دعایی برای مرگ زودرس!

16:47 - 1396/05/09

سلام

ببخشید من تو زندگیم به کلی مشکل برخوردم

19 سال بیشتر ندارم

تحت فشار غریزه جنسی هستم و هیچ کس هم کمکم نمیکنه

از زندگی هم ناامید هستم و هیچ لذتی برای زندگی کردن ندارم

دعایی برای مرگ  زودرس هست؟

ممنون میشم راهنماییم کنید

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضویت می‌توانید در همین بحث و یا مباحث دیگر انجمن نیز شرکت داشته باشید: http://www.btid.org/fa/forums

http://btid.org/node/114018

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 6 =
*****
تصویر زینب فرخی
نویسنده زینب فرخی در

اره راست میگی ما که زندگی نکردیم از همون اول شانس نداشتیم حالام که میخوایم بمیریم مرگ ناز میکنه تعجب میکنم که وقتی قرار بود اینهمه عذاب بکشیم چرا خلق کرد.

تصویر نجات یافته
نویسنده نجات یافته در

سلام 

من 17 سالمه 

یه سری مشکلات تو این مدت واسم پیش اومد 

از اول زندگیم مشکل زیاد داشتم از همون بچگی

از بچگی راه های مختلفی و میخاسم خودمو بکشم و باز به خاطر گناهش منصرف میشدم

ایندفه تصمیم صد در صدی گرفتم و اومدم تا راهشو پیدا کنم که قطعی باشه

 

تا اینکه این سایت و دیدم و اومدم توش و پیاماتونو خوندم 

حقیقتا پشیمون شدم 

نه اینکه بگم چون زندگی شماهارو دیدم پشیمون شدما نه 

چون دیدم این فقط من نیسم ک مشکل دارم 

این امتحان همس

پیاماتونو خوندم و دیدم خدا از چه همه روش هرکی و امتحان میکنه 

امتحان هرکدوم از شما متفاوت بود و بعضیاتون کمی شبیه به من 

 

نمیدونم ولی منصرف شدم و تصمیم گرفتم به جای اینکه دنبال مرگ باشم 

دنبال راه حلی برای حل مشکلم باشم 

مشکلاتی ک داریم

مشکلاتی که هممون داریم قابل حل شدنه 

و کافیه ب خدا توکل کنیم 

جایی شنیدم که اگه یه حاجت رو مد نظر بگیری و براش هر روز دعای توسل بخونی 

اون حاجت بی برو برگرد انجام میشه و تو میتونی وقتی نتیجه گرفتی 

حاجت دیگه ای و مد نظر قرار بدی و واسه ی اون دوباره هر روز دعای توسل بخونی و به حاجتت برسی

 

دوستانی که کار ندارن و پول ندارن و مشکلشون پوله و به خاطر پول میخان خودکشی کنن و دنبال مرگن

کار های زیادی هست ک میتونین انجام بدین 

لازم نیست که کار آبرومندی باشه 

میتونین برین شاگرد ی مغازه بشین 

 

یا رفتگر یا کارهای دیگه که اگه بگردین صد در صد پیدا میشه 

و اینکه برای افزایش رزق و روزی هم تو نت چیزی هست هم سوره واقعه هر شب بخونین خیلی تاثیر داره 

و اونایی ک با پدر مادر ب مشکل میخورین 

بگردین ببینین چه کاری دوس دارن 

واسشون انجام بدین و ی مدت کوتاه بیاین 

مشکلتون حل میشه 

اگه دوست دارن کار کنین توی خونه 

کار کنین

بعد یه مدت درست میشه همه چی و دعای توسل زیاد بخونین هر روز برای حاجت

دوستان ما الان هممون نا امیدیم

و این باعث میشه کشور نا امیدی و رو تشکیل بدیم 

بیاین کمی امیدوار باشیم و یه مدت به جای دعای مرگ از خدا کمک بخایم و بهش متوصل بشیم 

مطمنن مرگ و زندگی دست خداست 

و خداست که حتی اگه خودمونو بکشیم میتونه مارو برگردونه 

و اگه بمیریم تو اون دنیا باید بدتر از این دنیا سختی بکشیم 

این دنیا ته تهش 150 سال زنده بمونیم که از 90 سالگی ب بعد به درد نمیخوره و همش درد و پیریه

اما اون دنیا ابدیه

خدا مارو آفریده تا تو این دنیا توشه واسه آخرت جمع کنیم تا تو اون دنیا لذت ببریم هر کاره خوبی که تو این دنیا انجام بدیم اون دنیا برامون یه باغ و خونه و ماشین و.. کنار میزارن تا تا ابد ازشون استفاده کنیم 

تا وقتی تو این دنیاییم میتونیم پول دراریم و خوب زندگی کنیم 

اما کافیه بمیریم دیگه هیچ کار نمیتونیم کنیم که تو اون دنیا چیزی داشته باشیم 

و خدا هر دعایی ک برآورده نمیکنه و هر سختی میزاره 

تو ابن دنیا چند روزه زجر میکشیم اما تو اون دنیا کیف و خوشی میکنیم 

 

من که پشیمون شدم و تصمبم گرفتم زندگی خوبی درست کنم و خودمو یکم امیدوار کنم

امیدارم شماعم پشیمون شین و دنبال این باشین که زندگی خوبیو درست کنین و مطمن باشین تهش به ی راه حل میرسین 

راستش من تقریبا همه مشکلات شمارو همه اینایی ک گفتمو دارم

اما خب خدا خودش کمک کرد اینارو بخونم و پشیمون بشم و دنیای دو روزو ترجیه ندم به آخرت ابدی 

تصویر New123
نویسنده New123 در

درست مثل من یه زندگی به رنگ سیاهی شب دارم اگر آدم بمیره بهتره کاشکی میمردم

تصویر d
نویسنده d در

سلام و وقت بخیر به همه،قبل از هر چیزی من یک سوال دارم،اگر شما چیز تلخی نچشیده بودید هیچ وقت طعم شیرینی رو درک می کردید؟!قطعا خیر... توی دنیا هم درد است هم خوشبختی، خدای بزرگ پیامبرانش رو که پاکترین مردم بودند حتی 30 سال هم امتحان کرده پس ما که بنده ی خطاکاریم جای خود دارد. من خودم مشکلات زیادی داشتم شما هر مشکلی فکر کنید برای من پیش اومده. خیلی جون به لب شدم اما صبر کردم و الان روزی رسیده که واقعا خوشبختم... صبر کنید همه چیز جز مرگ حل میشه 

تصویر مهدی
نویسنده مهدی در

سلام. چه خبره اینجا. دوربین مخفیه.برای تمام دوستان سالی پر از شانس وعشق آرزومندم. 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من ۱۴ سال سن دارم ولی با همین ۱۴ سال ختیلی بدبختی کشیدم لطفا کمکم کنید هر کسی که داره این پست را میخونه با خودش بگه خدایا اینو راحت کن من که بود و نبودم فرقی نداره حداقل بزاره برم

تصویر سنتورزاده
نویسنده سنتورزاده در

داداش ما الان هم سنیم ولی خدایی خدایی میخوان بدونم تو تا الان چه مشکلی چه سختی کشیدی که میخوای دیگه نباشی.

