعتماد نداشته باشد همیشه اضطراب از دست دادن خواهد داشت.