در برابر زبانِ تند اطرافیان چه باید کرد؟؟

11:03 - 1401/04/11

سلام علیکم

ببخشید در برابر زبانِ تند اطرافیان چه باید کرد؟؟ آدم که خونوادشو دوس داره ولی این تندی زبانم انسان رو ناراحت میکنه و باعث ایجاد فاصله و ناراحتی و رنجش خاطر میشه. اونا اصلا اهل مراعات نیستن منم یه طرفه همش گذشت میکنم حس بدی بهم دست میده

من باید چیکار کنم استاد؟؟

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/213327
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

در یک موقعیت چالشی خاصی واقع شدید. از برخوردهای نابهنجار دیگران معذب هستید و شاید چنین حسی داشته باشید که کسی شما رو درک نمیکنه. درسته که ممکنه این جور برخوردها شما رو اذیت کنه  اما آنچه لازم هست بدانید این هست که نباید یه خصیصه منفی رو به کل شخصیت یک فرد تعمیم بدید، و این نکته منفی مانع ارتباط گیری شما با اعضای خانه بشه، درسته که اگر این خصیصه رو نداشتن بهتر بود اما تندزبانی دیگران یک خطاست و انزوا و دوری گزیدن از اعضای خانواده خطای دیگر.

خوشبختانه شما نصف و حتی بیشتر مسیر رو رفتید و آن "گذشت کردن" هستش. این چیز کمی نیست و این هنری است که شما دارید که خیلیها ندارند. پس باید این خصیصه رو قدر بدونید. این سیره و سبک امامان ما هست که هیچ گاه از این برخورد کریمانه ناراحت نمی شدن، با خودشون کلنجار نمیرفتن، خودشون رو بازنده میدان نمی دیدین، پیروز میدان بودن به این نیست که افراد سروصدا کنن و با ابزار زبانشون بر دیگران سلطه گری کنن، این شخص به دید سطحی پیروز هست، اما در حقیقت پیروز میدان شمایید که می تونید بر نفسانیات خودتون مسلط بشید. و در امور شخصی کظم غیض داشته باشید و نقص دیگران رو با گذشت جواب میدید.

البته این به این معنا نیست که شما دائما روحیه منفعلانه داشته باشید و هیچ حرکتی از خود نشون ندید. کاری که شما می تونید انجام بدید:

1- سکوت شما بسیار پسندیده است اما شما می تونید در جهت اصلاح طرف مقابل هم گام بردارید. و چون روحیه گذشت رو دارید این پتانسیل در شما دیده میشه که چنین پیشنهادی به شما مخاطب شما بقول معروف آجر نیست، اگر مخاطب شما، محبت شما رو در واکنش به رفتارش ببینه، دیر یا زود از خودش انعطاف نشون خواهد داد. منتهی باید حرکت و جوابهای شما غیر منتظره باشه، که نافذتر باشه. مثلا وقتی به شما تندزبانی می کنند به طور غیر منتظره بهش بگید «درکت می کنم که چرا بهم تندی می کنی» یا «این نظر لطف شما به بنده است» یا «اگر دوست داری منم چنین رفتاری باهات داشته باشم، این رفتارت رو نسبت به من می پذیرم»، یا «اگر این ایراد و نسبتی که به من میدید درست باشه سعی در اصلاح دارم، و اگر نه شما رو میبخشم». شاید ادای این کلمات برای بار اول سخت باشه، اما این اراده و جرأت شما رو می طلبه که در عوض می تونید مدیریت قلوب اطرافیانتون رو در دست بگیرید. و مشمول این آیه شریفه بشید که از خصیصه های مومنین خردمند خواهد بود که بدی مردم رو به خوبی جواب می دهند.
وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ [1]؛ و هم در طلب رضای خدا راه صبر پیش می‌گیرند و نماز به پا می‌دارند و از آنچه نصیبشان کردیم پنهان و آشکار انفاق می‌کنند و در عوض بدیهای مردم نیکی می‌کنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند.

2- اگر می بینید که از گذشت مکرر خود حس بدی به شما دست میده، نشون میده در عین امتیازی که در گذشت دارید، آستانه تحملتون پایین هست که لازم است روح و بنیه روحی خودتون رو تقویت کنید، روح شما وقتی بزرگ شد، این برخوردها برای شما ناچیز خواهد بود. دقیقا مثل دکتری که رفتارهای خارج از محدوده بیمارش رو تحمل می کند، چون می داند مریضش بیمار است و انتظاری از او نیست. کسی که تندخو و بد زبان باشد طبعا از یک کمبود و حقارت درونی رنج می برد که با این وسیله سعی در جبران آن دارد.
لازمه مقاومت در برابر بد رفتاری دیگران، روح بلند و قوی است. یک مثال : اگر روح را به لاستیک وسیله نقلیه تشبیه کنیم خواهیم دید که وسیله ای مثل دوچرخه، که لاستیک باریکی دارد در مواجهه با دست اندازها، رعشه شدیدی به پیکر دوچرخه وارد می شود. اما تصور بفرمایید لاستیک تراکتور در مواجهه با همان دست انداز چگونه است!  بی تفاوت از آنها خواهد گذشت.

چگونه روح را قوی کنیم؟

همانطور که بدن با دو عنصر، (تغذیه مناسب، فعالیت مناسب) قوی می شود، روح هم به حسب خود با این دو عنصر قوی می شود.

1-تغذیه: تفکر، بینش صحیح به ارزش وجودی خود، نگاه کلان به گستره و نظام آفرینش، چشم اندازی که آخرت و گذران زودگذر دنیا خواهید داشت، توجه به بزرگی خدا و ارتباط قلبی با او و رنگ گرفتن از صفات خدا و .... همه این موارد تغذیه روح اند و باعث قوت بخشی به روح می شوند که باعث می شود روح قوی، نگاهی به پشیزی از بی احترامیها و بددهنیهای دیگران نیندازد. البته که این فرآیند برای ملکه شدن، زمان بر است.

2- فعالیت: مخالفت با نفس و خواهشهای او هر چند سخت است اما به شدت به قوت روح کمک می کند. «نفس»، ما را به تنبلی و شکنندگی و سستی می کشاند. و مخالفت با او همچون گیاهی که در کویر می روید، روح را قوی و مستحکم می کند. حضرت على(ع) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنیف مى فرماید: من نفس خود را با پرهیزگارى پرورش مى دهم.

به عنوان نمونه نماز اول وقت یکی از بهترین دستورالعملهای است که هم تغذیه است و هم فعالیت. هم شخص را به آرامش می رساند و هم به قوت روحی او کمک می کند. چون لازمه آن این است که هر کاری که دوست دارد، دل بکنید و به سراغ نماز بروید. ثمره این دستور، زود هنگام خواهد بود بشرط تداوم .

 

موفق باشید