خدایی میخوام بدونم اگه اشکال نداره واقعا میخوام بدونم خواهش بگو

 

تو الان بدبخت ترین آدم روز زمین هم که باشی چ میدونم یکی از عزیزانت دور از جون فوت کرده باشه یا مثلا بچه طلاقی همه ی اینارو عین خیالت هم نباشه من تو دوستانم هستند یکی از دوستام بچه ی طلاقه خیلی خیلی هم سختی کشید و افسرده بود که راه خودشو پیدا کرد به جای اینکه مثل تو دنیا رو ببازه رفت دنبال علاقه ش تمام بدبختی هاشو به دماغش گرفته داره حالشو میکنه یعنی کسی که تا دو روز پیش میخواست بمیره الان شده بهترین نقاش منطقه تو مسابقات و اصلا نمیخواد بمیره

یکی از دوستام هم خواهرش رو از دست داد و بچه ی طلاق هم هست اونم تونست با سختی ها کنار بیاد و الان داره تو تیم پاس دروازه بانی میکنه و هیچ علاقه ایی به مرگ نداره.

و اینکه خدا هرجا که چیزی از آدم میگیره ی چیزی بهش میده مثل احسان علیخانی مثل همین دوستام مثل جو بایدن که زن و بچش فوت کردن و خودشم لکنت زبون داشت ولی الان رئیس جمهوره

 

به جای فکر کردن به مرگ خودتو پیدا کن به لحظات زیبای زندگی مثل عاشق شدن مثل پولدار شدن موفق شدن فکر کن 

تصویر م ع س ی ن
نویسنده م ع س ی ن در

سلام نمی‌دونم پسری یا دختر من درک میکنم من پیامتو خودم کاش می‌توانستم دردت رو بدونم وکمکت کنم من فرزندم فوت کرده و همینطور تنها برادرم وزندگی سختی داشتم کاش الان من سیزده سالم بود این خودش یه نعمته عزیزخدا

تصویر طالب مرگ
نویسنده طالب مرگ در

خدایا منو اینو باهم راحت کن 

تصویر چنگیز پنگیز
نویسنده چنگیز پنگیز در

چون دو نفرید ارزونتر حساب میکنم

نفری 3 تومن بدید

جفتتون رو به خواستتون میرسونم

تصویر انسانم آرزوست

به خدا اگه راست بگی من حاضرم بهت پول بدم از دست شوهر عوضی و خیانت کارم دارم دق میکنم و عقط آرزو میکنم یا من بمیرم یا اون!!!

تصویر رادین
نویسنده رادین در

داداش بیا بکش راحتمون کن بهت 10 تومان میدم

تصویر به تو از دور سلام

سلام عزیزم

برات دعا میکنم انقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست!

چه کسی میداند؟؟؟
که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟
چه کسی می داند
که تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟
پیله ات را بگشا،
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی!

از صدای گذر آب چنان فهمیدم:

تندتر از آب روان، عمر گران میگذرد.

زندگی را نفسی، ارزش غم خوردن نیست!

آرزویم این است آنقدر سیر بخندی كه ندانی غم چیست!

 

غصه نخور این سن همینجوریه؛ میگذره! درست میشه؛ نگران نباش

یاعلی

تصویر باران m
نویسنده باران m در

من فقط ۱۱ سالمه و پدرو مادرم ولم کردن و هیچ کسیو ندارم که بهش تکیه کنم. داعم منو میزنن کمکم کنییید. خواهش میکنم من یه دختر بدبختم کمکم کنید چرا باید اینقدر زجر بکشم

تصویر شب زده
نویسنده شب زده در

عزیزم به اورژانس اجتماعی مراجعه کن کمکت میکنند

و یا پلیس‌ و پرورشگاه کمک میکنند

تصویر به تو از دور سلام

سلام عزیزم

چراشما رو میزنند؟ معتادند؟ خواهر و برادرهای دیگه تون رو هم میزنند؟ رابطه تون با خواهر و برادرهاتون چطوره؟ وضع مالیتون چطوره؟ پدرتون احیانا بیکاره؟ 

اگه تمایل داری یک کم بیشتر توضیح بده!

یاعلی

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام عزیزم

اینکه تو میخوای بمیری و فک میکنی که بود و نبودت تو دنیا فرقی نداره و اینکه از چیزی لذت نمیبری، نشونه ی افسردگی حاده! پیشنهاد میکنم از یه مشاور کمک بگیرین.

فقط قبلش باید یه چیزو خوب بدونی. چرا فک میکنی با مردنت همه چی درست میشه؟ چرا فک میکنی بقیه از تو بالاترنو تو بی ارزشی؟

ببین عزیزم. زندگی مثه یه جاده میمونه که پر از پیچ و خمه. اگه تو زندگی همه چی اونجور که میخوای باشه که دیگه زندگی معنایی نداره. این که بتونی از این پیچ و خم های زندگی عبور بکنی دیگه به خودت بستگی داره. ببین فقط امیدت به خدا باشه، همیشه امیدی هست چون خدایی هست. 

هرگز تسلیم نشو و فقط به راهت ادامه بده. تو الان تو شرایطی هستی که نمیدونی چجوری گلیمتو از آب بکشی بیرونو موفق شی تو زندگیت، ولی باید اینو بدونی که قرارم نیست بازنده باشی. امروز سخته و فردا سختر، اما اگه با تلاش و کوشش و امید به راهت ادامه بدی، پس فردا به زندگی ایده آلت میرسی. 

چرا همش دنبال اینی که دیگران کمکت بکنن وقتی که خودت میتونی؟! تو الان که سنی نداری، تقریبا همسنیم. منم یه وقتی مثه تو بودم و تا لل مرگ رفتمو برگشتم. چقد دیگران تحقیرم کردن، چقد بهشون خوبی میکردمو اونا با بدی جوابمو میدان و همیشه تا یه اتفاقی می افتاد، مقصر من بودم. اما خودم انتخاب کردم، با خودم گفتم همه میتونن خوب زندگی کنن چرا من نتونم. با خودم گفتم که خب اگه من مهربونی کردمو دیگرا یادشون رفت، اینکه که دیگه دلیل نمیشه که من مهربونی فراموش بکنمو مثه خودشون باهاشون رفتار بکنم. به قول مولانا گر تو با بد، بد کنی پس فرق چیست؟!

من چیکار به دیگراد دارم، به خوب بودنم ادامه میدمو اونجور که دلم میخواد زندگی میکنم. ااینکه دیگران منو درک بکنن یا نه دیگه بستگی به درک و شعور خودشون داره ( این جمله رو تکرار کن ). 

ببین، همه ی ما به یه اندازه توانایی داریم، این دیگه بستگی به میزان استفادمون داره. تو الان خودت میتونی انتخاب بکنی، اینکه میخوای به عنوان یه آدم به درد نخور بمیری یا اینکه خیلی آدم مفیدی باشی و موقع مرگت، همه زار گریه بکننو بفهمن که بودن تو چقدر باارزش بوده و تنها آرزوشون این باشه که تو فقط باشی. پس اگه خواسای راه دومو بری، به همه کمک بکن، از بدبختیت براشون حرف نزن و اگه نیاز داشتی با یکی حرف بزنی با یه مشاور حرف بزن. همیشه خوب باش، اگه نمیتونی لااقل انکار کن که خوبی، اگه نمیتونی بخندی به زور بخند، لبخند یادت نره، همیشه باش که وقتی نیستی جای خالیت احساس بشه. ببین اطرافیانت چی میخوان و تو اون کار کمکشون کن. مثلا من مامانم خیلی ظرف براش مهمه، اون هیچوقت نمیخواد حتی یه دونه قاشق کثیف باشه. پس من همیشه ظرفارو میشستمو با اینکه بازم همه ازم بد میگفتن، اما یه روز که خونه نبودمو ظرفارو نشستم و اینا، فهمیدم که پشت سرم خیلی ازم تعریف میکردن، اونا دوسم داشتن بدون اینکه خودشون بدونن.

