در مدرسه بچه ها بسیار ناسزا فحش می‌دهند...

11:36 - 1402/01/16

سلام و عرض ادب.

پسرم کلاس دوم است. در مدرسه آنها بچه ها بسیار ناسزا فحش های شرم آور به هم می‌دهند. من قلب ثبت نام با مدیر صحبت کردم گفتم کاش کلاس ششم با اول یک جا در مدرسه نبودند.مثلا فحش یاد می‌گیرند. گفتند بچه باید برهمه به کار نبرد.
جاهای دیگه هم دیدم بچه باید بدونه خودش نگوید.

کتابی قبلنا  هم خواندم اینقدر باید بچه با حیا تربیت شود که حتی همه کنارش مشروب بخوردند. به خودش اجازه مصرف ندهد (البته کتاب با نویسنده خارجی )
ولی من فکر میکنم مدیر مدرسه و مسولیت هم نباید به این دلیل بی تفاوت باشند. باید برخورد داشته باشند. کسی جرات نکنه راحت فحش بده. من  خودم در حیاط مدرسه دیدم راحت همه چی میگویند. پدر ش هم قبول نکرد مدرسه دیگه ببرم. هرچند نمیدانم اوضاع مدارس دیگه چه جو ره. ولی بدونم هم پدرش اجازه نمیده. امروز می‌خواهم. بروم با مدیر صحبت کنم. پسرم توجیه شده این حرفها در شان او نیست. و به کار نبرد.با اینکه عصبانی بشه حرفهای زشت عادی میزنه.  یا بخواهند لج خواهر اش در بیاورد.
که همون هم میگم تو عصبانیت سعی کن چیز بدی نگی بعدا عادت کردی بدتر به کار می بری .
  ولی امروز متوجه نشد من دارم می‌شنوم؛ سر موضوعی عصبانی بود چند تا فحش زشت تو خودش میگفت. من چه کار کنم.؟
بهش گفتم( چرا این حرفها زدی حالا یک بار یادت نبود دوسه بار پشت سرهم! دیگه باهات حرف نمی زنم.کلا حرف بد نزن چه من باشم چه نباشم. من حتی مردم.)
و رفت مدرسه. جواب خداحافظی اش ندادم. فکر کردم در وجودش نهادینه  شده. از طرفی میگم ممکنه بچه هست هنوز.
قشنگ متوجه شده بود حرف بده.
بچه کلا خوبی هم هست با شیطنت ولی در حد عادی. بعضی وقتها بدون اینکه  من بگم می ره نمازش می خونه.البته خیلی کم. و ی جورایی بی تفاوت  به اینکه خدا ما رو می‌بینه؛ نیست.
مادرهایی که ناراضی اند منظورم مثل خودم. ناراحت اند.
کاش تربیت کردن آسان بود.
خدا  کمک کنه.
خوب مگه میشه تو محیطی همش فحش باشه. روی بچه اینقدر بی اثر  باشه. دیدم مادرهای دیگه هم ناراضی باشند. و دیدم مادری میگفت بچه باید فحش یاد بگیره ودر دفاع از اون استفاده کنه.

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/241265

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 7 =
*****
تصویر سحرخیز

سلام؛ عرض ادب و احترام خدمت شما

از اینکه سؤال خودتان رو با مجموعه اندیشه برتر به اشتراک گذاشته و تلاش دارید مسائل مهارتی تربیتی فرزندان رو به شیوه صحیح و از طریق مشورت نمودن حل مسئله کنید از شما سپاسگزارم. سؤال شما رو مطالعه نمودم و این‌گونه متوجه شدم که به جهت محیط نامناسب در فضای مدرسه در باب ناسزاگفتن و تأثیرپذیری آن نسبت به آقا پسرتان، دچار نگرانی و دغدغه‌اید و به همین جهت به دنبال راهکار مناسب برای حل این موضوع هستید. ان‌شاءالله در این زمینه نکاتی رو خدمت شما عرض می‌کنم.