فقط مفید باشو مفید زندگی کن، بازم حرف دارم ولی دیگه خیلی خیلی زیاد میشه. اگه حرفام روت اثر گذاشتو افکارت تغییر کرد، شمارتو بهم بده تا بقیه حرفا رو خصوصی بهت بگم. و اینکه خیالتون راحت باشه منم خانمم.

امیدوارم از مطالبم استفاده کرده باشی

تصویر بیه نام
نویسنده بیه نام در

جان ماردتون یه سوره بهم معرفی کنید ایشلا زود بمیرم 

 

 

 

 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

یه سوره معرفی کنید  بخونمش ایشلا زود بمیرم نجات پیدا کنم 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

من هم دوست دارم بمیرم،از خدا میخوام هر آدمی که آرزوی مرگ داره رو از دنیا ببیره

تصویر امیرحسین ملوش
نویسنده امیرحسین ملوش در

برام دعا کن بمیرم راحت شم هستم خیلی خستم

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

۱۷سالمه ۷ساله ارزوی مرگ دارم اینقد بدبختی کشیدم ک روز ب روز بدتر شد ولی حل نشد 

خواهش میکنم قصمتون میدم ب فاطمه زهرا هرکی این پستو دید ی لحظه شده حتی تودلش ب بخدا بگه بسته دیگه ۷سال کشیده تمومش کن زندگیشو       ممنون ایشالا ب حاجتون برسین .

تصویر عباس درویشی
نویسنده عباس درویشی در

مادر بدبخت منو ۳۰ سال عذاب داد، زنی که مظلوم ترین فرد دنیا بود، زنی که هیچی تو دنیا نمیخواست، زنی که دائم یادش می‌رفت قرص هاشو بخوره اما نمازش سر ویلچر یادش نمیرفت، زنی که میدونست دیگه تو این دنیا به آرزوهای نمیرسه رو کرده بود به خدا..! برای آرزوهای تو اون دنیا.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام عزیزم، میخوام کمکت بکنم ولی اینجا نمیشه، اگه میشه شمارتو بده تا پی وی کمکت بکنم. در ضمن همسنیم و دخترم.

من کمکت میکنم تا بهترین زندگیو اونجور که خودت دوست داری برات ساختس شه. پس بهم اعتماد کن

تصویر چنگیز پنگیز
نویسنده چنگیز پنگیز در

چشم

اینکه ناراحتی نداره میگم

«خدا بسته دیگه ۷سال کشیده تمومش کن»

باز هم اگر چیزی خواستید بگید تا بهش بگم

تصویر ملینا
نویسنده ملینا در

سلام 

ملینا هستم 13 سال بیشتر ندارم، مادرم بخاطره فوت مادر بزرگم حوصله ما را نداره و همش سر من خالی میکنه میگه تو دیگه دختر من نیستی پدرم بهم گیر میده میگه با مادرت خوب رفتار کن در صورتی که کاری نمیکنم

شاید خیلی غیر عادی هس توی این سن دلم بخواد بمیرم 

لطفا راهنماییم کنید 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام عزیزم

ببین تو باید اونا رو درک بکنی، خب مادرت الان تو شرایطی نیست که بتونه خودشو کنترل بکنه و برا همین بابات هم چون میخواد به مادرت کمک بکنه این حرفو بهت زده تا هر چه زودتر زندگیتون به روال عادی برگرده.

پس قوی باش و فقط به زندگیت ادامه بده. منم وقتی 11 ساله بودم، مادربزرگم فوت کردو مامانم همش سر من خالی میکرد. پس ببین گلم، تو فقط باید به مادرت کمک بکنی و حرفای بدی که بهت میزنه رو به شوخی تبدیل بکنی و مادرتو بخندونی. مثلا اگه بهت گفت تو بچم نیستی، تو به جای اینکه ننراحت شی و یه جا خودتو حبث بکنی، بگو پس اگه من بچت نیستم، پس هومممممم ... عمتم یا نه نوکرتم و بخند، اگه نتونستی هم به زور بخند. مطمئن باش جواب میده و هر حرفی که بهت میزنه رو به شوخی تبدیلش کن و سعی کن خودتو بی ظرفیت نشون ندی. اوکی؟

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اكه دعا كارساز بود كه دیكه این فكر توكله ی پوكه ما نبود كه با دعا بخواییم بمیریم كه. من توصیه میكنم به فكر راههای عملی تر باشی. 

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

اونی که بخاد خود کشی کنه واقعا، با چند ورق قرص یا یه تیکه پارچه یا ارتفاع کار خودشو تموم میکنه وقتی میاد میگه  اینجا یعنی به دادم برس ،شاید  معجزه اتفاق بیفته یه راهی باز شه یه امیدی  یه کلمه دلگرم کننده ای . ادمای کا میگن ما میخایم خودکشی کنیم خود کشی نمیکنند 

تصویر پنگوئن گرمسیری
نویسنده پنگوئن گرمسیری در

اتفاقا ما راه حل تضمینی میخوایم برا مرگ از ارتفاع بپریم ممکنه فلج شیم قرص بخوریم ناقص شیم من تنها از نمردن بعد خودکشی میترسم ک تازه ناقص شیم بعضیا فقط راه حلشون مرگه عین خودم چون اگه قرار بود معجزه ششه تالا شده بود 

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

سلام

چرا اینجوریه این جا.یعنی همه میخوایید نباشید!؟ چقدر بده اینجوری.یعنی اخه چرا.نمیگم حالا خودم دارم کیف دنیا رو میکنم ولی حالم گرفته شد.عه عه .

میگم  اگه یکیتون هست که بخواد چند کلمه حرف حساب بهش بگم جواب بده  چون سر یه ماجرایی یه حرفهایی برای گفتن پیدا کردم.شاید خیلی بهتون کمک کنه.ولی این تاریخ ها که میبینم برا خیلی وقت پیشه.شاید اصلا دیگه هیچ کدوم نباشید تو سایت.خلاصه اگه هستید بگید خیلی دلم میخواد با یکیتون که انقدر ارزوی مرگ دارید چند جمله حرف بزنم

تصویر Azadeeeee
نویسنده Azadeeeee در

سلام به من بگید 

نیاز دارم به شنیدنشون...

تصویر فاطمه
نویسنده فاطمه در

سلام منم مث شما آرزوی مرگ دارم مشکل همتونو خوندم اما یه درصد از مشکلات منو ندارین تروخدا برام آرزوی مرگ کنید.ن اجازه بیرون رفتن دارم دوسه ماه یبارم بیرون نمیرم چون اجازه نمیدن.مادرم مشکل اعصاب داره .داداشام اذیتم میکنن.و صدهزار تا مشکلات تو زندگیم بخدا شماها خیلی خوشبختین اگ نیم ساعت از درد و دلهامو بتون بگم تحمل شنیدن ندارین من دردهای کشیدم ک شما با حس کردنش میمیرن برام آرزوی مرگ کنید .

ممنونم.

تصویر GhMatin
نویسنده GhMatin در

اره من هستم چی می خوای بگی

زوود بگو فقط تحملم سر اومده

تصویر صدف عبدی
نویسنده صدف عبدی در

من الان درد و دلای تو سایتو خوندم ، منم مثله همه ی ایما از زندگیم سیرم ، هر شب که سر میزارم رو بالش دلم میخاد فردارو بیدار نشم ، متنفرم از تموم دنیا و آدماش 

تصویر پویان :)
نویسنده پویان :) در

بدختی چیه؟ بدبختی درد چیه؟ ها؟ بد ترین چیز اینکه حرف تو دلت باشه کسی گوش نکنی نتونی بگی تو خونه همرو دوس داشته باشن تورو ن  برات غذا کم بزارن ولی برا بقیه زیاد میوه بدن برا خودشون  ۲ تا تیکه برا من یه تیکه نصفه کوچک   حق باتوعه ها ولی دعوات کنن افسردت کنن  زجر کشت کنن میگن ضربه به سر بزنی بعد بخوابی احتمال داره بیدار نشی نشد قرص خوردم نشد ارزو دارم برم با موتور خوردم زمین جوری بود که ماشین بود از روم رد میشد ولی نمردم دلم میخواد شب بلند بشم دیگه بیدار نشم دلم یه جاییو میخواد فقط هیچکسو نبینم به خودم بیام کاش بمیرم کاشششش

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

سلام 

ببینید بچه ها من کاری که میتونم بکنم و فکر میکنم براتون مهم باشه دو تا حرفه.

یکی اینکه چی میشه ادم به خودکشی فکر میکنه

یکی هم نوع نگاهتون به زندگی یه نمه اگه عوض بشه خودتون رو خوشبخت میبینید.

فقط خواهش میکنم حوصله کنید و تا اخر بخونید حرف اصلیم اخراشه ولی کامل بخونید نظرتون رو هم لطفا بگید

باورتون میشه اگه بگم من از هر صنفی سراغ دارم افرادی رو که دوست دارن خودکشی کنن البته دوست داشتن.خیلی عوض شدن.یعنی میخوام بگم ربطی به بد بودن شرایط شما نداره به درون شما مربوط میشه..

راستی دارم از نوع نگاه به زندگی حرف میزنم یعنی نکته ی دوم.مورد اول رو اخر بحث مینویسم.

میدونید شرایط گاهی اوقات حال ادم رو انقدر بد میکنه که فکر میکنه هیچ راهی برای راحت شدن از وضعیتی که توش گیر کرده خلاص کنه.انگار همه چی قفل شده و فقط مرگه که میتونه باعث ارامش بشه.گاهی وقتها انقدر حس خستگی فشار میاره که میگه فقط میخوام بخوابم .خوابی که هیچ وقت بیدار نشم .حتی گاهی زندگی برای بعضیها تا حد غیر قابل وصفی زجر اور میشه.نمیدونم شما ها که انقدر از خودکشی حرف میزنید تا حالا شده تو خونه بی مقدمه بزنید زیر گریه.یا شده منتظر بشید وقت خواب بشه شاید یه خواب خوب ببینید.شده تا حالا بغض انقدر فشار بیاره که صداتون کلا عوض بشه...

من سراغ دارم همچین ادمایی رو.کسانی که انقدر گریه کردن هر وقت میخوان حرف بزنن صداشون خش داره انگار همین الان گریه کرده.همه هم جوان. 

خب اینا حرفشون این بود که نمیشه کاری کرد .هیچ کس نمیتونه کاری بکنه فقط باید بسوزم و بسازم  ولی من نمیتونم میخوام نباشم خلاص بشم .بعد صحبت که میکردن میدیدم واقعا هم راست میگه.هیچ چیو نمیشه تغییر داد خصوصا اینکه گاهی اوقات والدین باعث زجر کشیدن بچه هاشون میشن  .بعد پیشنهادم این بود که شرایط رو اصلا رها کنید واقعا کاریش نمیشه کرد اما از یه زاویه ی دیگه به ماجرا نگاه کنید.شرایط همونه اما نگاه یه نگاه نوست .این تغییر لازمه که ...

 شاید این کارخیلی راحت شایدم خیلی سخت باشه. ولی برای اهلش با یه فن خاصی میشه صفحه رو عوض کرد.الان میگم چطوری.

واقعیت اینه که یکی از دلایل فشارهایی که به ما وارد میشه عزیزانمون هستند.یعنی پدر مادر خواهر برادر یا حتی گاهی همسر ادم باعث همچین حسی میشن.یعنی اگه اونها رفتارشون خوب بود اون فرد هم مشکلش حل میشد.اگه جزو این دسته هستید یه پیشنهاد دارم.شما عوض اینکه بنا رو به این بذارید که طرف مقابلتون ادم عاقل و فهمیده ای هستش (که نیستش) بیایید بنا رو به این بذارید که طرف مقابلتون نادانه.نمیفهمه.سطح شعورش کمه.و شما نسبت به اون خیلی عاقلتر هستید.یعنی از بالا به صحنه ی درگیریهاتون فکر کنید.ببینید اگه یه ادم فهمیده اگه میخواست با این کسی که شما رو ناراحت میکنه حرف میزد چطوری رفتار میکرد خب شما واقعا در نقش ادم فهمیده هستید .همون رفتار رو بکنید.ببینید تصور کنید یه بچه ی پنج ساله که مفهوم کلمات رو هم درست بلد نیست از یجایی یه حرف زشتی یاد گرفته میاد به شما میگه .شما چیکار میکنی.با بچه ی پنج ساله دعوا میکنی.؟!ناراحت میشی و شخصیتت متاثر میشه؟یا خیلی خونسرد با نگاه مهربانانه همونطور که باید هم باشه باهاش برخورد میکنید.مثلا حرف رو عوض میکنید خودتون رو به نشنیدن میزنید و یجور ماجرا رو جمع میکنید تموم بشه.حالا تصور کنید اگه یه ادم پخته با یه بچه ی پنج ساله سر اینکه بچه حرف بد زده درگیر بشه.قطعا خیلی ضایست.

❔❗چرا شما همیشه خودتون رو هم سطح یا پایینتر از اون فرد میبینید.اشکال نداره حتی اگه پدر مادرتون باشن.احترامشون واجب ولی با عرض معذرت پدر مادری که نتونه رفتار درستی با بچه ش داشته باشه یه بیشعوره.بیشعور به معنای اصلیش نه معنای فحش.یعنی جایگاه خودش رو گم کرده و داره به بچه ظلم میکنه که نشون از پایین بودن شعورشون داره.والا معنا نداره بچه از دست والدینش ارزوی مرگ بکنه.