خواهر بزرگوار؛ نگرانی شما درباره فرزندتان نسبت به این موضوع قابل‌درک هست که در آینده باعث ایجاد مشکلات برای والدین و خود فرزند نشود. ان‌شاءالله با راهکارهای ذیل بتوانید از نگرانی خودتان کمتر کنید و با تمرکز بهتر داشتن به او کمک کنید. در حقیقت حل این مشکل نیازمند هماهنگی کامل بین خانواده، مدرسه و مربیان دارد. ولی بااین‌حال بهترین و بیشترین تأثیرگذاری می‌تواند از طرف خانواده باشد به شرطی که اصول تربیتی فرزندان به‌درستی شناخته و رعایت شوند که در ذیل به برخی از این موارد اشاره خواهم نمود:

- در گام نخست توجه داشته باشید؛ چون فرزند شما در سن حساسی هستند از تذکرهای مداوم، دعوا نمودن، توبیخ، سرزنش، مقایسه‌کردن پرهیز کنید؛ چون انجام آنها در فرزند نتیجه عکس می‌دهد. باید در مسیر تربیت، ضمن حفظ آرامش خودتان و بیش از اندازه حساسیت به‌خرج‌ندادن، کاری کنید که نظارت بیشتر به‌صورت غیرمستقیم باشد، مثلاً با نقل خاطره و قصه‌ها، الگوگیری از رفتار شما و همسرتان و ارتباط با دیگران و دیگر موارد این نکات رو متوجه بشوند.

- از اهرم فشار استفاده نکنید؛ زیرا به موضع لجاجت و حریص‌تر شدن می‌افتد و در برابر خواسته شما مقاومت خواهد کرد.

- بهترین ارتباط صمیمانه را با فرزند خودتان برقرار کنید تا بتوانید با او گفت‌وگوهای دونفره صمیمانه‌ای داشته باشید.

- ضمن تحسین و تمجیدکردن خیلی از رفتارهای مناسب او، در شرایط مناسب زمانی و مکانی خوبی که فراهم باشد فقط درباره این موضوع و زشت بودن این‌گونه رفتارها با فرزندتان صحبت کنید تا تأثیرگذاری بهتری را دریافت کنید.

- به او مهارت‌های اجتماعی مناسب را بیاموزید. گاهی اوقات شرایط حذف محیط، نه در مدرسه و نه در جامعه وجود ندارد؛ آنگاه او باید بداند که هر گاه با یک انحرافی مواجه شد چگونه باید به روش درست با آن برخورد کند. مثلاً اگر دوستان او ناسزا گفتند نیاز نیست که او هم مقابله‌به‌مثل بکند؛ بلکه یا محیط را ترک کند، یا به‌صورت غیرمستقیم مسئولین را در جریان موضوع قرار دهد.

- تاحدامکان ترویج رفتارهای مثبت را در منزل داشته باشید. همچنین او را با دوستان خوب در کانون‌های فکری، هنری، ورزشی مساجد و هیئت‌های مذهبی آشنا کنید تا الگوگیری مناسبی از همدیگر داشته باشند.

- در پایان: ضمن هماهنگی قبلی با بعضی از والدین به‌صورت جمعی، در جلسات اولیاومربیان شرکت کنید و از مسئولین مدرسه بخواهید که نظارت بیشتری را در این موضوع اعمال کنند.

جهت مطالعه بیشتر می‌توانید از کتاب «تربیت چه چیز نیست» نوشته دکتر عبدالعظیم کریمی از انتشارات منادی تربیت استفاده کنید.

امیدوارم که در تربیت فرزندان صالح خود، موفق و سربلند باشید.

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

از اهمیت و توجه شما نسبت به بحث تربیت فرزند تقدیر و تشکر می‌کنیم. امیدواریم حضور و اعتماد شما به مجموعه‌ی ما دغدغه‌های شما را سامان داده و مقداری از نگرانی‌هایتان را کم کند.

اینکه امروزه متأسفانه تربیت‌های ناصحیح فراگیر شده است، علت‌هایی داشته که تا زمان وجود آنها این آسیب‌ها نیز وجود دارد. به‌عنوان‌مثال تا زمانی که استفاده از فضای مجازی به صورت راحت و آسان در دسترس بچه‌ها قرار بگیرد، همین داستان را داریم. چون در این فضا افسار گسیختگی محضی را شاهد هستیم.

دانش آموزان همان افرادی هستند که گاهی شبانه روز در این فضا تغذیه شده و در خیلی از مواقع از شخصیت‌های منفی آن با هر تکیه کلام و ادبیاتی الگو برداری می‌کنند. پس با تغییر مدرسه و جابه‌جا کردن فرزندتان ممکن است این آسیب کم شود؛ ولی مطمئناً ریشه‌ای حل نخواهد شد.

با تمام احترامی که به این حساسیت و نگرانی شما قایل هستیم باید خدمتتان عرض کنم که زیاده روی در این مورد خصوصاً در ظهور و بروز آن کار را بدتر خواهد کرد. مراجعه‌ی مداوم شما به مدرسه و یا تأکیدهای روزانه و پی در پی شما به فرزندتان در استفاده نکردن از جملات و ادبیات‌های نامناسب به مرور بی تأثیر و در مواردی نتیجه‌ی عکس خواهد داد.