خب وقتی اونا نمیفهمن شما از بالا نگاه کن و موضع ادم فهمیده رو بگیر و بجای باختن و صحنه رو خالی کردن ببین نیازشون چیه اوضاع رو مدیریت کن.اخه ما وقتی وارد درگیری و دعوا میشیم که طرف مقابلمون رو ادم حسابی و دانا فرض کنیم هیچ کس با یه دیوانه دعوا نمیکنه.برای همین انسانهای باشخصیت هیچ وقت تو خیابون با کسی درگیر نمیشن.چون مثل کسی که خیلی میفهمه برخورد میکنه.فشار اطرافیان اگه کسیو زمین بزنه یعنی اون فرد خودش رو اصلا قبول نداره که شرایط اینطور بهش ضربه زده.والا نه تنها ناراحت نمیشد که حتی کریمانه با طرف مقابلش رفتار میکرد.اون بدهنی میکنه ولی با لبخند ارام صبر میکنه فحشهاش تموم بشه بعد خیلی ارام میگه خب حالا اروم شدی ؟.بهتری؟! .یه لیوان اب بهش میده....میدونید اینجوری مثل ادم بزرگتر همه چیو به نفع خودش رقم میزنه و یه فشار بزرگی از رو دوشش برداشته میشه.

اما اگه حرف سر رفتار دیگران نیست شرایط زندگی خودتون بهم پیچیده و همون حالی رو که اول صحبت نوشتم بهتون دست داده همین نگاه رو نسبت به سایر حوادث و اتفاقها و شرایط داشته باشید .ببینید یه ادم قوی که عمرش رو در جنگلو کوه مثلا گذرونده هیچ وقت بخاطر اینکه لباسش کمی خیس شده کارش متاثر نمیشه.شاید اصلا متوجه هم نشه ولی کسی که دست به سیاه و سفید نزده و همیشه تو خونه مادرش کاراش رو انجام داده یه ذره لباسش خیس بشه انگار کلا زندگیش مختل شده یکی باید براش لباس بیاره اتاق رو خلوت کنن لباس عوض کنه بعد خاطره ی اون یه لیوان ابی که ریخته روش رو هم یه هفته تعریف میکنه.

میدونید مشکلات ما معمولا خیلی بزرگ نیست در واقع این خود ما هستیم که کوچیکیم.و تحمل نداریم.

اما روی این خیلی نمیخوام زوم کنم حرف اصلیم چیز دیگست.

تازه رسیدیم به محل اصلی حرف

 

اینکه زندگی یعنی همین.باور کنید همه ی مردم مثل همن.شما شاید فکر کنید نه درد من خاصه کاش منم فلان گرفتاری رو داشتم ولی این خیلی فرق داره .اما بشما اطمینان میدم هر کس همین حرف رو میزنه و مشکلات هر کس برای خودش خیلی بزرگ و برای دیگران کوچیک به نظر میاد.خود من اگه از مشکلاتم بگم یا باور نمیکنید یا اگه بهش فکر کنید میگید نه خداییش تو خیلی داغونتری چرا تا حالا نمردی پس؟!!

اما یادگرفتم که با مشکلات باید رفاقت کرد.خودش اومده خودشم میره.یه مدت سربسرمون میذاره فقط.نمیگم جبرگرا هستم و همه چیو میخوام گردن تقدیر بندازم ولی بین خودمون باشه همچین بگی نگی انگار طرف جبر بودن میچربه.یعنی خیلی از مسائل واقعا دست ما نیست.سهم ما از زندگی همین بوده .اخه نگاه ما به جهان هستی و خصوصا زندگی بشریت باید واقع گرایانه باشه نه ارمانی محض.

 

یه مثال بزنم تا بهتر برسونم.جنگل یعنی چی؟!دشت افریقا رو تصور کنید هر نوع جونوری توش پیدا میشه همینطور گیاه و...مجموعه ی این موجودات حیات وحش رو تشکیل میدن درسته.؟

خب لازمه ی این حیات چیه ؟! باید یکی بشه شیر .یکی اهو یکی قورباغه و.  ...اما ایا این حیوانات از اونی که هستن ناراضین یعنی به نظر شما یه روباه همیشه بدبخته چون پلنگ نشده؟یا لاکپشت بدبخته چون پرواز نمیتونه بکنه؟!خب این که اصلا محاله که هر حیوانی بخواد بهترین باشه.مثلا همه بخوان شیر باشن.بعد پرواز هم بتونن بکنن زیر اب هم بتونن برن.و...یعنی همه ی ویژگیهای مثبت رو یجا داشته باشن.اما همینجوری هر کدوم در نقش خودشون خوشبختی رو میتونن تجربه کنن.بشرط اینکه اون نقشی رو که بهشون دادن رو قبول کنن و باهاش حال کنن.اهو با اهو بودنش حال کنه و سعی کنه بهترین اهو باشه یعنی خوشبخته.مار اگه مار خوبی باشه خوشبخته.روشنه که اگه مثلا هر کدوم از اونی که هستن ناراضی باشن هیچ وقت نمیتونن از زندگی لذت ببرن انقدر ارزوی چیز دیگه بودن میکنن و ابراز نارضایتی که تمام عمرشون بدبختی رو با تمام وجود حس میکنن.این حس میتونه حتی برای شیر هم بیاد چون مثلا دلش بخواد پرواز کنه .یا عقاب دلش بخواد شنا کنه.نمیشه که.

حالا در زندگی ما انسانها.اینو بیاییم قبول کنیم که قرار نیست همیشه بهترین ها برای ما باشه.اگه اینو قبول کنیم بهتون قول میدم همیشه احساس خوشبختی میکنید .منه نوعی همینم که هستم.یعنی شرایطی که در اون متولد شدم جنسیتم خانواده و ..و حتی انتخابهایی که کردم به هر حال الان این منم که دارم تایپ میکنم من با همه ی شرایطی که دارم.خوب یا بد .خوشم بیاد یا نیاد.صد البته باید تلاش بکنم.و کوتاهی نکنم در وظائف خودم اما حالا هر چی که بوده و گذشته تموم شده .درست یا غلط خوب یا بد زشت یا زیبا من گذشته رو پشت سر گذاشتم و الان اینم.با اون مثال اگه تطبیق کنیم اینجوری میشه که من الان یه خرگوشم.هم شکار میشم و ضعیفم هم نمیتونم پرواز کنم هم زیر اب نمیتونم برم ولی همینم دیگه یا اصلا یکی که خیلی پایینتره رو شما بگو .مثلا یه مورچه هستم.یا هر چی.ولی باید حالا چیکار کنم.در ارزوی پرواز یا قدرت یا سرعت یا هر چی بمونم و غصه بخورم.خب این جوری که یعنی کارم خرابه.تصور کنید برید جنگل ببینید یه حیوان یگوشه کز کرده میخواد خودکشی هم بکنه.حالا چرا چون خرگوشه ولی دلش میخواسته اهو باشه.

یعنی حقیقت تمام حرفهای کسانی که از خودکشی حرف میزنن.یا حتی از اونی که هستن ناراضین همینه.هیچ فرقی نداره.

خصوصا اینکه اصلا معلوم هم نیست کدوم شرایط بهتر باشه.کی میتونه ثابت کنه شیر بودن بهتر از عقاب بودن یا حتی خرگوش بودنه هر کدوم میتونن از داشته های خودشون لذت ببرن .هیچ شاخصه ای نیست که بشه ثابت کرد در دنیا فلان کس از فلان کس خوشبختتره.اینو با اطمینان میگم.مثلا شاید بگید اقا فلان سوپر استار سینما که هر جا میره همه جمع میشن دورش ازش امضا بگیرن معلومه که خوشبخته ولی باور کنید اونم دردهای خودش رو داره .اگه بشینید پای حرفاش میبینید نه بابا اونجورا هم که فکر میکنید نیست.درست نیست مثال بزنم از افرادی که دیدم از زندگیشون ناراضی بودن و شرایطشون رو بگم.اگه بنویسم میگید پس خوشی زده زیر دلش ولی مهم اینه همه چی داره ولی لحظاتش رو با زجر میگذرونه.این یعنی خوشبختی هیچ شاخصه ای نداره.ادم میتونه در اوج فقر و بیماری و مصیبت باشه ولی احساس کنه خوشبختترین ادمه دنیاست.میشناسم که میگم.اگه شما ببینید میگید بابا اینم مخش تاب داره که به این زندگی خوشه ولی اتفاقا اون میفهمه چخبره.

مشکلات شما هر چی که هست کاری با جزییاتش ندارم ولی جزیی از شماست اقای فلان یا خانم فلان یعنی کسی که .... بعد خودتون و هر چی که دارید و ندارید جلوش بذارید .این ادم یعنی شما.یعنی میشه یکی از موجودات جنگل دیگه .ولی در عین حال بازم یچیزی داره که بقیه دوست دارن داشته باشن.شما بگو اصلا در نقش کرم خاکی.ولی شاید شیر گرسنه ارزو کنه مثل کرم خاکی بود که مشکل پیدا کردن غذا نداشت و مجبور نبود واسه یه وعده غذا کلی نفس نفس بزنه و لگد گاو الاغ بخوره تو سرو صورتش تازه همونشم گاهی چند هفته پیدا نمیشه و از گشنگی میمیرن.اما کرم خاکی همیشه اون زیر چیزی برای خوردن داره میخوام بگم هر قدر فکر کنید داشته هاتون کمه بازم حتما چیزهایی دارید که شما رو خاص کرده.

 

هنوز فکر میکنید باید خودکشی کنید.

اون علت اصلی رو بعدا در یه میام دیگه مینویسم حالا ببینم بازخوردتون چطوره

.اگه قبولم ندارید دیگه ادامه ندم 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

yes

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

سلام 

ببینید بچه ها من کاری که میتونم بکنم و فکر میکنم براتون مهم باشه دو تا حرفه.

یکی اینکه چی میشه ادم به خودکشی فکر میکنه

یکی هم نوع نگاهتون به زندگی یه نمه اگه عوض بشه خودتون رو خوشبخت میبینید.

فقط خواهش میکنم حوصله کنید و تا اخر بخونید حرف اصلیم اخراشه ولی کامل بخونید نظرتون رو هم لطفا بگید

باورتون میشه اگه بگم من از هر صنفی سراغ دارم افرادی رو که دوست دارن خودکشی کنن البته دوست داشتن.خیلی عوض شدن.یعنی میخوام بگم ربطی به بد بودن شرایط شما نداره به درون شما مربوط میشه..

راستی دارم از نوع نگاه به زندگی حرف میزنم یعنی نکته ی دوم.مورد اول رو اخر بحث مینویسم.

میدونید شرایط گاهی اوقات حال ادم رو انقدر بد میکنه که فکر میکنه هیچ راهی برای راحت شدن از وضعیتی که توش گیر کرده خلاص کنه.انگار همه چی قفل شده و فقط مرگه که میتونه باعث ارامش بشه.گاهی وقتها انقدر حس خستگی فشار میاره که میگه فقط میخوام بخوابم .خوابی که هیچ وقت بیدار نشم .حتی گاهی زندگی برای بعضیها تا حد غیر قابل وصفی زجر اور میشه.نمیدونم شما ها که انقدر از خودکشی حرف میزنید تا حالا شده تو خونه بی مقدمه بزنید زیر گریه.یا شده منتظر بشید وقت خواب بشه شاید یه خواب خوب ببینید.شده تا حالا بغض انقدر فشار بیاره که صداتون کلا عوض بشه...

من سراغ دارم همچین ادمایی رو.کسانی که انقدر گریه کردن هر وقت میخوان حرف بزنن صداشون خش داره انگار همین الان گریه کرده.همه هم جوان. 

خب اینا حرفشون این بود که نمیشه کاری کرد .هیچ کس نمیتونه کاری بکنه فقط باید بسوزم و بسازم  ولی من نمیتونم میخوام نباشم خلاص بشم .بعد صحبت که میکردن میدیدم واقعا هم راست میگه.هیچ چیو نمیشه تغییر داد خصوصا اینکه گاهی اوقات والدین باعث زجر کشیدن بچه هاشون میشن  .بعد پیشنهادم این بود که شرایط رو اصلا رها کنید واقعا کاریش نمیشه کرد اما از یه زاویه ی دیگه به ماجرا نگاه کنید.شرایط همونه اما نگاه یه نگاه نوست .این تغییر لازمه که ...

 شاید این کارخیلی راحت شایدم خیلی سخت باشه. ولی برای اهلش با یه فن خاصی میشه صفحه رو عوض کرد.الان میگم چطوری.

واقعیت اینه که یکی از دلایل فشارهایی که به ما وارد میشه عزیزانمون هستند.یعنی پدر مادر خواهر برادر یا حتی گاهی همسر ادم باعث همچین حسی میشن.یعنی اگه اونها رفتارشون خوب بود اون فرد هم مشکلش حل میشد.اگه جزو این دسته هستید یه پیشنهاد دارم.شما عوض اینکه بنا رو به این بذارید که طرف مقابلتون ادم عاقل و فهمیده ای هستش (که نیستش) بیایید بنا رو به این بذارید که طرف مقابلتون نادانه.نمیفهمه.سطح شعورش کمه.و شما نسبت به اون خیلی عاقلتر هستید.یعنی از بالا به صحنه ی درگیریهاتون فکر کنید.ببینید اگه یه ادم فهمیده اگه میخواست با این کسی که شما رو ناراحت میکنه حرف میزد چطوری رفتار میکرد خب شما واقعا در نقش ادم فهمیده هستید .همون رفتار رو بکنید.ببینید تصور کنید یه بچه ی پنج ساله که مفهوم کلمات رو هم درست بلد نیست از یجایی یه حرف زشتی یاد گرفته میاد به شما میگه .شما چیکار میکنی.با بچه ی پنج ساله دعوا میکنی.؟!ناراحت میشی و شخصیتت متاثر میشه؟یا خیلی خونسرد با نگاه مهربانانه همونطور که باید هم باشه باهاش برخورد میکنید.مثلا حرف رو عوض میکنید خودتون رو به نشنیدن میزنید و یجور ماجرا رو جمع میکنید تموم بشه.حالا تصور کنید اگه یه ادم پخته با یه بچه ی پنج ساله سر اینکه بچه حرف بد زده درگیر بشه.قطعا خیلی ضایست.

چرا شما همیشه خودتون رو هم سطح یا پایینتر از اون فرد میبینید.اشکال نداره حتی اگه پدر مادرتون باشن.احترامشون واجب ولی با عرض معذرت پدر مادری که نتونه رفتار درستی با بچه ش داشته باشه یه بیشعوره.بیشعور به معنای اصلیش نه معنای فحش.یعنی جایگاه خودش رو گم کرده و داره به بچه ظلم میکنه که نشون از پایین بودن شعورشون داره.والا معنا نداره بچه از دست والدینش ارزوی مرگ بکنه.