اینکه گفتیم بروز و ظهور حساسیت، یعنی فرزند شما از دست شما و گیر دادن‌هایتان کلافه شود و از آنجایی که بی تقصیر است این نگرانی شما را زیاد درک نخواهد کرد. پس بهتر است به جای سلبی به سمت ایجابی حرکت کنید. یعنی همین‌که با بدی‌های این نوع ادبیات‌ها آَشنایش کنید توانسته‌اید کار بزرگی را انجام دهید.

نوشته بودید فرزندتان از بدی و زشتی آن اطلاع کامل دارد و حتی اگر استفاده هم کند خود را ملامت می‌کند، این یعنی فرزند شما می‌تواند درست انتخاب کند. شما با رشد دادن فرزندتان می‌توانید به نگرانی‌هایتان سروسامان بدهید. این از یک طرف و از طرفی تأثیر حضور فرزندتان به عنوان یک شخصیت مثبت، می‌تواند از زیاد شدن این نوع فرهنگ‌ها جلوگیری کند.

بله دقیقاً همین مطلب را اگر حداقل پنجاه درصد خانواده‌ها در نظر گرفته و نسبت به آن مانند شما حساس باشند، شاهد کم شدن این ادبیات‌ها در بین دانش آموزان خواهیم بود.

البته ناگفته نماند نقش آموزش و پرورش را در این زمینه نباید نادیده بگیریم. این مجموعه باید برای این معضلات و آسیب‌ها برنامه‌های خاص خود را داشته باشد. در قالب برنامه‌های متنوع فرهنگی و آموزشی به خانواده‌های که مثل شما دغدغه دارند کمک کند.

پس تا جایی که می‌توانید روی رشد و تقویت شخصیت فرهنگی فرزندتان کار کنید. در این زمینه حتماً برنامه‌هایی دارید اگر برنامه‌ی مدون و منظمی ندارید یادداشت بگذارید تا در جلسات بعد به صورت کارگاهی مطالب خدمتتان تقدیم شود.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

سلام و تشکر
راهنمایی بفرمائید.
ممنون میشوم در مورد برنامه.

چون پسرم دو خواهر کوچکتر داره برنامه برام لازمتره (تا یکی درمورد بچه آخر صحبت کنه چون بچه اول الگو است. )

ممنون سپاسگزارم

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام مجدد خدمت شما همراه گرامی

از توجه و دقت شما در پیگیری مشاوره و امر تربیت فرزند تقدیر و تشکر می‌کنم

ابتدای این امر خطیر یعنی تربیت فرزند، مقداری باید در مورد شخصیت خودتان ارزیابی داشته باشید. معیارهای یک فرزند خوب و رشد یافته را برابر میزان و خط کش‌های منطقی و معقول ترسیم کنید. به‌عنوان‌مثال والدینی که کمال گرا باشند نخواهند توانست در خیلی از موارد موفق عمل کنند. چرا که هر چه بچه بیشتر تلاش می‌کند آنها کمتر رضایت نشان خواهند داد.

دوم با توجه به شرایط جامعه و ابزارهای تربیتی که وجود داشته و در کنار آنها فضاهایی که فرزندتان حضور دارد، شما نیز باید مسلح بشوید. همان مسئله ی مدرسه و ادبیات‌های زشت یک نمونه است، گفته بودیم شما فرزندتان را برای رویارویی با این ادبیات‌ها رشد داده و دیگر نیاز نیست هر روز نگران بوده و یا بخواهید رصد لحظه‌ای داشته باشید.

فرزندتان را شناخته و از استعدادهایش با خبر باشید. در حد توان و فهم او تعلیم و تربیت داشته باشید. در حد توان و سن او از او توقع داشته باشید. به علاقه‌مندی‌هایش احترام گذاشته و برای لذت بردن از خواسته‌هایش همراهی‌اش کنید.

اصلاً لازم نیست به صورت روزانه یا مدون بخواهید مثل کلاس درس در انتقال مفاهیم برخورد کنید. اگر دوست دارید فرزندتان به دروغ عادت نکند حتماً از دروغ دوری کرده و به شدت با این مسئله برخورد کنید. البته این برخورد زمانی است که متوجه می‌شوید فردی دروغ گفته و یا اینکه در یک برنامه و داستانی به این آسیب بر می‌خورید.

یعنی اینکه با برداشت‌هایی که از رفتار شما دارد، این مطلب را دریافت کند که به فلان مسئله شما حساس بوده و به عنوان یک اخلاق بد نگاه می‌کنید. بگذارید خودش متوجه بدی و زشتی یک موضوع بشود تا اینکه بخواهید به صورت درسی به او منتقل کنید. در این بین مهم این است که فرزندتان با اعتماد و عزت نفس رشد کند و این موضوع را شما به خوبی می‌توانید با برخوردهای مناسب نهادینه کنید.