خب وقتی اونا نمیفهمن شما از بالا نگاه کن و موضع ادم فهمیده رو بگیر و بجای باختن و صحنه رو خالی کردن ببین نیازشون چیه اوضاع رو مدیریت کن.اخه ما وقتی وارد درگیری و دعوا میشیم که طرف مقابلمون رو ادم حسابی و دانا فرض کنیم هیچ کس با یه دیوانه دعوا نمیکنه.برای همین انسانهای باشخصیت هیچ وقت تو خیابون با کسی درگیر نمیشن.چون مثل کسی که خیلی میفهمه برخورد میکنه.فشار اطرافیان اگه کسیو زمین بزنه یعنی اون فرد خودش رو اصلا قبول نداره که شرایط اینطور بهش ضربه زده.والا نه تنها ناراحت نمیشد که حتی کریمانه با طرف مقابلش رفتار میکرد.اون بدهنی میکنه ولی با لبخند ارام صبر میکنه فحشهاش تموم بشه بعد خیلی ارام میگه خب حالا اروم شدی ؟.بهتری؟! .یه لیوان اب بهش میده....میدونید اینجوری مثل ادم بزرگتر همه چیو به نفع خودش رقم میزنه و یه فشار بزرگی از رو دوشش برداشته میشه.

اما اگه حرف سر رفتار دیگران نیست شرایط زندگی خودتون بهم پیچیده و همون حالی رو که اول صحبت نوشتم بهتون دست داده همین نگاه رو نسبت به سایر حوادث و اتفاقها و شرایط داشته باشید .ببینید یه ادم قوی که عمرش رو در جنگلو کوه مثلا گذرونده هیچ وقت بخاطر اینکه لباسش کمی خیس شده کارش متاثر نمیشه.شاید اصلا متوجه هم نشه ولی کسی که دست به سیاه و سفید نزده و همیشه تو خونه مادرش کاراش رو انجام داده یه ذره لباسش خیس بشه انگار کلا زندگیش مختل شده یکی باید براش لباس بیاره اتاق رو خلوت کنن لباس عوض کنه بعد خاطره ی اون یه لیوان ابی که ریخته روش رو هم یه هفته تعریف میکنه.

میدونید مشکلات ما معمولا خیلی بزرگ نیست در واقع این خود ما هستیم که کوچیکیم.و تحمل نداریم.

اما روی این خیلی نمیخوام زوم کنم حرف اصلیم چیز دیگست.

تازه رسیدیم به محل اصلی حرف

اینکه زندگی یعنی همین.باور کنید همه ی مردم مثل همن.شما شاید فکر کنید نه درد من خاصه کاش منم فلان گرفتاری رو داشتم ولی این خیلی فرق داره .اما بشما اطمینان میدم هر کس همین حرف رو میزنه و مشکلات هر کس برای خودش خیلی بزرگ و برای دیگران کوچیک به نظر میاد.خود من اگه از مشکلاتم بگم یا باور نمیکنید یا اگه بهش فکر کنید میگید نه خداییش تو خیلی داغونتری چرا تا حالا نمردی پس؟!!

اما یادگرفتم که با مشکلات باید رفاقت کرد.خودش اومده خودشم میره.یه مدت سربسرمون میذاره فقط.نمیگم جبرگرا هستم و همه چیو میخوام گردن تقدیر بندازم ولی بین خودمون باشه همچین بگی نگی انگار طرف جبر بودن میچربه.یعنی خیلی از مسائل واقعا دست ما نیست.سهم ما از زندگی همین بوده .اخه نگاه ما به جهان هستی و خصوصا زندگی بشریت باید واقع گرایانه باشه نه ارمانی محض.

 

یه مثال بزنم تا بهتر برسونم.جنگل یعنی چی؟!دشت افریقا رو تصور کنید هر نوع جونوری توش پیدا میشه همینطور گیاه و...مجموعه ی این موجودات حیات وحش رو تشکیل میدن درسته.؟

خب لازمه ی این حیات چیه ؟! باید یکی بشه شیر .یکی اهو یکی قورباغه و.  ...اما ایا این حیوانات از اونی که هستن ناراضین یعنی به نظر شما یه روباه همیشه بدبخته چون پلنگ نشده؟یا لاکپشت بدبخته چون پرواز نمیتونه بکنه؟!خب این که اصلا محاله که هر حیوانی بخواد بهترین باشه.مثلا همه بخوان شیر باشن.بعد پرواز هم بتونن بکنن زیر اب هم بتونن برن.و...یعنی همه ی ویژگیهای مثبت رو یجا داشته باشن.اما همینجوری هر کدوم در نقش خودشون خوشبختی رو میتونن تجربه کنن.بشرط اینکه اون نقشی رو که بهشون دادن رو قبول کنن و باهاش حال کنن.اهو با اهو بودنش حال کنه و سعی کنه بهترین اهو باشه یعنی خوشبخته.مار اگه مار خوبی باشه خوشبخته.روشنه که اگه مثلا هر کدوم از اونی که هستن ناراضی باشن هیچ وقت نمیتونن از زندگی لذت ببرن انقدر ارزوی چیز دیگه بودن میکنن و ابراز نارضایتی که تمام عمرشون بدبختی رو با تمام وجود حس میکنن.این حس میتونه حتی برای شیر هم بیاد چون مثلا دلش بخواد پرواز کنه .یا عقاب دلش بخواد شنا کنه.نمیشه که.

حالا در زندگی ما انسانها.اینو بیاییم قبول کنیم که قرار نیست همیشه بهترین ها برای ما باشه.اگه اینو قبول کنیم بهتون قول میدم همیشه احساس خوشبختی میکنید .منه نوعی همینم که هستم.یعنی شرایطی که در اون متولد شدم جنسیتم خانواده و ..و حتی انتخابهایی که کردم به هر حال الان این منم که دارم تایپ میکنم من با همه ی شرایطی که دارم.خوب یا بد .خوشم بیاد یا نیاد.صد البته باید تلاش بکنم.و کوتاهی نکنم در وظائف خودم اما حالا هر چی که بوده و گذشته تموم شده .درست یا غلط خوب یا بد زشت یا زیبا من گذشته رو پشت سر گذاشتم و الان اینم.با اون مثال اگه تطبیق کنیم اینجوری میشه که من الان یه خرگوشم.هم شکار میشم و ضعیفم هم نمیتونم پرواز کنم هم زیر اب نمیتونم برم ولی همینم دیگه یا اصلا یکی که خیلی پایینتره رو شما بگو .مثلا یه مورچه هستم.یا هر چی.ولی باید حالا چیکار کنم.در ارزوی پرواز یا قدرت یا سرعت یا هر چی بمونم و غصه بخورم.خب این جوری که یعنی کارم خرابه.تصور کنید برید جنگل ببینید یه حیوان یگوشه کز کرده میخواد خودکشی هم بکنه.حالا چرا چون خرگوشه ولی دلش میخواسته اهو باشه.

یعنی حقیقت تمام حرفهای کسانی که از خودکشی حرف میزنن.یا حتی از اونی که هستن ناراضین همینه.هیچ فرقی نداره.

خصوصا اینکه اصلا معلوم هم نیست کدوم شرایط بهتر باشه.کی میتونه ثابت کنه شیر بودن بهتر از عقاب بودن یا حتی خرگوش بودنه هر کدوم میتونن از داشته های خودشون لذت ببرن .هیچ شاخصه ای نیست که بشه ثابت کرد در دنیا فلان کس از فلان کس خوشبختتره.اینو با اطمینان میگم.مثلا شاید بگید اقا فلان سوپر استار سینما که هر جا میره همه جمع میشن دورش ازش امضا بگیرن معلومه که خوشبخته ولی باور کنید اونم دردهای خودش رو داره .اگه بشینید پای حرفاش میبینید نه بابا اونجورا هم که فکر میکنید نیست.درست نیست مثال بزنم از افرادی که دیدم از زندگیشون ناراضی بودن و شرایطشون رو بگم.اگه بنویسم میگید پس خوشی زده زیر دلش ولی مهم اینه همه چی داره ولی لحظاتش رو با زجر میگذرونه.این یعنی خوشبختی هیچ شاخصه ای نداره.ادم میتونه در اوج فقر و بیماری و مصیبت باشه ولی احساس کنه خوشبختترین ادمه دنیاست.میشناسم که میگم.اگه شما ببینید میگید بابا اینم مخش تاب داره که به این زندگی خوشه ولی اتفاقا اون میفهمه چخبره.

مشکلات شما هر چی که هست کاری با جزییاتش ندارم ولی جزیی از شماست اقای فلان یا خانم فلان یعنی کسی که .... بعد خودتون و هر چی که دارید و ندارید جلوش بذارید .این ادم یعنی شما.یعنی میشه یکی از موجودات جنگل دیگه .ولی در عین حال بازم یچیزی داره که بقیه دوست دارن داشته باشن.شما بگو اصلا در نقش کرم خاکی.ولی شاید شیر گرسنه ارزو کنه مثل کرم خاکی بود که مشکل پیدا کردن غذا نداشت و مجبور نبود واسه یه وعده غذا کلی نفس نفس بزنه و لگد گاو الاغ بخوره تو سرو صورتش تازه همونشم گاهی چند هفته پیدا نمیشه و از گشنگی میمیرن.اما کرم خاکی همیشه اون زیر چیزی برای خوردن داره میخوام بگم هر قدر فکر کنید داشته هاتون کمه بازم حتما چیزهایی دارید که شما رو خاص کرده.

هنوز فکر میکنید باید خودکشی کنید.

اون علت اصلی رو بعدا در یه میام دیگه مینویسم حالا ببینم بازخوردتون چطوره اگه قبولم ندارید دیگه ادامه ندم 

تصویر مهیلا
نویسنده مهیلا در

سلام وقتتون بخیر ...

آخه خودکشی چرا؟ مشکلی نیست که نشه حلش کرد...شما باید به یه پزشک مراجعه کنی کمکت میکنه که این حس کنترل بشه ....قرار نیست ؟دم بخاطر این حس خودشو بکشه که یا آرزوی.مرگ کنه.....البت شماهم خودت باید به خودت کمک کنی ...ذهنتو.مشغول کنی ...ورزش کنی ....مطالعه...از همه مهمتر تحصیل.....تغذیتو مناسب کنی زیاد از غذاهای محرک و.گرم استفاده نکنی....نگاهتو کنترل کنی فیلموو عکسووووو.کلا چیزایی که مربوط به رابطه جنسیه ازشون دوری کنی ....درسته این یه حسه مث گشنگی و تشنگی و در هر فردی وجود داره....اما به نظرم تا موقعی که تجربه نشه و آدم حسش نکنه دفعه بعد یاینقد تحت فشار قرار نمیگیره مگه اینکه دنبال مطالب مربوط به رابطه جنسی بره که ذهنش تحریک بشه پس شما هم به خودت کمک کن که حواست پرت بشه.....این مشکل کوچیکو اینقد بزرگ نکن ....به راحتی میشه کنترلش کرد...(خدا فرشته ها رو با شعور بدون شهوت آفرید.....و حیوانات رو.بدون شعورو باشهوت....و به انسانها هم شعور داد و هم شهوت....انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان کم تر است.....و انسانی که شعورش بر شهوتش غلبع کند از فرشته ها هم بالاتر است....)در ضمن بقیه هم چرا اینقد ناراحتو نا امیدین ...مشکلان زیادن خیلی زیاد اما آدم باید صبور باشه .....نباید با یه مشکل اینقد زود جا بزنه اینقد روحتون ضعیفه؟ یکم مطالعه کنین دیدتونو به دنیا عوض کنین  ..خودکشی کلمه خیلی سنگینیه....نمیخام شعار بدم ....اما باور کنین سختی ها هستن که ادمو میسازن ....من خودم به شخصه اگ سختی های زندگیم نبود الان اینقد دیدگاه خوبی به زندگیم نداشتم....یکم صبور باشین ....غسل صبر کنین ..ارتباطتونو با خدا که منبع انرژی مثبته بیشتر کنین زمین خوردین ده بار صدبار از اول مهم نیست....مهم شماهستین که روز به روز قوی تر میشین.....موقعی که خدا انسانو آفرید یع تیکه از وجودشو تو وجود انسان قرار داد و اونم قللب ما آدماس ....حیف نیس غصه و غم و اندوه ؟

امیدوارم حال همتون خوب بشه!

 

تصویر X
نویسنده X در

سلام 

من یه جوون 20 سالم که هربار ٱمدم زندگی بکنم خیلی از آدمای دورم چه خانواده چه رفیق همه همه بهم ظلم کردن بنظرم هرجایی بهتراز این دنیای کثیف هست 

تصویر اکبرنژاد
نویسنده اکبرنژاد در

لطفا بکید من هم میخوام بدونم بدون خودکشی میشه مرد بدون درد و گناه

تصویر هستی
نویسنده هستی در

من خستم ☹️

تصویر ادم بد
نویسنده ادم بد در

من خسته ام ،از همه چیز اول از همه از خودم، از دنیا ،از ادما ،از سرنوشت،نمیخام زندگی کنم،میخام برم جهنم ،جهنم و به زندگی کردن ترجیح میدم ،خدایا من نخام زندگی کنم باید کی و ببینم ،یه بار خودکشی کردم ولی متاسفانه نمردم ،از یه طرف دلم به حال خانوادم میسوزه از یه طرفم حالم از زندگی بهم میخوره ،موندم چه غلطی کنم .کاشکی یکی بود پول میگرفت منو می کشت 

تصویر چنگیز پنگیز
نویسنده چنگیز پنگیز در

سلام داداش

درخدمتم

5 میلیون برام واریز کن و آدرس بده

ترتیبت رو سریع میدم

خاطرت جمع

تصویر (:
نویسنده (: در

کمترم میگیری/: ؟؟

تصویر فاز
نویسنده فاز در

بیا هر چی میخای بهت بدم شمارمم بهت میدم 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

از کجا بدونم پول ریختم میایی ؟ 

من پول ندارم میایی

تصویر چنگیز پنگیز
نویسنده چنگیز پنگیز در

۴۹۰۰ بریز خیرش رو ببینی

باور کن دیگه کمتر نمیصرفه

تصویر سیدعلی ثقفی
نویسنده سیدعلی ثقفی در

مرگ میخوام

صفحه‌ها