مجهز شدن خودتان به مطالب ارزشی و نحوه‌ی انتقال آنها در اولویت بوده که به مرور خدمتتان عرض خواهم کرد.

موفق باشید.

سلام مجدد خدمت شما همراه گرامی

از توجه و دقت شما در پیگیری مشاوره و امر تربیت فرزند تقدیر و تشکر می‌کنم

ابتدای این امر خطیر یعنی تربیت فرزند، مقداری باید در مورد شخصیت خودتان ارزیابی داشته باشید. معیارهای یک فرزند خوب و رشد یافته را برابر میزان و خط کش‌های منطقی و معقول ترسیم کنید. به‌عنوان‌مثال والدینی که کمال گرا باشند نخواهند توانست در خیلی از موارد موفق عمل کنند. چرا که هر چه بچه بیشتر تلاش می‌کند آنها کمتر رضایت نشان خواهند داد.

دوم با توجه به شرایط جامعه و ابزارهای تربیتی که وجود داشته و در کنار آنها فضاهایی که فرزندتان حضور دارد، شما نیز باید مسلح بشوید. همان مسئله ی مدرسه و ادبیات‌های زشت یک نمونه است، گفته بودیم شما فرزندتان را برای رویارویی با این ادبیات‌ها رشد داده و دیگر نیاز نیست هر روز نگران بوده و یا بخواهید رصد لحظه‌ای داشته باشید.

فرزندتان را شناخته و از استعدادهایش با خبر باشید. در حد توان و فهم او تعلیم و تربیت داشته باشید. در حد توان و سن او از او توقع داشته باشید. به علاقه‌مندی‌هایش احترام گذاشته و برای لذت بردن از خواسته‌هایش همراهی‌اش کنید.

اصلاً لازم نیست به صورت روزانه یا مدون بخواهید مثل کلاس درس در انتقال مفاهیم برخورد کنید. اگر دوست دارید فرزندتان به دروغ عادت نکند حتماً از دروغ دوری کرده و به شدت با این مسئله برخورد کنید. البته این برخورد زمانی است که متوجه می‌شوید فردی دروغ گفته و یا اینکه در یک برنامه و داستانی به این آسیب بر می‌خورید.

یعنی اینکه با برداشت‌هایی که از رفتار شما دارد، این مطلب را دریافت کند که به فلان مسئله شما حساس بوده و به عنوان یک اخلاق بد نگاه می‌کنید. بگذارید خودش متوجه بدی و زشتی یک موضوع بشود تا اینکه بخواهید به صورت درسی به او منتقل کنید. در این بین مهم این است که فرزندتان با اعتماد و عزت نفس رشد کند و این موضوع را شما به خوبی می‌توانید با برخوردهای مناسب نهادینه کنید.

مجهز شدن خودتان به مطالب ارزشی و نحوه‌ی انتقال آنها در اولویت بوده که به مرور خدمتتان عرض خواهم کرد.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

سلام
کنار خانه ما امامزاده است
پسرن نه سال داره
اجازه بدهم مثلا روزی دو ساعت(قانون بازیش) دوچرخه سواری در حیاط اما زاده کنه
1
بقیه میگن عادت میکنه به بیرون رفتن و اشتباها.2 از طرفی گاهی بی اجازه شده از محوطه اما زاده بیرون رود. در صورتیکه گفتم فقط این محوطه اجازه داری (مثلا دنبال دوستش رفته)
چه کار کنم.
آیا از نظر شما اشکال داره
البته برنامه هم بهش دادم روزی یک آیه از بر کنه. و یک صفحه مشق. که بعدا هم کلاس ورزش و قرآن مدتی دیگهدشروع میشه(ی رشته ورزش   و یک کلاس قران)
خودم فکر میکنم بالاخره باید در جامعه از پس خودش بر بیاید. از طرفی میترسم ببخشید این حرف میزنم؛ بی بند باربشه. اطرافیان که پسر داشتن تاکید می‌کند عادت نکنه به بیرون رفتن. تو خونه هم که حوصله اش سر می ره. حالا روزی نمی ساعت هم من باهاش بازی کنم. بقیه اش؟ تلوزیون و دو خواهر کوچکتر هم است. ممنون مثل همیشه کمکم کنید.
تمام سعی هم است تفریحاتی در روز مثل (پارک رفتن  باغ مهمانی باهم)   قرار بدهم. مثلا دوروز یک بار.و سعی میکنم مسجد هم ببرم.